مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 41
بازدید دیروز : 76
کل بازدید : 771697
کل یادداشتها ها : 965
خبر مایه


طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

برای شادی اموات صلوات

در دعاها و عزاداریهایمان اموات را فراموش نکنیم.برای اموات من هم دعا کنید.


  

چهار ساعت خواب

ما ناظر بودیم که حضرت امام در 24 ساعت گاهی اوقات، 4 ساعت بیشتر نمی خوابیدند. ساعت 11 شب، چراغ اطاق حضرت امام خاموش می شد و ما در ساعت 3 بعد از نیمه شب متوجه می شدیم که صدای کاغذ از اتاقشان می آید. حضرت امام، معمولاً روزنامه هایی را که برایشان ترجمه می کردند و به علت کثرت کار در روز، موفق نمی شدند آنها را مطالعه کنند، آخر شب و در ساعتی که خودشان تنظیم کرده بودند، به مطالعه و رسیدگی آنها می پرداختند.

   

در ترکیه

در مدتی که حضرت امام (ره) در ترکیه تبعید بودند از فرصت استفاده کرده، در اولین ساعات ورود به فراگیری زبان ترکی پرداختند  و در همان مدت تبعید کتاب ارزشمند تحریر الوسیله را نوشتند، همچنین در آنجا به دیدن مراکز حساس و دیدنی از جمله مزار چهل تن از شهدای عالم از اهل سنت، و موزه و .... می رفتند.

 

پنج کار در یک زمان

امام در استفاده از وقت، بسیار حساس و دقیق بود گاهی همزمان چند کار را با هم انجام می داد از جمله یک روز در حالی که مشغول گوش دادن به رادیو بود، تصویر تلویزیون را هم تماشا می کرد، ذکر هم می گفت، با پاهایش نرمش می کرد و به علی کوچولو (نوه امام) هم می گفت تو هم مثل من نرمش کن و به  این وسیله او را آموزش می داد یعنی پنج کار در یک زمان.

 

تلاش بی وقفه

وقتی خدمت امام می رسیم، می بینییم که ایشان یا رادیو گوش می کنند، یا تلویزیون نگاه می کنند، یا نامه های رسیده را می خوانند، یا اخبار رسیده را مطالعه می کنند. ایشان یک دقیقه بی کار نیستند، حتی در حمام یا هنگام وضو رادیو همراهشان است من با اطمینان می گویم که ایشان اصلاً‌ وقت تلف شده ندارند. صبح این طرف حیات فرش می انداختند و مشغول کار بودند تا آفتاب می آمد جلوی ایشان و دیگر موقعی می رسید که وقت وضو و نماز و نهار و استراحت بود و عصر دوباره آن طرف حیاط باز همان فرش را می انداختند و مشغول کار بودند و بدین گونه عملاً به ما نشان می دادند که تا چه حد باید کار و کوشش کنیم.

http://www.imam-khomeini.com/


  

احترام به نام محمد و علی

امام در پاریس می خواستند کفش بپوشند، پایشان را که بلند کردند تا روی روزنامه بگذارند، سئوال کردند : مثل اینکه این روزنامه های ایرانی هستند؟ عرض کردند: بله آقای ، ولی این صفحه آگهی هاست. با این حال پایشان را روی روزنامه نگذاشتند و برگشتند و فرمودند: شاید یک اسم محمد یا علی در اینها باشد.

 

گریه امام

یکی از حالات عرفانی امام نسبت به دعا و توسل است. در نوفل لوشاتو شاهد بودیم ، شب عاشورا بعد از اینکه نماز تمام می شد می فرمودند: کسی هست که روضه بخواند؟ یکی از برادرها بلند می شود و روضه می خواند و ناظر بودیم که امام دستمالشان را در آوردند و شروع به گریه کردن می کنند و واقعا انسان در مقابل این روح خالص شده از گفتن هر کلام و تفسیری عاجز می شود.

 http://www.imam-khomeini.com/


  

امام و بیت المال

آیت الله شهید حاج سید مصطفی خمینی (ره) نقل می کند: یک روز برای یک طلبه، خدمت حضرت امام وساطت کردم و می خواستم پولی از ایشان بگیرم و به او بدهم. حضرت امام به وساطت من ترتیب اثر ندادند، مایه تعجبم شده بود.

مرتبه سوم که وساطت کردم، حضرت امام در جواب فرمودند: «مصطفی این پول در این کمد و گنجه ای که می بینی وجود دارد. این هم کلید این گنجه است. من این کلید را در اختیار تو می گذارم. هر چه پول می خواهی برداری و به طلبه بدهی مانعی ندارد لکن به یک شرط و آن شرط این است که جهنمش را باید خود بروی! من دیگر حاضر نیستم به این طلبه روی عدم لیاقتی که در او وجود دارد سهم امام بدهم. اگر حاضری جهنم را تحمل کنی این پول و این گنجه و این کلید در اختیار تو!»

 

کاغذهای کوچک

یک بار آقای رضوانی که مسئول مالی و دیگر کارهای حضرت امام بود، پشت یک پاکت چیزی نوشته و برای حضرت امام فرستاده بود. حضرت امام در یک کاغذ کوچک جواب داده و زیر آن نوشته بودند: «شما در این کاغذ کوچک هم می توانستید بنویسید.»

لذا آقای رضوانی، خرده کاغذها را جمع و جور می کرد و در یک کیسه ای می گذاشت، و وقتی می خواست برای حضرت امام چیزی بنویسید بر روی آن کاغذها می نوشت و برای ایشان می فرستاد و حضرت امام هم زیرش جواب می نوشتند.

 

اخطار شدید

یکی از اعضای دفتر امام (ره) می گوید: بارها امام به افراد دفتر اخطار شدید فرموده اند که راضی نیستم از تلفن های دفتر برای کارهای شخصی استفاده شود و حتی در منزل یک چراغ نمی بینید که بیهوده مصرف شود، هنگام وضو گرفتن، یک قطره آب اضافی مصرف نمی کند و مرتب سفارش می فرماید که در مصارف دقت شود.

برگرفته از سایتhttp://www.imam-khomeini.com


  

یکی از بزرگترین ویژگیهای حضرت امام خمینی « رضوان الله تعالی علیه »  ساده زیستی ایشان بود, چیزی که کمتر در  افرادی که به مقام بلند و منزلتی می رسند,
وجود داشته و دارد. امام خمینی (ره) از  ابتدا تا انتهای عمر پربرکتش, دست از
ساده زیستی نکشید و همین امر یکی از  عواملی بود که او را در مبارزه مستمر و
وقفه ناپذیرش با استبداد و استعمار موفق  ساخت. اصولا امام (ره) از همه قیود آزاد بود و همین وارستگی, همه خوف و بیم ها را از دل پاک او زدوده و از او قهرمانی بزرگ در عرصه معنویت ساخته بود. قید وبندهای مادی مانع از وارستگی روح انسان می شوند و آنگاه که روح در
محاصره عوامل رشد انسان قرار گیرد, آزادگی معنای خود را از دست می دهد و
چنین انسانی نمیتواند به مقامات بالای معنوی و هدایتگر برسد و فقط کسانی که
بتوانند از این قید و بندها برهند که از این قید و بندها آزاد باشند.
متاسفانه امروزه و در حالیکه در آستانه سیزدهمین سالگرد عروج ملکوتی آن عزیز دوران قرار داریم, طی چند سال اخیر شاهد تلاشهای گسترده ای از داخل و خارج برای تحریف آرمانها و ارزشهایی که حضرت امام از خود باقی گذاشته اند, هستیم. مسلما یکی از ارزشهای باقی  مانده و آرمانی از آن امام عزیز,
« ساده زیستی » و بی توجهی ایشان به امور دنیوی است. همان آرمانی که امروزه با سادگی هرچه تمامتر در جامعه رو به فراموشی است و علیرغم توصیه بزرگان دینی به توجه نشان دادن آحاد مردم ,
بویژه مسئولین مملکتی به این ویژگی حضرت امام, با اقبال چندانی مواجه
نمی شود. برخی از افراد با اعمال خود, سیره روشن امام از جمله موضوع آرمانی
« ساده زیستی » ایشان را نادیده میگیرند و تلاش دارند, راه را برای رسیدن خود به
زندگیهای مرفه و تجملی هموار نمایند و آنچه در طول چند سال اخیر شاهد
بوده ایم, حکایت از همین معنی دارد. متاسفانه رویکرد امروزین برخی از افراد
جامعه که در میان آنان جمعی از مسئولین مملکتی نیز حضور دارند به
سوی تجمل گرایی و لغزیدن در منجلاب زندگیهای مرفه, نارضایتی عمومی را در
کشور بوجود آورده و قشر عظیمی از مردم عادی کشور که شاهد این نحوه از زندگیها
هستند, فقر و تنگدستی خود را ناشی از همین رویکرد می دانند و بدرستی
معتقدند چنانچه پولهای بادآورده ای که توسط این افراد, هزینه بسیاری از
خوشگذرانیها و بریز و بپاش های بیهوده می شود در مسیر صحیح قرار داشت, آنان
اکنون مجبور نبودند, با هزاران مشکل روبرو باشند. مسلما کسی که نتواند در
مبارزه نفس خود با تجمل پرستی پیروز شود, نخواهد توانست در مقابل
قلدریهای مستکبران و همچنین زرق و برق انواع و اقسام تطمیعها مقاومت
نماید. حضرت امام, یکی از بهترین راهکارهای مبارزه با استکبار و ابرقدرتها را « ساده زیستن » می دانستند, بطوریکه می فرمودند: « اگر بخواهید بی خوف و هراس در مقابل باطل بایستید و از حق دفاع کنید و ابر قدرتان و سلاحهای پیشرفته آنان و شیاطین و توطئه های آنان در روح شما اثر نگذارد و شما را از میدان بدر نکند, خود را به « ساده زیستن » عادت دهید و از تعلق قلب به مال و منال و جاه
و مقام بپرهیزید. مردان بزرگ که خدمتهای بزرگ برای ملتهای خود
کرده اند, اکثرا « ساده زیست » و بی علاقه به زخارف دنیا بوده اند.. . چرا که با زندگانی
اشرافی و مصرفی نمی توان ارزشهای انسانی و اسلامی را حفظ کرد » (1 )
سرتاسر زندگی حضرت امام, آمیخته با سادگی و قناعت و بی اعتنایی به
دنیاپرستی بود و این شیوه چه در دوران جوانی و چه در سالهای بعد حتی در
دوران تبعید و نیز پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران تا لحظه ارتحال
ایشان ادامه داشت. این در حالی بود که آن بزرگوار اگر می خواست می توانست در
بهترین رفاه و امکانات و خانه ها زندگی کند. درباره این نحوه زندگی, یاران و
نزدیکان امام خاطرات فراوانی را نقل کرده اند, از جمله آنکه یکی از نزدیکان
ایشان نقل می کند: « بیرونی منزل امام , یعنی اطاقی که شبها آقا تشریف می بردند
آنجا, فرشهایش ناقص بود, یعنی قسمتی از اطاق خالی بود من خدمت امام عرض
کردم که اجازه بدهید که یک فرش برای اینجا تهیه شود. فرمودند: « آن طرف
هست » یعنی در اندرونی هست. عرض کردم: آنجا گلیم است, با اینجا
جور در نمی آید. فرمودند: « مگر منزل صدر اعظم
است » (2 ) این در حالیست که امروزه, برخی از مسئولین کشور, پولهایی را به عنوان کمک از دیگران دریافت می کنند که کمترین مبلغ آنها 100 میلیون تومان است , ولی با
اینحال طوری رفتار می کنند که گویی پول خردی را جابجا کرده اند و هیچ اتفاقی
نیافتاده است. در واقع هر کدام از این مبالغ که هیچگاه هم حساب و کتاب آن به
جایی نرسیده است, می تواند زندگی صدها خانواده کم درآمد و بی سرپرست و
فقیر و گرسنه این مملکت را از این رو به آن رو کند. حتی بسیاری از خانواده هایی
که امروز سرپرستشان بیکار است با داشتن 500 هزار تومان از این پولها و
سرمایه گذاری آن بر روی کارهای تولیدی , می توانند تا آخر عمر خود و خانواده شان
را از لحاظ معاش روزمره بیمه نمایند, ولی نه تنها به آن دسترسی ندارند, بلکه
شاهد برخی بذل و بخششهای بی حساب و کتاب اینچنینی نیز هستند و این مشاهده
آنها از عدم وجود عدالت اجتماعی در توزیع ثروتها نارضایتی ها را مضاعف
می کند. امام خمینی « ره » به معنای واقعی کلمه, ساده زیست بودند و براستی گفتار و
کردار و رفتار و احوالش, تجسم افعال و اعمال اسلامی در جامعه امروز بود. ایشان
به پیروی از ائمه دین, ساده می پوشید, ساده می خورد, ساده سخن می گفت ,
ساده معاشرت می کرد و از همه مهمتر آنچه می گفت و آنچه عمل می کرد, با هم
یکی بود. از این رو بود که مقام معظم رهبری در پیامی به مناسبت سالگرد
ارتحال ایشان فرمودند: « افتخار نظام اسلامی آن است که امام عظیم الشانش تا
پایان عمر در زی طلبگی زندگی کرد. » حضرت امام (ره) نه تنها در زندگی
شخصی خود مقید به « ساده زیستن » بودند, بلکه در زندگی اجتماعی خود نیز
اصل سادگی و بی آلایشی را رعایت می کردند و از هرگونه تشریفات زائد و
خوی اشرافی گری ناراحت می شوند. ساده زیستی در بینش امام, مختص به یک
قشر نبود, بلکه در نگرش آن عزیز دوران , همه اقشار جامعه اسلامی باید خود را به
آن مقید کنند. امام معتقد بودند از آنجا که کارگزاران و مسئولان و رهبران جامعه
نسبت به سایرین, مسئولیت بیشتری برعهده دارند, بنابراین باید نسبت به
رعایت اصل « ساده زیستی, » متعهدتر باشند, تا بهتر بتوانند درد مردم محروم و
مستضعف و طبقات پائین جامعه را لمس نمایند. در اندیشه امام, « ساده زیستی » بویژه
برای کارگزاران نظام, امری دست نیافتنی نیست, بلکه بسیار هم تحقق پذیر است و
به همین علت می بینیم که زندگانی بزرگانی چون شهیدان رجایی و باهنر را
بعنوان نمونه های بارز « ساده زیستی » معرفی کرده اند. ایشان معتقد بود کسی که
خوی کاخنشینی داشته باشد, درد کوخنشینان را نمی فهمد و تا کسی
گرسنگی و محرومیت نکشیده باشد, هرگز نمی تواند حال و روز گرسنگان و بیچارگان
جامعه را درک کند. حضرت امام (ره ) بارها توجه مسئولان را به فرهنگ
« ساده زیستی » جلب کردند تا جائیکه فرمودند: « آن روزی که دولت ما توجه به
کاخ پیدا کرد, آن روز است که باید ما فاتحه دولت و ملت را بخوانیم. آن روزی
که رئیس جمهور ما خدای نخواسته از آن خوی کوخنشینی بیرون برود و به
کاخنشینی توجه بکند, آن روز است که انحطاط برای خود و برای کسانیکه با او
تماس دارند, پیدا می شود. آن روزی که مجلسیان خوی کاخنشینی پیدا کنند
خدای نخواسته و از این خوی ارزنده کوخنشینی بیرون بروند, آن روز است که
ما برای این کشور باید فاتحه بخوانیم. ما در طول مشروطیت از این کاخنشین ها
خیلی صدمه خوردیم, مجلس های ما مملو از کاخنشین بود.. . آن روزی که توجه
اهل علم به دنیا شد و توجه به این شد که خانه داشته باشند چطور و زرق و برق
دنیا خدای نخواسته در آنها تاثیر بکند, آن روز است که باید ما فاتحه اسلام را
بخوانیم. . . آن روزی که زرق و برق دنیا پیدا بشود و شیطان در بین ما راه پیدا کند
و راهنمای ما شیطان باشد, آن روز است که ابرقدرتها می توانند در ما تاثیر کنند و
کشور ما را به تباهی بکشند. همیشه این کشور بواسطه این کاخنشینها تباهی داشته
است. این سلاطین جور که همه تقریبا کاخنشین بودند, اینها به فکر مردم
نمی توانستند باشند, احساس نمی توانستند بکنند فقر یعنی چه ,
احساس نمی توانستند بکنند بی خانمان یعنی چه .. . وقتی که کسی احساس نکند
که فقر معنایش چیست گرسنگی معنایش چیست این نمی تواند به فکر گرسنه ها و
بفکر مستمندان باشد. لکن آنهایی که در بین همین جامعه بزرگ شده اند و احساس
کردند فقر چیست دیدند, چشیدند فقر را, احساس می کردند, ملموسشان بوده است
که فقر یعنی چه, اینها می توانند به حال فقرا برسند. کوشش کنیم که این وضعیت
در همه ما محفوظ باشد, در مجلس ما, در ارگانهای دولتی ما, . . . ( » 3 )
سخن گفتن از سیره امام (ره ,) خصوصا ویژگیهای آن عزیز و
علی الخصوص ساده زیستی ایشان تمام ناشدنی است یاران و نزدیکان آن عزیز
دوران خاطرات فراوانی در این مورد بیان داشته اند و همچنان نیز خاطراتی دارند که
هنوز گفته نشده است. اما ای کاش ما نیز خود را اندکی به این سیره نزدیک
می کردیم و با الگو قراردادن آن انسان وارسته که به تمام معنی کلمه یک انسان
شایسته الهی بود, در راه سعادت و کمال راه می پیمودیم. خصوصا دولتمردان و
کارگزاران کشور اسلامیمان می بایست همیشه زندگی ساده حضرت امام (ره) را نصب العین زندگی خود قرار دهند, تا به این وسیله انقلاب شکوهمند اسلامی در مسیر مستقیم و الهی خویش همچنان ثابت و استوار باقی مانده و به پیش رود. پاورقی: 1 کتاب آئین انقلاب اسلامی گزیده ای از اندیشه و آرا امام خمینی « ره » ص 174 2 روزنامه جمهوری اسلامی شماره 5292 76,6,23 ص 15 3 کتاب آئین انقلاب اسلامی گزیده ای از اندیشه آرا امام خمینی (ره) ص 366


  

    سلام به همگی

    در خطبه ی حضرت زهرا(س) بعد از وفات پیامبر(ص) برای دفاع از حق مسلم و ضایع شده ی خود و همسرش علی(ع) شد ، توی حرفهای حضرت زهرا(س) اندوه فراق پدر موج میزد . هنگامی که پیامبر اسلام(ص) از دنیا رفتند ، حزن و اندوهی برای حضرت زهرا(س) پیدا شد که جز خداوند سبحان کس دیگری از اون آگاهی نداره .

    بخاطر همین غم بود که خداوند فرشته ای رو به سوی حضرت زهرا(س) فرستاد تا غم و اندوه رو از ایشون دور کنه و با حضرت زهرا(س) حرف بزنه .

    حضرت زهرا(س) این جریان رو برای امیرالمومنین علی(ع) نقل کرد و حضرت علی(ع) به ایشان فرمودند : زمانی که وجود آن ملک را حس کردی و صدای او را شنیدی به من بگو .

    وقتی هم که حضرت زهرا(س) ، حضرت علی(ع) رو خبر میکردند ، حضرت علی(ع) شروع به نوشتن میکردند و هر چه می شنیدند مینوشتند ، تا اینکه آن سخنان به صورت مصحف و کتابی در اومد .

    حماد بن عثمان از زبان امام صادق(ع) نقل میکنه که : در آن مصحف چیزی از حلال و حرام نیست ولی در آن آگاهی نسبت به امور آینده است و همانا این مصحف نزد ماست .

    امام باقر(ع) می فرمایند : ما هر وقت بدنبال حکمی بودیم که در قرآن نبود ، بسراغ کتاب مادرمان ( مصحف حضرت زهرا(س) ) میرفتیم .

    روایت شده است : مصحف حضرت زهرا سه برابر قرآن است و چیزی از قرآن در آن نیست . امیرالمونین(ع) پس از تکمیل این کتاب ، آن را مصحف فاطمه نام نهاد . زیرا حضرت زهرا(س) محدثه بود و ملائکه با او گفتگو میکردند .


  

امروز داشتم به این فکر میکردم که چطور تاریخ ، برای بعضی از آدما فضیلتی رو ثبت میکنه؟ این حالت توی تمام تاریخ هم برای زنان بوده و هم برای مردا . نمونه ای از این چهره های نورانی و ارزشمند در اسلام که سراسر درس و فداکاریه ، بانویی والا از تاریخ صدر اسلام که در فضای معنوی اون زمانها زندگی کرده و با رقه ی کلام محمدی جانش رو از عشق به فضیلت ها روشن ساخته ، اسماء ، بت عمیس هست که ...

اسماء

دختر عمیس

زنی از تبار ایمان ،

همسر و مادر شهید ، و

... محرم اسرار فاطمه سلام الله علیها ...

اسماء ... ؛

اسماء ، از مسلمانان پیشتاز در پذیرش دعوت پیامبر صل الله علیه و آله و سلم بود .

اسماء در هجرت مسلمانان به حبشه همراه شوهرش جعفربن ابیطالب بود.

پیامبر اکرم (ص) خطاب به اسماء فرمودند :

برای دیگر مردم فقط یک هجرت بود و برای شما دو هجرت! یک بار به دیار نجاشی هجرت کردید و بار دیگر نزد من آمدید ...

محمدبن ابی بکر ، فرزند اسماء ، در دامن حضرت علی علیه السلام تربیت شد و نجابتش ریشه در تبار مادرش اسماء داشت.

اسماء از یاران نزدیک حضرت زهرا سلام الله علیها بود و از جمله معدود افرادی که در مراسم تجهیز و تشییع حضرت زهرا(س) شرکت داشت .

اسماء و شهادت حضرت زهرا ... ؛

اسماء در آخرین ساعات حیات فاطمه(س)و نیز هنگام غسل کردن و کفن و دفن پیکر حضرت زهرا(س)حضور داشت . وقتی زهرای مرضیه(س) چشم از جهان فروبست و نوبت خاکسپاری آن پاره ی پیکر رسول الله فرا رسید ، جمعی انگشت شمار در خانه ی فاطمه (س) حضور داشتند : علی (ع) بود و حسنین (ع) ، زینب (س) ، ام کلثوم (س) ، فضه و اسماء بنت عمیس .

علی علیه السلام به دو فرزندش ، حسن و حسین (ع) فرمود تا آب بیاورند ، به اسماء هم فرمود تا آب بریزد و علی علیه السلام خودش از روی لباس ، پیکر رنجدیده و مجروح زهرایش را غسل داد. مرثیه ی (( بریز آب روان اسماء ، ولی آهسته آهسته ... )) از همین جریان الهام گرفته است .

اسماء در این لحظات نیز حضور داشت و چون شمعی میسوخت و میگریست و آب میشد . چرا که پیکری را غسل میدادند که باری از اندوه در دل داشت و خاطرات روزهای همراه پدرش ، در ذهن این جمع کوچک که به غسل حضرت زهرا(س) مشغول بودند ، زنده میشد و آتش به جانشان میزد . و اسماء یکی از افراد این خانواده ی داغدار شده بود .

 

این شخصیتا غبطه خوردنم دارن ... ، التماس دعا


  

شهادت حضرت فاطمه(س) را به همه دوستان عزیزم تسلیت می گویم.دوستان عزیز در این ایام هر محفلی که برای عزاداری مادرمان حضور یافتید برای تعجیل و فرج آقا امام زمان(عج) هم دعا کنید.

التماس دعا


  

اللهم بحق فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها والسر المستودع بعدد ما احاط به علمک


  

فایده خیرات براى اموات در عالم برزخ
کلمه خیرات از نظر لغت ،معنا و مفهوم وسیعى دارد و به هر کار خوب و مورد پسند ائمه و رهبران دینى گفته مى شود.کارهائى از قبیل : نماز و هر عبادت دیگر، دستگیرى زیردستان و بینوایان ، دادن صدقات ، انجام کارهایى که منافع اجتماعى دارد مانند: ساختن پل ، جاده ، مدرسه ، مسجد، آب انبار، بیمارستان و... کارهاى نیک و مورد پسند است و به آن خیرات گفته مى شود.
خیرات و صدقاتى که براى اموات فرستاده مى شود منحصر به دادن مبالغى وجه نقدى یا مقدارى نان و خورشت نیست و انسان مى تواند از هر کار خیرى که انجام مى دهد، قصد خیرات و صدقات براى اموات خود بکند. در حدیث از قول حضرت خاتم الانبیاء (ص ) آمده است : هر معروف و کار نیکى صدقه است .
بنابراین هر کار پسندیده و نیکوئى که به قصد تقرب به خداوند متعال انجام شود، صدقه و خیرات است .
از روایات گذشته در فصل سوم دانستیم ارواح اموات در عالم برزخ از اعمال گذشته اى که بعنوان باقیات الصالحات به یادگار گذشته اند بهره مند خواهند بود؛ مثلا کسى که بناى خیریه اى بر پا نموده (از قبیل جارى کردن قنات ، تالیف کتاب ، گذاشتن فرزند صالح و...) تا آن زمان که از این اعمال اثرى باقى مانده باشد، تا زمانى که آن مسجد پا برجاست و دیگران در آن نماز مى خوانند،تا آن قنات جارى است ، تا آن درخت سرپاست و مردم از آن بهره مى برند، تا آن بیمارستان برقرار است و بیماران در آن مداوا مى شوند و... براى بنا کننده آن گرچه در عالم برزخ بسر ببرد ثواب مى نویسند و او هم در عالم برزخ اثرات آنرا مشاهده مى نماید. اگر هم بناى شرى را بر پا نموده ؛ مثلا قمار خانه اى ، شراب خانه اى ، عشرت کده اى و... بر پا نموده ، تا آن زمان که آنها بر پا هستند و عده اى از آنها استفاده مى کنند، صاحبان و بانیان آن بناها در عالم برزخ ذلت روز افزون آن را شاهد خواهند بود.
اینک مى خواهیم بدانیم (صرفنظر از باقیات الصالحات ) آیا ارواح مومنین از اعمالى که براى اموات مى فرستند و خیراتى که براى آنها مى دهند بهره اى مى برند یا استفاده کردن و بهره گرفتن از این اعمال و خیرات منحصر به عالم قیامت است ؟
در این مورد همانند موارد قبل به چند حدیث اکتفا مى شود:
مرحوم . شیخ حر عاملى در کتاب وسائل الشیعه به نقل از امام صادق (ع ) آورده است :
راوى حدیث گفت : از حضرت صادق (ع ) پرسیدم : مى توان به جاى مرده نماز خواند؟ حضرت فرمود: بلى ، سپس فرمود: ممکن است میت در نگرانى و غم اعمال گذشته خود باشد و این عبادتى که به جاى او انجام مى شود جبران کمبود او را بکند و وى را از نگرانى نجات بدهد.
توجه داریم که بحث در فایده خیرات و صدقات براى اموات است و دانستیم که خیرات و صدقات براى اموات منحصر در دادن مقدارى وجه نقد و یا مقدارى غذا به بینوایان نیست . در ضمن این حدیث در مورد نماز به نیابت میتت است ولى ما در ترجمه ، آنرا به عبادت بر گردانیم ، به این علت که در روایات مشابه سوال ازروزه ، نماز، حج و صدقات دیگر شده است .
 و نیز در همان کتاب به نقل از امام صادق (ع ) آورده است که :
حضرت فرمودند: همان گونه که زنده ها از هدیه اى که براى آنها مى برند خوشحال مى شوند، اموات نیز از طلب رحمت و مغفرتى که براى آنها مى کنند خوشحال مى شوند.
این حدیث به ما نشان مى دهد: همین جملاتى که در بین مردم متداول است .
مثلا مى گویند: خدا رحمتش کند یا خدا او را بیامرزد اثرات مثبتى دارد و براى اموات مفید است .
مرحوم محدث قمى در سفینه البحار به نقل از رسول خدا (ص ) آورده :
کسى که وارد مقبره مومنین قبرستان شود و سوره مبارکه یاسین را بخواند خداوند به اموات آن قبرستان تخفیف (در عذاب یا نگرانى ) مى دهد.
 مرحوم مجلسى از تفسیر درالمنثور به نقل از رسول خدا (ص ) آورده است :
رسول خدا (ص ) فرمودند: میتى که نزد او سوره مبارکه یاسین خوانده شود سختى هاى عالم برزخ و قیامت بر او آسان مى گردد.
باز مرحوم مجلسى در بحار به نقل از ابن ابى عمیر ااورده است :
از حضرت امام صادق یا امام موسى بن جعفر (ع ) پرسیدم : دعا و صدقه و نماز براى اموات فایده اى دارد و آیا به آنها مى رسد؟ حضرت فرمودند: بلى .
احادیث زیادى در این مورد از ائمه معصومین (ع )رسیده و ما به همین مقدار اکتفا مى کنیم .
از مجموع احادیث مذکور استفاده مى شود: فایده خیرات براى اموات ، آسایش بیشتر آنها در عالم برزخ و درنتیجه عالم قیامت است . در ضمن از اعمال و خیراتى که به حسب ظاهر کوچک مى آید نیز نباید غافل بود، زیرا آنچه در پیشگاه خداوند متعال مطرح است ، عمل از نظر کیفیت است نه مقدار آن ؛ ممکن است یک جمله کوتاه اللهم اغفرله (خدایا او را بیامرز) از روى اخلاص گفته شود و گناهکارى را نجات دهد (البته در صورتى که گناه جنبه حق الناس نداشته باشد) و ممکن است دعاها و مناجات هاى زیاد بدلیل ریا و خود نمائى و یا بدلایل دیگر مورد قبول واقع نشود و سودى را عاید مرده نکند. بنابراین ، این توجه لازم است که هنگام عمل ، خلوص نیت و قصد تقرب به خداوند جهان ، تنها چیزى است که به عمل بى ارزش انسان جلوه اى دیگر داده و آنرا مورد قبول درگاه خداوند قرار مى دهد.


  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ