زمانى که حضرت رسول اکرم (ص) درب حجله را بست و به زنان فرمود: به منزلهاى خودتان بروید، و کسى اینجا نماند.
تمام زنها متفرق شدند.
وقتى پیغمبر خواست خارج شود دید یکى از زنها باقى مانده است. پرسید کیستى مگر نگفتم باید همه خارج شوید؟.
عرض کرد: من اسماء هستم. شما فرمودید خارج شوید، اما من در این جهت معذورم. زیرا هنگام رحلت خدیجه در خدمتش بودم، دیدم گریه مىکند. عرض کردم: آیا شما هم گریه مىکنید؟ با اینکه بهترین زنان جهان و همسر رسول خدا هستى و بتو وعدهى بهشت داده است. فرمود: گریهى من از این جهت است که مىدانم هر دخترى شب زفاف محتاج به زنى است که محرم اسرارش باشد و حوائجش را برطرف سازد. من از دنیا مىروم ولى مىترسم فاطمهام در شب زفاف محرم راز و کمک حالى نداشته باشد. در آنوقت من به خدیجه گفتم. اگر تا شب زفاف فاطمه (علیهاالسلام) زنده ماندم قول مىدهم که نزدش بمانم و برایش مادرى کنم. وقتى پیغمبر نام خدیجه را شنید بىاختیار اشکش جارى شد و فرمود: ترا به خدا براى همین جهت ماندهاى! عرض کرد: آرى. پیغمبر فرمود: پس به وعدهات عمل کن.(1)
|
کلبه باصفا و محقر حضرت زهرا سلاماللَّهعلیها خانهاى گلى بود که دلهائى مصفا به نور خدا در آن یک زندگى مشترک را آغاز کردند. خانهاى رد ظاهر ساده و حتى اجارهاى، ولکن اعضاى آن آرمانى متعهد بر اصول اخلاقى، در محیطى پر تفاهم و عاطفى و خلاصه مالامال از معنویت و یاد خدا، خانهاى که از عرش خدا مورد نظر و حمایت بود و دریچهاى از زمین به آسمان و از آسمان بر آن خانه دائما گشوده شده بود و این نبود مگر به خاطر وجود انوار مقدسهاى که در علم و عمل عالىترین مراتب کمال را با مجاهده نفسانى و انتخاب بهترین عقیده و آرمان طى مىنمودند، خانهى حضرت فاطمه سلاماللَّهعلیه خانهاى بود گلى اما شعاع نور آن عالمتاب شد و همه هستى را پرتوافکنى کرد.
حضرت على (ع) و حضرت فاطمه زهرا سلاماللَّهعلیه داراى خانهى مسکونى نبودند، از این رو حضرت على علیهالسلام ابتدا محل سکونت همسرش را در اطاقى که یکى از انصار در اختیارش نهاده بود و خود نیز پس از هجرت در آن ساکن بود قرار داد. پس از مدتى دو زوج جوان به خانهى حارثه بن نعمان که در محلهى بنىنجار قرار داشت و به خانهى پیامبر صلى اللَّه علیه و آله و سلم نزدیک بود منتقل شدند تا اینکه حجرهاى در کنار حجرهى پیامبر صلى اللَّه علیه و آله براى آنان ساخته شد و تا پایان زندگى خانوادگىشان در آنجا ساکن بودند.
وضعیت ساختمانى این خانه که در اختیار حضرت على علیهالسلام و حضرت زهرا سلاماللَّهعلیه قرار گرفت خانهى مسکونى مجللى نبود، بلکه اطاقى گلین بود که سقف آن را با چوب خرما و حصیر پوشانده و آن را گلاندود کرده بودند. فاصلهى سقف آن از کف به اندازهاى بود که دست به راحتى به سقف مىرسید. آرى این بود کلبهى حضرت زهرا سلاماللَّهعلیه که از صفایش تور خدا جلوهگر بود.
خداوند در قرآن پیرامون معنویت و فضیلت ایشان فرموده:
یعنى در خانههایى (چون خانهى انبیاء) خدا رخصت داده که آنجا رفعت یابد و در آن ذکر نام خدا شود و صبح و شام تسبیح و تقدیس ذات پاک او کنند. وقتى این آیه نازل شد، ابوبکر از پیامبر صلى اللَّه علیه و آله پرسید: آیا خانهى حضرت فاطمه و حضرت على علیهمالسلام از این خانههاست؟ پیامبر صلى اللَّه علیه و آله فرمودند: بله، خانهى آنان از بافضیلتترین این خانههاست.
حضرت فاطمه زهرا سلام علیها شفیعه محشر است
شکى نیست که امر شفاعت در نشانه دنیا و آخرت باذن الله است و مراد اذن تکوینى است که با اعمال قوه ولایتى تحقق پذیرد و اساسا شفاعت باذن خداست و اینکه در اخبار و روایات معتبره صادره از مقام عصمت بما رسیده است که حضرت فاطمه زهراى اطهر دختر پیغمبر در محشر شفاعت مى کند که حضرت فاطمه زهراى اطهر دختر پیغمبر در محشر شفاعت مى کند بلحاظ آن است که آنحضرت داراى مقام ولایت کلیه مطلقه است و حق همه گونه تصرف و اختیار مطلق باذن الله دارد:
ولایت کلیه مطلقه حضرت فاطمه سلام الله علیها در نزد اهل معرفت بحق آن حضرت ثابت و مبرهن است و به همان براهین و دلائل عقلیه و نقلیه که اثبات ولایت کلیه مطلقه حضرت ختمى مرتبت و خلفاء آنحضرت گردیده است نیز ولایت حضرت فاطمه علیهاالسلام بر کرسى اثبات نهاده شده است چه همه نوز واحدند مضافا به اینکه حضرت امام صادق کاشف حقایق علیه السلام فرموده است که ما حجتیم بر شما و جمیع خلایق جهان و مادر ما حضرت فاطمه زهرا سلام علیها حجت است بر ما و از کلام معجز نظام امام همام علیه السلام مستفاد مى شود که حضرت فاطمه ام الائمه در تمام شئون ولایت با آنها شرکت دارد و همان طوریکه حضرت ختمى مرتبت و اوصیاى قدیسین آنحضرت در قیامت از امت اسلامیه و شیعیان و محبان خود شفاعت مى نمایند نیز حضرت فاطمه (ع ) شفاعت مى فرماید.
(((لمولفه )))
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مرات خدا و فى الواقع آئینه ایزدنما است
(کیست زهرا آئینه ایزد نما |
کیست زهرا آئینه ذات خدا) |
کیست زهرا مظهر کل الجمال |
کیست زهرا مظهر کل الجلال ) |
(کیست زهرا مظهر کل الکمال |
آئینه حسن جمال ذوالجلال ) |
(کیست زهرا آئینه ذات ودود |
مظهر و مجلاى حى لا یموت ) |
(کیست زهرا عاشق ذات خدا |
مظهر اسماء و اوصاف خدا) |
(کیست زهرا دخت احمد مصطفى (ص ) |
مظهر کل الکمال کبریاء |
(کیست زهرا شوهر او مرتضى (ع ) |
کفو بى مانند ش ز جمله ماسوى ) |
(گر نبودى خلق حیدر تا ابد |
لم تکن للفاطمه کفوا احد) |
(کیست زهراام بابایش رسول |
مانده در تعبیر آن جمله عقول ) |
(کیست زهراکوثر اعطاى رب |
ککش عطا فرمود این کوثر به اب ) |
(کیست زهرامادر یازده گهر |
آن امامان بحق فخر بشر |
(کیست زهر پنجم از آل عبا |
محور تعریف اصحاب کسا) |
(فاطمه هم عارف است و عابد است |
تارک دنیا بدى چون زاهد است ) |
(آنکه بد مستغرق بحر وصال |
غرق بد اندر شهود آن جمال ) |
(آنکه او مستغرق عشق خداست |
کى نظر او را به جمله ماسوا است ) |
(عصمت او مورد رشک ملک |
پا زده بر ماسوى و بر فلک ) |
(او ندارد اعتنائى بر فدک |
آن فدک از بهر تو کرده محک ) |
(بى نیاز از دنیى و عقباستى |
در مقام قرب او ادناستى ) |
(راستى او فاطمه زهراستى |
ثروت او (علم الاسما) ستى ) |
(شافعه در محشر کبراستى |
حشمت او عرصه عقباستى ) |
(در قیامت جلوه او را به بین |
جلوه زهرا به بین در یوم دین ) |
(دختر پیغمبر عالیمقام |
سایه تو بر سر ما مستدام ) |
(جان (ربانى ) ثناگوى تو باد |
تا قیامت یا که تا یوم التناد) |
عن النبى الختمى صلى اللع علیه و آله قال : ان الله تعالى اذا بعث الخلایق من الاولین و الاخرین نادى ربنا من تحت عرشه : یا معشر الخلایق غضو ابصارکم لتجوز فاطمته بنت محمد سیده نساء العالمین على الصراط فتغض الخلایق ککلهم ابصارهم فتجوز فاطمته على الصراط لا یبقى احد فى القیامته الا غض بصره عنها الا محمد و على و الحسن و الحسین و الطاهرین من اولادهم فانهم اولادها فاذا دخلت الجنته الحدیث .
در کتاب بحار علامه مجلسى از حضرت نبى اکرم و رسول خاتم صلى الله علیه و آله و سلم نقل شده است که فرموده در حشر کلى که خدا خلق اولین و آخرین را مبعوث و بعرصه محشر مى آورد منادى پروردگار ما از تحت العرش ندا مى کند خطاب به قاطبه خلایق که اینک حضرت فاطمه دختر پیغمبر خاتم که سیده نساء عالمین است مى خواهد بر صراط بگذرد و عبور فرماید بنابراین لازم بر شما است که عموما (غضوا ابصارکم ) و باقى نماند احدى مگر اینکه چشم خود را از رویت و شهود آن ملکه ملک و ملکوت به بندد مگر حضرت محمد و على و امام حسن و امام حسین و اولاد طاهرین آنان چه ایشان اولاد حضرت فاطمه اند پس با این حشمت و جلال زهراى اطهر علیهاالسلام داخل بهشت مى شود و عموم محبان آن سیده نساء عالمین با چنگ زدن بدامن کساء حضرتش رهسپار جنت شوند و بدین وسیله از آتش دوزخ نجات یابند:
(اللهم اجعلنا من شیعتها و محبیها و اجعلنا من المشمولین لشفاعتها یوم القیامته آمین .
فاطمة حوراء أنسیة
عن عائشة، قالت: قلت: یا رسولاللَّه ما لک؟ إذا جاءت فاطمة قبلتها حتى تجعل لسانک فى فیها کله، کأنک ترید أن تلعقها عسلا؟ قال: نعم یا عائشة، طنى لما أسرى بى إلى السماء أدخلنى جبرئیل الجنة، فناولنى منها تفاحة فأکلتها فصارت نطفة فى صلبى فلما نزلت واقعت خدیجة، ففاطمة من تلک النطفة و هى حوراء إنسیة، کلما إشتقت إلى الجنة قبلتها.
حدیث اول: فاطمه حوریهاى انسانگونه
... از عایشه نقل است که مىگوید:
گفتم: اى رسول خدا (ص)! شما را چه شده است؟ هنگامى که فاطمه (س) مىآید او را مىبوسید و حتى زبانتان را در دهانش مىگذارید، مثل اینکه مىخواهید عسل به او بخورانید؟
پیامبر (ص) فرمودند: همین طور است عایشه! چون من به معراج رفتم، جبرئیل مرا وارد بهشت کرد، پس به من سیبى از سیبهاى بهشت خوراند و آن سیب در صلب من نطفه شد، چون از آسمان نزول کردم با خدیجه همبستر شدم، پس فاطمه (س) از همان نطفه است و او حوریهاى است انسانگونه، پس هرگاه مشتاق بهشت مىشوم او را مىبوسم.
|
حدیث هشتم (1)
فاطمة أعظم نساء المسلمین رزیة
عن عائشة، أن رسولاللَّه صلى اللَّه علیه و سلم قال لفاطمة:
إن جبرئیل أخبرنى أنه لیس امرأة من نساء المسلمین أعظم رزیة (2)منک فلا تکونى أدنى امرأة منهن صبرا.
حدیث هشتم: فاطمه بزرگترین تحملکنندهى مصایب در بین زنان مسلمان
از عایشه نقل است که :
رسول خدا (ص) به فاطمه (س) فمرود: جبرئیل به من خبر داد که هیچکس از زنان مسلمان به اندازهى تو مصیبت نمىبیند، پس از آنان کم صبرتر مباش.
حدیث پانزدهم (1)
حدیث چهلم
حدیث دوم (1)
حدیث هفتم (1)
|
در دنیا
از نظر فقهى کسى که به چهارده معصوم ناسزا بگوید و یا عملى توهینآمیز در مورد آنان انجام دهد، حکمش قتل است، که در منابع فقهى مورد بحث فقها واقع شده است.
بنابراین، فاطمهى زهرا که یکى از حضرات معصومین علیهمالسلام مىباشند، هر گونه اسائهى ادب و جرات و جسارت و بغض و کینه عملى به ساحت آن بزرگوار کیفر شدیدى در پى خواهد داشت.
از نظر حدیثى نیز روایات زیادى در این زمینه آمده و از جمله از حضرت امام صادق علیهالسلام مىخوانیم که مىفرمایند:
«چون حضرت مهدى عجل اللَّه تعالى فرجه الشریف ظهور کند، پس از اقداماتى، به کیفر قاتلان ستمگر مادرش فاطمه علیهاالسلام مىپردازد و به سراغ قبر آنان مىرود و آنان را زنده مىکند، و به محاکمه مىکشد و پس از آن به دارشان آویزان مىکند و پس از باز کردن از دار، به پیکبر کثیفشان آتش مىزند. (1) »
این حدیث مىرساند ستمگرانى که به خانه آن حضرت هجوم برده، وى را مصدوم نموده، بچهاش را کشته و خانهاش را به آتش کشیدند، چه کیفر سنگینى در این جهان دارند.
در اینجا توجه شما را به یک تاریخ زنده، که نتیجه مطلوبى در این بحث دارد جلب مىکنم:
رسول خدا هنگامى که مکه را فتح کرد، همه را آزاد ساخته و از انتقام گرفتن چشمپوشى نمود، ولى از چهار نفر زن و شش نفر مرد نگذشت و آنان را مهدور الدم اعلان کرد. (2)
از جمله این اشخاص که واجب القتل اعلان شد هبارین اسود بود. او هنگامى که دختر بزرگ پیامبر صلى اللَّه علیه و آله (حضرت زینب) عازم مدینه بود، به تعقیبش پرداخت و با نیزهاى که به وى زد، باعث شد که آن بانوى گرامى بچهى خود را که در شکم داشت سقط کند.
رسول گرامى فرمود: هر کجا به هبار دست یافتید، دستها و پاهاى او را قطع نموده و سپس به قتل رسانید. (اقطعوا یدیه و رجلیه ان قدرتم علیه، ثم اقتلوه) (3)ابن ابىالحدید معتزلى مىگوید:من این خبر تاریخى پیامبر را به نقیب خود ابوجعفر خواندم او گفت: پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله به جهت ترساندن زینب و سقط جنین وى، خون هبار را مباح اعلان کرد. (او اضافه کرد:) از این حدیث استفاده مىشود که اگر پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله در زمان فاطمه علیهاالسلام زنده بود، خون آنان را که فاطمه علیهاالسلام را ترسانده و محسنش را کشتند، مباح اعلان مىفرمود.
ابن ابىالحدید پرسید: اجازه مىدهى من جریان ترساندن فاطمه علیهاالسلام و کشته شدن محسنش را از تو نقل کنم؟
او گفت: از من نقل نکن و بطلان آن را نیز نقل نکن، زیرا من متوقفم. (4)
هذا الخبر قراته على النقیب ابىجعفر فقال: اذا کان رسولاللَّه صلى اللَّه علیه و آله اباح دم هباربن الاسود لانه روع زینب فالقت ذا بطنها، فظهر الحال انه لو کان حیا لاباح دم من روع فاطمه حتى القت ذا بطنها...
خوانندگان عزیز توجه مىفرمایند که کیفر دشمنان و ستمگران فاطمه علیهاالسلام از نظر شیعه و سنى قتل است و این مساله موضوعى است مسلم که دانشمندان فریقین به آن عقیده دارند.
در معراج
|
نتیجه سلام و تحیت بـر رسـول خـدا و دختـرش زهـراء
پدرم در زمان حیاتش به من فرمود: هـر که بـر مـن و تـو تا سه روز تحیت و سلام بفرستد، بهشت بر او واجب گـردد. ( همان، ج 1، ص 267)
پیامبر ، پدر فرزندان زهرا
فـاطمه (س) از پیـامبـر اکـرم نقل کـرده که فـرمـود:
همانا خـداوند عزوجل ذریه هر یک از فرزندان مادرى را سبب ارتباط و خـویشاوندى قرار داده که به وسیله آن ذریه به او منسـوب مى شوند مگر فرزندان فاطمه که مـن سـرپـرست و خـویشـاونـد آنها هستـم (و به مـن منسـوب مـى شـونـد). ( فـرائد السمطین، ج 2، ص 77)
اسم آن خانم، فاطمه است و براى آن بزرگوار هشت لقب ذکر کردهاند: صدیقه، راضیه، مرضیه، زهرا، بتول، عذرا، مبارکه و طاهره . از بعضى روایات استفاده مىشود که زکیه و محدثه از القاب آن خانم است و کنیه او ام ابیها است
براى القاب زهرا، تفسیرها، تاویلها و گفتگوها چندان است که در این نوشته مجال بازگو کردن همه آن نیست فقط به طور فشرده به تفسیر کنیه و اسم ایشان مىپردازیم.
زهرا را ام ابیها گفتهاند و این کنیه را که افتخارى بر آن حضرت است، پیامبر گرامى به ایشان داده است.
ام ابیها به معناى «مادر پدرش» ; یعنى زهرا مادر پدر خویش است. این کنیه معانى مختلفى دارد اما بهترین معنى همان است که پیامبر (ص) به این کنیه داد یعنى: «زهرا علت غایى جهان هستى است.» و اگر کسى ادعا کند که واسطه فیض عالم هستى نیز هست، ادعاى او بدون دلیل به گزاف نیست.
واما فاطمه، فاطمه را فاطمه گفتهاند و این تسمیه اسرارى دارد و همه آن اسرار از روایات بهرهمند است:
1- سمیت فاطمة فاطمة لانها فطمت من الشر
فاطمه، فاطمه نامیده شده است; چرا که از شر بریده و جدا است.
این جمله اشاره به عصمت زهرا سلام الله علیها است; زیرا مسلما معصومه است و آیه «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» درباره او است.
2- سمیت فاطمة لانها فطمت عن الطمث.
فاطمه را فاطمه گوید زیرا بریده است از خونى که زنها مىبینند. این تفسیر اشاره به طهارت ظاهرى زهرا سلام الله علیها است; زیرا از نظر روایات، چنانچه زهرا مطهره بود از نظر معنى، طاهره بود از خون حیض، نفاس و استحاضه.
3- سمیت فاطمة فاطمة لانها فطمت عن الخلق فاطمه را فاطمه گفتند، براى اینکه بریده شده بود از خلق.
این تفسیر اشاره به مقام فنا و لقاى زهراى مرضیه است. کسى که در دل او هیچ کس جز خدا نبود دل او فقط مشغول به خدا است.
4- سمیت فاطمة فاطمة لان الخلق فطموا عن کنه معرفتها.
فاطمه، فاطمه نام گرفت; زیرا مردم از معرفت او بریده شدهاند و قدرت بر شناختحقیقت او ندارند و این تفسیر اشاره به همان مقامى دارد که به واسطه آن مقام ام ابیها نامیده شده است.
5- سمیت فاطمة فاطمة لانها فطمت هى و شیعتها عن النار.
فاطمه را فاطمه گفتند; چون شیعیان خود را از آتش مىرهاند و نجات مىدهد. این تفسیر اشاره به شفاعت اوست.
6- سمیت فاطمة فاطمة لان اعدائها فطموا عن حبها
فاطمه را فاطمه گفتند، چون دشمنان او بریده مىشوند ازمحبت او، و روشن است که کسى که محبت اهل بیت را ندارد به رو در آتش انداخته مىشود.
در حق فاطمه چه توان گفت که پیامبر گرامى صلى الله علیه و اله و سلم چون بر زهرا سلام الله علیها وارد مىشد یا زهرا سلام الله علیها بر او وارد مىشد، چهره زهرا سلام الله علیها و دست زهرا سلام الله علیها را مىبوسید و او را استقبال مىکرد و به جاى خود مىنشانید.
و مىفرمود: من بوى بهشت را از سینه زهرا استشمام مىکنم، ولى همین زهرا سلام الله علیها به قدرى براى دیگران متواضع است که وقتى امیرالمؤمنین علیه السلام از او اجاره مىخواهد که کسانى بر خانه زهرا سلام الله علیها وارد شوند، زهرا با آنکه ازاین ملاقات سختبیزار است; اما چون على علیه السلام مىخواهد آن بانوى متواضع درمقابل شوهر مىگوید: خانه، خانه تو و من هم کنیز تو هستم.
زنى مىآید و از زهرا سلام الله علیها مسالهاى سوال مىکند اما چون بیمارى فراموشى دارد، ده بار برمىگردد و مساله را سوال مىکند در بار دهم از زهرا سلام الله علیها عذر خواهى مىکند و زهرا در جواب مىفرماید: «در هر بار، پروردگار عالم به من پاداشهاى زیادى عنایت مىکند پس تکرار سوال تو عذر ندارد» .
زهرا سلام الله علیها وقتى پدر بزرگوارش فضه خادمه را به او داد به دستور پدر کارهاى خانه را قسمت کرد: یک روز زهرا سلام الله علیها کارها را انجام مىداد و روز دیگر نوبت فضه بود.
نباید فراموش شود و بانوان باید بدانند که زهرا سلام الله علیها و همه اهل بیت علیهم السلام سرمشق زندگى ما هستند، همه باید از پیامبر گرامى و خاندان او سرمشق بگیرند.
التماس دعا
شهادت حضرت فاطمه (س) تسلیت باد.
بیاییم در ایام اندوهگین فاطمیه در کنار عزاداری به ابعاد مختلف زندگی حضرت فاطمه (س) مانند حجاب / ولایت / نماز/ دعا/ شفاعت/همسرداری و... از دیدگاه ایشان بپردازیم.چرا که عزاداری همراه با تفکر و یافتن هدف و به کار بردن رفتار ائمه در زندگی ارزش پیدا می کند.از تمام عزادارن فاطمی التماس دعا دارم.در دعاهای خودمان اموات را هم فراموش نکنیم.
به حق حضرت فاطمه(س) خداوند از کناهان پیشینیان و اموات ما و همچنین از گناهان ما و پدر و مادر ما بگذرد.
در ایام فاطمیه از روز اول تا آخرین روز به طور مرتب هر روز نماز حضرت فاطمه(س) را بخوانید.من تاثیر خواندن این نماز را در ایام فاطمیه دیده ام.برای من و خانواده ام هم دعا کنید که در این دنیای کثیف همه به دعا محتاجیم.
کیفیت خواندن نماز حضرت فاطمه(س):
نماز استغاثه به حضرت زهرا سلام اللّه علیها
نماز استغاثه به حضرت بتول سلام اللّه علیها روایت شده که هر گاه تو را حاجتى باشد به سوى حق تعالى و سینه ات از آن تنگ شده باشد پس دو رکعت نماز بکن و چون سلام نماز گفتى سه مرتبه تکبیر بگو و تسبیح حضرت فاطمه سلام اللّه علیها
بخوان پس بسجده برو و بگو صد مرتبه
(یا مولاتى یا فاطمه اغیثینى )
پس جانب راست رو را بر زمین گذارد و همین را صد مرتبه بگو پس جانب چپ رو را بر زمین گذار و صد مرتبه بگو پس باز به سجده رود و صد و ده مرتبه بگو و حاجت خود را یاد کن به درستى که خداوند بر مى آورد آن را.
التماس دعا