سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 81
کل بازدید : 751129
کل یادداشتها ها : 965
خبر مایه


طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

از آینه بیزارم .

از آینه بدم میاد.

پیش از خواندن این مقاله ، به صورت تان در آیینه نگاه کنید. به پیشانی ، به ابروها ، به گونه ها ، به لبها و دست آخر به چشمهای تان.

به چشمهای تان در آینه نگاه کنید. شما سالمید؟ همه چیز رو به راه است؟ ولی صورت او جز دو چشم ، ابروها و گونه ها و لبها و بینی را کم داشت.  ناهید را می گویم .

 

18 مرداد. سال 1376. محله خطیب خرم آباد. خانه از رفت و آمد زنها شلوغ بود. روضه می خواندند. نذر مادر ناهید بود برای قبولی اش در دانشگاه. «معماری قبول شده بودم ، دانشگاه دولتی.» ناهید از حلقه زنهایی که هق هق می کردند ، جدا شد. رفت تا حیاط.

 

یادش نیست روضه به کجا رسیده بود ، بعدازظهر طولانی تلخی بود. ناهید زانو زد جلوی علاءالدین در پیت چهار لیتری نفت را باز کرد که مخزن را پر کند. «علاءالدین منفجر شد!» آتش ناهید را تا نیم تنه بلعید. هرم گرما چشمهایش را بست. چشم که باز کرد ، تنش را دید که می سوزد. به یک نفس هم نرسید که شعله از دستهایش دوید تا صورتش.

 

«دویدم. چشمایم باز بود.» پشت پرده آتش ، تصویر لرزان زنها را دید که جیغ می زدند و چنگ می انداختند به صورت هایشان. «جرات جلو آمدن نداشتند.» ناهید هم جیغ زد. «هر چه بیشتر می دویدم. آتش بیشتر می شد.» زیاد طول نکشید. «شاید 2-3 دقیقه. شاید فقط 2-3 دقیقه. بعد مادر و برادرم آتش را خاموش کردند».

 

همان شب اعزامش کردند اصفهان. «8 روز کور شده بودم. درد داشتم.» خانواده را دلداری می داد. «شوخی می کردم که بخندند.» کسی به شوخی های ناهید نمی خندید. «می گفتم گریه نکنید. زنده می مانم.»

 

بینایی اش که برگشت ، دکترها آیینه را قدغن کردند. ناهید نمی دانست چرا پرستارها با وحشت نگاهش می کنند ، یا چرا مادر وقتی صورتش را می بیند بی صدا زار می زند یا چرا آقاجان اولین بار که بیمارستان آمد دخترکش را نشناخت و رو گرداند. «دکترها جوابمان کرده بودند».

 

هر چند آتش دیگر نبود. اما تن ناهید مثل عروسک های شمعی روی شعله داشت ذوب می شد و فرو می ریخت. خونابه ها تمامی نداشت. پوست و گوشت لهیده روی تخت جا می ماند.

 

بوی عفونت دلش را به هم می زد. از لمس صورتش چیزی نمی فهمید. داغ و تب دار و لزج بود ، شکلی نداشت. دلش پیش آیینه کوچک روی دیوار بود که خنده او را کم داشت و با دو سه قدم می شد به آن رسید. «بالاخره یک روز یواشکی رفتم سراغ آیینه» جیغ کشید.

 

صورتش فقط حجمی سرخ بود از گوشت و خون درهم. از بینی دو حفره مانده بود ، بی پلک ، بی لب ، بی پیشانی ، بی ابرو. «خوردم زمین. دست و پایم فلج شد. یادم نیست تا چند هفته با کسی حرف نزدم».

 

زندگی از همان وقت برای ناهید کابوس شد. دلش می خواست یک روز صبح از خواب بپرد ، توی آیینه روی پوست گندمی و نرم صورتش دست بکشد و برای خیر شدن خواب پریشان شب قبل صدقه بدهد اما این خواب بیداری نداشت.

 

«28بار جراحی ام کردند.» ناهید 28 بار روی تخت چرخدار بیمارستان تا اتاق عمل رفت و هر بار گفت «این دفعه برنمی گردم »اما برگشت. «دکترها پوست بقیه قسمتهای تنم را پیوند زدند به صورت و دستهایم». ظاهر دستهای ناهید ، حالا بهتر شده است. «گاهی دستهایم مشت می شوند و نمی توانم بازشان کنم. درد دارند.» زندگی که مثل همان ظهر طولانی تلخ مرداد رنگ عوض کرد ، تلخی اش را حتی 2 خواهر و 5برادرش هم فهمیدند ، وقتی اسباب خانه هر روز کمتر شد ، یا وقتی آقاجان کامیونش را فروخت و خانه نشین شد. «خانه را هم فروختند.» آقاجان گفت : «فدای سرش» مادر افسردگی مزمن گرفت. «دارو مصرف می کنند. هر دو افسردگی دارند.» آقاجان دیگر سرپا نشد. «هنوز هم نیست.» بغض اما از 10سال پیش ، راه گلویش را بست و هنوز هم گریه نمی شود. «مستاجر شدیم. هنوز هم مستاجریم بچه ها محصل بودند. مهمان هم زیاد می آمد.» زنهای فامیل ناهید را که می دیدند بد حال می شدند. «یکبار یکی غش کرد.» ناهید از آیینه بیزار شد از غریبه هایی که او را با صورتش می شناختند هم. آقاجان گفت : « دیگر کسی حق ندارد بیاید دل دخترکم را بشکند.»

 

ناهید تکرار می کند «خرج زندگی مان از کجا می آید؟» انگشت های ناهید خم نمی شوند. پوست پیوندی روی انگشت ها بعد از 10 سال هنوز بی حس است و زبر ، آنقدر زبر که وقت دست دادن ، دستم را قلقلک داده است.

 

ناهید می شمرد:«کمیته امداد هر دو ماه 70 هزار تومان می دهد. بهزیستی هر دو ماه 20 هزار تومان.

 

برادرهایم هم کارگری می کنند.» پسرها هم مثل ناهید درس خوانده اند. پسرها هم مثل ناهید بیکارند. «یکی مهندسی عمران خوانده ، یکی برق ، یکی دیپلم ریاضی دارد. خودم هم فوق دیپلم معماری گرفته ام. اما چه فایده؟ کاری پیدا نمی شود.»ناهید به خیلی ها رو انداخته است که برای خودش یا برادرها کاری پیدا کنند. سه تا از پسرها، عادت کرده اند مثل روزهای اول خجالت نمی کشند. صبح زود پیش از آن که ناهید یا خواهرهای دیگر بیدار شوند ، راه می افتند و در حاشیه میدان شقایق خرم آباد می ایستند تا رهگذری بیاید و کارگر بخواهد یا کامیونی بایستد و آنها هم مثل بقیه کارگرها هجوم بیاورند و به زور سوار شوند ، پسرها گاهی شالی کاری می کنند ، گاهی کارگری ساختمان.

 

«پیشتر وام گرفته ایم ، با پول کمیته امداد و بهزیستی هم قسط وام می دهیم ، هم کرایه خانه را.»قرص های رنگی نه حال او را بهتر کرده است ، نه مادر را. آقاجان آخر هر ماه افسرده تر می شود. «زمستان کار نیست». پسرها زمستان ها دست خالی به خانه برمی گردند.

 

«من 10 سال است با چشمهای باز می خوابم.» آنها که بیدارند دیده اند که پلکهای ناهید بعد از سوختگی کاملا بسته نمی شود. ناهید با چشم های باز خواب می بیند، خواب خودش را ، نه مثل حالا ، مثل عکس سیاه و سپیدش که به من هدیه داده است. کمیسیون پزشکی وزارت بهداشت درخواست ناهید را برای اعزام به خارج از کشور رد کرده است «ولی بعضی ها را فرستادند خارج ، بعضی ها خوب شدند.» ناهید می گوید چند سال پیش دکتر یوخ و دکتر اشمیت دو جراح برجسته آلمانی به ایران سفر کرده اند: «خیلی ها را مجانی جراحی کردند. روی صورت من هم 25 دقیقه جراحی کردند.» دکترها گفته اند اگر ناهید آلمان بیاید وضع صورتش را بهتر می کنند. «پولش کجا بود؟!»

 

کسی به ناهید اسید نپاشیده است ، «ولی من هم حق دارم. حادثه مگر با حادثه چه فرقی می کند.» ناهید باز کاغذها را نشان می دهد ، وامهایی را که گرفته است ، فتوکپی اجاره نامه و... «گفتند خودت با پول خودت برو. من اگر پول داشتم که...» ناهید 10سال است که التماس می کند. «پیش رئیس جمهور هم رفتم. قرار شد کمکم کنند. لابد سرشان شلوغ بوده که...» ناهید گریه نمی کند. 10سال است که بغض ناهید هم مثل بغض آقاجان توی گلویش مانده است و گریه نمی شود «چرا 10 سال پیش نمردم؟ من به چی زنده ام؟»

 

ناهید هنوز هم باور نمی کند ، بیدار باشد. کسی چه می داند شاید چراغ علاء الدین و اتاق عمل و من و دکتر یوخ و... همه اجزای یک خواب پریشان باشیم ، شاید هنوز خانه را نفروخته اند ، شاید آقاجان هنوز پشت کامیون است ، شاید مادر ایستاده است روی ایوان برای تماشای نسترن های باغچه ، شاید ناهید منتظر خواستگار خوابش برده ، شاید توی یکی از اتاقهای خانه در محله خطیب خرم آباد پلکهای ناهید روی هم افتاده و آنقدر خسته بوده که کابوس دیده است.

 

شاید همین حالا ، ناهید از خواب بپرد ، یک لیوان آب خنک بخورد ، به خودش در آیینه نگاه کند ، به پیشانی ، به ابروها ، به گونه ها ، به لبها و دست آخر به چشمهایش. بعد لبخند بزند و برای خیر شدن خواب پریشانش صدقه بدهد. کسی چه می داند ، شاید همه ما اجزای خواب پریشان ناهید باشیم.

 

منبع : جام جم – با تلخیص


  
همه ما تجربه سردرد داشته ایم و غیرممکن است انسانى را بیابیم که تا به حال دچار سردرد نشده باشد. سردرد علاوه بر آنکه دردى آزارنده و ناخواسته است و کارآیى فرد را مختل مى کند، مى تواند نوعى زنگ خطر به شمار آید و به عنوان یکى از نشانه هاى خطر در بیمارى هاى مغز و اعصاب باشد. بعضى از افراد از سردردى شکایت دارند که هرازگاهى عود مى کند و باعث ناتوانى در عملکرد روزانه آنها مى شود به گونه اى که تمام فعالیت هاى جسمى و فکرى آنها را تحت الشعاع قرار مى دهد. این بیماران بعد از مراجعات مکرر به پزشکان مختلف در نهایت با تشخیص «میگرن» (Migraine) تحت درمان قرار مى گیرند.

میگرن از نظر لغوى یعنى «نصف سر»، و از قدیم تا امروز به سردردهایى که نصف سر را درگیر مى کند، میگرن مى گویند. این تعریف البته نارساست اما اکثر میگرن ها به صورت سردردى در نصف سر خود را نشان مى دهند. به طور کلاسیک، سردردهاى یکطرفه و داراى کیفیت ضربان دار را که ممکن است با تهوع، استفراغ، ترس از نور، ترس از صداى بلند و سستى همراه باشد، «میگرن» مى گویند. حمله این سردرد مى تواند بین ۲ تا ۷۲ ساعت طول بکشد. در بعضى از افراد ممکن است حملات سردرد به طور هفتگى رخ دهد و بعضى دیگر سالى یک بار نیز دچار این حملات نشوند. دوسوم تا سه چهارم موارد این بیمارى در خانم ها است. وقتى که شخص گرسنه باشد یا در آفتاب قرار گیرد یا بوى تند مانند عطر یا آشپزى استشمام کرده باشد احتمال حمله سردرد بیشتر است. بیش از ۹۰درصد موارد میگرن پیش از سن ۴۰ سالگى رخ مى دهد و سابقه خانوادگى در اغلب موارد وجود دارد.

مرکز مطالعات سردرد دانشکده پزشکى دانشگاه سائوپائولوى برزیل مى گوید، اختلالات هورمونى در بروز میگرن نقش دارند. تحقیقات آزمایشگاهى نشان مى دهد که در افراد مبتلا به میگرن، میزان کورتیزول خون بالاتر از حد طبیعى و پرولاکتین و ملاتونین کمتر از مقدار طبیعى است. در افراد سالم مقدار ملاتونین ۶ تا ۸ ساعت بعد از غروب آفتاب به حداکثر خود مى رسد اما در مبتلایان به میگرن مزمن حداکثر میزان ملاتونین با حدود ۲ ساعت تأخیر حاصل مى شود. این مرکز مطالعاتى، اختلالات هورمونى هیپوتالاموس را در ایجاد میگرن مزمن دخیل مى داند. اما تحقیقات دیگرى نشان داده است که نقش ژنتیک در میگرن قابل توجه است. مثلاً یک گونه نادر میگرن که در حین سردرد با فلج گذراى نیمه بدن است به صورت صفتى غالب به ارث مى رسد. میگرن انواع مختلف دارد. میگرنى که همراه با نشانه هاى پیش درد است را نوع کلاسیک مى گویند.

در این نوع میگرن، بیمار قبل از سردرد حالت هایى پیدا مى کند که به صورت «تار شدن دید»، مشاهده اجسام یا خطوط نورانى یا سیاه جلوى چشم و در بعضى موارد سرگیجه، بروز مى کند. مشکلات بینایى ممکن است چند دقیقه یا حتى چندین ساعت طول بکشند اما با آغاز سردرد ناپدید مى شوند. این نشانه هاى پیش درد را «اورا» مى گویند. سردرد یکطرفه ضربان دار همزمان با این یافته هاى پیشتاز یا به دنبال آنها بروز مى کند. درد مبهم و آزارنده در شقیقه که به تمام نیمه سر در همان طرف گسترش مى یابد مشخصه این نوع میگرن است. این سردرد از متوسط تا شدید متغیر است و نور و سروصدا فرد را اذیت مى کند. گاهى نیز حالت تهوع و استفراغ وجود دارد. بعضى افراد دچار رنگ پریدگى، قرمزى چشم ها و آب ریزش بینى مى شوند. تعداد دفعات سردرد متغیر است ولى بیش از ۵۰ درصد افراد، بیش از یک حمله در هفته را تجربه نمى کنند. کاهش حملات سردرد در سه ماهه دوم و سوم حاملگى و پس از یائسگى شایع است. در سالمندان، نوع کلاسیک ممکن است به صورت نشانه هاى پیش درد بدون سردرد باشد.وجود سردرد دوطرفه یا سردرد در ناحیه پشت سر، تشخیص این بیمارى را رد نمى کند.

معمولاً مدت سردردهاى نوع کلاسیک ۲ تا ۶ ساعت است و شیوع آن در جامعه ۲۰ _ ۱۰درصد است. نوع دیگرى از میگرن که «میگرن شایع» (common migraine) نام دارد، شیوع بیشترى دارد و فاقد نشانه هاى پیش درد است. سردرد معمولاً به صورت دو طرفه و ضربان دار و دور حدقه چشم احساس مى شود. گاهى وقوع استفراغ پایان بخش آن است.

مدت سردرد یک تا سه روز است. علت میگرن، گشاد شدن رگ هاى خونى است که به پوست سر و مغز مى روند و علت نشانه هاى پیش درد، انقباض عروق داخل جمجمه است. یافته هاى جدید نشانگر این مطلب است که ناهنجارى هاى عروقى در این بیمارى ممکن است به طور ثانویه و در پى اختلال اولیه در عملکرد نورون هاى ساقه مغز باشد. حملات میگرن ممکن است با مصرف غذاهاى خاص مانند پنیر، بعضى شکلات ها (آنهایى که حاوى فنیل آلانین هستند)، شیر گاو، تخم مرغ، پرتقال، گوجه فرنگى، ماهى و پسته شامى برانگیخته شود. همچنین گرسنگى، هیجان، استرس، بى خوابى، کشیدن سیگار، نوشیدن الکل، عادت ماهیانه در خانم ها و مصرف قرص هاى ضدحاملگى در القاى حمله میگرن موثرند. این بیمارى گرچه با درد شدید و ناراحت کننده همراه است ولى یک بیمارى خطرناک نیست. بیماران باید موارد شروع کننده و تشدیدکننده حملات سردرد را بشناسند و از آنها دورى کنند. در صورت وجود حملات تکرار شونده، (به ویژه بیش از یک حمله در هفته) پیشگیرى مقدم بر درمان است. پرهیز از عوامل شروع کننده و تشدید کننده سردرد، کاهش استرس در زندگى و مصرف دارو براى جلوگیرى از حملات، اصول کلى پیشگیرى هستند.

پروپرانولول (ایندرال) و آمى تریپتیلین، اساس درمان پیشگیرى است. بیمارانى که به یک دارو پاسخ نمى دهند، ممکن است به داروى دیگرى واکنش نشان دهند. انتخاب داروى مناسب بر عهده پزشک است. به هنگام بروز اولین نشانه هاى حمله میگرن، روى سر خود یک پارچه سرد یا کیسه یخ بگذارید (با فواصل چهار دقیقه تکرار کنید)، چندین ساعت در یک اتاق تاریک و آرام دراز بکشید، دو عدد بالش در دو طرف سر خود بگذارید تا سرتان تکان نخورد، در صورت امکان بخوابید، از سر و صدا، نور و بوهاى تند (مخصوصاً بوى ناشى از آشپزى یا سیگار) دورى کنید. از مطالعه کردن، رانندگى و کار با وسایل سنگین، خوددارى کنید. حملات میگرن حاد معمولاً به داروهاى مسکن ساده مانند «استامینوفن» پاسخ مى دهند. ترکیبات «ارگوتامین» نیز در شروع حمله میگرن کاربرد دارند و از شدت حمله مى کاهند. طیف گسترده اى از داروها براى تخفیف علائم و پیشگیرى از بروز حملات موثر هستند. ترکیب استامینوفن و کدئین، آنتى هیستامین ها براى گشادکردن رگ ها، ارگوتامین ها به صورت خوارکى، استنشاقى و شیاف، داروهاى ضداستفراغ و ضدافسردگى هاى سه حلقه اى مانند آمى تریپتیلین، برخى از این داروها هستند. داروى گیاهى «بابونه گاوى» (Tanacetum Parthenium) باعث کاهش تعداد و شدت حملات مى شود. این گیاه با ممانعت از آزاد شدن مواد گشادکننده عروق مغزى از پلاکت ها و جلوگیرى از تولید مواد التهابى بر روى میگرن تأثیر دارد.این گیاه در بین آزادشهر و شاهرود، دامغان، آمل، گنبدکاووس، ارتفاعات زاگرس و اطراف تهران انتشارات دارد.

مصرف این گیاه در دوران باردارى ممنوع است. به دنبال مصرف این گیاه برخى عوارض جانبى مانند سرگیجه، نفخ، اسهال و حساسیت پوستى گزارش شده است. مصرف ۲۵ میلى گرم برگ خشک شده توسط انجماد، همراه یا بعد از غذا در پیشگیرى از میگرن موثر است. همچنین گیاه دارویى «زنجبیل» (Zingiber officienulis) نیز در درمان میگرن موثر است. البته این گیاه جزء گیاهان بومى ایران نیست. فرآورده هاى گیاهى ضدمیگرن که در بازار دارویى موجود است، «آنتى میگرن» و «تانا میگرن» است. آنتى میگرن از عصاره الکلى گیاهان «دانه رازیانه»، «ریشه سنبل الطیب»، «پوست ساقه بید» و «برگ بادرنجبویه» تشکیل شده است.

به محض شروع اولین آثار حمله میگرنى ۳۰ تا ۴۰ قطره در یک فنجان آب سرد ریخته و مصرف کنید. در صورت لزوم مى توان بعد از یک ساعت مصرف دارو را تکرار کرد. ایمنى مصرف این فرآورده در دوران باردارى و شیردهى به اثبات نرسیده است. فرآورده «تانا میگرن» به صورت کپسول ۱۲۵ میلى گرم که حاوى گیاه «داوودى» است، موجود است. مصرف این دارو بیش از ۴ ماه و در کودکان زیر ۲ سال و در حاملگى و شیردهى ممنوع است. فرآوردهاى دارویى «آنتى میگرن»، همزمان با داروهاى آرامبخش و داروهاى حاوى سالیسیلات ها نباید مصرف شود. اگر حمله میگرن بیش از ۲۴ ساعت طول بکشد یا ایجاد گیجى و منگى کند و در صورت تهوع و استفراغ شدید، مراجعه به پزشک ضرورى است.

  

نماز آیات چیست و علت شرعى وجوب آن کدام است؟

نماز آیات دو رکعت است که هر رکعت آن پنج رکوع و دو سجده دارد و اسباب شرعى وجوب آن عبارت است از: کسوف خورشید و خسوف ماه، اگر چه مقدار کمى از آنها گرفته شود؛ زلزله و هر حادثه غیرعادى که باعث ترس بیشتر مردم شود مانند بادهاى سیاه یا سرخ و یا زرد که غیرعادى باشند؛ تاریکى شدید، فرو رفتن زمین و ریختن کوه، صیحه آسمانى و آتشى که گاهى در آسمان ظاهر مى‏شود. در غیر از کسوف و خسوف و زلزله، باید آن حادثه موجب ترس و وحشت بیشتر مردم شود، و حادثه‏اى که ترس آور نباشد و یا موجب ترس و وحشت افراد نادرى گردد، اعتبار ندارد.

س 712: نماز آیات چگونه باید خوانده شود؟

به چند صورت مى‏توان آن را بجا آورد:
صورت اول: بعد از نیت و تکبیرة الاحرام، حمد و سوره خوانده شود و به رکوع برود، سپس سر از رکوع برداشته و دوباره حمد و سوره را بخواند و به رکوع رود و باز سر از رکوع بردارد و حمد و سوره بخواند و به رکوع رود و سپس سر از رکوع بردارد و همین طور ادامه دهد تا یک رکعت پنج رکوعى که قبل از هر رکوعى حمد و سوره خوانده است انجام دهد، سپس به سجده رفته و دو سجده نماید و بعد براى رکعت دوم قیام کند و مانند رکعت اول انجام دهد و دو سجده را بجا آورد و بعد از آن تشهد بخواند و سلام دهد.
صورت دوم: بعد از نیت و تکبیرةالاحرام، حمد و یک آیه از سوره‏اى را قرائت کرده و رکوع کند، سپس سر از رکوع بردارد و آیه دیگرى از آن سوره را بخواند و به رکوع رود، و بعد سر از رکوع برداشته و آیه دیگرى از همان سوره را قرائت نماید و همین طور تا رکوع پنجم ادامه دهد تا سوره‏اى که پیش از هر رکوع، یک آیه از آن را قرائت کرده، قبل از رکوع آخر تمام شود. سپس رکوع پنجم را بجا آورد و به سجده رود، و پس از اتمام دو سجده، براى رکعت دوم قیام نماید و حمد و آیه‏اى از یک سوره را بخواند و به رکوع برود و همین طور مانند رکعت اول ادامه دهد تا تشهد بخواند و سلام دهد و چنانچه بخواهد براى هر رکوعى به یک آیه از سوره‏اى اکتفا کند، نباید سوره حمد را بیش از یک مرتبه در اول آن رکعت بخواند.
صورت سوم: یکى از رکعتها را به یکى از دو صورت و رکعت دیگر را به نحو دیگر بجا آورد.
صورت چهارم: سوره‏اى را که آیه‏اى از آن را در قیام پیش از رکوع اول خوانده، در قیام پیش از رکوع دوم یا سوم یا چهارم تکمیل نماید، که در این صورت واجب است بعد از سربرداشتن از رکوع، سوره حمد را در قیام بعدى اعاده نموده و یک سوره یا آیه‏اى از آن را اگر پیش از رکوع سوم یا چهارم است، قرائت کند، و در این صورت واجب است که آن سوره را تا قبل از رکوع پنجم به آخر برساند.

س 713: آیا وجوب نماز آیات اختصاص به کسانى دارد که در شهر وقوع حادثه هستند و یا شامل همه مکلفینى که از آن مطلع شده‏اند هر چند در آن شهر نباشندنیز مى‏شود؟

وجوب آن مختص کسانى است که در شهر وقوع حادثه هستند و کسى هم که در شهر متصل به شهرى که حادثه در آن رخ داده، به طورى که مانند یک شهر محسوب شوند، زندگى مى‏کند، حکم آنها را دارد.

س 714: اگر شخصى هنگام وقوع زلزله بیهوش باشد و بعد از وقوع آن به هوش آید، آیا نماز آیات بر او واجب است؟

اگر علم به وقوع زلزله پیدا نکند تا اینکه زمان متصل به وقت وقوع آن بگذرد، خواندن نماز آیات واجب نیست، اگرچه احتیاط آن است که بجا آورد.

س 715: بعد از وقوع زلزله در منطقه‏اى، غالبا در مدت کمى دهها پس لرزه رخ مى‏دهد، حکم نماز آیات در این موارد چیست؟

هر زلزله‏اى، چه شدید و چه خفیف، اگر زلزله مستقلى محسوب شود، نماز آیات جداگانه‏اى دارد.

س 716: اگر مرکز زلزله نگارى، وقوع لرزشهاى خفیف زمین را با ذکر تعداد آن در منطقه‏اى که ما زندگى مى‏کنیم، اعلام نماید، ولى ما اصلا آنها را احساس نکنیم، آیا در این حالت نماز آیات بر ما واجب مى‏شود یا خیر؟

اگر هنگام وقوع زلزله و یا در زمان متصل به آن، خودتان آن را احساس نکنید، نماز آیات بر شما واجب نیست.


  

خوشه ای از فضل فاضل
حقیقت فاطمه زهرا (س)

فاطمه زهرا آن حقیقت گوهری است که تاکنون ابعاد وجودیش برای اهل فکر و بصیرت به صورت صحیح و دقیق روشن نگشته است.

ذاتی که از غضب او پیامبر صلی الله علیه وآله و حق تعالی غضب می کنند و از رضایت و خشنودی او خشنود می گردند....
امام خمینی پس از 14 قرن نام اسلام و شیعه را در جهان زنده کرد، الان فقه شیعه و مذهب اهل بیت علیهم السلام در جهان به لحاظ ظهور انقلاب اسلامی مطرح است و محققان عالم را به خود جذب کرده است.
خطاب به اعضای جمعیت موتلفه اسلامی : شما در خط مرجعیت و روحانیت هستید ، از اول هم به فکر تعین نبودید و آن روز که نیاز به فداکاری بود ، کوتاهی نکردید.

اهمیت رعایت احکام و ارزشها

اگر در نظام الهی ما یک ضعف و سستی پیدا شود، دنیا آن را به حساب اسلام می گذارد ، متاسفانه رعایت برخی از ابعاد احکام و ارزشها در جامعه ما کمرنگ شده است.
از جمله مثلا در مساله حجاب که از مهمترین مسائل جامعه ماست ، برخی آنچنان که باید ، مراعی (رعایت کننده) این ارزش شرعی نیستند ، ما باید سعی کنیم نظام و جامعه ما در مسیر غیر اسلامی ولو تلویحا قرار نگیرد ، بی تفاوتی در این امور در آینده خطر جبران ناپذیری را در پی دارد.

هیچ عاقلی با آزادی مخالف نیست

هیچ عاقلی با اصل آزادی مخالف نیست و همه عقلا با آزادی مطلق که منجر به هرج و مرج و بی بندوباری می شود ، مخالفند ، اما بدانید که دشمن ، آزادی در حدود اسلام را نیز نمی پسندد.
هیچ نعمتی در عالم برتر از نعمت حیات وجود انسان نیست. به هر نقطه ای از کمال که بخواهید برسید باید ابتدا خود را بشناسید.

دوران جوانی

افسوس که انسان دوران جوانی را غافل از این حقیقت سپری می کند و آنگاه که دوران پیری و سالخوردگی فرا می رسد ، هه توجه انسان متوجه و متمرکز در حفظ جسم نحیف و رنجور خود می گردد.

ضروری ترین امور یک جوان

در جوانی با سلامت جسم ، انسان قادر به تربیت و تزکیه نفس است.
برای این امر مهم لازم است جوانان عزیز همیشه خود را در محضر قرآن کریم قرار دهند و از این کوثر الهی نفس تشنه خود را سیراب کنند.
الله الله فی القرآن این سفارش اول و آخر است برای تدبر در این کتاب عزیز و رسیدن به گوشه ای از این اقیانوس بیکران الهی لازم است با معارف عظیم و بی بدیل اهل بیت عصمت و طهارت آشنا شوید... یک جوان از ضروری ترین اموری که باید بدان بپردازد ، مطالعه و تفکر در زندگی ائمه معصومین علیهم السلام است.


  

علاقه امام خمینی به او

همدرسی با مرحوم آقاسیدمصطفی خمینی و حضور فعال و مستمر در درسهای امام خمینی موجب شد تا رهبر انقلاب نسبت به ایشان عواطف و علاقه مخصوصی داشته باشند.
پیرامون علاقه امام به او داستان های زیادی نقل شده که جریان زیر نیز به نقل از فرزند ایشان (حجت الاسلام والمسلمین جواد فاضل لنکرانی) خواندنی است :
آن موقع که پدر به طور همزمان دبیری جامعه مدرسین و دبیری شورای مدیریت حوزه را بر عهده داشتند یکی از آقایان مسوولان در مصاحبه ای مطالب نامناسبی پیرامون حوزه گفته و بعضی از حرفهای خود را به امام منتسب کرده بود.
روزی به همراه پدر برای ملاقات امام به جماران رفتیم. من پس از بوسیدن دست امام از اتاق خارج شدم.
سپس امام و مرحوم حاج سیداحمدآقا و آقای فاضل جلسه خصوصی تشکیل دادند.
پس از ملاقات ، ایشان به من گفت : به امام عرض کردم مگر حضرتعالی مرا نمی شناسید؟ فرمودند: چرا. عرض کردم مگر شما در حوزه ، ما را به عنوان مسوول قرار ندادید؟ گفتند: چرا ، عرض کردم مگر من هر ماه یک بار گزارش حوزه را حضورا به شما عرض نمی کنم؟ گفتند: چرا، همه اینها درست است.
(پس از این سوال و جوابها با لحن تندتر سوالی کرده بودند که وقتی برای من نقل کردند اشک در چشمانشان جمع شد که من چرا با امام تند صحبت کردم).
به امام عرض کردم : پس این چه حرفهایی است که فلانی از قول شما نقل کرده است؟ امام پرسیدند: فلانی چه گفته؟ عرض کردم : با روزنامه مصاحبه کرده و گفته امام راجع به حوزه فلان حرف و بهمان نظر را دارد.
این چه حرفی است شما راجع به حوزه زده اید؟ امام فرمودند: آقای فاضل ، آن روز که این آقا آمد پیش من این احمد حاضر بود; من چنین حرفی نزدم.بیخود این حرف را از قول من نقل کرده.
من اگر راجع به حوزه مطلبی داشته باشم باید به شما بگویم. من به شما همان علاقه ای را دارم که به مصطفی داشتم و رفتاری را که با مصطفی داشتم با تو دارم و تعبیر ایشان این بود که من تو را از کوچکی بزرگ کرده ام و همین طور هم بود.
(وقتی پدر این مطلب را برای من نقل کردند ، دیگر کاملا منقلب شده بودند.) آیت الله فاضل در مناسبتی دیگر ، از روابط عاطفی خود با امام خمینی بیشتر پرده برمی دارد: ارتباط ما با امام خمینی ، مثل ارتباط اعضای یک خانواده بود و یک نوع عواطف خاصی نسبت به من داشتند و متقابلا من نسبت به ایشان.
علاقه حضرت امام نسبت به ایشان روزافزون بود آن گونه که امام در سال 56 در پاسخ تسلیت آیت الله فاضل به مناسبت شهادت آیت الله سیدمصطفی خمینی با عبارت:«ان شاؤالله تعالی موفق به خدمت به حوزه های اسلامی باشید و افاضل از برکات شما بهره مند شوند».
اعتماد علمی فراوان خود را به ایشان اعلام کردند.
توجه و اعتقاد علمی امام به آیت الله فاضل در حدی بود که نقل است ایشان دستور دادند:
1- برخی از کتابهای بسیار مهم علمی شان قبل از چاپ ، مورد ملاحظه آیت الله فاضل قرار گیرد و بعد از دیدن ایشان چاپ گردد. این مطلب در قلمرو مباحث علمی و تخصصی حاکی از اعتماد بسیار قوی امام به آیت الله فاضل بوده است.
2- هنگامی که تقریرات درسی ایشان را ملاحظه کرده بودند ، فرمودند من خودم که گوینده این مطالب هستم به خوبی ایشان نمی توانم بنویسم.
3- یکی از تقریرات مفصل درس امام که توسط آیت الله فاضل تحریر گردیده از مباحث طهارت است که اتفاقا خود امام آن را ننوشته اند و با آن بحث ، موضوع طهارت کامل شده است.
این نوشته را امام از ابتدا تا انتها دید و در تمام این کتاب فقط در یک مورد یک سطر مطلبی را مرقوم فرمودند. این یعنی تمام آنچه که ایشان نوشته دقیق و عمیق است.
اما اعتماد مطلق و کامل امام خمینی زمانی به نمایش درآمد که وصیت کردند بعد از ایشان وجوه شرعیه ای که در اختیارشان مانده بود توسط آقای فاضل و شورای مدیریت به مصرف حوزه برسد و بعد از رحلت امام با اقدام مرحوم حجت الاسلام سیداحمد خمینی تا 27 ماه شهریه امام خمینی توسط حضرت آیت الله فاضل لنکرانی پرداخت شد.
این نظیر وصیت آیت الله بروجردی به پدر ایشان بود که پیشتر گذشت.

 


  

تاییدات غیبی

به اعتقاد شیعه ، مرجعیت همان نیابت عام امام زمان علیه السلام است و نیل به این مرتبه نیز نیاز به عنایت خاص الهی دارد لذا در اطراف خود کسانی را مشاهده می کنیم که در صدد بر آمدند به هر شکل به این جایگاه رفیع دست یابند و بر آن چنگ اندازند ولی به زودی دستشان رو شد و متقابلا آنان که مورد عنایت حضرت حجت علیه السلام می باشند تاییدات الهی به اشکال مختلف در مورد آنان مشاهده می شود.
حضرت آیت الله فاضل نیز از ابتدا مشمول همین عنایات غیبی بوده اند که در زیر بعضی از موارد آن بیان می شود: حجت الاسلام ادبی از وعاظ سرشناس تهران می گوید: به عنوان روحانی کاروان به عمره رفته بودم و قرار بود فردا شبی در مسجد شجره محرم شویم.
صبح به ما خبر رحلت آقای اراکی را دادند. من متحیر شدم که حال چه باید کرد؟ زیرا باید مقلدان آقای اراکی با اجازه از یک مرجع زنده بر تقلید آن مرحوم باقی می ماندند.
به مسجد النبی رفتم و در روضه منوره نشستم و گفتم یا رسول الله من روحانی کاروان هستم و این مردم می خواهند احرام ببندند و باید از یک مرجع ، تقلید کنند و من چه کنم؟ در آن شرایط اضطراری نسبت به تک تک مراجعی که در ذهنم بود به قرآن تفال زدم.
به اسم آقای فاضل که رسیدم ، این آیه شریفه آمد: کذلک یجتبیک ربک.

(سوره یوسف ، آیه 6) (یعنی : این گونه پرودگار تو بر می گزیند). تا این آیه را دیدم ، قرآن را بستم و به کاروان برگشتم و به رفقا گفتم : تکلیف من معلوم شد. من به اجازه آقای فاضل به آقای اراکی باقی می مانم و هر کس هم که تمایل دارد به اجازه ایشان به آقای اراکی باقی بماند.
از آقای شیخ مرتضی انواری از طلاب حوزه علمیه قم نقل است که فردی به نام آقای جعفری در اطراف نوق از توابع رفسنجان زندگی می کند که نابیناست و از جهت قدس و تقوی بسیار مورد توجه مردم کوه بنان وحومه است.
آقای جعفری چندین سال پیش گفته بود در خواب دیدم وارد صحن حضرت معصومه سلام الله علیها شدم.
مردم دور ایوان آیینه اجتماع کرده بودند و کسی اجازه ورود نداشت.
پرسیدم چه خبر است؟ گفتند: پیامبراکرم وائمه معصومین صلوات الله علیهم اجمعین اینجا تشریف دارند.
در این اثنا دیدم آیت الله فاضل آمدند و جمعیت را شکافتند و وارد ایوان آیینه شدند.
پیامبر و ائمه علیهم السلام به احترام ایشان ایستادند و پیامبر به کنار خود اشاره کرده و فرمودند: اینجا بنشینید و آقای فاضل هم آنجا نشستند. ما متعجب بودیم که چگونه هیچ کس را راه نمی دادند اما ایشان رفتند و در آن جایگاه رفیع نشستند؟ بعد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله انگشترشان را از دست خارج کرده و به انگشت ایشان وارد کردند.
حجت الاسلام شیخ مهدی انصاری قمی می گوید: یک ایرانی مقیم آلمان که از مسائل دینی به کلی جدا بود ، متحول شد و به مکه رفت و سپس به ایران آمد تا زندگی معنوی خود را سامان دهد.
او می گفت روزی پیش خود گفتم : من نمی دانم این اعمالم درست است یا نه؟ و آیا خدا مرا پذیرفته یا خیر؟ شب در خواب دیدم سفره ای پهن است و پیامبر (ص) بالای آن نشسته اند و آقایی کنار ایشان است. از حضرت سوال کردم آقاجان آیا کارهای من درست است؟ فرمودند: بله صحیح است سپس پرسیدم : من الآن در ایران هستم ، بالاخره برای کارهایم به چه کسی مراجعه کنم؟ حضرت ضمن اشاره به فرد پهلوی خود فرمودند: به آقای فاضل لنکرانی مراجعه کنید. من اصلا آقای فاضل را ندیده بودم. روز بعد عکس ایشان را پیدا کردم و دیدم این درست تصویر همان کسی است که در عالم خواب در کنار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نشسته بود.


  

ویژگیهای اخلاقی

آیت الله العظمی فاضل لنکرانی دارای خصوصیات برجسته دیگری هم هستند که در حد وسع به بیان گوشه ای از آن ویژگیها می پردازیم:
1- خلوص : اگر از تمامی آشنایان ، شاگردان ، مرتبطان و اعضای دفتر ایشان سوال شود که مهمترین خصوصیت او کدام است؟ جملگی بر خلوص ایشان انگشت تاکید می گذارند.
حجت الاسلام والمسلمین جواد فاضل پیرامون این خصوصیت به نکته ای دقیق اشاره می کند که ضمنا نشاندهنده مراقبه آیت الله بر اعمال و رفتار خود نیز می باشد.
ایشان نسبت به مرجعیت خود هیچ قدمی برنداشتند و به گفته جواد فاضل در طول 11 سال مرجعیت ، ابدا حتی یک بار، نگفتند در فلان جا مقلد من زیاد یا کم است و یا نپرسیده اند رساله من چاپ شده یا خیر؟ البته نشر کتابهای تخصصی خود را زیاد پیگیری می کنند اما در مورد رساله شان هنوز یکبار هم سوالی نکرده اند.
بعد از رحلت آیت الله العظمی مرعشی نجفی به اصرار جمع زیادی از فضلا و مردم ، ایشان چندین سال امامت جماعت حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها را بر عهده داشتند و مکرر می فرمودند: برای من ، این نماز که هزاران طلبه در آن شرکت می کنند و آن نمازی که قبلا در مسجدی کوچک اقامه می کردم هیچ فرقی ندارد.
2- فروتنی و تواضع : حجت الاسلام والمسلمین نورمفیدی پیرامون این خصوصیت معظم له می گوید: ایشان دارای شرح صدر و تواضع فوق العاده هستند... آدم وقتی با ایشان است احساس حجاب نمی کند... در محضر آیت الله فاضل آدم احساس می کند در عین این که باید برای ایشان حریم قائل شود ، در همان حال احساس خودمانی بودن می کند.
در نشست های خانوادگی مثلا برادرها یا خواهرها که با ایشان هستند ، می گوید و می خندد و شوخی می کند و آنان احساس دوری نمی کنند در عین حال می بینیم آنان برای ایشان احترام و حریم خاص قائلند.
این خصوصیت اخلاقی در اصل از امیرالمومنین می باشد که نقل شده است : ما وقتی در محضر آقا امیرالمومنین می نشستیم ، او همانند یکی از ماها بود ولی در عین حال منزلت ایشان هم به شکلی است که «کان علی رئوسنا الطیر» یعنی مانند این که پرنده ای بالای سرمان بود (جمع بین ضدین).
3- عبادت : جنبه های علمی آیت الله فاضل بیشتر معرفی شده و ایشان از حیث عبادی چندان شناخته نیست ، زیرا معمولا او این ساحت از شخصیت خود را بروز نمی دهد و فقط نزدیکان می دانند که او به نوافل ، تا آنجا که حال جسمانی اش مساعد باشد، تقید دارد اما نکته شایان توجه این است که وی خدمت به مردم و طلبه ها را عبادت بسیار بزرگ می داند.
4- پرهیز از غیبت : آیت الله فاضل علاوه بر این که خود غیبت نمی کند و از آن می پرهیزد اگر کسی هم نزد او لب به غیبت بگشاید ، به هر طریق ممکن از آن جلوگیری می کند فرزند ایشان می گوید: حتی اگر در داخل خانواده نسبت به افراد حرفی زده شود، شدیدا برخورد می کنند.
5- ساده زیستی : ایشان روحیه طلبگی دارد و در حال حاضر نیز بسیار ساده زندگی می کند و شرایط او پس از مرجعیت با قبل از آن تغییری نکرده است.
حجت الاسلام بجنوردی ساده زیستی او را چنین ترسیم می کند: من از گذشته با ایشان مرتبط بودم. رفت و آمد دارم و کاملا از زندگی داخلی ایشان باخبر هستم.
زندگی ایشان پس از مرجعیت با قبل از آن تغییری پیدا نکرده است و همان زندگی سابق را حفظ کرده و در حال حاضر نیز زندگی ساده ای دارد.
بجنوردی می افزاید: به نظر من ، این مساله خیلی مهمی است که روحانیت ، آن هم یک مرجع ، چنین زندگی ساده ای داشته باشد.
این آبروی شیعه است. جواد فاضل (فرزند ایشان) نیز در این زمینه می گوید: بحمدالله مراجع ما نوعا ساده زیست هستند و منزل و اتاق مسکونی و امکاناتی که در اختیار دارند از سطح متوسط جامعه پایینتر است.
او سپس در مورد والد محترم خود می افزاید: آنچه ما از ابتدا تاکنون دیدیم این است که معظم له سعی دارند یک زندگی ساده و در سطح طلبه ها داشته باشند.
ایشان سالهای طولانی پس از تاهل حتی زمانیکه تعداد فرزندانشان به 5 نفر رسید ، در منزل پدری و در دو اطاق زندگی می کردند.
جواد فاضل می افزاید: اگر به سازمان ثبت اسناد و املاک کشور مراجعه کنید ، متوجه می شوید کسی که در خانواده مهمی بوده و از جهت علمی در سطح بالایی قرار داشته و قاعدتا باید به فکر آینده خود باشد در طول زندگی حتی یک متر زمین یا خانه یا هر ملک دیگر را نخریده و هیچ وقت ملکی نداشته و الان هم ندارد.
در حالی که منزل فعلی ایشان را هم پدر همسرشان خریده اند و از ابتدا به نام دخترشان ، که مادر ما باشد ، ثبت نموده اند.
پیرامون همین منزل نیز مسوولان مکرر گفته اند با توجه به این که 40 سال قبل ساخته شده ، بهتر است تغییر کند و جایی مناسب ایشان تهیه شود ولی آقای فاضل با وجود امکانات فراوانی که در اختیار دارد ، هیچ وقت در ذهن نداشته که منزل بهتری فراهم کند.
جواد فاضل می افزاید: او برای رونق زندگی شخصی خویش قدمی برنداشته و حتی اگر اهل منزل برای امور معمولی خانه وسیله ای تهیه نمایند که به نظر ایشان لازم نباشد و با ساده بودن زندگی نسازد، اعتراض شدید می کنند.
یک وقت والده ما تشخیص دادند برای منزل پرده ای لازم است و آن را تهیه و نصب کردند اما ایشان به محض مشاهده ، فرمودند: همین الان کسی بیاید و این پرده را بردارد. در نتیجه والده به ما متوسل شدند تا از معظم له بخواهیم پرده در جای خودش بماند.
حجت الاسلام والمسلمین نورمفیدی ، شوهر همشیره آیت الله فاضل نیز پیرامون زندگی ساده ایشان می گوید: ایشان در زندگی خصوصی و داخلی خیلی بی آلایش است و بنده که 40 سال است با بیت آیت الله فاضل وصلت کرده ام زندگی داخلی ایشان را خیلی ساده و بی آلایش و فارغ از همه تشریفات دیده ام.
مثل انسانهای معمولی زندگی می کند و تعلق به چیزهای دنیوی مثل املاک و خانه و امثالهم ندارد حتی در طول 10 سال که از دوران مرجعیت ایشان می گذرد ، تابستانها جز چند روز که برای زیارت به مشهد مشرف می شوند ، بقیه ایام را علی رغم نامساعد بودن هوا در قم می مانند و در حالی که اسباب آسایش در اطراف قم ، که آب و هوای خوبی دارد ، فراهم است ولی ایشان به ییلاق نمی روند و می گویند: من وقتی می بینم مردم و طلبه ها در زیرزمین و اتاقهای تنگ و تاریک زندگی می کنند ، دیگر آرامش ندارم تا به فکر راحتی خود باشم و به ییلاق بروم. ایشان پس از مرجعیت روزی فرمودند برایم عبای معمولی تابستانی تهیه کنید اما نه از جنس خیلی خوب و گران قیمت تا وقتی طلبه ها مرا می بینند تحمل سختی و تنگدستی برایشان خیلی دشوار نباشد.
6- عمل به وظیفه : ایشان عقیده دارند که باید تحت هر شرایط بدون توجه به قدح و مدح دیگران فقط به وظیفه خود عمل کنیم.
این امر در زندگانی او جلوه های زیادی دارد ، مثلا قبلا ایشان در شرایط بسیار خطیر و حساسی همچون تعیین رهبر پس از ارتحال امام خمینی (ره) نیز تکلیف خویش را به نحو احسن به انجام رساند.
در این زمینه حجت الاسلام جواد فاضل می گوید: مقام معظم رهبری در ملاقاتی که با ایشان داشتند فرمودند: در آن جلسه مجلس خبرگان بعد از رحلت امام ، اگر صحبت شما نبود ، من از پذیرش این مسوولیت استنکاف می کردم.
در آن جلسه چند نفر صحبت کردند، از جمله ایشان خطاب به آیت الله خامنه ای به این نکته اشاره نمود که ما باید تشخیص دهیم که چه کسی باید این مسوولیت را عهده دار شود ، نه شما و در نتیجه این سخنان بود که حضرت آیت الله خامنه ای ، رهبری را پذیرفتند.
در دوران دفاع مقدس نیز طلاب را تشویق به حضور در جبهه ها می کردند و خودشان هم در حد امکان در مناطق عملیاتی حاضر می شدند.

علاقه به اهل بیت

از خصوصیات بارز و برجسته آیت الله فاضل ، علاقه بی شائبه و خالصانه ایشان به ساحت قدس حضرات معصومین علیهم السلام است که زبانزد خاص و عام است. در زیر نمودهایی از این ارادت را برمی شماریم:
1- برگزاری مجالس روضه و ذکرمصائب اهل بیت از برنامه های دائمی بیت ایشان است. روضه ایام فاطمیه که از پدرشان به یادگار مانده ، حدود 60 سال قدمت دارد.
این روضه قبلا در منزل ابوی ایشان برگزار می شد که آن منزل اکنون به دفتر آیت الله تبدیل شده است.
در این ساختمان اتاقی وجود دارد که اکنون بخش استفتائات و سوالات شرعی دفتر است. حجت الاسلام جواد فاضل می گوید: به دلیل اشکالات موجود در فیزیک این اتاق ، تصمیم به تخریب آن گرفتیم تا به شکل دیگری آن را تجدید بنا کنیم اما دیدیم آیت الله فاضل ممانعت می کنند.
من کنجکاو شدم و علت را جویا گشتم ، ابتدا بیان نمی کردند اما پس از مدتی با اصرار من فرمودند: من دراین اتاق در عالم خواب پشت سر امام زمان علیه السلام نماز خواندم و این خصوصیت برای من بسیار مهم است و شما مجاز نیستید به این اتاق و ترکیب آن دست بزنید.
2- حجت الاسلام حبیبی تبار از فضلای قم نیز در باره دلدادگی آیت الله به خاندان عصمت می گوید: چندی قبل خدمت آیت الله فاضل رسیدم ، صحبتهایی شد و خصوصا مطالبی پیرامون مظلومیت اهل بیت و تبلیغات ضد شیعه در دنیا مطرح گردید.
در این هنگام آیت الله فرمودند: والله العظیم والله العظیم والله العظیم من هیچ انگیزه و علاقه ای به زنده ماندن ندارم مگر برای این که از کیان اسلام و تشیع و اهل بیت علیهم السلام دفاع کنم و اشک در چشمانشان جمع شد.
3- در 30 مرداد ماه سال 1380 که دولت جمهوری اسلامی ایران به دنبال توصیه بعضی از مراجع عظام به رئیس جمهوری اسلامی ایران ، سالگرد شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها را تعطیل رسمی اعلام کرد، ایشان اطلاعیه ای دادند و مومنان و محبان آن حضرت را به برگزاری مراسم باشکوه عزاداری بی بی دو عالم دعوت فرمودند.
فرازهایی از بیانیه مزبور به این شرح است:دشمن امروزه بخوبی دریافته است که برای تهی نمودن این ملت و سیطره بر امور آنان ، باید آنچه را که تجلی گاه اعتقادات و ایمان مردم است ، خاموش و کمرنگ سازد.
روزی با جسارت تام و تمام ، گریه و عزاداری بر حضرت سیدالشهدا علیه السلام را امری لغو و مورد شبهه قرار داده و روزی در شهادت فاطمه زهرا تردید می کند ، در حالی که این امر از واضحات تاریخ اسلام است.
معاندان بدانند اگر به خیال خود در شهادت آن حضرت شبهه ای را القا کنند ، هرگز نمی توانند در مظلومیت ایشان و ستم هایی که بعد از رسول خدا به ایشان وارد شد خدشه ای را تصور نمایند.
ایشان در خاتمه بیانیه افزودند: لازم است مومنین و پیروان اهل بیت علیهم السلام به ایام فاطمیه بیش از گذشته اهتمام ورزیده و نگذارند این حادثه ناگوار در لابلای حوادث دیگر کمرنگ شود....
اطلاعیه مزبور تاثیر بسیار گسترده ای در علاقمندان به حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها گذارد و شعاع تاثیر آن هر سال بیش از گذشته می باشد.
4- آیت الله فاضل به دلیل علاقه زیاد به ائمه معصومین علیهم السلام نسبت به حفظ احترام آنان اهتمام خاصی مبذول می دارند و به همین دلیل در سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع در بهمن سال 1377 شمسی با صدور اطلاعیه ای از این اقدام وهابی های متحجر ابراز انزجار و تنفر کردند و برای جلب توجه مسلمانان جهان به این عمل شنیع و قبیح در ابتکاری نمادین و اقدامی جالب در سالگرد آن فاجعه (هشتم شوال) درس خود را تعطیل اعلام کردند.

ویژگیهای سیاسی

1- اهتمام به اتحاد مسلمین : علاقه وافر آن مرجع بزرگوار به ائمه معصومین علیهم السلام مانع از جدیت و اهتمام ایشان در یکپارچگی مسلمانان در مقابل دشمنان سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی آنان نبوده و لذا همچون امام قائل به تقیه مداراتی می باشند و حضور شیعیان در نمازهای جماعت اهل سنت را بویژه در ایام حج جایز می دانند.

برخورد قاطع با حذیفی

2- حفظ کیان تشیع و عزت شیعه : در اوایل اسفند سال 1376 همزمان با بازدید رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام از حجاز و هنگام حضور ایشان و هیات همراه در نماز جماعت مسجدالنبی که به امامت شخصی به نام شیخ عبدالرحمن حذیفی انجام می شد فرد مزبور در سخنانی خارج از نزاکت و مغایر با اصول اخلاقی اسلامی و انسانی ، مطالبی تفرقه افکنانه و توهین آمیز به مذهب حقه شیعه نسبت داد و گستاخی را به جایی رساند که از معاویه نیز دفاع کرد. آیت الله هاشمی رفسنجانی در اقدامی غیرتمندانه و مدبرانه همانجا اعلام داشت : اقامه نماز به امامت شخصی که مسلمانان را دعوت به تفرقه می کند جایز نیست و بلافاصله جایگاه نماز جمعه را ترک نموده و به همراه هیات ایرانی ، نماز جماعت را در کنار باب السلام برپا داشت.
به فاصله یک روز پس از انتشار خبر ، مرجع بیدار آیت الله فاضل لنکرانی در پاسخ مقلدان خویش مبنی بر حضور در نمازجماعت مسجدالنبی در ایام حج و اقتدا به حذیفی فرمودند:«گرچه این جانب مومنین را همیشه سفارش به شرکت در مراسم عبادی اهل سنت خصوصا نماز جماعت و جمعه ایشان نموده ام و اکنون نیز آن سفارش را دارم ، لیکن با توجه به آنچه موثقین از سخنان این شخص برای این جانب نقل نموده اند ، شرکت در نماز جماعت این شخص که منادی تفرقه و اختلاف بین مسلمین است را به هیچ وجه جایز نمی دانم و اقتدا به وی در جمعه و جماعت صحیح نیست.
خداوند متعال شر منادیان اختلاف را از قاطبه مسلمین کوتاه فرماید ، ان شاءالله».
ایشان اعلام این مطلب و صدور بیانیه را وظیفه خود می دانستند و به توصیه دیگران مبنی بر این که : شاید دولت عربستان در مراسم حج برای بعثه شما مشکل آفرینی کند ، هیچ توجهی نکردند و جالب این که حجاج به شکل گسترده ای نظر ایشان را مراعات می کردند.
حجت الاسلام والمسلمین راشد یزدی پیرامون بازتاب این فتوا در میان حجاج می گوید: من در مسجدالنبی (ص) شاهد بودم که حجاج از همدیگر و حتی از ماموران مسجد می پرسیدند: امام جماعت چه کسی است؟ و اگر می فهمیدند حذیفی است از اقتدا به او امتناع می کردند. تا قضیه به گوش امیر مدینه رسید.
آقای رضایی رئیس سابق سازمان حج و زیارت می گفت : در جلسه ای که با امیر مدینه داشتیم او به ما گفت از فردا شب دیگر حذیفی را از امامت جماعت مسجدالنبی کنار خواهیم گذاشت.
می بینیم که آیت الله فاضل همچون اساتید خود حضرات آیات بروجردی و امام خمینی اهتمام وافر به ضرورت اتحاد مسلمین دارند و در عین حال با ظرافت ستودنی و دقت نظر ویژه ، کیان تشیع و عزت شیعیان را نیز توامان مورد توجه قرار می دهند.
3- مبارزه با استبداد پهلوی : یکی از فرازهای پرشور زندگانی آیت الله فاضل مبارزه گسترده ایشان با رژیم پهلوی است که به دنبال شروع نهضت امام خمینی (ره) آغاز می شود.
او که از شاگردان پرشور ، بی تزلزل و سرسخت امام بود ، از همان ابتدا ، رهرو جنبش اسلامی ایران گشت و هم به صورت فردی و هم به عنوان عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به مبارزه بی امان با آن دستگاه وابسته پرداخت و در نتیجه همین مجاهدت ها به دفعات از سوی آن رژیم دستگیر شد و بارها طعم زندان و شکنجه دژخیمان ساواک را چشید و سرانجام به بدآب و هواترین نقاط کشور ، بندر لنگه تبعید شد و حدود چهار ماه را در آن منطقه سوزان با شرجی خفقان آور سپری کرد که به قول خود ایشان می توان گفت به اندازه 40 سال رنج و ناراحتی و مرارت بود تا آن که طبق اسناد ساواک به دلیل ابتلا به تب مالت و روماتیسم شدید ، سلامتی او جدا به خطر افتاد و بناچار محل تبعیدش را به یزد منتقل کردند و دو سال و نیم در آنجا به سختی سپری شد اما او علی رغم کسالت مزاج در آن سامان نیز از تحقیقات علمی و بیدار کردن مردم غافل نماند و به یمن حضور او و آیت الله صدوقی ، مردم یزد چنان در مسیر نهضت قرار گرفتند که در دوران فینال انقلاب اسلامی جزو پیشگامان نهضت بودند و صدها شهید تقدیم کردند.
او پس از پیروزی انقلاب در طول این سالیان همواره به دفاع از رهبری و ارزشهای انقلاب پرداخته و هیچ گاه تزلزل پیدا نکرده است.
از ایشان منقول است که : من از همان اول به عنوان یک وظیفه که تشخیص دادم به دنبال امام حرکت کردم.

تا الان لحظه ای تردید در این راه پیدا نکرده ام بلکه اعتقادم افزون شده که اگر این انقلاب نبود، چه پیش می آمد؟

مقابله با نظام جهانی سلطه

این مرجع بیدار با تیزبینی و هوشمندی مسائل مهم بین المللی را دنبال می کنند و در موضوعات مختلف بنا به ضرورت موضعگیری می کنند. بعضی از مواضع ایشان به قرار زیر است.
4- محکومیت حمله امریکا به افغانستان : وی همواره در برابر زیاده خواهی های کشورهای غربی و در راس آن امریکا ایستاده و نسبت به دسیسه های آنان روشنگری نموده است.
فی المثل با حمله امریکا به افغانستان او طی یک اعلامیه دقیق و سنجیده ضمن ابراز انزجار از حملات تروریستی 11 سپتامبر در امریکا، اشغال افغانستان به این بهانه را نیز محکوم ساخت و گفت : ما اگرچه طالبان را از اول نامشروع می دانستیم و اکنون نیز می دانیم ، لکن از شما سوال می کنیم مگر شما طالبان را به وجود نیاوردید؟ طالبان بعد از اسرائیل مولود نامشروع دوم امریکاست... امریکا بداند جهان اسلام و دنیای انسانیت این اعمال را محکوم می کند.
5- مخالفت با اشغال عراق : به دنبال حمله امریکا به عراق به بهانه نابودی سلاحهای کشتار جمعی رژیم صدام ، او با صدور اطلاعیه ای ، منطق و عمل تروریستی «شیطان بزرگ و امریکای ظالم» در این کشور را افشا و محکوم کرد و حتی در جریان محاصره و گلوله باران شهر نجف قاطعانه هشدار داد: امریکا بداند نجف پایتخت همه شیعیان جهان است و چنانچه به محاصره خود خاتمه ندهد و یا خدای ناکرده به فکر تجاوز برآید ، با تمامی شیعیان مواجه است و حوزه های مقدسه علمیه در همه نقاط عالم خصوصا حوزه مقدسه قم و مراجع معظم در صورت لزوم از آخرین حربه استفاده می کنند و جهان تشیع را یکسره به مقابله با دشمن برمی انگیزانند و در این صورت نمی توان پیش بینی کرد چه واقعه ای رخ می دهد و چه تحولی به وجود می آید.

حمایت از مظلومان لبنان و فلسطین

آیت الله فاضل در برابر رژیم نامشروع صهیونیستی در مناسبتهای مختلف مواضع اصولی و شفافی اتخاذ کرده و از مبارزات مردم مظلوم لبنان و فلسطین به هر طریق ممکن حمایت قاطع به عمل آورده اند که بعضی از نمونه های آن به شرح زیر مذکور می افتد:
6- در ملاقات با آقای سیدحسن نصرالله دبیرکل جنبش حزب الله لبنان صریحا گفتند: ما به امید روزی هستیم که اسرائیل از صفحه روزگار محو شود... بر هر مسلمان واجب است از حرکت جهادی شیعیان لبنان و مسلمانان فلسطین حمایت کند.
همچنین به مناسبت شهادت فرزند دبیرکل حزب الله لبنان با ارسال پیامی تاکید کردند: امروز بر هر مسلمانی لازم است تا از هیچ گونه مبارزه و دفاعی جهت سرکوبی و نابودی این حکومت کوتاهی نکند و بداند برای پیروزی راهی جز مبارزه و شهادت وجود ندارد.
7- وقتی مراجع در مقابل مشروعیت عملیات شهادت طلبانه فلسطینیان مورد سوال قرار گرفتند ایشان در فروردین 1375 اعلام کردند: بر فرزندان اسلام در فلسطین اشغالی و سرزمین های لبنان بلکه بر همه فرزندان اسلام ، جهاد و مقاومت و آمادگی در مقابل آنان به هر نحوی که می توانند ، واجب است و حد و مرزی ندارد....
و در سال 1380 با قاطعیت و صراحت بیشتری بر مواضع قبلی خویش پای فشردند و استفتاهای حجت الاسلام والمسلمین سیدعلی اکبر محتشمی پور را پاسخهایی دادند که گزیده آن بدین شرح است: در شرایط کنونی هیچ دشمنی برای اسلام شدیدتر از اسرائیل نیست.... هر گونه امر اقتصادی و تجاری که در ارتباط با این رژیم باشد حرام مسلم است.
همه مسلمانان نسبت به حفظ قدس و بیت المقدس که قبله اولیه مسلمانان است و نیز نسبت به سرزمین اسلامی فلسطین وظیفه شرعی دارند و واجب است با تمام تلاش و امکانات در جهت آزادی قدس شریف کوشش نمایند.
عملیات استشهادی چنانچه با نظر صریح مسوولان دلسوز انتفاضه و با رعایت همه شرایط باشد اشکالی ندارد بنابراین چنین اعمالی که دفاع از خود و کشور خود بر آن متوقف است ، صحیح است و از مصادیق شهید محسوب می شود. از خداوند برای آن مرجع عظیم الشان طول عمر مسالت داریم.

خوشه ای از فضل فاضل
حقیقت فاطمه زهرا (س)

فاطمه زهرا آن حقیقت گوهری است که تاکنون ابعاد وجودیش برای اهل فکر و بصیرت به صورت صحیح و دقیق روشن نگشته است.

ذاتی که از غضب او پیامبر صلی الله علیه وآله و حق تعالی غضب می کنند و از رضایت و خشنودی او خشنود می گردند....
امام خمینی پس از 14 قرن نام اسلام و شیعه را در جهان زنده کرد، الان فقه شیعه و مذهب اهل بیت علیهم السلام در جهان به لحاظ ظهور انقلاب اسلامی مطرح است و محققان عالم را به خود جذب کرده است.
خطاب به اعضای جمعیت موتلفه اسلامی : شما در خط مرجعیت و روحانیت هستید ، از اول هم به فکر تعین نبودید و آن روز که نیاز به فداکاری بود ، کوتاهی نکردید.

اهمیت رعایت احکام و ارزشها

اگر در نظام الهی ما یک ضعف و سستی پیدا شود، دنیا آن را به حساب اسلام می گذارد ، متاسفانه رعایت برخی از ابعاد احکام و ارزشها در جامعه ما کمرنگ شده است.
از جمله مثلا در مساله حجاب که از مهمترین مسائل جامعه ماست ، برخی آنچنان که باید ، مراعی (رعایت کننده) این ارزش شرعی نیستند ، ما باید سعی کنیم نظام و جامعه ما در مسیر غیر اسلامی ولو تلویحا قرار نگیرد ، بی تفاوتی در این امور در آینده خطر جبران ناپذیری را در پی دارد.

هیچ عاقلی با آزادی مخالف نیست

هیچ عاقلی با اصل آزادی مخالف نیست و همه عقلا با آزادی مطلق که منجر به هرج و مرج و بی بندوباری می شود ، مخالفند ، اما بدانید که دشمن ، آزادی در حدود اسلام را نیز نمی پسندد.
هیچ نعمتی در عالم برتر از نعمت حیات وجود انسان نیست. به هر نقطه ای از کمال که بخواهید برسید باید ابتدا خود را بشناسید.

دوران جوانی

افسوس که انسان دوران جوانی را غافل از این حقیقت سپری می کند و آنگاه که دوران پیری و سالخوردگی فرا می رسد ، هه توجه انسان متوجه و متمرکز در حفظ جسم نحیف و رنجور خود می گردد.

ضروری ترین امور یک جوان

در جوانی با سلامت جسم ، انسان قادر به تربیت و تزکیه نفس است.
برای این امر مهم لازم است جوانان عزیز همیشه خود را در محضر قرآن کریم قرار دهند و از این کوثر الهی نفس تشنه خود را سیراب کنند.
الله الله فی القرآن این سفارش اول و آخر است برای تدبر در این کتاب عزیز و رسیدن به گوشه ای از این اقیانوس بیکران الهی لازم است با معارف عظیم و بی بدیل اهل بیت عصمت و طهارت آشنا شوید... یک جوان از ضروری ترین اموری که باید بدان بپردازد ، مطالعه و تفکر در زندگی ائمه معصومین علیهم السلام است.

اسلام ، مخالف تروریسم

دنیای غرب باید بداند مبارزه و مخالفت با تروریسم از 1400 سال پیش در مکتب اسلام وجود داشته است.
تاریخ اسلام به خوبی گواهی می دهد که این مکتب بشدت با این گونه اعمال مخالف است.
در قضیه مسلم بن عقیل در منزل هانی ، او می توانست ابن زیاد را از بین ببرد و دیگر نه خود کشته شود و نه حادثه کربلا به وجود آید ، اما چون این عمل مخالف با دین اسلام بود ، مسلم بن عقیل از آن امتناع نمود بنابراین از قوانین مسلم اسلام مخالفت با تروریسم است ، مسلمانان به تبعیت از دین اسلام در صف اول مخالفان با تروریسم هستند.

وظایف مسوولان و استانداران

وظیفه استاندار ، تنها رعایت جهات مادی و مسائل رفاهی و دنیوی مردم نیست ، اصلاح و ارشاد مردم نیز جزو وظایف استاندار و از جمله کارهای اساسی اوست.
مسوولان باید توجه داشته باشند که با آسفالت خیابانها و کوچه ها و تامین یخچال و لباسشویی و امثال آن ، مسوولیتشان پایان نمی پذیرد ، در جامعه اسلامی یک مسوول بایستی نسبت به جنبه های معنوی مردم توجه داشته باشد و در پیشبرد مسائل معنوی نقش اساسی داشته باشد.
اگر استاندار خود تقوی نداشته باشد و گرفتار هواهای نفسانی و امیال و غرایز حیوانی باشد ، نمی تواند مردم زیر سلطه اش را هدایت و ارشاد نماید ، زیرا انسان هدایتگر ، اولین برخورد و اولین ارتباطش در رابطه با تبلیغ ، ارتباط با خویشتن خویش است.
اگر یک فرد روحانی در جهت تزکیه خود نباشد و خویشتن خویش را نساخته و خدای نخواسته اسیر چنگال هواهای نفسانی اش باشد ، این فرد نمی تواند دیگران را ارشاد و تبلیغ نماید.
نه تنها هدایتگر واقعی نمی تواند باشد بلکه فسادانگیز و جامعه بر باد ده نیز خواهد شد.

معنای صحیح تقوی

تقوی به معنای خود نگهداری ، مراقبت ، کنترل نفس و حاکمیت و تسلط بر نفس است نه به معنای پرهیزگاری که عده ای از راحت طلبان منزوی طلب شعار خود قرار داده و تقوای اسلامی را که با ستیز و نبرد همراه است ، به کناره گیری و پرهیز از جامعه و امت اسلامی توصیه و تاویل می کنند.
هر گاه شخصی میلیون ها تومان خمس پرداخت کند و قصد قربت نداشته باشد ، همانند کسی است که خمس نداده است.
اسلام به تعدیل غرایز و نه سرکوبی کامل آنها معتقد است ، لذا می بینیم اسلام سرسختانه ، هم با آزادی مطلق جنسی و بهره مندی های مادی مبارزه کرده و هم رهبانیت را مردود دانسته است.

پی نوشت ها:

َ1 - آیت الله محمد فاضل لنکرانی ، آیین کشورداری از دیدگاه امام علی علیه السلام ، پیشگفتار تقریر و تنظیم: حسین کریمی ، چاپ پنجم ، (تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، 1376)، ص 14.
َ2 - هفتاد سال خاطره از آیت الله سیدحسین بدلا ، (تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، 1378) ، صص 155-156.
3 - فصلنامه تخصصی تاریخ معاصر ایران ، شماره 21 و 22، (تهران: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران ، بهار و تابستان 1381) ، ص 89.
4 - هفته نامه پرتو ، ش 259 ، 83.9.25 ، ص 1.
5 - مرجع عالی قدر حضرت آیت الله العظمی آقای حاج شیخ محمد فاضل لنکرانی ، جامع المسائل (استفتائات) ، جلد اول ، چاپ ششم ، (قم: مطبوعاتی امیر ، 1379) ; ص 119.
توضیح: در تهیه این مقاله از کتاب حجت الاسلام عبدالرحیم عقیقی بخشایشی پیرامون حضرت لکرانی [مخلوط] فراوان بهره برده ایم.


  

تشکیل مجالس عزادارى و روضه خوانى

پس از نهضت خونین و انقلابى حضرت امام حسین(علیه السلام) که به شهادت غمبار و جانسوز خود و هفتاد و دو تن از اهل حرم و خانواده و یاران و پیروان جان برکف و پاکبازش منجر شد، پدیده اى تازه در تاریخ اسلام شکل گرفت و در طول تاریخ به سرعت جایگاه و پایگاه شایسته و بحقّ خود را به دست آورد. این پدیده، عبارت بود از برگزارى و اجراى مراسم سوگوارى و عزادارى حسینى و اشک و ناله و ندبه و شیون و زارى و...

آرى پس از آن فاجعه خونین و واقعه شگفت و شگفتى انگیز، پس از آن حماسه خون و شهادت و مقاومت و ایستادگى تا آخرین نفس و آخرین قطره خون، و پس از آن توحش و خونخوارگى و بى رحمى نسبت به پاک ترین افراد سلاله پاک عصمت و طهارت و جانبازترین پیروان راه و رسم رسول خدا، پس از آن ماجراى شگرفى که از پهنه کربلا براى همه کسان و یاران و همراهان امام حسین(علیه السلام) از پیرمرد سپید موى تا کودک شیرخواره، قربانگاهى سرخ و خونین ایجاد کرد، شیعیان راستین على(علیه السلام) و پیروان پاکباز حسین(علیه السلام) چه باید مى کردند؟

در دورانى که پس از واقعه محرم سال 61 هجرى، تخم وحشت در زمین دل ها کاشته شد و بذر هراس در جان ها پاشیده بودند، و زهراب خشونت و خفقان بر زمین دلها و ایمان ها فرو مى باریدند، شیعیان چه راهى در پیش مى توانستند گرفت؟

در آن روز و روزگار، شاید تصور اکثریتى عظمى بر این بود که شیعیان راهى و چاره اى جز سکوت و اختفا و تقیه ندارند و دیگر هرگز نباید دم درکشند و حتى حق حیات خود را مطالبه کنند.

به راستى که تا مدتى کوتاه نیز چنین بود و شیعیان و پیروان امامت و ولایت در چنگال بیم و هراس ناشى از خفقان و خونخوارگى حکومت و خلافت وقت با وحشت به گوشه اى خزیده و سکوت اختیار کرده بودند، اما خیلى زود این دوران تمام شد و شیعیان راستین على(علیه السلام) و حسین(علیه السلام) راهى مناسب و مؤثر براى ابراز وجود و اظهار حیات و آشکار ساختن فریادهاى خشم و کینه و نفرت خود پیدا کردند. و این، همان پدیده تازه اى بود که در همان سال هاى آغازین دهه هفتم هجرى در تاریخ اسلام پیدا شد و راه و رسمى تازه را در تاریخ مبارزات عقیدتى و مکتبى و فکرى بنیان گذارى کرد.

این پدیده، همان پدیده عزادارى و سوگوارى و اجراى مراسم اشک و ندبه بر شهیدان کربلا بود که از همان آغاز پیدایش، خود را به عنوان سلاحى برنده و وسیله و ابزارى مؤثر و قاطع براى ایستادگى در برابر ظلم و زور و جور و ستم بنى امیه نشان داد. و پس از آن نیز در طول تاریخ حکومت جباران و ستمگران همواره مورد استفاده قرار گرفت و همیشه هم تأثیرى قاطع و سازنده داشت. بى جهت نیست که رهبر کبیر انقلاب اسلامى ایران، امام راحل و بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران، بارها و بارها در سخنان گرم و گرمى بخش و تکان دهنده خود تأکید و تکرار مى کردند: «این مراسم عزادارى حسینى را سبک نگیرید. مراسم عاشورا و گریه بر شهیدان کربلا را به طور جدى و پیگیر انجام دهید، در این گونه مراسم، گریه کنید و اشک بریزید که ما شیعیان هر چه داریم از برکت همین اشک ها و گریه ها داریم...»

بلى، این پدیده شگرف در تاریخ تشیع، از همان نخستین سال هاى پس از واقعه عاشورا با دعاهاى شگرف و شورانگیز حضرت امام سجاد(علیه السلام) آغاز شد. آن دعاها که هر کدام ابعاد و زوایاى گوناگون دارد و براى هر یک مى توان هزاران تفسیر علمى و دقیق به عمل آورد، در یک بعد از ابعاد هزاران گونه اش نیز به همین پدیده مى پرداخت.

به دیگر سخن، یک بعد از ابعاد مختلف آن دعاها، یاد ذکر مصایب و رنج هایى بود که بر خاندان عصمت و طهارت و سلاله امامت رفته بود و مى خواست که آن همه رنج و اندوه و ملال را که بر آن خاندان پاک رفته است، زنده و جاوید نگه دارد و از فراموش شدن آن جلوگیرى کند و درخت خشم و خروش و کینه و نفرت نسبت به ظلم و زور و کفر و بى دینى را سر سبز و با طراوت نگه دارد.

و چنین نیز شد و از آن پس، این پدیده گریه و عزادارى و یا در واقع این پدیده زنده نگه داشتن یاد و تأثیر و فلسفه نهضت انقلابى حسین(علیه السلام)، در طول تاریخ اسلام و تشیع ادامه پیدا کرد. اکنون دیگر در روند تداوم خود فقط با خاندان بنى امیه کار نداشت، بلکه لبه تیز آن متوجه تمام حکومت هاى ظلم و جور و تمام قدرت هاى کفر و زندقه بود.

به همین دلیل است که گفته مى شود: برگزارى هر جلسه تعزیهو سوگوارى وعزادارى حسینى در حقیقت به مثابه گلوله اى است که بر قلب رژیم هاو حکومت هاى کفر وستم شلیک مى شود...

بدین گونه ملاحظه مى شد که در طول تاریخ اسلام و تشیع، یکى از برنده ترین و قوى ترین و مؤثرترین و نافذترین و کارسازترین سلاح هاى مسلمانان راستین همواره و در هر مکان و هر زمان و در مقابل هر یک از حکومت هاى کفر و ظلم و جور و علیه هر یک از نظام هاى باطل، همین برگزارى مراسم و مجالس روضه خوانى و عزادارى و تعزیه و سوگوارى حسینى، در اشکال مختلف خود بوده است.


  

برخورد با مسئله اسرائیل

عمر اعلامیه انگلیسى بالفور اکنون به 83 سالگى نزدیک مى شود، بدین ترتیب از زمانى که بقیة السیف آل عثمان توسط بریتانیا از سرزمین فلسطین بیرون رانده شدند بیشتر از هشت دهه مى گذرد، لیکن دیگر هیچ گاه امنیت و آرامش به کهن ترین مرکز مدنیت جهان بازنگشته است، حتى تأسیس دولت رسمى یهودى در سال 1948 و حتى به رسمیت شناختن استقرار یهودیان از سوى سازمان ملل هیچ یک نتوانسته است مسئله را از شکل بغرنج ان خارج سازد.

دولت صهیونیست و غاصب اسرائیل با اشغال 21 هزار کیلومتر از اراضى عرب نشین فلسطین پایه هاى دولتى را در سرزمین مقدس بنا نهاد که انگار تا ابد بر موج نا آرام شورش هاى حق طلبان عرب قرار و ثبات نخواهد یافت.

به هر تقدیر مسلمانان ساکن فلسطین وقتى به وضوح مشاهده کردند که پایگاه معراج پیامبر گرامى اسلام به بخشى از قلمرو حاکمیت صهیونیست ها در آمده است و هنگامى که دریافتند که تجلیگاه نور الهى دارد به زرّادخانه نسل کشى تاریخ تبدیل مى شود، عزم را جزم کردند که هیچ گاه این تصرف عدوانى و این تسلط به قهر و غلبه و این اشغال ارباب مآبانه را تحمل نکنند و با هر امکانى که در دست دارند علیه سلطه صهیونیسم بجنگند که دیدیم جنگیدند و کشته دادند و زندگانى دادند و هنوز هم که هنوز است خط آتش این جنگ ابدى سرد نشده است.

دولت هاى عرب که خود در جبهه نخست برخوردها قرار داشتند على اى حال و در سیاستى کج دار و مریض گونه گاه جنگ کردند و گاه آشتى، گاه گرفتند و گاه واگذاشتند گاه مذاکره کردند و گاه مشاجره، و هنوز هم استراتژى دیرینه خویش را حفظ کرده اند و دولت هاى اسلامى خطوط بعدى نیز با توجه به ذائقه هاى سیاسى خود سیاست هاى بى بن و بیخ را آن گونه طرح و اجرا کردند که در واقع باز شناختن موضع آنان در گرگ و میش اوضاع آشفته سیاسى دشوار مى نماید و از آن جمله دولت پادشاهى ایران بود، لیکن با طلوع مهر انور حاکمیت اسلامى در سرزمین کهن ایران دولت انقلاب استوارترین و آشکارترین مواضع را در قبال قلدرى هاى اشغالگران اتخاذ کرد.

قطعاً خوانندگان به خوبى بر مواضع روشن جمهورى اسلامى ایران و رهبران انقلاب در قبال مسئله اسرائیل وقوف دارند و نیازى به بازگفتن آن همه نیست آنچه به این مبحث ربط پیدا کند، اعلام نظرها و تفاسیر و برداشت ها و برخوردهاى استاد آیت الله فاضل با قضیه است که برخى از آنها را فهرست وار بر مى شمریم:

1. حضرت آیت الله در دیدار با حجت الاسلام سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان در سال 76 مى فرمایند: «شما بدانید از مسائلى که هم نظام مقدس جمهورى اسلامى و رهبرى آن و هم قاطبه ملت نسبت به آن اهمیت مى دهند مسئله فلسطین و اسرائیل غاصب است. امروز ملت ایران به دنبال پیروزى مجاهدین حزب الله و محو اسرائیل غاصب است، ما به امید روزى هستیم که اسرائیل از صحنه روزگار محو شود و چون هدف اسرائیل محو اسلام مى باشد، بر هر مسلمان واجب است از حرکت جهادى شیعیان لبنان و مسلمانان فلسطینى حمایت کنند.

2. در جریان شهادت فرزند دبیر کل حزب الله لبنان نیز آیت الله فاضل ضمن پیامى کوتاه بر استمرار مبارزه بر علیه اسرائیل غاصب تأکید نمود، اعلام نمودند که: «این جریان عمق جنایت رژیم غاصب صهیونیست را آشکارتر نمود، امروز بر هر مسلمانى لازم است تا از هیچ گونه مبارزه و دفاعى جهت سرکوبى و نابودى این حکومت کوتاهى نکند و بدانند براى پیروزى راهى جز مبارزه و شهادت وجود ندارد.»

3. در پاسخ به استفتائى که در آن مشروعیت عملیات شهادت طلبانه فلسطینى ها مورد سؤال قرار گرفته بود که بسیارى از مراجع در برابر این استفتاء قرار گرفتند. حضرت آیت الله فاضل در فروردین 1375 اقدام به اعمال شهادت طلبانه و دست زدن به هر نوع مقاومت و جهاد و آمادگى در مقابل اسرائیل را بدون حد و مرز واجب دانستند، متن پیام ایشان که همان روز در جراید کشور منعکس گردید چنین است:

 

بسمه تعالى

«تجاوزات صهیونیست هاى غاصب و دشمن کیان اسلام و مسلمین بخصوص عملیات اخیر در جنوب لبنان و سایر مناطق آن از اهداف و انگیزه هاى توسعه طلبانه آنان بر اراضى اسلامى از نیل تا فرات، پرده بر مى دارد. و بر فرزندان اسلام در فلسطین اشغالى و سرزمین هاى لبنان بلکه بر همه فرزندان اسلام، جهاد و مقاومت و آمادگى در مقابل آنان به هر نحوى که مى توانند، واجب است و حد و مرزى ندارد. و قبل از آن بر حکومت هاى اسلامى واجب است، چنانچه بر آنان لازم است که در برابر این جنایات که تاریخ از آن شرم مى کند و هر انسانى که بر فطرت انسانى باشد، از آن بیزار است، حتى اگر به هیچ دین و شریعتى از شرایع الهى پایبند نباشد و سکوت نکنند. آیا نمى بینند که این سکوت به ذلت و سقوط و محو عظمت و شوکت آنان منجر مى شود و عجیب تر آنکه بعضى از آنان با اعمال اسرائیل موافقت کرده و از جنگ آنان در برابر فرزندان اسلام در فلسطین و لبنان تأیید مى کنند؟ خداوند هدایتشان کند و از خواب غفلت و درد جهل و نادانى بیدارشان نماید تا بفهمند امروز بر سرزمین هاى اشغالى و فرزندان آن از جانب اسرائیل غاصب و با ادامه این وضع در آینده بر اسلام و مسلمین چه خواهد گذشت. خداوند ما را به انجام وظایف سنگین خود موفّق بدارد».

 


  
بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله ربّ العالمین والصّلاة والسّلام على سیّدنا محمّد وآله الطاهرین سیّما الصدّیقة الشهیدة فاطمة الزهراء واللعن على أعدائهم اجمعین.

این ایّام مصادف است با شهادت بزرگ ترین بانوى جهان
اسلام حضرت فاطمه زهرا; آن حقیقت، گوهرى است که
تا کنون ابعاد وجودى اش براى اهل فکر و بصیرت به صورت
صحیح و دقیق روشن نگشته است و او را فاطمه گفته اند; زیرا
که خلق از کنه معرفت او محرومند. ذاتى که از غضب او پیامبر(صلى الله علیه وآله)
و حقّ تعالى غضب مى کنند و از رضایت او خشنود مى گردند


  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ