سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 69
بازدید دیروز : 76
کل بازدید : 751114
کل یادداشتها ها : 965
خبر مایه


طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

قال امیرالمومنین علیه السلام :

     الصِیامُ اِجتِنابُ المَحارِم کَمَا یَمتَنِعُ الرَجُل مِنَ الطَعامِ وَ الشَراب.

 

امام على علیه السلام فرمود:

     روزه پرهیز از حرامها است همچنانکه شخص از خوردنى و نوشیدنى پرهیز مى‏کند.

[یعنی همانطور که از خوردن کناره گیری می‌کند باید از کارهای حرام نیز بپرهیزد].

 

 


  

در دعاهای سحر گاهی و در لحظات ملکوتی افطار برای تعجیل در ظهور امام زمان(عج) و شادی روح امواتمان دعا کنیم.


  

افطارى دادن(1)

قال الصادق (علیه السلام)

من فطر صائما فله مثل اجره

امام صادق (علیه السلام) فرمود:

هر کس روزه دارى را افطار دهد، براى او هم مثل اجر روزه دار است.

الکافى، ج 4 ص 68، ح 1

افطارى دادن (2)

قال الکاظم (علیه السلام)

فطرک اخاک الصائم خیر من صیامک.

امام کاظم (علیه السلام) فرمود:

افطارى دادن به برادر روزه دارت از گرفتن روزه (مستحبى) بهتر است.

الکافى، ج 4 ص 68، ح 2


  

 

 

مسلمانان

 

مسلمانان آمریکا  به یکی از مهمترین اقلیت‌های ایالات متحده  تبدیل شده‌اند.

تا چند وقت پیش، نوع نگاه رسانه‌های آمریکا به مسلمانان و چیزی که آنها پدیده مسلمانی می‌گفتند خصمانه بود. تا چند سال پیش می‌شد آرنولدشوارتزینگر را دید که به عنوان قهرمان  فیلم «دروغ‌های حقیقی» یک عرب مسلمان تروریست را با موشک هواپیما منفجر می‌کند و به تدریج اعراب به عنوان نمایندگان مسلمانان جای روس‌ها را در نقش منفی فیلم‌ها می‌گیرند.

اما مسیر ماجرا از چند وقت پیش تغییر کرد؛ از وقتی که جمعیت مسلمان آمریکا به تدریج افزایش یافت و یک اقلیت قدرتمند در جامعه آمریکا شکل‌ گرفت؛ اقلیتی که پشتوانه‌ مالی قوی‌ای نیز در خاستگاه جغرافیایی خود داشتند.

 همه اینها به علاوه بسیاری عوامل دیگر، باعث شد رویکرد رسانه‌ها نسبت به این اقلیت آمریکایی تغییر کند و نظرسنجی‌ای که یک نشریه آمریکایی(نیوزویک) در مورد این اقلیت انجام داده است هم نشان می‌دهد که انگار جامعه آمریکا هم سعی می‌کند با پدیده اسلام کنار بیاید. رسانه‌ها سعی می‌کنند روش دوستانه‌تری را در پیش بگیرند و واقع‌بینانه‌تر برخورد کنند و اینها با توجه به شرایط فعلی جهان و سیاست‌های دولت آمریکا، وضعیت متضادی را پدید آورده است.

 

گزارش اقلیت

طبق آمارها در آمریکا بین 3 تا 6 میلیون مسلمان زندگی می‌کنند که 60 درصد آنها را جوانان بین 18 تا 29 سال تشکیل می‌دهند. اکثر این مسلمانان، مهاجرینی هستند که بعد از سال 1965 – که قوانین مهاجرت آمریکا تغییر کرد – به این کشور رفته‌اند. به گفته خانم کیت الیسون، اولین عضو مسلمان کنگره آمریکا: «ایده اصلی این مهاجرت، نبود هویت تاریخی در آمریکاست و جامعه‌ای که اغلب حول مجموعه‌ای از قوانین شکل می‌گیرد تا هویت فرهنگی یا نژادی».

 

در آمریکا برخلاف اروپا، مسلمانان در کلونی‌های خاص و محیط‌هایی شبیه گتو زندگی نمی‌کنند، آنها درست مانند بقیه افراد جامعه هستند و طبق آمارها از نظر سطح درآمد، تحصیلات و اشتغال تفاوت چندانی با میانگین جامعه ندارند. همین مسئله باعث می‌شود اسلام راحت‌تر در بین جامعه پخش شود و ارتباط افراد غیرمسلمان با مسلمانان محدودیت خاصی پیدا نکند. به گفته بسیاری از مسلمانان، عبادت در آمریکا به خاطر مذهبی‌تر بودن مردم آن کشور راحت‌تر است.

ابوپاتل – یک مسلمان اهل شیکاگو – می‌گوید: «در آمریکا وقتی من می‌گویم که وقت نماز است، دوستان مسیحی‌ام ممکن است راجع به نحوه عبادت از من سؤال کنند اما اهمیت عبادت را درک می‌کنند. با این حال، زمانی که در انگلستان زندگی می‌کردم، با گفتن این جمله نگاه‌ها تغییر می‌کرد».

 

طبق مطالعه انجام شده توسط مجله نیوزویک، 69 درصد آمریکایی‌ها معتقد بودند دانشجویان مسلمان آمریکا باید اجازه داشته باشند، به راحتی از حجاب استفاده کنند اما این مسئله در بعضی از کشورهای اروپا تبدیل به یک معضل شده است و شاید به همین دلیل است که عبدالله گل دخترش را برای تحصیل به یک کالج آمریکایی فرستاده است تا بتواند حجابش را هم حفظ کند.

 

آمریکایی‌ مسلمان یا مسلمان آمریکایی

به‌رغم بسیاری از تبلیغات رسانه‌ای، تا قبل از 11سپتامبر 2001، شاید جامعه مسلمانان آمریکا یک جامعه نامرئی بود؛ بیشتر آمریکایی‌ها تا آن زمان تنها مسلمانانی که می‌شناختند مالکوم ایکس و محمدعلی کلی بودند که هر 2 را هم دوست می‌داشتند اما با انفجار برج‌های تجارت جهانی ناگهان جامعه آمریکا متوجه یک گروه اقلیت شد که سیاستمداران می‌گفتند ممکن است خطرناک باشند.

مسلمانان بعد از 11 سپتامبر ناگهان بیشتر دیده شدند؛ کسانی که از حجاب استفاده می‌کردند؛ کسانی که به مسجد می‌رفتند و آسیایی‌هایی که مسلمان به نظر می‌رسیدند، تبدیل به یک عامل وحشت شدند. حملات نژادپرستانه هم نسبت به این گروه اقلیت افزایش پیدا کرد. روزنامه‌ها عکس زن مسلمانی را چاپ کرده بودند که با حجاب در خیابان راه می‌رفت و تابلویی در دست گرفته بود که روی آن نوشته شده بود: «به من شلیک نکنید».

 

اما این همه تبلیغات و واکنش‌ها، نتیجه عجیبی را به دنبال داشت. مظفر چیستی – مسلمان اهل نیویورک – می‌گوید: «بعد از این واقعه بود که عده زیادی از مردم که تا آن موقع خود را یک آمریکایی فرض می‌کردند، یادشان آمد که اول یک مسلمان‌اند». طبق مطالعات انجام شده توسط کالج همیلتون در سال 2002 با کمال تعجب مشاهده شد که میل به استفاده از حجاب بعد از 11 سپتامبر افزایش بیشتری پیدا کرده است و الان تقریبا یک سوم زنان مسلمان آمریکایی هر روز از روسری استفاده می‌کنند.

حملات علیه مسلمانان باعث اتحاد آنان شد و بسیاری از مسلمانان از سایه خارج شدند و خود را به جای یک آمریکایی مسلمان، یک مسلمان آمریکایی معرفی کردند.

راضی محی‌الدین - مهاجر هندی مسلمان - می‌گوید: «بعد از 11سپتامبر، مسئولیت ما به عنوان یک مسلمان عوض شد. با اتفاقاتی که افتاد ما مجبور بودیم تصمیم بگیریم و ببینیم که کجا ایستاده‌ایم؟ آیا باید از اعتقادات‌مان دور شویم یا بیشتر از آن دفاع کنیم. خصوصا زمانی که به آن توهین می‌شود».

راضی محی‌الدین بعد از 11سپتامبر، اولین کاری که کرد ایجاد یک پناهگاه برای مسلمانان در یک مسجد بود. او فرزندانش را از مدرسه عادی خارج کرد و آنها را به یک مدرسه اسلامی در مسجد فرستاد. بقیه مسلمانان هم واکنش‌های مشابهی داشتند. میزان شکایت‌ها در مورد حقوق شهروندی مسلمانان افزایش زیادی یافت. فقط در سال2006، 2500 مورد شکایت توسط مسلمانان آمریکا در مورد نقض حقوق شهروندی‌شان به دادگاه‌ها ارائه شد.

 

تلاش‌های زیادی برای داشتن عکس باحجاب در گواهینامه‌ها انجام شد همچنین 6 امام جماعت  به خاطر خواندن نماز در فرودگاه از پرواز منع شدند. اتحاد ناخواسته‌ای بین مسلمانان در حال شکل گرفتن بود که سیاستمداران آمریکایی، سعی می‌کردند آن را انکار یا بی‌اهمیت قلمداد کنند.

جورج بوش در یک جلسه پرسش و پاسخ، هنگامی که سعی داشت یک آمریکایی پاکستانی‌الاصل را مجاب کند که او در یک کشور آزاد زندگی می‌کند، با عکس این مسئله مواجه شد. فرید صدیق برای جورج بوش توضیح داد که هنوز با گذشتن 6 سال از واقعه 11سپتامبر، او نمی‌تواند در هواپیما از جایش بلند شود و مثلا به دستشویی برود چون این کار او موجب نگرانی و اضطراب مسافرانی می‌شود که تبلیغات ضد اسلام رسانه‌ها آنها را وحشت‌زده کرده است.

 

مسلمانان

مشکلات مسلمانی

طبق آمارها، بیشتر مسلمانان آمریکا مهاجرند و درصد کمتری متولد آمریکا هستند اما همین گروه کمتر و حتی بعضی از همان مهاجران هم نسبت به کسانی که در یک کشور با اکثریت مسلمانان زندگی می‌کنند، اطلاعات کمتری نسبت به اسلام دارند یا حداقل دسترسی‌شان به منابع آموزشی اسلام محدودتر است.

در آمریکا بیشتر وظایف آموزش اسلام توسط مساجد و امام جماعت مساجد انجام می‌شود. اما گاهی اوقات، مشکلات از همین جا شروع می‌شوند. به گفته بسیاری از مسلمانان، مشکل این است که اسلام در این مساجد توسط کسانی آموزش داده می‌شود که به خوبی با فرهنگ آمریکا و جامعه‌ای که مخاطبان‌شان در آن زندگی می‌کنند آشنا نیستند.

 

اکثر این معلمان افراد تبعه لبنان یا عربستان سعودی هستند که مدت کوتاهی است وارد آمریکا شده‌اند. ماجرای مهم‌تر در این مساجد، این است که بیش از 50درصد مساجد آمریکا کمک‌های مالی بیشتری از عربستان سعودی دریافت می‌کنند و حامیان عرب این مساجد انتظار دارند که امامان جماعت فرقه وهابیت را تبلیغ کنند و گسترش دهند.

 

جزوه‌ها، کتاب‌ها و معلمان آموزش دیده‌ای که از عربستان برای آموزش اسلام وهابی به آمریکا فرستاده می‌شوند، گواهی بر این مدعاست. در این مساجد، همان‌طور که انتظار می‌رود شیعه و بقیه گروه‌های مسلمانان تخریب می‌شوند.

این مسئله باعث نگرانی خانواده‌هایی شده است که شاهد آموزش تندروی‌ها و تعصب‌های زیاد توسط این امامان جماعت هستند.  به همین دلیل، بعضی مساجد با کمک‌های عربستان مخالفت می‌کنند. حثوت - امام جماعت یکی از این مساجد  می‌گوید: «این کمک‌ها آن‌قدر مشکل‌آفرین هستند که هیأت امنای مسجد، مانع دریافت آنها شود». او می‌گوید: «پول خارجی نه ‌تنها مشکل‌آفرین است، بلکه می‌‌تواند خطرناک هم باشد چون وابستگی می‌آورد».

 

اما مساجدی هم هستند که به راحتی در مسیر برنامه سعودی‌ها قرار می‌گیرند. امام جماعت مسجد الصفات نیوجرسی بعد از سال‌ها آموزش اسلام، به خاطر دریافت این کمک تغییر رویه داد و عقاید تندروانه‌ای را در پیش گرفت. او حتی کلاس‌های آموزش اسلام را تعطیل کرد چون معتقد بود به اندازه کافی اسلامی نیستند و اسلام اصیل را آموزش نمی‌دهند و به جای آن جلساتی را تشکیل داد که ایدئولوژی سلفی را تبلیغ می‌کردند. به خاطر همین تندروی‌ها و تعصبات بود که نگرانی خانواده‌های مسلمان، شکایت از او و جریمه این امام جماعت را به دنبال داشت.

در حال حاضر، تنها چیزی که بیش از همه، جامعه مسلمان آمریکا را نگران می‌کند، در کنار نژادپرستی و آزار و اذیت و محدودیت، ترس از افتادن به دامن تندروی و تعصب است . 5سال پیش جمعیت شیعیان آمریکا 12 درصد  کل مسلمانان این کشور بود ولی امروزاین نسبت به 22درصد رسیده است.

 

منبع: همشهری جوان


  

می خوانی این صلوات را در هر روز ماه رمضان

اِنَّ اللّهَ وَمَلاَّئِکَتَةُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ ی ا اَیُّهَا الَّذینَ

* * * * * * * * * * * * همانا خدا و فرشتگانش درود فرستند بر پیامبر ای کسانی که

آمَنُوا صَلّوُا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلیماً لَبَّیْکَ یا رَبِّ وَسَعْدَیْکَ

ایمان آورده اید شما هم درود فرستید بر او و سلام کنید سلام کامل ، پروردگارا من هم دستورت را اجابت کردم و پی درپی

وَسُبْحانَکَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَبارِکَ عَلی مُحَمَّدٍ

از تو سعادت می خواهم و منزهی تو خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد و برکت ده بر محمد

وَآلِ مُحَمَّدٍ کَما صَلَّیْتَ وَبارَکْتَ عَلی اِبْراهیمَ وَآلِ اِبْراهیمَ اِنَّکَ

و آل محمد چنانچه درود فرستادی و برکت دادی بر ابراهیم و آل ابراهیم براستی

حَمیدٌ مَجیدٌ اَللّهُمَّ ارْحَمْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ کَما رَحِمْتَ اِبْراهیمَ

تو ستوده و بزرگواری خدایا مهرورز بر محمد و آل محمد چنانچه مهر ورزیدی بر ابراهیم

وآلَ اِبْراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ اَللّهُمَّ سَلِّمْ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

و آل ابراهیم براستی تو ستوده و بزرگواری خدایا تحیت و سلام فرست بر محمد و آل محمد

کَما سَلَّمْتَ عَلی نُوحٍ فِی الْعالَمینَ اَللّهُمَّ امْنُنْ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ

چنانچه تحیت فرستادی بر حضرت نوح در میان جهانیان خدایا نعمت بخش بر محمد و آل

مُحَمَّدٍ کَما مَنَنْتَ عَلی مُوسی وَهرُونَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ

محمد چنانچه نعمت بخشیدی بر موسی و هارون خدایا درود فرست بر محمد و آل

مُحَمَّدٍ کَما شَرَّفْتَنا بِهِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ کَما

محمد چنانچه ما را بدو شرافت دادی خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد چنانچه ما را

هَدَیْتَنا بِهِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَابْعَثْهُ مَقاماً مَحْمُوداً

بدو راهنمایی کردی خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد و به مقام ستوده ای برانگیزانش

یَغْبِطُهُ بِهِ الاْوَّلوُنَ وَالاْ خِرُونَ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ السَّلامُ کُلَّما طَلَعَتْ

که اولین و آخرین بر او غبطه خورند، بر محمد و آلش سلام باد هر زمان که برآید

شَمْسٌ اَوْ غَرَبَتْ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ السَّلامُ کُلَّما طَرَفَتْ عَیْنٌ اَوْ

خورشید یا غروب کند بر محمد و آلش سلام باد هر زمان که پلک چشمی بهم خورد یا

بَرَقَتْ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ السَّلامُ کُلَّما ذُکِرَ السَّلامُ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ

برقی زند، بر محمد و آلش سلام باد هر زمان که ذکر سلامی شود، بر محمد و آلش سلام باد

السَّلامُ کُلَّما سَبَّحَ اللّهَ مَلَکٌ اَوْ قَدَّسَهُ السَّلامُ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ فِی

هر زمان که تسبیح خدا کند فرشته ای یا تقدیسش کند سلام بر محمد و آلش در میان

الاْوَّلینَ وَالسَّلامُ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ فِی الاْ خِرینَ وَالسَّلامُ عَلی

اولین و سلام بر محمد و آلش در آخرین و سلام بر

مُحَمَّدٍ وَآلِهِ فِی الدُّنْیا وَالا خِرَةِ اَللّهُمَّ رَبَّ الْبَلَدِ الْحَرامِ وَرَبَّ

محمد و آلش در دنیا و آخرت خدایا ای پروردگار شهر محترم مکه و پروردگار

الرُّکْنِ وَالْمَقامِ وَرَبَّ الْحِلِّ وَالْحَرامِ اَبْلِغْ مُحَمَّداً نَبیَّکَ عَنَّا السَّلامَ

رکن و مقام و پروردگار حل و حرم از ما به محمد پیامبرت سلام برسان

اَللّهُمَّ اَعْطِ مُحَمَّداً مِنَ الْبَهاَّءِ وَالنَّضْرَةِ وَالسُّرُورِ وَالْکَرامَةِ

خدایا عطا کن به محمد از جلوه و درخشندگی و شادی و بزرگواری و خوش حالی

وَالْغِبْطَةِ وَالْوَسیلَةِ وَالْمَنْزِلَةِ وَالْمَقامِ وَالشَّرَفِ وَالرِّفْعَةِ وَالشَّفاعَةِ

و وسیله و منزلت و مقام و شرافت و بلندی مقام و شفاعت

عِنْدَکَ یَوْمَ الْقِیامَةِ اَفْضَلَ ما تُعْطی اَحَداً مِنْ خَلْقِکَ وَاَعْطِ مُحَمَّداً

نزد تو در روز رستاخیز بهترین چیزی را که عطا کنی به یکی از خلق خود و عطا کن به محمد

فَوْقَ ما تُعْطِی الْخَلاَّئِقَ مِنَ الْخَیْرِ اَضْع افاً کَثیرَةً لا یُحْصیه ا غَیْرُکَ

بالاترین خیری را که به خلایق عطا می کنی به چندین برابر که شماره اش نتواند کسی جز تو

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اَطْیَبَ وَاَطْهَرَ وَاَزْکی وَاَنْمی

خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد پاکترین و پاکیزه ترین و نیکوترین و فزاینده ترین

وَاَفْضَلَ ما صَلَّیْتَ عَلی اَحَدٍ مِنَ الاْوَّلینَ وَالاْ خِرینَ وَعَلی اَحَدٍ مِنْ

و بهترین درودی که بر یکی از اولین و آخرین و بطور کلی بر یکی از

خَلْقِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی عَلی اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ

خلق خود فرستی ای مهربانترین مهربانان خدایا درود فرست بر علی علیه السلام امیرمؤ منان

وَوالِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ وَضاعِفِ الْعَذابَ عَلی مَنْ شَرِکَ

و دوست دار هر که دوستش دارد و دشمن دار هر که دشمنش دارد و دو چندان کن عذابت را بر آنکس که در ریختن

فی دَمِهِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ بِنْتِ نَبیِّکَ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ وَآلِهِ

خونش شرکت کرد خدایا درود فرست بر فاطمه دختر پیامبرت محمد بر او و آلش

السَّلامُ وَالْعَنْ مَنْ آذی نَبِیَّکَ فیها اَللّهُمَّ صَلِّ عَلیَ الْحَسَنِ

سلام باد و لعنت کن کسی که پیامبرت را در مورد دخترش آزرده کرد خدایا درود فرست بر حسن

وَالْحُسَیْنِ اِمامَیِ الْمُسْلِمینَ وَوالِ مَنْ والاهُما وَعادِ مَنْ عاداهُما

و حسین دو پیشوای مسلمانان و دوست بدار هر که دوستشان داردو دشمن دار هر که دشمنشان دارد

وَضاعِفِ الْعَذابَ عَلی مَنْ شَرِکَ فی دِمائِهِما اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی

و دو چندان کن عذابت را برهرکس که در ریختن خونشان شرکت کرد خدایا درود فرست بر

عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ اِمامِ الْمُسْلِمینَ وَوالِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ

علی بن الحسین پیشوای مسلمانان و دوست دار هر که دوستش دارد و دشمن دار هر که دشمنش دارد

وَضاعِفِ الْعَذابَ عَلی مَنْ ظَلَمَهُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدِ بنِ عَلِی

و دو چندان کن عذابت را بر هر که به او ستم کرد خدایا درود فرست بر محمد بن علی

اِمامِ الْمُسْلِمینَ وَوالِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ وَضاعِفِ الْعَذابَ

پیشوای مسلمانان و دوست دار هر که دوستش دارد و دشمن دار هر که دشمنش دارد و دو چندان کن عذابت را

عَلی مَنْ ظَلَمَهُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ اِمامِ الْمُسْلِمینَ

بر هر که بدو ستم کرد خدایا درود فرست بر جعفر بن محمد پیشوای مسلمانان

وَوالِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ وَضاعِفِ الْعَذابَ عَلی مَنْ ظَلَمَهُ

و دوست دار هر که دوستش دارد و دشمن دار هر که دشمنش دارد و دو چندان کن عذابت را بر هر که به او ستم کرد

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ اِمامِ الْمُسْلِمینَ وَوالِ مَنْ والاهُ

خدایا درود فرست بر موسی بن جعفر پیشوای مسلمانان و دوست دار هر که دوستش دارد

وَعادِ مَنْ عاداهُ وَضاعِفِ الْعَذابَ عَلی مَنْ شَرِکَ فی دَمِهِ اَللّهُمَّ

و دشمن دار هر که دشمنش دارد و دو چندان کن عذابت را بر هر کس که در ریختن خونش شرکت کرد خدایا

صَلِّ عَلی عَلِیِّ بْنِ مُوسی اِمامِ الْمُسْلِمینَ وَوالِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ

درود فرست بر علی بن موسی پیشوای مسلمانان و دوست دار هر که دوستش دارد و دشمن دار

عاداهُ وَضاعِفِ الْعَذابَ عَلی مَنْ شَرِکَ فی دَمِهِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی

هر که دشمنش دارد و دو چندان کن عذابت را بر هر کس که در ریختن خونش شرکت کرد خدایا درود فرست بر

مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی اِمامِ الْمُسْلِمینَ وَوالِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ

محمد بن علی پیشوای مسلمانان و دوست دار هر که دوستش دارد و دشمن دار هر که دشمنش دارد

وَضاعِفِ الْعَذابَ عَلی مَنْ ظَلَمَهُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ

و دو چندان کن عذابت را بر هر کس که بدو ستم کرد خدایا درود فرست بر علی بن محمد

اِمامِ الْمُسْلِمینَ وَوالِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ وَضاعِفِ الْعَذابَ

پیشوای مسلمانان و دوست دار هر که دوستش دارد و دشمن دار هر که دشمنش دارد و دو چندان کن عذابت را

عَلی مَنْ ظَلَمَهُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی الْحَسَنِ بْنِ عَلِی اِمامِ الْمُسْلِمینَ

بر هر کس که بدو ستم کرد خدایا درود فرست بر حسن بن علی پیشوای مسلمانان

وَوالِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ وَضاعِفِ الْعَذابَ عَلی مَنْ ظَلَمَهُ

و دوست دار هر که دوستش دارد و دشمن دار هر که دشمنش دارد و دو چندان کن عذابت را بر هر کس که بدو ستم کرده

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی الْخَلَفِ مِنْ بَعْدِهِ اِمامِ الْمُسْلِمینَ وَوالِ مَنْ والاهُ

خدایا درود فرست بر یادگار پس از او پیشوای مسلمانان و دوست دار هر که دوستش دارد

وَعادِ مَنْ عاداهُ وَعَجِّلْ فَرَجَهُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی الْقاسِمِ وَالطّاهِرِ

و دشمن دار هر که دشمنش دارد و در فرجش شتاب فرما خدایا درود فرست بر قاسم و طاهر

اِبْنَیْ نَبِیِّکَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی رُقَیَّةَ بِنْتِ نَبِیِّکَ وَالْعَنْ مَنْ آذی نَبِیَّکَ

پسران پیامبرت خدایا درود فرست بر رقیه دختر پیامبرت و لعنت کن بر آن کس که پیامبرت را در مورد او

فیها اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی اُمِّ کُلْثُومَ بِنْتِ نَبِیِّکَ وَالْعَنْ مَنْ آذی نَبِیَّکَ فیها

آزرد خدایا درود فرست بر ام کلثوم دختر پیامبرت و لعنت کن کسی را که پیامبرت را در مورد او آزرد

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی ذُرِّیَّةِ نَبِیِّکَ اَللّهُمَّ اخْلُفْ نَبِیَّکَ فی اَهْلِ بَیْتِهِ

خدایا درود فرست بر فرزندان پیغمبرت خدایا بجای پیامبرت سرپرستی خاندانش را به عهده گیر

اَللّهُمَّ مَکِّنْ لَهُمْ فِی الاْرْضِ اَللّهُمَّ اجْعَلْنا مِنْ عَدَدِهِمْ وَمَدَدِهِمْ

خدایا پابرجا کن حکومتشان را در زمین خدایا ما را در زمره عدّه و کمک کاران و یاران

وَاَنْصارِهِمْ عَلیَ الْحَقِّ فِی السِّرِّ وَالْعَلانِیَةِ اَللّهُمَّ اطْلُبْ بِذَحْلِهِمْ

آنها برحق قرارمان ده چه در پنهانی و چه آشکارا خدایا بِسِتان انتقام

وَوِتْرِهِمْ وَدِماَّئِهِمْ وَکُفَّ عَنّا وَعَنْهُمْ وَعَنْ کُلِّ مُؤْمِنٍ وَمُؤْمِنَةٍ بَاْسَ

و قصاص و خونشان را و باز دار از ما و از ایشان و از هر مرد مؤ من و زن با ایمانی شر

کُلِّ باغٍ وَطاغٍ وَکُلِّ داَّبَّةٍ اَنْتَ آخِذٌ بِناصِیَتِها اِنَّکَ اَشَدُّ بَاْساً وَاَشَدُّ

هر ستمگر و سرکش و هر جانوری را که مهارش بدست تو است زیرا تو در سخت گیری از همه سخت تر ومجازات عقوبتت

تَنْکیلاً سید بن طاوس فرموده و می گوئی یا عُدَّتی فی کُرْبَتی وَیا صاحِبی

از همه شدیدتر است * * * * * * * * * * * * ای ذخیره ام در حال غمزدگی و ای همدمم

فی شِدَّتی وَیا وَلِیّی فی نِعْمَتی وَیا غایَتی فی رَغْبَتی اَنْتَ السّاتِرُ

در سختی و ای سرپرستم در نعمت و ای منتهای شوق و رغبت من توئی پوشاننده

عَوْرَتی وَالْمُؤْمِنُ رَوْعَتی وَالْمُقیلُ عَثْرَتی فَاغْفِرْ لی خَطیَّئَتی یا

زشتیم و امان بخش ترس و بیمم و نادیده گیر لغزشم بیامرز خطای مرا ای

اَرْحَمَ الرّاحِمینَ و می گوئی اَللّهُمَّ اِنّی اَدْعُوکَ لِهَمٍّ لا یُفَرِّجُهُ غَیْرُکَ

مهربانترین مهربانان * * * خدایا تو را بخوانم در مورد اندوهی که برطرفش نکند کسی جز تو

وَلِرَحْمَةٍ لا تُنالُ اِلاّ بِکَ وَلِکَرْبٍ لا یَکْشِفُهُ اِلاّ اَنْتَ وَلِرَغْبَةٍ لا تُبْلَغُ

و در مورد رحمتی که نرسد جز بوسیله تو و برای گرفتگی که برطرفش نکند جز تو و در مورد شوقی که بدان نتوان رسید

اِلاّ بِکَ وَلِحاجَةٍ لا یَقْضیها اِلاّ اَنْتَ اَللّهُمَّ فَکَما کانَ مِنْ شَاْنِکَ ما

جز به توفیق تو و در مورد حاجتی که کسی آن را برنیاورد جز تو خدایا هم چنانکه شاءن تو بود که به من

اَذِنْتَ لی بِهِ مِنْ مَسْئَلَتِکَ وَرَحِمْتَنی بِهِ مِنْ ذِکْرِکَ فَلْیَکُنْ مِنْ شَاْنِکَ

اجازه فرمودی از تو درخواست کنم و بوسیله یادآوریت به من مهر ورزیدی پس ای آقای من از شاءن تو

سَیِّدِی الاِْجابَةُ لی فیما دَعَوْتُکَ وَعَواَّئِدُ الاِْفْضالِ فیما رَجَوْتُکَ

باید چنین باشد که در آنچه تو را خواندم اجابتم فرمائی و در آنچه امید به تو دارم عایدات فزون بخشی باشد

وَالنَّجاةُ مِمّا فَزِعْتُ اِلَیْکَ فیهِ فَاِنْ لَمْ اَکُنْ اَهْلا اَنْ اَبْلُغَ رَحْمَتَکَ فَاِنَّ

و نجاتم دهی از آنچه درباره اش به تو پناه آوردم و اگر من شایستگی ندارم که به رحمت و

رَحْمَتَکَ اَهْلٌ اَنْ تَبْلُغَنی وَتَسَعَنی وَاِنْ لَمْ اَکُنْ لِلاِْجابَةِ اَهْلا فَاَنْتَ

مهر تو برسم مسلماً رحمت تو شایسته است که به من برسد و مرا فراگیرد و اگر من شایستگی اجابت دعا را ندارم

اَهْلُ الْفَضْلِ وَرَحْمَتُکَ وَسِعَتْ کُلَّشَیْءٍ فَلْتَسَعْنی رَحْمَتُکَ یا اِلهی

ولی تو اهل فضلی و رحمتت همه چیز را شامل گردد پس باید مرا هم شامل شود ای خدای من

یا کَریمُ اَسْئَلُکَ بِوَجْهِکَ الْکَریمِ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَاَهْلِ بَیْتِهِ

ای خدای کریم از تو خواهم به حق ذات بزرگوارت که درود فرستی بر محمد و خاندانش

وَاَنْ تُفَرِّجَ هَمّی وَتَکْشِفَ کَرْبی وَغَمّی وَتَرْحَمَنی بِرَحْمَتِکَ

و اینکه اندوه دلم را بگشائی و گرفتاری و غصه ام را برطرف کنی و به رحمت خود به من رحم کنی

وَتَرْزُقَنی مِنْ فَضْلِکَ اِنَّکَ سَمیعُالدُّعاَّءِ قَریبٌ مُجیبٌ

و از فضل خود روزیم گردانی که براستی تو شنوای دعائی و نزدیک و پاسخ دهنده هستی * * * * * *


 

 


  

امام محمد باقرعلیه السلام در سحرهای ماه رمضان می خواندند اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ بَهاَّئِکَ

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * خدایا از تو خواهم به درخشنده ترین مراتب

بِاَبْهاهُ وَکُلُّ بَهاَّئِکَ بَهِیُّ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِبَهاَّئِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی

درخشندگیت با اینکه تمام مراتب آن درخشنده است خدایا درخواست کنم به همه مراتب درخشندگیت خدایا از

اَسْئَلُکَ مِنْ جَمالِکَ بِاَجْمَلِهِ وَکُلُّ جَمالِکَ جَمیلٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ

تو خواهم به زیباترین مراتب جمالت با اینکه تمام مراتب جمالت زیبا است خدایا از تو خواهم

بِجَمالِکَ کُلِّهِاَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ جَلالِکَ بِاَجَلِّهِ وَکُلُّ جَلالِکَ

به همه مراتب جمالت خدایا از تو خواهم به باشکوهترین مراتب جلالت با اینکه تمام مراتب جلال تو

جَلیلٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِجَلالِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ

باشکوه است خدایا از تو خواهم به همه مراتب جلالت خدایا از تو خواهم به

عَظَمَتِکَ بِاَعْظَمِها وَکُلُّ عَظَمَتِکَ عَظَیمَةٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ

بزرگترین مرتبه عظمتت با اینکه تمام مراتب عظمتت بزرگ است خدایا از تو خواهم

بِعَظَمَتِکَ کُلِّها اَللّهُمَّ اِنّی اَسَئَلُکَ مِنْ نُورِکَ بِاَنْوَرِهِ وَکُلُّ نُورِکَ نَیِّرٌ

به همه مراتب عظمتت خدایا از تو خواهم به نورانی ترین مراتب روشنیت با اینکه تمام مراتب روشنیت نورانی است

اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِنُورِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ رَحْمَتِکَ

خدایا از تو خواهم به همه مراتب نورت خدایا از تو خواهم به وسیعترین مراتب رحمتت با اینکه تمام مراتب رحمتت

بِاَوْسَعِها وَکُلُّ رَحْمَتِکَ واسِعَةٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِرَحْمَتِکَ کُلِّها

وسیع است خدایا از تو خواهم به همه مراتب رحمتت

اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ کَلِماتِکَ بِاَتَمِّها وَکُلُّ کَلِماتِکَ تاَّمَّةٌ اَللّهُمَّ

خدایا از تو خواهم به تمامترین کلمات (و سخنانت ) با اینکه همه سخنانت تمام است خدایا

اِنّی اَسْئَلُکَ بِکَلِماتِکَ کُلِّهَا اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ کَمالِکَ بِاَکْمَلِهِ

از تو خواهم به همه سخنانت خدایا از تو خواهم به کاملترین مرتبه کمالت با اینکه

وَکُلُّ کَمالِکَ کامِلٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِکَمالِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی

تمام مراتب کمالت کامل است خدایا از تو خواهم به همه مراتب کمالت خدایا از تو

اَسْئَلُکَ مِنْ اَسماَّئِکَ بِاَکْبَرِها وَکُلُّ اَسْماَّئِکَ کَبیرَةٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ

خواهم به بزرگترین نامهایت با اینکه تمام نامهایت بزرگ است خدایا از تو خواهم به همه

بِاَسْماَّئِکَ کُلِّها اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ عِزَّتِکَ باَعَزِّها وَکُلُّ عِزَّتِکَ

نامهایت خدایا از تو خواهم به عزیزترین مقام عزتت گرچه همه مراتب عزتت

عَزیزَةٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِعِزَّتِکَ کُلِّها اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ

عزیز است خدایا از تو خواهم به همه مراتب عزتت خدایا از تو خواهم به حق گذراترین

مَشِیَّتِکَ بِاَمْضاها وَکُلُّ مَشِیَّتِکَ ماضِیَةٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِمَشِیَّتِکَ

مشیتت گرچه تمام مراتب مشیتت گذرا است خدایا از تو خواهم

کُلِّها اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ قُدْرَتِکَ بِالْقُدْرَةِ الَّتی اسْتَطَلْتَ بِها عَلی

تمام مراتب مشیتت خدایا از تو خواهم به حق آن قدرتت که احاطه پیدا کردی بدان بر

کُلِّشَیْءٍ وَکُلُّ قُدْرَتِکَ مُسْتَطیلَةٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِقُدْرَتِکَ کُلِّها

هر چیز گرچه تمام مراتب قدرتت چنین است خدایا از تو خواهم به همه مراتب قدرتت

اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ عِلْمِکَ بِاَنْفَذِهِ وَکُلُّ عِلْمِکَ نافِذٌ اَللّهُمَّ اِنّی

خدایا از تو خواهم به حق نافذترین مراتب دانشت گرچه تمام مراتب دانشت نافذ است خدایا از تو

اَسْئَلُکَ بِعِلْمِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ قَوْلِکَ بِاَرْضاهُ وَکُلُّ قَوْلِکَ

خواهم به تمام مراتب دانشت خدایا از تو خواهم به حق پسندیده ترین سخنانت با اینکه همه سخنانت

رَضِیُّ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِقَوْلِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ

پسندیده است خدایا از تو خواهم به حق همه سخنانت خدایا از تو خواهم به حق

مَساَّئِلِکَ بِاَحَبِّها اِلَیْکَ وَکُلُّ مَساَّئِلِکَ اِلَیْکَ حَبیبَةٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ

محبوبترین خواسته هایت پیش تو گرچه همه خواسته هایت پیش تو محبوب است خدایا از تو خواهم به حق

بِمَساَّئِلِکَ کُلِّها اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ شَرَفِکَ بِاَشْرَفِهِ وَکُلُّ شَرَفِکَ

همه خواسته هایت خدایا از تو خواهم به حق شریفترین مراتب شرفت با اینکه تمام مراتب آن

شَریفٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِشَرَفِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ

شریف است خدایا از تو خواهم به همه مراتب شرفت خدایا از تو خواهم به حق

سُلْطانِکَ بِاَدْوَمِهِ وَکُلُّ سُلطانِکَ داَّئِمٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِسُلْطانِکَ

ابدی ترین مراتب سلطنت گرچه تمام مراتب سلطنتت جاویدان است خدایا از تو خواهم به حق تمام مراتب سلطنتت

کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ مُلْکِکَ بِاَفْخَرِهِ وَکُلُّ مُلْکِکَ فاخِرٌ اَللّهُمَّ

خدایا از تو خواهم به حق گرانمایه ترین مراتب فرمانرواییت گرچه تمام مراتب فرمانرواییت گرانمایه است خدایا

اِنّی اَسْئَلُکَ بِمُلْکِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ عُلُوِّکَ بِاَعْلاهُ وَکُلُّ

از تو خواهم به همه مراتب فرمانرواییت خدایا از تو خواهم به والاترین مقام بلندت گرچه همه

عُلُوِّکَ عالٍ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِعُلُوِّکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ

مراتب آن والاست خدایا از تو خواهم به همه مراتب بلندیت خدایا از تو خواهم به حق

مَنِّکَ بِاَقْدَمِهِ وَکُلُّ مَنِّکَ قَدیمٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِمَنِّکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ

قدیمترین نعمتت گرچه همه نعمتهایت قدیم است خدایا از تو خواهم به حق نعمتهایت خدایا

اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ آیاتِکَ بِاَکْرَمِها وَکُلُّ آیاتِکَ کَریمَةٌ اَللّهُمَّ اِنّی

از تو خواهم به حق گرامی ترین آیاتت گرچه همه آیات تو گرامی است خدایا از تو

اَسْئَلُکَ بِآیاتِکَ کُلِّها اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِما اَنْتَ فیهِ مِنَ الشَّاْنِ

خواهم به حق همه آیاتت خدایا از تو خواهم بدانچه در آنی از شاءن

وَالْجَبَرُوتِ وَاَسْئَلُکَ بِکُلِّ شَاْنٍ وَحْدَهُ وَ جَبَرُوتٍ وَحْدَها اَللّهُمَّ اِنّی

و مقام و بزرگی واز تو خواهم به هر شاءن و مقامی جدا و بهر بزرگی جداگانه خدایا از تو

اَسْئَلُکَ بِما تُجیبُنی [بِهِ] حینَ اَسْئَلُکَ فَاَجِبْنی یا اَللّهُ پس هر حاجت که

خواهم به آنچه اجابت کنی دعایم را هنگامی که از تو خواهم که اجابت کنی ای خدا * * * * * * * * * * * * * *

هر حاجتی که داری از خدا بطلب که البتّه برآورده است


  

 امام جعفرالصّادِقِ علیه السلام: اَنَّهُ مَنْ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فی شَهْرِرَمَضانَ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ اِلی قابِلٍ اِلاّ اَنْ یَشْهَدَ عَرَفَةَ  

 امام صادق علیه السلام فرمود: هر که در ماه رمضان آمرزیده نشودتا سال آینده آمرزیده نشود مگر آ

نکه در عرفات حاضر شود * * * * * * * * * * * *


  

اول آنکه طلب هلال کند و بعضى استهلال اینماه را واجب دانسته اند.
دوم چون رؤ یت هلال کرد اشاره بهلال نکند بلکه رو بقبله کند و دستها را باسمان بلند کند و بگوید ربى و ربک الله الخ و بخواند دعاى هلال را که ((ابن عقیل )) واجب دانسته و اگر وقت داشته باشد بخواند دعاهائى را که ((سید)) در ((اقبال )) از رسولخدا(ص ) و امیر المؤ منین علیه السلام و امام جعفر صادق علیه السلام و حضرت کاظم علیه السلام براى هلال روایت کرده اند.
سوم بخواند دعاى 43 صحیفه کامله را در وقت رؤ یت هلال هر ماه و خصوص هلال اینماه .

چهارم مجامعت با حلال خود کند
و این از خصوصیات این ماه است و الا در ماه‏هاى دیگر جماع در شب اول مکروه است
پنجم غسل شب اول ماه کند
(و روایت شده که: هر که در شب اول ماه رمضان غسل کند خارش بدن به او نرسد تا ماه رمضان آینده)
ششم در نهر جارى غسل کند و سى کف آب بر سر بریزد
تا با طهارت معنوى باشد تا ماه رمضان آینده
هفتم زیارت قبر امام حسین علیه السلام کند
تا گناهانش ریخته شود و ثواب حجاج و معتمرین آن سال را دریابد
هشتم از این شب ابتدا کند به خواندن هزار رکعت نماز این ماه
به نحوى که در آخر قسم دوم ذکر شد
نهم دو رکعت نماز کند در این شب
در هر رکعت حمد و سوره انعام بخواند و سؤال کند که حق تعالى کفایت کند او را و نگاه دارد او را از آنچه مى‏ترسد و از دردها
دهم بخواند دعاى اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا الشَّهْرَ الْمُبَارَکَ
که در شب آخر ماه شعبان گذشت
یازدهم بعد از نماز مغرب دستها را بلند کند و بخواند
این دعاى وارده از حضرت جواد علیه السلام را که در اقبال است اللَّهُمَّ یَا مَنْ یَمْلِکُ التَّدْبِیرَ وَ هُوَ عَلَى کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ یَا مَنْ یَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَ مَا تُخْفِی الصُّدُورُ وَ تُجِنُّ الضَّمِیرُ وَ هُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا مِمَّنْ نَوَى فَعَمِلَ وَ لا تَجْعَلْنَا مِمَّنْ شَقِیَ فَکَسِلَ وَ لا مِمَّنْ هُوَ عَلَى غَیْرِ عَمَلٍ یَتَّکِلُ اللَّهُمَّ صَحِّحْ أَبْدَانَنَا مِنَ الْعِلَلِ وَ أَعِنَّا عَلَى مَا افْتَرَضْتَ عَلَیْنَا مِنَ الْعَمَلِ حَتَّى یَنْقَضِیَ عَنَّا شَهْرُکَ هَذَا وَ قَدْ أَدَّیْنَا مَفْرُوضَکَ فِیهِ عَلَیْنَا اللَّهُمَّ أَعِنَّا عَلَى صِیَامِهِ وَ وَفِّقْنَا لِقِیَامِهِ وَ نَشِّطْنَا فِیهِ لِلصَّلاةِ وَ لا تَحْجُبْنَا مِنَ الْقِرَاءَةِ وَ سَهِّلْ لَنَا فِیهِ إِیتَاءَ الزَّکَاةِ اللَّهُمَّ لا تُسَلِّطْ عَلَیْنَا وَصَبا وَ لا تَعَبا وَ لا سَقَما وَ لا عَطَبا اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا الْإِفْطَارَ مِنْ رِزْقِکَ الْحَلالِ اللَّهُمَّ سَهِّلْ لَنَا فِیهِ مَا قَسَمْتَهُ مِنْ رِزْقِکَ وَ یَسِّرْ مَا قَدَّرْتَهُ مِنْ أَمْرِکَ وَ اجْعَلْهُ حَلالا طَیِّبا نَقِیّا مِنَ الْآثَامِ خَالِصا مِنَ الْآصَارِ وَ الْأَجْرَامِ اللَّهُمَّ لا تُطْعِمْنَا إِلا طَیِّبا غَیْرَ خَبِیثٍ وَ لا حَرَامٍ وَ اجْعَلْ رِزْقَکَ لَنَا حَلالا لا یَشُوبُهُ دَنَسٌ وَ لا أَسْقَامٌ یَا مَنْ عِلْمُهُ بِالسِّرِّ کَعِلْمِهِ بِالْأَعْلانِ یَا مُتَفَضِّلا عَلَى عِبَادِهِ بِالْإِحْسَانِ یَا مَنْ هُوَ عَلَى کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ وَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلِیمٌ خَبِیرٌ أَلْهِمْنَا ذِکْرَکَ وَ جَنِّبْنَا عُسْرَکَ وَ أَنِلْنَا یُسْرَکَ وَ اهْدِنَا لِلرَّشَادِ وَ وَفِّقْنَا لِلسَّدَادِ وَ اعْصِمْنَا مِنَ الْبَلایَا وَ صُنَّا مِنَ الْأَوْزَارِ وَ الْخَطَایَا یَا مَنْ لا یَغْفِرُ عَظِیمَ الذُّنُوبِ غَیْرُهُ وَ لا یَکْشِفُ السُّوءَ إِلا هُوَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ وَ أَکْرَمَ الْأَکْرَمِینَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ الطَّیِّبِینَ وَ اجْعَلْ صِیَامَنَا مَقْبُولا وَ بِالْبِرِّ وَ التَّقْوَى مَوْصُولا وَ کَذَلِکَ فَاجْعَلْ سَعْیَنَا مَشْکُورا وَ قِیَامَنَا مَبْرُورا وَ قُرْآنَنَا [وَ قِرَاءَتَنَا] مَرْفُوعا وَ دُعَاءَنَا مَسْمُوعا وَ اهْدِنَا لِلْحُسْنَى [الْحُسْنَى‏] وَ جَنِّبْنَا الْعُسْرَى وَ یَسِّرْنَا لِلْیُسْرَى وَ أَعْلِ لَنَا الدَّرَجَاتِ وَ ضَاعِفْ لَنَا الْحَسَنَاتِ وَ اقْبَلْ مِنَّا الصَّوْمَ وَ الصَّلاةَ وَ اسْمَعْ مِنَّا الدَّعَوَاتِ وَ اغْفِرْ لَنَا الْخَطِیئَاتِ وَ تَجَاوَزْ عَنَّا السَّیِّئَاتِ وَ اجْعَلْنَا مِنَ الْعَامِلِینَ الْفَائِزِینَ وَ لا تَجْعَلْنَا مِنَ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لا الضَّالِّینَ حَتَّى یَنْقَضِیَ شَهْرُ رَمَضَانَ عَنَّا وَ قَدْ قَبِلْتَ فِیهِ صِیَامَنَا وَ قِیَامَنَا وَ زَکَّیْتَ فِیهِ أَعْمَالَنَا وَ غَفَرْتَ فِیهِ ذُنُوبَنَا وَ أَجْزَلْتَ فِیهِ مِنْ کُلِّ خَیْرٍ نَصِیبَنَا فَإِنَّکَ الْإِلَهُ الْمُجِیبُ وَ الرَّبُّ الْقَرِیبُ [الرَّقِیبُ‏] وَ أَنْتَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ مُحِیطٌ
دوازدهم
بخواند در این شب این دعاى مأثور از حضرت صادق علیه السلام را که در اقبال است: اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَانَ مُنَزِّلَ الْقُرْآنِ هَذَا شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أَنْزَلْتَ فِیهِ الْقُرْآنَ وَ أَنْزَلْتَ فِیهِ آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَ الْفُرْقَانِ اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا صِیَامَهُ وَ أَعِنَّا عَلَى قِیَامِهِ اللَّهُمَّ سَلِّمْهُ لَنَا وَ سَلِّمْنَا فِیهِ وَ تَسَلَّمْهُ مِنَّا فِی یُسْرٍ مِنْکَ وَ مُعَافَاةٍ وَ اجْعَلْ فِیمَا تَقْضِی وَ تُقَدِّرُ مِنَ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ وَ فِیمَا تَفْرُقُ مِنَ الْأَمْرِ الْحَکِیمِ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ مِنَ الْقَضَاءِ الَّذِی لا یُرَدُّ وَ لا یُبَدَّلُ أَنْ تَکْتُبَنِی مِنْ حُجَّاجِ بَیْتِکَ الْحَرَامِ الْمَبْرُورِ حَجُّهُمْ الْمَشْکُورِ سَعْیُهُمْ الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمْ الْمُکَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئَاتُهُمْ وَ اجْعَلْ فِیمَا تَقْضِی وَ تُقَدِّرُ أَنْ تُطِیلَ لِی فِی عُمْرِی وَ تُوَسِّعَ عَلَیَّ مِنَ الرِّزْقِ الْحَلالِ
سیزدهم بخواند دعاى چهل و چهارم صحیفه کامله را
چهاردهم بخواند اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا شَهْرُ رَمَضَانَ
إلخ که سید در اقبال نقل فرموده و بسیار طولانى است
پانزدهم بخواند اللَّهُمَّ إِنَّهُ قَدْ دَخَلَ شَهْرُ رَمَضَانَ
اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَانَ الَّذِی أَنْزَلْتَ فِیهِ الْقُرْآنَ وَ جَعَلْتَهُ بَیِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَ الْفُرْقَانِ اللَّهُمَّ فَبَارِکْ لَنَا فِی شَهْرِ رَمَضَانَ وَ أَعِنَّا عَلَى صِیَامِهِ وَ صَلَوَاتِهِ وَ تَقَبَّلْهُ مِنَّا روایت است که حضرت رسول صلى الله علیه و آله چون ماه رمضان داخل مى‏شد این دعا را مى‏خواند
شانزدهم
و نیز روایت است که حضرت رسول صلى الله علیه و آله در شب اول ماه رمضان این دعا را مى‏خواندند: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَکْرَمَنَا بِکَ أَیُّهَا الشَّهْرُ الْمُبَارَکُ اللَّهُمَّ فَقَوِّنَا عَلَى صِیَامِنَا وَ قِیَامِنَا وَ ثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَ انْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ اللَّهُمَّ أَنْتَ الْوَاحِدُ فَلا وَلَدَ لَکَ وَ أَنْتَ الصَّمَدُ فَلا شِبْهَ لَکَ وَ أَنْتَ الْعَزِیزُ فَلا یُعِزُّکَ شَیْ‏ءٌ وَ أَنْتَ الْغَنِیُّ وَ أَنَا الْفَقِیرُ وَ أَنْتَ الْمَوْلَى وَ أَنَا الْعَبْدُ وَ أَنْتَ الْغَفُورُ وَ أَنَا الْمُذْنِبُ وَ أَنْتَ الرَّحِیمُ وَ أَنَا الْمُخْطِئُ وَ أَنْتَ الْخَالِقُ وَ أَنَا الْمَخْلُوقُ وَ أَنْتَ الْحَیُّ وَ أَنَا الْمَیِّتُ أَسْأَلُکَ بِرَحْمَتِکَ أَنْ تَغْفِرَ لِی وَ تَرْحَمَنِی وَ تَجَاوَزَ عَنِّی إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ
هفدهم در باب اول ص 86 گذشت ذکر استحباب خواندن دعاى جوشن کبیر
در اول ماه رمضان
هیجدهم بخواند دعاى حج را
که در اول ماه ص 177 گذشت
نوزدهم چون ماه رمضان شروع شود سزاوار است تکثیر تلاوت قرآن
و مروى است که: حضرت صادق علیه السلام در وقت تلاوت قرآن قبل از قرائت این دعا را مى‏خواندند اللَّهُمَّ إِنِّی أَشْهَدُ أَنَّ هَذَا کِتَابُکَ الْمُنْزَلُ مِنْ عِنْدِکَ عَلَى رَسُولِکَ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ کَلامُکَ النَّاطِقُ عَلَى لِسَانِ نَبِیِّکَ جَعَلْتَهُ هَادِیا مِنْکَ إِلَى خَلْقِکَ وَ حَبْلا مُتَّصِلا فِیمَا بَیْنَکَ وَ بَیْنَ عِبَادِکَ اللَّهُمَّ إِنِّی نَشَرْتُ عَهْدَکَ وَ کِتَابَکَ اللَّهُمَّ فَاجْعَلْ
نَظَرِی فِیهِ عِبَادَةً وَ قِرَاءَتِی فِیهِ فِکْرا وَ فِکْرِی فِیهِ اعْتِبَارا وَ اجْعَلْنِی مِمَّنِ اتَّعَظَ بِبَیَانِ مَوَاعِظِکَ فِیهِ وَ اجْتَنَبَ مَعَاصِیَکَ وَ لا تَطْبَعْ عِنْدَ قِرَاءَتِی عَلَى سَمْعِی وَ لا تَجْعَلْ عَلَى بَصَرِی غِشَاوَةً وَ لا تَجْعَلْ قِرَاءَتِی قِرَاءَةً لا تَدَبُّرَ فِیهَا بَلِ اجْعَلْنِی أَتَدَبَّرُ آیَاتِهِ وَ أَحْکَامَهُ آخِذا بِشَرَائِعِ دِینِکَ وَ لا تَجْعَلْ نَظَرِی فِیهِ غَفْلَةً وَ لا قِرَاءَتِی هَذَرا إِنَّکَ أَنْتَ الرَّءُوفُ الرَّحِیمُ و بعد از قرائت قرآن مجید این دعا را مى‏خواندند اللَّهُمَّ إِنِّی قَدْ قَرَأْتُ مَا قَضَیْتَ مِنْ کِتَابِکَ الَّذِی أَنْزَلْتَهُ عَلَى نَبِیِّکَ الصَّادِقِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَلَکَ الْحَمْدُ رَبَّنَا اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِمَّنْ یُحِلُّ حَلالَهُ وَ یُحَرِّمُ حَرَامَهُ وَ یُؤْمِنُ بِمُحْکَمِهِ وَ مُتَشَابِهِهِ وَ اجْعَلْهُ لِی أُنْسا فِی قَبْرِی وَ أُنْسا فِی حَشْرِی وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ تُرْقِیهِ [تُرَقِّیهِ‏] بِکُلِّ آیَةٍ قَرَأَهَا دَرَجَةً فِی أَعْلَى عِلِّیِّینَ آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ

 برای شادی روح خواهر جوانم التماس دعا دارم.

برای سلامتی آقا امام زمان(عج)صلوات


  

نفوذ کلام

ملا حسینقلی همدانی

کمالات معنوى ملا حسینقلی همدانی

بدون تردید، یکى از رمزهاى موفقیت‌های این فقیه عارف، سرعت تأثیر او در نفوس مستعد است. تأثیر کلام او چنان بود که با یک سخن، مخاطب خویش را تحت تأثیر قرار می‌داد. علت این نفوذ کلام را می‌توان در روح بلند او جستجو کرد. او در پیمودن راه حقیقت و سلوک در طریق الهی، داراى عزمی راسخ و همتى والا بود. به همین جهت، کلام و نگاهش هر شنونده و بیننده‌اى را متأثر می‌ساخت. در این زمینه حکایت‌هاى متعددى نقل شده است که به بعضى از آنها اشاره می‌کنیم:

 

اسرار حق

آیت الله نجابت شیرازى در شرح گلشن راز می‌نویسد:

«حاج شیخ عباس قمی(1) ـ که رضوان خدا بر او باد ـ در مقدس بودن، نمره‌ی یک بود و همه در تقدس او متفق الکلمه بودند. آقا شیخ مجتبى لنکرانى یک زمانى براى بنده نقل کرد که شیخ على قمى با پدر من همدرس بود. آن دو از خوش‌پوشهاى حوزه‌ی نجف محسوب می‌شدند. یعنى بهترین لباسها را اینها می‌پوشیدند. چون درسشان هم خیلى خوب بود، در حوزه‌ی نجف مشارالیه(2) بودند که درس را خوب می‌فهمند. به هیچ کس هم اعتنایی نمی‌کردند. یک روز آخوند ملا حسینقلى ـ رضوان الله تعالى علیه ـ در صحن نشسته بود. در این اثنا، آقا شیخ على قمى از در قبله وارد حرم می‌شود. چشم مبارک آخوند ملا حسینقلى به او می‌افتد، شیخ على به سر می‌دود تا می‌آید پهلوى آقا. آخوند ملاحسینقلى یک دقیقه در گوش او صحبت می‌کند. چه گفت؟ خدا می‌داند، دیگران هم نفهمیدند. شیخ على قمی عقب عقب بر می‌گردد می‌رود. با فاصله‌ی اندکی، تمام لباسهایش را عوض می‌کند، توى درس هم قفل می‌زند به دهنش، یعنى این لذت سخن گفتن در درس از سرش پریده بود، لذت لباسهاى پاک و پاکیزه و گران قیمت از سرش پریده بود، تا آخر عمرش که او را می‌دیدیم، تمام لباسهایش کرباس بود.

چو خورشید جهان بنمایدت چهر نماند نور ناهید و مه و مهر(3)

 

اشعار ناقوسیه

آخوند ملا حسینقلى همدانى در یکى از سفرهاى خود، با جمعى از شاگردان به عتبات عالیات می‌رفت. در بین راه، به قهوه خانه‌ای رسیدند که جمعى از اهل هوى و هوس در آن جا می‌‌خواندند و پایکوبى می‌کردند. آخوند به شاگردانش فرمود: یکى برود و آنان را نهى از منکر کند.

بعضی از شاگردان گفتند: اینها به نهى از منکر توجه نخواهند کرد.

فرمود: من خودم می‌روم.

وقتى که نزدیک شد، به رئیسشان گفت: اجازه می‌فرمایید من هم بخوانم، شما بنوازید؟

رئیس گفت: مگر شما بلدى بخوانی؟

فرمود: بلی.

گفت: بخوان.

آخوند شروع به خواندن اشعار ناقوسیه‌ی حضرت امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ کرد:

لا اله الا الله حقاً حقاً صدقاً صدقا

ان الدنیا قد غرّتنا و اشتغلتنا و استهوتنا

یابن الدنیا مهلاً مهلاً یابن الدنیا دقّاً دقّاً

یابن الدنیا جمعاً جمعاً تفنى الدّنیا قرناً قرناً

ما من یوم یمضى عنّا الّا اوهى رکناً منّا

ـ قدس سره ـ ضیّعنا داراً تبقى و استوطنّا داراً تفنی

لسنا ندرى ما فرّطنا فیها الّا لو قد متنا(4)

معبودی به حق و شایسته‌ی پرستش جز خدا نیست. این را به حق و راستى می‌گویم: به راستى که دنیا ما را فریفت و ما را به خود سرگرم نمود و ما را سرگشته و مدهوش گردانید.

ای فرزند دنیا! آرام باش! آرام! اى فرزند دنیا (در کار خود) دقیق شو! دقیق!

ای فرزند دنیا (کردار نیک) گرد آورى کن! گرد آوردنی! دنیا سپرى می‌شود، قرن به قرن

هیچ روزى از عمر ما نمی‌گذرد، جز این که پایه و رکنى از ما را سست می‌گرداند.

ما سراى باقى را ضایع نمودیم و سراى فانى را وطن و جایگاه خویش ساختیم.

ما آنچه را که در آن کوتاهى نموده‌ایم، نمی‌دانیم؛ مگر روزى که مرگ به سراغ ما بیاید.»

آن جمع سرمست از لذت‌هاى زودگذر دنیوی، وقتى این اشعار را از زبان کیمیا اثر آن عارف هدایتگر شنیدند. به گریه در آمده و به دست ایشان توبه کردند.

یکى از شاگردان می‌گوید: وقتى که ما از آن جا دور می‌شدیم، هنوز صداى گریه آنها به گوش می‌رسید.(5)

 

مهر خوبان

عبد فرّار(6) از اراذل و اوباش نجف اشرف بود که مردم او را در ظاهر، احترام می‌کردند تا از آزار و اذیت او در امان بمانند. این فرد شرور اگر میل به چیزی پیدا می‌کرد یا دوستدار مالی می‌شد، کسی نمی‌توانست او را از دست‌یابی به خواسته‌اش باز دارد.

مردم نجف از دست او در آزار بودند. در یکی از شبها که آخوند ملاحسینقلی همدانی از زیارت حضرت امیر ـ علیه السلام ـ باز می‌گشت، عبد فرّار در مسیر راه او ایستاده بود. عارف همدانی بدون هیچ توجهی از کنار او گذشت. این بی‌توجهی آخوند بر عبد فرّار سخت گران آمد. از جای خود حرکت کرد تا این شیخ پیر را تنبیه کند.

دوید و راه را بر او سد کرد و با لحنی بی‌ادبانه گفت: هی! آشیخ! چرا به من سلام نکردی؟!

عارف همدانی ایستاد و گفت: مگر تو کیستی که من باید حتماً به تو سلام می‌کردم؟

گفت: من عبد فرّارم.

آخوند ملاحسینقلی به او گفت: عبد فرّار! افررتَ من اللهِ ام من رسولهِ؟ تو از خدا فرار کرده‌ای یا از رسول خدا؟ و سپس راهش را گرفت و رفت.

فردا صبح، آخوند ملا حسینقلی همدانی درس را تمام کرده، رو به شاگردان نمود و گفت: ‌امروز یکی از بندگان خدا فوت کرده هر کس مایل باشد [بیاید تا] به تشییع جنازه‌ی او برویم.

عده‌ای از شاگردان آخوند به همراه ایشان برای تشییع حرکت کردند. ولی با کمال تعجب دیدند آخوند به خانه عبد فرار رفت. آری او از دنیا رفته بود. عجبا! این همان یاغی معروف است که آخوند از او به عنوان بنده‌ی خدا یاد کرد و در تشییع جنازه او حاضر شد؟! به هر حال تشییع جنازه‌ی تمام شد.

یکی از شاگردان آخوند به نزد همسر عبد فرار رفته و از او سؤال کرد: چطور شد که او فوت کرد؟

همسرش گفت: نمی‌دانم چه ‌شد؟ او هر شب دیروقت با حال غیرعادی و از خود بی‌خود منزل می‌آمد، ولی دیشب حدود یک ساعت بعد از اذان مغرب و عشا به منزل آمد و در فکر فرو رفته بود و تا صبح نخوابید و در حیاط قدم می‌زند و با خود تکرار می‌کرد: عبد فرار تو از خدا فرار کرده‌ای یا از رسول خدا؟! و سحر نیز جان سپرد.

عده‌ای از شاگردان آخوند فهمیدند این جمله را آخوند ملاحسینقلی همدانی به او گفته است. چون از او سؤال کردند، ایشان فرمودند: «من می‌خواستم او را آدم کنم و این کار را نیز کردم، ولی نتوانستم او را در این دنیا نگه دارم.»(7)

 


1- یکی از شاگردان مکتب آخوند است که در سیرو سلوک به مقاماتى دست یافت. او با سید مرتضى کشمیرى (از اوتاد وقت و داراى حالات و مقامات) مراوده داشت و درسهاى اخلاق آخوند را تقریر می‌کرد.

2- مورد اشاره دیگران.

3- کرامات الاولیاء، ص 61 و 62، ‌با تلخیص.

4- امالی، شیخ صدوق، ‌مجلس چهلم، ص 223.

5- مقدمه تذکره‌ی المتقین، ص 20.

6- عبد فرار یعنى بنده‌ی بسیار گریزان و در لهجه محلى لقب آن فرد شرور بوده است.

7- شرح حال حکیم فرزانه حاج علی محمد نجف آبادی، ص 27.

www.al-shia.com-عبدالکریم پاک نیا


  

رز

گویند در بصره بازرگانى بود با امانت و دیانت، و مال بسیار داشت و یک پسر بیش نداشت و آن پسر در غایت جمال و کمال و بلاغت و فصاحت بود.

چون آن مرد وفات کرد و پسر به حد بلاغت رسید، بزرگان بصره به دامادى او رغبت کردند.

مادرش گفت: مرا عروسِ پسر، همچو پسر، خوب مى‌باید در کمال و جمال و کیاست و فصاحت و بلاغت. تا روزى اتفاق افتاد که مادرِ این پسر به کوچه مى‌رفت. گذرش بر مجلس منصور عمار افتاد.

منصور تفسیر این آیه مى کرد که: "وَ حُورٌ عِین کَاَمثالِ اللُؤ لُؤِ المََکنُون" (1) و بیان صفتِ قد و خد (2) و ضیاء(3) و جمال حوران مى‌کرد.

زن آواز داد که اى شیخ! این چنین حورى به که دهند؟

گفت: به کسى که کابین (4) بدهد.

گفت: کابین ایشان چه باشد؟

گفت: نماز شب و روزه و صدقه و جان در راه حق فدا کردن.

گفت: اگر این جمله قبول کنم، تو قبول مى‌کنى که یکى از این [حوریان] به پسرم دهند.

گفت: آرى.

پیرزن به خانه رفت و هزار دینار زر برگرفت و پیش شیخ آورد و گفت: بستان این هزار دینار شکر بهاست، به درویشان ده.

روزى چند برآمد، خبر در شهر افتاد که کفار قصد مسلمانان کردند. مسلمانان بیرون رفتند.

پیرزن پسر را بر مرکبى نشاند با سلاح تمام و به میدان فرستاد و گفت: اى جان مادر! جهد کن تا به عروس خود برسى. پس چون [به] حرب (5) پیوستند، آن جوان به معرکه آمد و حرب مى‌کرد و دشمن مى‌کُشت و هر ساعت رو سوى آسمان مى‌کرد، مى‌خندید و به نشاط هر چه تمامتر مى‌رفت.

 

گفتم: آخر به وقت جان دادن
این چه خندیدن است و اِستادن
گفت: خوبان چو پرده برگیرند
عاشقان پیششان چنین میرند

 

منصور عمار گفت: اى جوان! مراسم حرب ندانى، دلیرى مکن تا چشم بد در کارت نرسد.

گفت: اى شیخ! آنچه مى‌بینم اگر تو بینى سعى زیادت کنى.

ناگاه در آن کوشش زخمى بر جوان آمد و شربت شهادت نوش کرد.

منصور گفت: در آن میان کُشتگاه مى‌گشتم، جوان را دیدم که خون از جراحتش مى‌رفت و نور از رخسارش مى‌درخشید. وى را دفن کردم. چون به شهر باز آمدم، مادرش را خبر کردم.

گفت: در آن شب پسر را در خواب دیدم که در بهشت بود.

گفتم: به عروس خود رسیدى یا نه؟

گفت: اى مادر! در آن ساعت که زخم به من رسید، فرمان آمد تا حورى[اى] از فردوس پیش من آمد. پیش از آنکه بر خاک افتادمى در کنار وى افتادم.

این عاشقى عقبى بود.


1- و همسرانى از حور العین دارند، همانند دُرّ در صدف پنهان. سوره واقعه، آیه‌هاى 22 و 23

2- گونه ، رخسار.

3- روشنى؛ درخشندگى .

4- مهر، مهریه؛ پول یا چیز دیگر که هنگام عقد نکاح بر ذمه مرد مقرر مى‌شود.

5- جنگ .

داستان عرفان – کاظم مقدم


  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ