زندگی بقیةاللهالاعظم عجلالله تعالیفرجه در زمان غیبت، و چگونگی آن، چنان است که خود آن حضرت در دعای حجاب از درگاه قادر متعال درخواست نموده که محجوب، و پشت پرده دیدهها باشد. اَللهُمَّ احْجِبْنِی عَن عُیونِ اَعدائِی وَ اجْمَع بَینِی وَ بَینَ اَولِیائِی. 1
در تشرّف ابراهیم بن مهزیار آمده که از طائف گذشتیم و به قسمتی از دشت حجاز رسیدیم که عواملی نامیده میشد. در این دیدار امام علیهالسلام به پسر مهزیار فرموده است:
پدرم با من پیمان بسته که در مخفیترین و دورترین سرزمینها مسکن گزینم تا از تیررس اهل ضلالت در امان باشم. این پیمان مرا به این ریگزارهای عواملی و دشت حجاز از نجد تا تهامه انداخته است. 2
در نقل دیگری آمده است که حضرت نمیخواهد در زیر پرچم هیچ حکومتی قرار گیرد تا بیعت کسی به گردنش نباشد.
البته این بدان معنا نیست که حضرت ولیعصر عجلالله تعالیفرجه در محل اقامت خود، تنها است. بلکه همواره تعدادی از بزرگان در محضر آن سرور هستند تا در این دوران عزلت، وسیله رفع غربت از وجود اقدس آن هادی امّت و عصاره خلقت باشند. امام صادقعلیهالسلام فرمود:
لابُدَّ لِصاحِبِ هَذا الاَمرِ مِن عُزلَةٍ وَ لا بُدَّ فِی عُزلَتِهِ مِن قُوّةٍ وَ مَا بِثَلاثِینَ مِن وَحشَةٍ وَ نِعمَ المَنزِلُ طِیبَة؛ برای صاحب این امر به ناگزیر دوران عزلتی هست و در ایام عزلت، نیرو و افرادی لازم است تا با وجود سی نفر، دیگر وحشتی نباشد. وه چه جایگاه خوبی است مدینه. 3
علامه مجلسی پس از ذکر این روایت مینویسد:
این روایت دلالت دارد بر اینکه همواره سی تن از شیعیان و نزدیکان در محضر آن بزرگوار هستند که هرگاه عمر یکی از آنها به پایان رسید؛ دیگری به جای او تعیین میشود و جای او را پر میکند. 4
در تشّرف علّامه سیدمحسن امین عاملی آمده که حضرت برای جمعی از یارانش بیاناتی ایراد میفرمود. از جمله فرمود: فرزندان حضرت زهراعلیهاالسلام اگر گرفتار انحرافی شوند، آخر کار، حقّ را دریافته از دنیا میروند. و فرمود: امیرعلی شریف مکّه در حال مرگ است. و من (سیدمحسن امین) که در عرض هفت سال اقامت در مکه و شرکت در مراسم حج، در آرزوی دیدار یار بودم؛ نگران آن دوست شدم و سریع خود را به منزل امیرعلی رساندم. دیدم همه اطرافیان نگران حال او هستند، و تا وارد سالن استراحتش گردیدم دیدم همان وجود مبارک بر بالین امیرعلی، نام امامان اثنیعشری را با کلمه حجةالله تلقین میکند. تا به خودش رسید، فرمود: بگو اشهد انک حجةالله. شهادت گفتن همان و تمام کردن همان.
من از مهابت آن حضرت ساکت بودم که خیلی سریع تشریف بردند. تکانی خوردم که آقا کجا رفت؟ دیگران و بیخبران گفتند: که کجا رفت یعنی چه؟ آری آن را که خبر شد، خبری باز نیامد. 5
امام ششم علیهالسلام میفرماید:
در غیبت کبری به جز نزدیکترین دوستان، کسی از جایگاه او اطلاع نخواهد داشت. 6
نیز وارده شده که در غیبت کبری کسی از اقامتگاه او اطلاع ندارد، جز خدمتکاری که متصّدی امور آن سرور است. 7
مرحوم شیخ مفید میفرماید:
اخبار فراوانی از پیشوایان معصوم علیهمالسلام به ما رسیده که برای قائم عجلالله تعالیفرجه دو غیبت است که یکی طولانیتر از دیگری است. در غیبت کوتاه، خواصّ شیعه از جایگاه او آگاهند، ولی در غیبت طولانی او، مردم از اقامتگاه او بیخبر خواهند بود، به جز دوستان مورد اعتماد که متصدّی خدمتگزاری آن حضرت هستند. 8
آنچه مسلّم و تردیدناپذیر است این که آن حضرت همه ساله در مراسم حجّ شرکت میکند و خانه خدا را زیارت میکند، ولی انبوه حجگزاران او را نمیبینند 9 و اگر بینند نمیشناسند. 10
از این رهگذر در طول غیبت آن خورشید جهان تاب، دلباختگان کوی او به حج خانه خدا روی آورده، در مراسم حج به جستجوی او میپردازند، و چه بسیار نیک بختانی که توفیق تشرّف و به پیشگاه آن کعبه مقصود و قلبه موعود را در کنار خانه خدا یافتهاند. 11 ¬لیکن در غیر ایام حج، دلیل قاطعی بر اقامت آن بزرگوار در مکان معیّنی نداریم. فقط اشارات و کنایاتی در برخی از احادیث وارد شده که بخشی از آنها را یادآور میشویم.
در توقیع شریفی که در سال410هجری از ناحیه مقدسه برای شیخ مفید صادر شده است؛ حضرت بقیةالله عجلالله تعالی فرجه چنین مرقوم فرمودهاند:
اگر چه ما در سرزمین دوردستی سکنی گزیدهایم که از جایگاه ستمگران بدوریم – زیرا خداوند مصلحت ما و شیعیان مؤمن ما را در این دیده که تا حکومت دنیا در دست تبهکاران است در این نقطه دور دست مسکن نمائیم- ولی از اخبار شما آگاهیم و هرگز چیزی از شما بر ما پوشیده نمیماند و میدانیم که چه گرفتاری و پریشانی به شمار رسیده است... 12
هنگامیکه از امام حسن عسگری علیهالسلام پرسیدند: اگر حادثهای بر شما روی داد از فرزند بزرگوار شما کجا سراغ بگریم؛ حضرت فرمود: در مدینه. 13
امام صادقعلیهالسلام نیز بههنگام بحث از غیبت کبری میفرماید: وه چه جایگاه خوبی است مدینه. 14
توضیح آن در تشرف ابراهیمبن مهزیار به اختصار گذشت. 15
امام صادقعلیهالسلام از کوه رضوی یاد میکند و میفرماید:
از هر درخت میوه در آن هست و چه پناهگاه خوبی است برای شخص خائف. وه چه پناهگاه خوبی!... صاحب این امر را در آن دو غیبت است: یکی کوتاه و دیگری طولانی. 16
مرحوم نوری مینویسد:
اخبار بسیاری هست که از نظر معنی متواترند، و دلالت دارند بر اینکه در شرق و غرب جهان دو شهر بهنامهای جابلقا و جابلسا وجود دارند که اهل آنها از انصار حضرت ولیعصر عجلالله تعالیفرحه هستند و در محضر آن حضرت خروج میکنند. 17
عجلالله تعالیفرجه: علامه مجلسی در جلد السماء العالم بحارالانوار از کتاب قسمت اقالیم ارض و بلاد آن که تألیف یکی از علمای اهل سنّت است، نقل میکند که:
بلد مهدی علیهالسلام شهری است نیکو و محکم که آنرا مهدی فاطمی بنا کرده و برای آن قلعهای قرار داده است. 18 [البته هیچ ربطی به مکان زندگی حضرت مهدیعلیهالسلام ندارد.]
امام صادق علیهالسلام میفرماید:
برای صاحب این امر خانهای است که به آن بیت الحمد گفته میشود. در آن خانه چراغی است که از روز ولادت آن حضرت روشن است و این چراغ تا روزی که آن حضرت با شمشیر قیام کند خاموش نمیشود. 19
داستان مفصّل و معروف انباری حکایت از آن دارد که شخص محترمی در مجلسی عونالدین وزیر اظهار داشت که من به سال 622 هجری از زادگاه خود همراه یک کاروان تجارتی به سرزمین بربر رفتیم و از آنجا سفر دریائی خود را آغاز کردیم. سرانجام به جزیرههائی رسیدیم که همسفران و حتی ناخدای کشتی برای نخستین بار به آن جزیرهها رسیده بودند. اسامی آن جزایر عبارت بود از: مبارکه، زاهره، صافیه، ظلوم و عناطیس که ساکنان آنها همگی از شیعیان بودند و بر آنها 5 نفر از اولاد حضرت صاحبالزمانعجلالله تعالیفرجه به نامهای طاهر، قاسم، ابراهیم، عبدالرحمن و هاشم حکومت میکردند.
آنگاه بطور مفصّل از اخلاق و رفتار نیکوی آنها و از صفا و زیبائی بینظیر آنجا سخن گفته است. پس از پایان یافتن سخنان وی، وزیر ناصبی از یکایک حاضران تعهدّ گرفته که این داستان را هرگز نقل نکنند، و آنها تا روزی که آن وزیر زنده بود آنرا مخفی نگه داشتهاند.
این داستان در منابع فراوانی به تفصیل آمده است. از جمله:
1- الصراط المستقیم تألیف زینالدین علیبن یوسف عاملی.
2- السطان المفرج من اهلالایمان تألیف علیبن عبدالحمید نیلی.
3- حدیقةالشیعه تألیف مقدس اردبیلی (ص756- 770).
4- الانوارالنعانیه تألیف سید نعمةالله جزایری (ج2، ص 58- 65).
5- جنةالماوی تألیف مرحوم نوری طبرسی. 20
6- نجم الثاقب نوری (ص217- 228).
7- العبقریالحسان تألیف نهاوندی (ج 2، ص 123- 126).
و خلاصه آنرا مرحوم شیخ حرّ عاملی صاحب وسائل الشیعه در کتاب اثبات الهداة نقل کرده است. 21
9- جزیره خضراء: فضل بن یحیی نویسنده معروف قرن هفتم- به تاریخ 11 شوال 699 هجری- مشروح سرگذشت علیبن فاضل مازندرانی را در شهر حلّه از زبان شخص ایشان شنیده و آن را در کتابی بنام الجزیرة الخضراء گرد آورده است. تحقیق و تقضیل این رویداد را، پژوهشگر معاصر استاد علیاکبر مهدیپور در کتاب جزیره خضراء تبیین نموده است.
در مورد اینکه آیا حضرت بقیةالله عجلالله تعالیفرجه در دوران غیبت کبری همسر و فرزندانی دارد یا نه؛ دلیل قطعی بر وجود یا عدم آن در دست نیست. لیکن به استناد سه گروه شواهد و قرائن؛ داشتن همسر و فرزند برای آن حضرت قابل اثبات است:
1- احکام فراگیر؛
2- روایات؛
3- دعاها.
احکام عامّ و فراگیر شریعت اسلام ایجاب میکند که حضرت بقیةالله عجلالله تعالیفرجه نیز مانند دیگر پیشوایان معصوم علیهمالسلام از سنّت جدّ بزرگوار خویش حضرت ختمی مرتبت صلیاللهعلیهواله پیروی نموده و تشکیل خانواده دهند.
یکتائی و بیهمتائی ویژه ذات اقدس خداوند متعال است و بس، و همه موجودات عالم آفرینش، از ریز و درشت و از ذرّه تا کهکشان، زوج و جفت، نر و ماده، و مثبت و منفی آفریده شدهاند.
؛ منزه است آنکه آفریده جفتها را، همه آنها را، از آنچه میرویاند زمین و از خود ایشان و از آنچه نمیدانند. 22
انسان هم در آفرینش، بصورت زوج و جفت، و با همتا و همانند آفریده شده، و راحتی و آسایش او از رهگذر ازدواج متناسب تأمین میگردد:
؛ از نشانههای خداوند آن است که برای شما از خودتان جفتهائی آفریده تا بیارمید با آنان، و نهاده در میان شما دوستی و مهربانی را. همانا در این نشانههائی است برای کسانیکه میاندیشند. 23
این سنّت ازدواج با کشش و کوشش و ناز و نیاز در همه موجودات جریان دارد:
آیا جز شیوه پیشینیان را منتظرند که هرگز نیابی شیوه خدا را دگرگونی و هرگز نیابی شیوه خدا را بازگشتی. 24
همچنین روایات فراوانی در رابطه با ازدواج و فرزنددار شدن از معصومان علیهمالسلام وارده شده است.
عَن اَبِیجَعفَر عَن رَسولِ الله صَلیاللهُ عَلیهِ وَ الهِ قَالَ:
مَا بَنی بِناء فِی الاِسلامِ اَحَبَّ اِلیاللهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ التََّزوِیج؛ بنائی محبوبتر از ازدواج در نزد خدا بینانگذاری نشده است. 25
عَن اَبِی عَبدِاللهِ عَلیهِ السَلام قَالَ رَسولُ الله صَلَیاللهُ عَلَیهِ وَ اله:
مَن تَزَوّجَ اَحرَزَ نِصفَ دِینِهِ فَلیَتّقِ اللهَ فِی النِصفِ الاخَرِ؛ هر کس ازدواج کند نصف دین خود را بیمه کرده، و باید با خویشتنداری نصف دیگر را نگه دارد. 26
عَن اَبِی عَبدِ الله عَلیهِ السَلام قَالَ اَمیرُالمُؤمِنِین عَلَیهِ السَلام:
تَزَوّجُوا فَاِنَّ رَسولَ اللهِ صَلَیاللهُ عَلَیهِ وَ الهِ قَالَ مَن اَحَبَّ اَنْ یَتبِّعَ سُنّتِی فَاِنَّ مِن سُنتّی التَزویجَ؛ ازدواج کنید زیرا پیامبر فرمود: هر که دوست دارد از روش من پیروی کند؛ باید بداند ازدواج روش من است. 27
عَن اَبِی عَبدِ الله عَلَیهِ السَلام قَال النَبِی صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه:
رَکعَتان یُصَلَّیهَا مُتَزَوِّجٌ اَفضَلُ مِن رَجُلٍ عَزَبٍ یَقومُ لَیلَهُ وَ یَصُومُ نَهارَهُ؛ دو رکعت نماز کسی که ازدواج کرده برتر است از روزهداری و شب زندهداری کسی که ازدواج نکرده است. 28
عَن اَبِیعَبدِ الله عَلَیهِ السَلام قَالَ رَسولُ اللهِ صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ الِه:
رَذّالُ مَوتَاکُم العُزّابُ، پستترین مردگان شما عزبها هستند. 29
عَن مُحمَّدِ بنِ مُسلِم اَنّ اَبَا عَبدِ اللهِ عَلَیهِ السَلام قَالَ اَنَّ رَسُولَ اللهِ صَلَی اللهُ عَلَیهِ وََ الِه قاَلَ:
تَزَوَّجُوا فَاِنّی مُکاثِرٌ بِکُمُ الاُمَمَ غَداً یَومَ القِیَامَةِ حَتَّی اَنّ السِقْطَ لَیَجِئی محبنطاء عَلی بَابِ الجَنَّةِ فَیُقالُ لَهُ اُدخُل فَیَقُولُ لا حَتَّی یَدخُلَ اَبَوایَ الجنَّةَ قَبلِی، ازدواج کنید که من در فردای رستاخیر زیادی آمار شما را در میان امتّها خواستارم حتی آن جنین نارس سقط شده خشمگین میآید و بر در بهشت میایستد. به او گفته میشود: وارد شو. پاسخ میدهد: وارد نمیشوم تا پدر و مادرم جلوتر از من وارد شوند. 30
میرزای نوری مینویسد:
چگونه ترک خواهند فرمود چنین سنّت عظیمه جدّ بزرگوار خود را با آن همه ترغیب و تحریص در فعل و انجام آن، و تهدید و تخویف که در ترک آن وارد شده است. سزاوارترین امّت در اخذ سنّت پیامبر صلی الله علیه واله امام هر عصر است و تاکنون کسی ترک آن را از خصایص آن جناب (امام زمان) نشمرده است. 31
مرحوم نهاوندی میگوید:
بالجمله بعد از اعتقاد به زندگی و غبیت آن بزرگوار و استحباب تَناکُح و تناسل و منع ار رهبانیت و عُزوبَت؛ لابد آن حضرت را عیال و اولاد میباشد، و کثرت آن به سبب طول عمر چنانکه عادت اقتضاء میکند، باعث اختیار بلدی خاصّ است که خالی از غیر خواصّ باشد، تا ذکر آن حضرت چنانکه مقتضای حکمت غیبت است مستور بماند، و اولاد او هم به آسودگی خاطر زندگی کنند. پس گول این شبهات، مخور و انکار وجود بلاد آن بزرگوار را افسانه شمار. 32
اما با بررسی روایات در مییابیم که در مورد همسر یا همسران حضرت تنها یک روایت وجود دارد که مرحوم کفعمی آنرا در مصباح نقل کرده است. براساس این روایت همسر آن حضرت از نسل عبدالعزّی فرزند عبدالمطلب میباشد. 33
لیکن درباره اولاد آن حضرت روایات بسیاری آمده که از آن استفاده میشود حضرت در دوران غیبت فرزندانی دارد به برخی از آنها اشاره میشود:
1- سیّدبن طاووس در جمالالاسبوع میگوید:
روایتی با سندهای متصل یافتم که حضرت ولی عصرعجلالله تعالیفرجه را اولاد بسیاری هست که در شهرهای کرانه دریا حاکم و والی هستند، و در نیکی و بزرگواری در رأس نیکان روزگار و در قلّه صفات ابرار و اخیار هستند. 34
2- امام صادقعلیهالسلام میفرماید:
برای صاحب این امر دو غیبت است که یکی از آنها به قدری طولانی میشود که برخی از مردم میگویند او وفات کرده است. برخی میگویند کشته شده است! و عدهای میگویند آمده و رفته است! و جز تعداد اندکی از شیعیان بر باور خود استوار نمیمانند، و کسی از اقامتگاه او مطلّع نمیشود، حتی فرزندانش نیز جایگاه او را نمیدانند، به جز کسی که متصّدی امور اوست. 35
3- محمدبن مشهدی در مزار از امام صادق علیهالسلام نقل میکند که فرمود:
گویا میبینم نزول قائمعجلالله تعالیفرجه را در مسجد سهله با اهل و عیالش. 36
4- رسولاکرم صلیاللهعلیه واله در آخرین شب زندگی خود، قلم و دولت خواست و وصایای فراوانی را املاء کرد و امیرمؤمنان نوشت. آنگاه وصیتهائی هم در رابطه با فرزندان حضرت مهدی علیهالسلام بیان فرمود، و دستور داد که آنرا مامان معصوم دست به دست به حضرت مهدیعلیهالسلام برسانند، و او به هنگام وفات به پسرش تحویل دهد. 37
5- مرحوم شیخ حرّ عاملی در کتاب الایقاظ من الهجعة بابی را به بحث از دولت فرزندان امامزمانعجلالله تعالیفرجه اختصاص داده است. 38
6- مرحوم علامه مجلسی نیز بابی را به بحث و گفتگو از جانشینان و فرزندان حضرت ولیعصرعجلالله تعالیفرجه اختصاص داده است. 39
7 و 8- داستان انباری و علیبن فاضل مازندرانی که به آنها اشاره شد.
آنچه مسلّم است اینکه از فرزندان حضرتمهدی علیهالسلام هیچ کدام امام نخواهد بود، و گرنه تعداد امامان معصوم بیش از دوازده تن میشود که بر خلاف ضرورت مذهب است. مرحوم شیخ طوسی در این خصوص میگوید:
هرکس بگوید که حضرت ولیعصرعجلالله تعالیفرجه فرزند امام دارد که تعداد امامان به سیزده برسد؛ سخن باطل گفته است. 40
شاید فرزندان آن حضرت بطور ناشناس در میان مردم زندگی کنند، و به برکت روش و رفتار آنان، گروهی به آئین اسلام و راه راست تشیع گرایش یابند. چنانکه مرحوم آیةالله مرعشی نجفی بر آن معتقد بود.
دعاهای بسیاری از ناحیه مقدّسه صادر شده یا از دیگر معصومان علهیمالسلام وارد شده که در زمان غیبت در اماکن مقدسه یا ایّام متبرکّه خوانده میشود، و در آن از فرزندان و اهل بیت حضرت ولی عصر عجلالله تعالیفرجه سخن به میان آمده است، در حق آنان دعا شده و یا به ایشان سلام و درود تقدیم گشته است که به دلیل مأثور بودن، بر اثبات مطلب دلالت میکند.
در این دعاها تعبیرهای صریحی چون ولد، ذریّه، اهل بیت و آلالبیت به کار رفته که وجود همسر و فرزندان را برای آن حضرت اثبات میکند. در این زمینه دعاهای بسیاری هست که بخشی از آنها را یادآور میشویم.
1- در ضمن صلواتی که از ناحیه مقدسه صادر شده، چنین میخوانیم:
وَ عَلَی وَلِیّکَ وَ وُلاةِ عَهدِهِ وَ الاَئِمَّةِ مِن وُلدِهِ وَ مَدّ فِی اَعمَارَهِم وَ زِد فِی آجالِهِم وَ بَلِّغْهُم اَقصَی آمالِهِم دِیناً و َدُنیاً وَ آخِرَةً اِنَّک عَلَی کُلّ شَیئٍی قَدِیر؛ درود فرست بر ولی امرت و اولیاء عهدش و پیشوایان از فرزندان او، بر عمر و اجلشان بیفزای و آنها را به عالیترین آرزوهای دینی، دنیوی و اخرویشان برسان، که تو حقاً به هر چیز توانائی. 41
2- در ضمن دعائی که به هنگام وداع سرداب مقدس وارد شده، چنین میخوانیم؛
صَلِّ عَلی وَلِیِّکَ وََ وُلاةِ عَهدِکَ وَ الاَئِمَّةِ مِن وُلدِهِ؛ درود بر ولیّ امرت و اولیاء عهدت و پیشوایان از فرزندانش. 42
3- در زیارت مخصوصه حضرت ولیعصرعجلالله تعالیفرجه در روزهای جمعه چنین آمده است:
السَلامُ عَلَی وُلاةِ عَهدِهِ وَ عََلَی الاَئِمَّةِ مِن وُلدِهِ؛ درود بر اولیاء عهدش و پیشوایان از فرزندانش. 43.
4- امام رضا علیهالسلام در قسمتی از دعائی که تعلیم فرموده تا در زمان غیبت خوانده شود، چنین میفرماید:
اللّهُمَّ اَعطِهِ فِی نَفسِهِ وَ اَهلِهِ وَ وُلدِهِ وَ ذُرّیَّتِهِ وَ اُمّتِهِ وَ جَمِیعِ رَعیَّتِهِ مَا تَقرُّ بِهِ عَینُهُ؛ بارالها به او درباره خودش، اهلش، فرزندانش، امتش وهمه رعیّتش موجبات روشنی دیده عطا فرما. 44
5- در فرازی از زیارت مخصوص آن حضرت در هر روز جمعه چنین میخوانیم:
یا مولای یا صاحبالزمان صلواتالله علیک و علیآل بیتک ... صلواتالله علیک و علی اهل بیتک الطاهرین؛ یعنی ای سرور من، ای صاحبالزمان، درود خدا بر تو و اهلبیت تو باد ... صلوات خدا بر تو و آلبیت تو باد. 45
6- سیدبن طاووس دعائی طولانی از ناحیه مقدسه نقل کرده و آن را از تعقیبات نماز عصر جمعه شمرده، میفرماید:
اگر به هیچکدام از اعمال عصر جمعه موفق نشدی؛ این دعا را ترک نکن که از ناحیه مقدسه به آن امر شده است. در فرازی از این دعا چنین میخوانیم: حَتی نَظَرَ اِلی وَلِیِّکَ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ آلِهِ ظاهِرَ المَقالَةِ وَاضِحَ الدِلالَةِ هَادِیاً مِن الضَلالَةِ شافِیاً مِنَ الجَهالَةِ؛ تا نگاه کنیم بر ولیّ تو که صلوات تو بر او و فرزندان او باد، با گفتاری روشن، برهانی آشکار، راهگشا از گمراهی و نجاتدهنده از نادانی. 46
7- در بخشی از صلوات بسیاری مفصّلی که در صبح جمعه وارد شده است چنین آمده:
وَ تَجعَلَهُ وَ ذُریّتَهُ فِیها الاَئِمَّةَ الوَارِثین؛ او و ذریّهاش را پیشوایان و وارثان زمین قراردهی. 47
8- همین مضمون در دعای شب بیست وسوم ماه رمضان نیز وارده شده که آنرا سید طاووس با سند خود در کتاب عمل شهر رمضان آورده است. 48
در خاتمه، باید اعتراف نمود که وجود مقدس حضرت بقیةالله الاعظم عجل الله تعالیفرجه پر از راز و رمز، و از استثناهای آفرینش است که به خواست خدای توانا مانند جریانات حضرت نوح و حضرت ابراهیم، و حضرتموسی و حضرت عیسی- سلامالله علیهم- مافوق فهم و تحلیل معمول است. ولی فرزندان حضرتش شاید زندگی و مرگ طبیعی داشته باشند، زیرا دلیلی بر دیرزیستی آنان نداریم. چنانکه داستان علیبن فاضل و تشرّف او به حضور پنجمین نواده حضرتعجلالله تعالیفرجه بنام سیّد شمس الدّین- در اواخر قرن هفتم هجری- و نیز نام های دیگری که در داستان انباری آمده است؛ گویای این مطلب است.
خداوند توفیق معرفت آن حضرت و انتظار ظهورش را نصیب همه بندگانش بگرداند. بِمَنِّهِ وَ کَرَمِهِ.
1- صحیفه المهدی، تالیف نگارنده، ص72؛ مصباح کفعمی، ص219؛ مهجالدعوات، ص302.
2- کمالالدین، صدوق، ص447.
3- غیبت، شیخ طوسی، ص 102، غیبت، نعمانی، ص 99.
4- بحارالانوار، ج 52، ص 158.
5- مقدمه خصائص زینبیه.
6- بحارالانوار، ج 52، ص 155.
7- غیبت، نعمانی، ص 89.
8- الفصول العشرة، ص 18.
9- کمالالدین، ص 437؛ بحار، ج 52، ص 151.
10- بحارالانوار، ج 52، ص 152.
11- غیبت، شیخ طوسی، ص 156- 158.
12- احتجاج، طبرسی، ص 497.
13- غیبت، شیخ طوسی، ص 139.
14- بحارالانوار، ج 52، ص 157.
15- کمالالدین، ص 447.
16- بحارالانوار، ج 52، ص 152.
17- نجم ثاقب، ص 200.
18- العبقری الحسان، ج1، بساط 2، ص 58.
19- غیبت، نعمانی، ص 126.
20- بحارالانوار، ج 53، ص 213- 221.
21- اثبات الهداة، ج 2، ص 579.
22- یس/ 36.
23- روم/ 21.
24- فاطر/ 43.
25- وسائلالشیعه، ج 20، ص14، ح 24901.
26- همان، ص 17، ح 24908.
27- همان، ح 24911.
28- همان، ص 19، ح 24914.
29- وسائلالشیعه، ج 20، ص 19.
30- جامع احادیثالشیعه، ج 20، ص 7؛ من لا یحضرهالفقیه، ج 2، ص 242.
31- نجم الثاقب، ص 224.
32- العبقری الحسان، ج 2، ص134.
33- نجم الثاقب، ص 225.
34- جمالالاسبوع، ص 512.
35- غیبت، شیخ طوسی، ص 103؛ بحارالانوار، ج 52، ص 152.
36- نجم ثاقب، ص 225.
37- الایقاظ من الهجعة، ص 393؛ غیبت، شیخ طوسی، ص 97؛ بحار، ج 52، ص 148.
38- الایقاظ من الهجعة، ص 392.
39- بحارالانوار، ج 53، ص 145- 149.
40- غبیت، شیخ طوسی، ص 137.
41- غیبت، شیخ طوسی، ص 170؛ مصباح، کفعمی، ص 548؛ جمالالاسبوع، ص 514؛ بحارالانوار، ج 52، ص 22.
42- مصباح الزائر، ص 237؛ بحارالانوار، ج 102، ص 114.
43- بحارالانوار، ج 102 ص 228.
44- جمالالاسبوع، ص 510- 516.
45- جمالالاسبوع، ص 28؛ مفاتیحالجنان، اعمال روز جمعه.
46- کمالالدین، ص 512؛ جمالالاسبوع، ص 523.
47- بحارالانوار، ج 89، ص 34؛ نجم الثاقب، ص 226.
48- نجم الثاقب، 226و 434.
منبع: زندگی امام علیهالسلام در غیبت (چگونگی، مکان، همسر و اولاد)
مؤلف: عیسی سلیمپور اهری
زندگینامه:
|
ـ تولد امام زمان (عج) پنهان نگاهداشته شد و امام حسن عسکری (ع) خبر آن را تنها به عده ای از شیعیان داده بود. حضرت در سال 260 هـ ق پس از وفات پدر به امامت رسید. امامت ایشان بنا به حدیثهای بسیاری بود که از پیامبر (ص) و امامان پیشین روایت شده بود. امام زمان (عج) پس از آنکه بر جنازه پدر نمازگزارد از چشم مردمان پنهان شد. سبب پنهان شدن آن حضرت این بود که خلیفه های عباسی تصمیم به کشتن او داشتند. ـ بنا به اخبار و روایات شیعه غیبت آن حضرت دو بار صورت گرفته است. دوران غیبت نخست را که تا سال 329 هـ ق ادامه داشت دوران غیبت صغرا یا دوره نیابت خاصه می نامند. در این سالها امام به وسیله چهار نفر از نمایندگان خاص خود با شیعیان ارتباط داشت. این چهار تن که آنان را نواب اربعه (نایبان چهارگانه)می خوانند عبارتند از:
1- عثمان بن سعید بن عمری، از یاران امام هادی (ع) و امام حسن عسکری (ع) او به دستور امام حسن عسکری تا پایان عمر نایب امام زمان (عج) بود.
2- ا بوجعفر محمدبن عثمان بن سعید، از شاگردان یاران امام حسن عسکری که پس از مرگ از پدرش، عثمان بن سعید بن عمری، نیابت امام زمان (عج) را به عهده گرفت، او در سال 304 یا 305 هـ ق در بغداد درگذشت.
3- حسین بن روح نوبختی که دستیار محمدبن عثمان بن سعید بود و پس از مرگ وی نیابت امام را به عهده گرفت و در سال 326 در بغداد درگذشت.
4- علی بن محمد سُمری که بنا به وصیت حسین بن روح نوبختی نایب امام شد و در حدود دو سال رابط امام و شیعیان بود. او در نیمه شعبان 329 در بغداد درگذشت.
ـ با مرگ علی بن محمد سمری دوره غیبت صغرا یا نیابت خاصه پایان یافت و دومین دوره غیبت آن حضرت، یعنی دوران غیبت کبری، آغاز شد.
این دوره تا ظهور امام زمان ادامه خواهد یافت. آخرین نامه و دستوری که سمری از امام زمان دریافت نمود به مضمون ذیل نقل شده است: ـ «بسم الله الرحمن الرحیم، ای علی بن محمد سمری خدا اجر برادران ترا در مصیبت تو بزرگ گرداند. تو بعد از شش روز خواهی مرد. پس خود را آماده کن و به احدی برای جانشینی خود وصیت نکن. زیرا غیبت تامه آغاز می شود و دیگر ظهوری نخواهد بود مگر به اذن خدای تعالی و آن بعد از طول زمان و قساوت قلبها و پر شدن زمین از جور خواهد بود. زود باشد که در بین شیعیان کسانی بیایند که ادعای مشاهده کنند، هر کس مدعی مشاهده من قبل از خروج سفیانی و صیحة آسمانی بشود کذاب و مفتری است. و لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم.» ـ دوره غیبت کبری را دوران نیابت عامه نیز می نامند. نیابت عامه به این معنی است که در این دوره راهنمایی شیعیان به عهده فقهایی عالم از شیعیان است، که دارای شرایط تعیین شده برای راهنمایی هستند. دراین دوره کسی مستقیما از طرف امام زمان (عج) برای نیابت تعیین نمی شود. ـ سبب واقعی پنهان شدن امام زمان (عج) از چشم مردمان در حدیثها بیان نشده است. حتی گروهی گفته اند علت غیبت بعد از ظهور امام زمان (عج) آشکار خواهد شد. اما از دلائل مهم غیبت، حفظ وجود امام از گزند دشمنان به فرمان خدا برای مصلحت اسلام و مسلمانان است. گذشته از این، غیبت امام زمان (عج) فقط از نظر ظاهری است و از نظر معنوی رابطه او با مردم قطع نشده است. در حدیثی از پیامبر (ص) درباره دوره غیبت امام زمان (عج) نقل شده، آمده است که ایشان مانند خورشید پنهان شده در پس ابر است که دیده ـ در دوران غیب کبری افراد بسیاری ادعای مهدویت کرده اند از جمله غلام احمد قادیانی، موسس فرقه قادیانی هند در 1235 هـ ق، سید علی محمد شیرازی معروف به سید باب، موسس فرقه بابیان در ایران، که به سال 1266 هـ ق در تبریز کشته شد و محمد احمد معروف به مهدی سودانی که در 1302 هـ ق (1881 م) در سودان بر ضد استعمارگران انگلیسی قیام کرد.....
ـ فرهنگنامه کودکان و نوجوانان/ جلد سوم/ ص 269/ چاپ اول سال 1367 ـ دائره المعارف تشیع/ جلد دوم/ ص 374/ چاپ دوم سال 1372
|
عید مولود شریف امام دوازدهم مولانا و إمامنا المهدی حضرت حجة بن الحسن صاحب الزمان صلوات الله علیه است و یستحب زیارته علیه السلام فی کل زمان و مکان و الدعاء بتعجیل الفرج عند زیارته و تتأکد زیارته فی السرداب بسر من رأى و هو المتیقن ظهوره و تملکه و أنه یملأ الأرض قسطا و عدلا کماملئت ظلما و جورا.
در اعمال بقیه این ماه است (از حضرت امام رضا علیه السلام منقول است که: هر که سه روز از آخر ماه شعبان روزه بدارد و به ماه مبارک رمضان وصل کند حق تعالى ثواب روزه دو ماه متوالى براى او بنویسد) (و ابو الصلت هروى روایت کرده است که: در جمعه آخر ماه شعبان به خدمت حضرت امام رضا علیه السلام رفتم حضرت فرمود که اى ابو الصلت اکثر ماه شعبان رفت و این جمعه آخر آن است پس تدارک و تلافى کن در آنچه از این ماه مانده است تقصیرهایى را که در ایام گذشته این ماه کرده اى و بر تو باد که رو آورى بر آنچه نافع است براى تو و دعا و استغفار بسیار بکن و تلاوت قرآن مجید بسیار بکن و توبه کن به سوى خدا از گناهان خود تا آنکه چون ماه مبارک درآید خالص گردانیده باشى خود را از براى خدا و مگذار در گردن خود امانت و حق کسى را مگر آنکه ادا کنى و مگذار در دل خود کینه کسى را مگر آنکه بیرون کنى و مگذار گناهى را که مى کرده اى مگر آنکه ترک کنى و از خدا بترس و توکل کن بر خدا در پنهان و آشکار امور خود و هر که بر خدا توکل کند خدا بس است او را و بسیار بخوان در بقیه این ماه این دعا را اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِیمَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ بدرستى که حق تعالى در این ماه آزاد مى گرداند بنده هاى بسیار از آتش جهنم براى حرمت ماه مبارک رمضان) و شیخ از حارث بن مغیره نضرى روایت کرده که: حضرت صادق علیه السلام مى خواند در شب آخر شعبان و شب اول ماه رمضان اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا الشَّهْرَ الْمُبَارَکَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ وَ جُعِلَ هُدًى لِلنَّاسِ وَ بَیِّنَات مِنَ الْهُدَى وَ الْفُرْقَانِ قَدْ حَضَرَ فَسَلِّمْنَا فِیهِ وَ سَلِّمْهُ لَنَا وَ تَسَلَّمْهُ مِنَّا فِی یُسْر مِنْکَ وَ عَافِیَة یَا مَنْ أَخَذَ الْقَلِیلَ وَ شَکَرَ الْکَثِیرَ اقْبَلْ مِنِّی الْیَسِیرَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تَجْعَلَ لِی إِلَى کُلِّ خَیْر سَبِیلا وَ مِنْ کُلِّ مَا لا تُحِبُّ مَانِعا یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ یَا مَنْ عَفَا عَنِّی وَ عَمَّا خَلَوْتُ بِهِ مِنَ السَّیِّئَاتِ یَا مَنْ لَمْ یُؤَاخِذْنِی بِارْتِکَابِ الْمَعَاصِی عَفْوَکَ عَفْوَکَ عَفْوَکَ یَا کَرِیمُ إِلَهِی وَعَظْتَنِی فَلَمْ أَتَّعِظْ وَ زَجَرْتَنِی عَنْ مَحَارِمِکَ فَلَمْ أَنْزَجِرْ فَمَا عُذْرِی فَاعْفُ عَنِّی یَا کَرِیمُ عَفْوَکَ عَفْوَکَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ الرَّاحَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ وَ الْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسَابِ عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِکَ فَلْیَحْسُنِ التَّجَاوُزُ مِنْ عِنْدِکَ یَا أَهْلَ التَّقْوَى وَ یَا أَهْلَ الْمَغْفِرَةِ عَفْوَکَ عَفْوَکَ اللَّهُمَّ إِنِّی عَبْدُکَ ابْنُ عَبْدِکَ وَ ابْنُ أَمَتِکَ ضَعِیفٌ فَقِیرٌ إِلَى رَحْمَتِکَ وَ أَنْتَ مُنْزِلُ الْغِنَى وَ الْبَرَکَةِ عَلَى الْعِبَادِ قَاهِرٌ مُقْتَدِرٌ أَحْصَیْتَ أَعْمَالَهُمْ وَ قَسَمْتَ أَرْزَاقَهُمْ وَ جَعَلْتَهُمْ مُخْتَلِفَةً أَلْسِنَتُهُمْ وَ أَلْوَانُهُمْ خَلْقا مِنْ بَعْدِ خَلْق وَ لا یَعْلَمُ الْعِبَادُ عِلْمَکَ وَ لا یَقْدِرُ الْعِبَادُ قَدْرَکَ وَ کُلُّنَا فَقِیرٌ إِلَى رَحْمَتِکَ فَلا تَصْرِفْ عَنِّی وَجْهَکَ وَ اجْعَلْنِی مِنْ صَالِحِی خَلْقِکَ فِی الْعَمَلِ وَ الْأَمَلِ وَ الْقَضَاءِ وَ الْقَدَرِ اللَّهُمَّ أَبْقِنِی خَیْرَ الْبَقَاءِ وَ أَفْنِنِی خَیْرَ الْفَنَاءِ عَلَى مُوَالاةِ أَوْلِیَائِکَ وَ مُعَادَاةِ أَعْدَائِکَ وَ الرَّغْبَةِ إِلَیْکَ وَ الرَّهْبَةِ مِنْکَ وَ الْخُشُوعِ وَ الْوَفَاءِ وَ التَّسْلِیمِ لَکَ وَ التَّصْدِیقِ بِکِتَابِکَ وَ اتِّبَاعِ سُنَّةِ رَسُولِکَ اللَّهُمَّ مَا کَانَ فِی قَلْبِی مِنْ شَکّ أَوْ رِیبَة أَوْ جُحُود أَوْ قُنُوط أَوْ فَرَح أَوْ بَذَخ أَوْ بَطَر أَوْ خُیَلاءَ أَوْ رِیَاء أَوْ سُمْعَة أَوْ شِقَاق أَوْ نِفَاق أَوْ کُفْر أَوْ فُسُوق أَوْ عِصْیَان أَوْ عَظَمَة أَوْ شَیْء لا تُحِبُّ فَأَسْأَلُکَ یَا رَبِّ أَنْ تُبَدِّلَنِی مَکَانَهُ إِیمَانا بِوَعْدِکَ وَ وَفَاءً بِعَهْدِکَ وَ رِضًا بِقَضَائِکَ وَ زُهْدا فِی الدُّنْیَا وَ رَغْبَةً فِیمَا عِنْدَکَ وَ أَثَرَةً وَ طُمَأْنِینَةً وَ تَوْبَةً نَصُوحا أَسْأَلُکَ ذَلِکَ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ إِلَهِی أَنْتَ مِنْ حِلْمِکَ تُعْصَى وَ مِنْ کَرَمِکَ وَ جُودِکَ تُطَاعُ فَکَأَنَّکَ لَمْ تُعْصَ [تَرَ] وَ أَنَا وَ مَنْ لَمْ یَعْصِکَ سُکَّانُ أَرْضِکَ فَکُنْ عَلَیْنَا بِالْفَضْلِ جَوَادا وَ بِالْخَیْرِ عَوَّادا یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّد وَ آلِهِ صَلاةً دَائِمَةً لا تُحْصَى وَ لا تُعَدُّ وَ لا یَقْدِرُ قَدْرَهَا غَیْرُکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین
التماس دعا
عید مولود شریف امام دوازدهم مولانا و إمامنا المهدی حضرت حجة بن الحسن صاحب الزمان صلوات الله علیه است و یستحب زیارته علیه السلام فی کل زمان و مکان و الدعاء بتعجیل الفرج عند زیارته و تتأکد زیارته فی السرداب بسر من رأى و هو المتیقن ظهوره و تملکه و أنه یملأ الأرض قسطا و عدلا کماملئت ظلما و جورا.
در اعمال بقیه این ماه است (از حضرت امام رضا علیه السلام منقول است که: هر که سه روز از آخر ماه شعبان روزه بدارد و به ماه مبارک رمضان وصل کند حق تعالى ثواب روزه دو ماه متوالى براى او بنویسد) (و ابو الصلت هروى روایت کرده است که: در جمعه آخر ماه شعبان به خدمت حضرت امام رضا علیه السلام رفتم حضرت فرمود که اى ابو الصلت اکثر ماه شعبان رفت و این جمعه آخر آن است پس تدارک و تلافى کن در آنچه از این ماه مانده است تقصیرهایى را که در ایام گذشته این ماه کرده اى و بر تو باد که رو آورى بر آنچه نافع است براى تو و دعا و استغفار بسیار بکن و تلاوت قرآن مجید بسیار بکن و توبه کن به سوى خدا از گناهان خود تا آنکه چون ماه مبارک درآید خالص گردانیده باشى خود را از براى خدا و مگذار در گردن خود امانت و حق کسى را مگر آنکه ادا کنى و مگذار در دل خود کینه کسى را مگر آنکه بیرون کنى و مگذار گناهى را که مى کرده اى مگر آنکه ترک کنى و از خدا بترس و توکل کن بر خدا در پنهان و آشکار امور خود و هر که بر خدا توکل کند خدا بس است او را و بسیار بخوان در بقیه این ماه این دعا را اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِیمَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ بدرستى که حق تعالى در این ماه آزاد مى گرداند بنده هاى بسیار از آتش جهنم براى حرمت ماه مبارک رمضان) و شیخ از حارث بن مغیره نضرى روایت کرده که: حضرت صادق علیه السلام مى خواند در شب آخر شعبان و شب اول ماه رمضان اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا الشَّهْرَ الْمُبَارَکَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ وَ جُعِلَ هُدًى لِلنَّاسِ وَ بَیِّنَات مِنَ الْهُدَى وَ الْفُرْقَانِ قَدْ حَضَرَ فَسَلِّمْنَا فِیهِ وَ سَلِّمْهُ لَنَا وَ تَسَلَّمْهُ مِنَّا فِی یُسْر مِنْکَ وَ عَافِیَة یَا مَنْ أَخَذَ الْقَلِیلَ وَ شَکَرَ الْکَثِیرَ اقْبَلْ مِنِّی الْیَسِیرَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تَجْعَلَ لِی إِلَى کُلِّ خَیْر سَبِیلا وَ مِنْ کُلِّ مَا لا تُحِبُّ مَانِعا یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ یَا مَنْ عَفَا عَنِّی وَ عَمَّا خَلَوْتُ بِهِ مِنَ السَّیِّئَاتِ یَا مَنْ لَمْ یُؤَاخِذْنِی بِارْتِکَابِ الْمَعَاصِی عَفْوَکَ عَفْوَکَ عَفْوَکَ یَا کَرِیمُ إِلَهِی وَعَظْتَنِی فَلَمْ أَتَّعِظْ وَ زَجَرْتَنِی عَنْ مَحَارِمِکَ فَلَمْ أَنْزَجِرْ فَمَا عُذْرِی فَاعْفُ عَنِّی یَا کَرِیمُ عَفْوَکَ عَفْوَکَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ الرَّاحَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ وَ الْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسَابِ عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِکَ فَلْیَحْسُنِ التَّجَاوُزُ مِنْ عِنْدِکَ یَا أَهْلَ التَّقْوَى وَ یَا أَهْلَ الْمَغْفِرَةِ عَفْوَکَ عَفْوَکَ اللَّهُمَّ إِنِّی عَبْدُکَ ابْنُ عَبْدِکَ وَ ابْنُ أَمَتِکَ ضَعِیفٌ فَقِیرٌ إِلَى رَحْمَتِکَ وَ أَنْتَ مُنْزِلُ الْغِنَى وَ الْبَرَکَةِ عَلَى الْعِبَادِ قَاهِرٌ مُقْتَدِرٌ أَحْصَیْتَ أَعْمَالَهُمْ وَ قَسَمْتَ أَرْزَاقَهُمْ وَ جَعَلْتَهُمْ مُخْتَلِفَةً أَلْسِنَتُهُمْ وَ أَلْوَانُهُمْ خَلْقا مِنْ بَعْدِ خَلْق وَ لا یَعْلَمُ الْعِبَادُ عِلْمَکَ وَ لا یَقْدِرُ الْعِبَادُ قَدْرَکَ وَ کُلُّنَا فَقِیرٌ إِلَى رَحْمَتِکَ فَلا تَصْرِفْ عَنِّی وَجْهَکَ وَ اجْعَلْنِی مِنْ صَالِحِی خَلْقِکَ فِی الْعَمَلِ وَ الْأَمَلِ وَ الْقَضَاءِ وَ الْقَدَرِ اللَّهُمَّ أَبْقِنِی خَیْرَ الْبَقَاءِ وَ أَفْنِنِی خَیْرَ الْفَنَاءِ عَلَى مُوَالاةِ أَوْلِیَائِکَ وَ مُعَادَاةِ أَعْدَائِکَ وَ الرَّغْبَةِ إِلَیْکَ وَ الرَّهْبَةِ مِنْکَ وَ الْخُشُوعِ وَ الْوَفَاءِ وَ التَّسْلِیمِ لَکَ وَ التَّصْدِیقِ بِکِتَابِکَ وَ اتِّبَاعِ سُنَّةِ رَسُولِکَ اللَّهُمَّ مَا کَانَ فِی قَلْبِی مِنْ شَکّ أَوْ رِیبَة أَوْ جُحُود أَوْ قُنُوط أَوْ فَرَح أَوْ بَذَخ أَوْ بَطَر أَوْ خُیَلاءَ أَوْ رِیَاء أَوْ سُمْعَة أَوْ شِقَاق أَوْ نِفَاق أَوْ کُفْر أَوْ فُسُوق أَوْ عِصْیَان أَوْ عَظَمَة أَوْ شَیْء لا تُحِبُّ فَأَسْأَلُکَ یَا رَبِّ أَنْ تُبَدِّلَنِی مَکَانَهُ إِیمَانا بِوَعْدِکَ وَ وَفَاءً بِعَهْدِکَ وَ رِضًا بِقَضَائِکَ وَ زُهْدا فِی الدُّنْیَا وَ رَغْبَةً فِیمَا عِنْدَکَ وَ أَثَرَةً وَ طُمَأْنِینَةً وَ تَوْبَةً نَصُوحا أَسْأَلُکَ ذَلِکَ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ إِلَهِی أَنْتَ مِنْ حِلْمِکَ تُعْصَى وَ مِنْ کَرَمِکَ وَ جُودِکَ تُطَاعُ فَکَأَنَّکَ لَمْ تُعْصَ [تَرَ] وَ أَنَا وَ مَنْ لَمْ یَعْصِکَ سُکَّانُ أَرْضِکَ فَکُنْ عَلَیْنَا بِالْفَضْلِ جَوَادا وَ بِالْخَیْرِ عَوَّادا یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّد وَ آلِهِ صَلاةً دَائِمَةً لا تُحْصَى وَ لا تُعَدُّ وَ لا یَقْدِرُ قَدْرَهَا غَیْرُکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین
التماس دعا
شب بسیار مبارکى است (از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام روایت است که: از حضرت امام محمد باقر علیه السلام سؤال شد از فضل شب نیمه شعبان فرمود آن شب افضل شبها است بعد از لیلة القدر در آن شب عطا مى فرماید خداوند به بندگان فضل خود را و مى آمرزد ایشان را به من و کرم خویش پس سعى و کوشش کنید در تقرب جستن به سوى خداى تعالى در آن شب پس بدرستى که آن شبى است که خدا قسم یاد فرموده به ذات مقدس خود که دست خالى برنگرداند سائلى را از درگاه خود مادامى که سؤال نکند معصیت را و آن شب آن شبى است که قرار داده حق تعالى آن را از براى ما به مقابل آنکه قرار داده شب قدر را براى پیغمبر ما صلى الله علیه و آله پس کوشش کنید در دعا و ثنا بر خداى تعالى الخبر) و از جمله برکات این شب مبارک آن است که ولادت باسعادت حضرت سلطان عصر امام زمان أرواحنا له الفداء در سحر این شب سنه دویست و پنجاه و پنج در سر من رأى واقع شده و باعث مزید شرافت این لیله مبارکه شده و از براى این شب چند عمل است.
اول غسل است که باعث تخفیف گناهان مى شود، دوم احیاء این شب است به نماز و دعا و استغفار چنانچه امام زین العابدین علیه السلام مى کردند و در روایت است که هر که احیا دارد این شب را نمیرد دل او در روزى که دلها بمیرند، سوم زیارت حضرت امام حسین علیه السلام است که افضل اعمال این شب و باعث آمرزش گناهان است و هر که خواهد با او مصافحه کند روح صد و بیست و چهار هزار پیغمبر زیارت کند آن جناب را در این شب و اقل زیارت آن حضرت آن است که به بامى برآید و به جانب راست و چپ نظر کند پس سر به جانب آسمان کند پس زیارت کند آن حضرت را به این کلمات السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ و هر کس در هر کجا باشد در هر وقت که آن حضرت را به این کیفیت زیارت کند امید است که ثواب حج و عمره براى او نوشته شود و ما زیارت مخصوصه این شب را در باب زیارات ذکر خواهیم نمود إن شاء الله تعالى.
چهارم خواندن این دعا که شیخ و سید نقل کرده اند و به منزله زیارت امام زمان صلوات الله علیه است اللَّهُمَّ بِحَقِّ لَیْلَتِنَا [هَذِهِ] وَ مَوْلُودِهَا وَ حُجَّتِکَ وَ مَوْعُودِهَا الَّتِی قَرَنْتَ إِلَى فَضْلِهَا فَضْلا فَتَمَّتْ کَلِمَتُکَ صِدْقا وَ عَدْلا لا مُبَدِّلَ لِکَلِمَاتِکَ وَ لا مُعَقِّبَ لآِیَاتِکَ نُورُکَ الْمُتَأَلِّقُ وَ ضِیَاؤُکَ الْمُشْرِقُ وَ الْعَلَمُ النُّورُ فِی طَخْیَاءِ الدَّیْجُورِ الْغَائِبُ الْمَسْتُورُ جَلَّ مَوْلِدُهُ وَ کَرُمَ مَحْتِدُهُ وَ الْمَلائِکَةُ شُهَّدُهُ وَ اللَّهُ نَاصِرُهُ وَ مُؤَیِّدُهُ إِذَا آنَ مِیعَادُهُ وَ الْمَلائِکَةُ [فَالْمَلائِکَةُ] أَمْدَادُهُ سَیْفُ اللَّهِ الَّذِی لا یَنْبُو وَ نُورُهُ الَّذِی لا یَخْبُو وَ ذُو الْحِلْمِ الَّذِی لا یَصْبُو مَدَارُ الدَّهْرِ وَ نَوَامِیسُ الْعَصْرِ وَ وُلاةُ الْأَمْرِ وَ الْمُنَزَّلُ عَلَیْهِمْ مَا یَتَنَزَّلُ [یَنْزِلُ] فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَ أَصْحَابُ الْحَشْرِ وَ النَّشْرِ تَرَاجِمَةُ وَحْیِهِ وَ وُلاةُ أَمْرِهِ وَ نَهْیِهِ اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى خَاتِمِهِمْ وَ قَائِمِهِمْ الْمَسْتُورِ عَنْ عَوَالِمِهِمْ اللَّهُمَّ وَ أَدْرِکْ بِنَا أَیَّامَهُ وَ ظُهُورَهُ وَ قِیَامَهُ وَ اجْعَلْنَا مِنْ أَنْصَارِهِ وَ اقْرِنْ ثَارَنَا بِثَارِهِ وَ اکْتُبْنَا فِی أَعْوَانِهِ وَ خُلَصَائِهِ وَ أَحْیِنَا فِی دَوْلَتِهِ نَاعِمِینَ وَ بِصُحْبَتِهِ غَانِمِینَ وَ بِحَقِّهِ قَائِمِینَ وَ مِنَ السُّوءِ سَالِمِینَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلَوَاتُهُ عَلَى [وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى] سَیِّدِنَا مُحَمَّد خَاتَمِ النَّبِیِّینَ وَ الْمُرْسَلِینَ وَ عَلَى أَهْلِ بَیْتِهِ الصَّادِقِینَ وَ عِتْرَتِهِ النَّاطِقِینَ وَ الْعَنْ جَمِیعَ الظَّالِمِینَ وَ احْکُمْ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُمْ یَا أَحْکَمَ الْحَاکِمِینَ
پنجم شیخ روایت کرده از اسماعیل بن فضل هاشمی که گفت: تعلیم کرد مرا حضرت صادق علیه السلام این دعا را که بخوانم آن را در شب نیمه شعبان اللَّهُمَّ أَنْتَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ الْخَالِقُ الرَّازِقُ الْمُحْیِی الْمُمِیتُ الْبَدِیءُ الْبَدِیعُ لَکَ الْجَلالُ وَ لَکَ الْفَضْلُ وَ لَکَ الْحَمْدُ وَ لَکَ الْمَنُّ وَ لَکَ الْجُودُ وَ لَکَ الْکَرَمُ وَ لَکَ الْأَمْرُ وَ لَکَ الْمَجْدُ وَ لَکَ الشُّکْرُ وَحْدَکَ لا شَرِیکَ لَکَ یَا وَاحِدُ یَا أَحَدُ یَا صَمَدُ یَا مَنْ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوا أَحَدٌ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ اغْفِرْ لِی وَ ارْحَمْنِی وَ اکْفِنِی مَا أَهَمَّنِی وَ اقْضِ دَیْنِی وَ وَسِّعْ عَلَیَّ فِی رِزْقِی فَإِنَّکَ فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ کُلَّ أَمْر حَکِیم تَفْرُقُ وَ مَنْ تَشَاءُ مِنْ خَلْقِکَ تَرْزُقُ فَارْزُقْنِی وَ أَنْتَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ أَنْتَ خَیْرُ الْقَائِلِینَ النَّاطِقِینَ وَ اسْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ فَمِنْ فَضْلِکَ أَسْأَلُ وَ إِیَّاکَ قَصَدْتُ وَ ابْنَ نَبِیِّکَ اعْتَمَدْتُ وَ لَکَ رَجَوْتُ فَارْحَمْنِی یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ
ششم بخواند این دعا را که حضرت رسول صلى الله علیه و آله در این شب مى خواندند اللهمَّ اقْسِمْ لَنَا مِنْ خَشْیَتِکَ مَا یَحُولُ بَیْنَنَا وَ بَیْنَ مَعْصِیَتِکَ وَ مِنْ طَاعَتِکَ مَا تُبَلِّغُنَا بِهِ رِضْوَانَکَ وَ مِنَ الْیَقِینِ مَا یَهُونُ عَلَیْنَا بِهِ مُصِیبَاتُ الدُّنْیَا اللَّهُمَّ أَمْتِعْنَا بِأَسْمَاعِنَا وَ أَبْصَارِنَا وَ قُوَّتِنَا مَا أَحْیَیْتَنَا وَ اجْعَلْهُ الْوَارِثَ مِنَّا وَ اجْعَلْ ثَارَنَا عَلَى مَنْ ظَلَمَنَا وَ انْصُرْنَا عَلَى مَنْ عَادَانَا وَ لا تَجْعَلْ مُصِیبَتَنَا فِی دِینِنَا وَ لا تَجْعَلِ الدُّنْیَا أَکْبَرَ هَمِّنَا وَ لا مَبْلَغَ عِلْمِنَا وَ لا تُسَلِّطْ عَلَیْنَا مَنْ لا یَرْحَمُنَا بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ و این دعاى جامع کاملى است و خواندن آن در اوقات دیگر نیز غنیمت است و از عوالى اللئالى نقل شده که حضرت رسول صلى الله علیه و آله همیشه این دعا را مى خواندند.
هفتم بخواند صلوات هر روز را که در وقت زوال مى خواند.
هشتم بخواند دعاى کمیل را که ورودش در این شب است و در باب اول گذشت.
نهم آنکه هر یک از سُبْحَانَ اللَّهِ و الْحَمْدُ لِلَّهِ و اللَّهُ أَکْبَرُ و لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ را صد مرتبه بگوید تا خداوند تعالى گناهان گذشته او را بیامرزد و برآورد حاجتهاى دنیا و آخرت او را.
دهم شیخ در مصباح روایت کرده از ابو یحیى در ضمن خبرى در فضیلت شب نیمه شعبان که گفت: گفتم بمولاى خودم حضرت صادق علیه السلام که بهترین دعاها در این شب کدام است فرمود هر گاه بجا آوردى نماز عشا را پس دو رکعت نماز گزار، بخوان در رکعت اول حمد و سوره جحد که قل یأیها الکافرون باشد و بخوان در رکعت دوم حمد و سوره توحید که قل هو الله أحد است پس چون سلام دادى بگو سُبْحَانَ اللَّهِ سى و سه مرتبه و الْحَمْدُ لِلَّهِ سى و سه مرتبه و اللَّهُ أَکْبَرُ سى و چهار مرتبه پس بگو یَا مَنْ إِلَیْهِ مَلْجَأُ الْعِبَادِ [یَلْجَأُ الْعِبَادُ] فِی الْمُهِمَّاتِ وَ إِلَیْهِ یَفْزَعُ الْخَلْقُ فِی الْمُلِمَّاتِ یَا عَالِمَ الْجَهْرِ وَ الْخَفِیَّاتِ [وَ] یَا مَنْ لا تَخْفَى عَلَیْهِ خَوَاطِرُ الْأَوْهَامِ وَ تَصَرُّفُ الْخَطَرَاتِ یَا رَبَّ الْخَلائِقِ وَ الْبَرِیَّاتِ یَا مَنْ بِیَدِهِ مَلَکُوتُ الْأَرَضِینَ وَ السَّمَاوَاتِ أَنْتَ اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ أَمُتُّ إِلَیْکَ بِلا إِلَهَ إِلا أَنْتَ فَیَا لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ اجْعَلْنِی فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ مِمَّنْ نَظَرْتَ إِلَیْهِ فَرَحِمْتَهُ وَ سَمِعْتَ دُعَاءَهُ فَأَجَبْتَهُ وَ عَلِمْتَ اسْتِقَالَتَهُ فَأَقَلْتَهُ وَ تَجَاوَزْتَ عَنْ سَالِفِ خَطِیئَتِهِ وَ عَظِیمِ جَرِیرَتِهِ فَقَدِ اسْتَجَرْتُ بِکَ مِنْ ذُنُوبِی وَ لَجَأْتُ إِلَیْکَ فِی سَتْرِ عُیُوبِی اللَّهُمَّ فَجُدْ عَلَیَّ بِکَرَمِکَ وَ احْطُطْ خَطَایَایَ بِحِلْمِکَ وَ عَفْوِکَ وَ تَغَمَّدْنِی فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ بِسَابِغِ کَرَامَتِکَ وَ اجْعَلْنِی فِیهَا مِنْ أَوْلِیَائِکَ الَّذِینَ اجْتَبَیْتَهُمْ لِطَاعَتِکَ وَ اخْتَرْتَهُمْ لِعِبَادَتِکَ وَ جَعَلْتَهُمْ خَالِصَتَکَ وَ صَفْوَتَکَ اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِمَّنْ سَعَدَ جَدُّهُ وَ تَوَفَّرَ مِنَ الْخَیْرَاتِ حَظُّهُ وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ سَلِمَ فَنَعِمَ وَ فَازَ فَغَنِمَ وَ اکْفِنِی شَرَّ مَا أَسْلَفْتُ وَ اعْصِمْنِی مِنَ الازْدِیَادِ فِی مَعْصِیَتِکَ وَ حَبِّبْ إِلَیَّ طَاعَتَکَ وَ مَا یُقَرِّبُنِی مِنْکَ وَ یُزْلِفُنِی عِنْدَکَ سَیِّدِی إِلَیْکَ یَلْجَأُ الْهَارِبُ وَ مِنْکَ یَلْتَمِسُ الطَّالِبُ وَ عَلَى کَرَمِکَ یُعَوِّلُ الْمُسْتَقِیلُ التَّائِبُ أَدَّبْتَ عِبَادَکَ بِالتَّکَرُّمِ وَ أَنْتَ أَکْرَمُ الْأَکْرَمِینَ وَ أَمَرْتَ بِالْعَفْوِ عِبَادَکَ وَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ اللَّهُمَّ فَلا تَحْرِمْنِی مَا رَجَوْتُ مِنْ کَرَمِکَ وَ لا تُؤْیِسْنِی مِنْ سَابِغِ نِعَمِکَ وَ لا تُخَیِّبْنِی مِنْ جَزِیلِ قِسَمِکَ فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ لِأَهْلِ طَاعَتِکَ وَ اجْعَلْنِی فِی جُنَّة مِنْ شِرَارِ بَرِیَّتِکَ رَبِّ إِنْ لَمْ أَکُنْ مِنْ أَهْلِ ذَلِکَ فَأَنْتَ أَهْلُ الْکَرَمِ وَ الْعَفْوِ وَ الْمَغْفِرَةِ وَ جُدْ عَلَیَّ بِمَا أَنْتَ أَهْلُهُ لا بِمَا أَسْتَحِقُّهُ فَقَدْ حَسُنَ ظَنِّی بِکَ وَ تَحَقَّقَ رَجَائِی لَکَ وَ عَلِقَتْ نَفْسِی بِکَرَمِکَ فَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ وَ أَکْرَمُ الْأَکْرَمِینَ اللَّهُمَّ وَ اخْصُصْنِی مِنْ کَرَمِکَ بِجَزِیلِ قِسَمِکَ وَ أَعُوذُ بِعَفْوِکَ مِنْ عُقُوبَتِکَ وَ اغْفِرْ لِیَ الذَّنْبَ الَّذِی یَحْبِسُ عَلَیَّ [عَنِّی] الْخُلُقَ وَ یُضَیِّقُ عَلَیَّ الرِّزْقَ حَتَّى أَقُومَ بِصَالِحِ رِضَاکَ وَ أَنْعَمَ بِجَزِیلِ عَطَائِکَ وَ أَسْعَدَ بِسَابِغِ نَعْمَائِکَ فَقَدْ لُذْتُ بِحَرَمِکَ وَ تَعَرَّضْتُ لِکَرَمِکَ وَ اسْتَعَذْتُ بِعَفْوِکَ مِنْ عُقُوبَتِکَ وَ بِحِلْمِکَ مِنْ غَضَبِکَ فَجُدْ بِمَا سَأَلْتُکَ وَ أَنِلْ مَا الْتَمَسْتُ مِنْکَ أَسْأَلُکَ بِکَ لا بِشَیْء هُوَ أَعْظَمُ مِنْکَ پس به سجده مى روى و مى گویى یَا رَبِّ بیست مرتبه یَا اللَّهُ هفت مرتبه لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ هفت مرتبه مَا شَاءَ اللَّهُ ده مرتبه لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ ده مرتبه پس صلوات مى فرستى بر پیغمبر و آل او علیهم السلام و مى خواهى از خدا حاجت خود را پس قسم به خدا که اگر حاجت بخواهى به سبب این عمل به عدد قطرات باران هر آینه برساند به تو خداوند عز و جل آن حاجتها را به کرم عمیم و فضل جسیم خود.
یازدهم شیخ طوسى و کفعمى فرموده اند که: بخواند در این شب إِلَهِی تَعَرَّضَ لَکَ فِی هَذَا اللَّیْلِ الْمُتَعَرِّضُونَ وَ قَصَدَکَ الْقَاصِدُونَ وَ أَمَّلَ فَضْلَکَ وَ مَعْرُوفَکَ الطَّالِبُونَ وَ لَکَ فِی هَذَا اللَّیْلِ نَفَحَاتٌ وَ جَوَائِزُ وَ عَطَایَا وَ مَوَاهِبُ تَمُنُّ بِهَا عَلَى مَنْ تَشَاءُ مِنْ عِبَادِکَ وَ تَمْنَعُهَا مَنْ لَمْ تَسْبِقْ لَهُ الْعِنَایَةُ مِنْکَ وَ هَا أَنَا ذَا عُبَیْدُکَ الْفَقِیرُ إِلَیْکَ الْمُؤَمِّلُ فَضْلَکَ وَ مَعْرُوفَکَ فَإِنْ کُنْتَ یَا مَوْلایَ تَفَضَّلْتَ فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ عَلَى أَحَد مِنْ خَلْقِکَ وَ عُدْتَ عَلَیْهِ بِعَائِدَة مِنْ عَطْفِکَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ الْخَیِّرِینَ الْفَاضِلِینَ وَ جُدْ عَلَیَّ بِطَوْلِکَ وَ مَعْرُوفِکَ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّد خَاتَمِ النَّبِیِّینَ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ سَلَّمَ تَسْلِیما إِنَّ اللَّهَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَدْعُوکَ کَمَا أَمَرْتَ فَاسْتَجِبْ لِی کَمَا وَعَدْتَ إِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْمِیعَادَ و این دعایى است که در سحرها در عقب نماز شفع خوانده مى شود.
دوازدهم بخواند بعد از هر دو رکعت از نماز شب و شفع و بعد از دعاهاى وتر دعاهایى را که شیخ و سید نقل کرده اند سیزدهم بجا آورد سجده ها و دعاهایى را که از رسول خدا صلى الله علیه و آله روایت شده از جمله روایتى است که شیخ از حماد بن عیسى از ابان بن تغلب روایت کرده که گفت حضرت صادق علیه السلام فرمودند: شب نیمه شعبانى داخل شد و بود رسول خدا صلى الله علیه و آله در آن شب نزد عایشه همین که نصف شب شد برخاست رسول خدا صلى الله علیه و آله از رختخواب خود براى عبادت پس چون بیدار شد عایشه یافت که پیغمبر صلى الله علیه و آله بیرون رفته از رختخواب او و داخل شد بر او آنچه که فرو مى گیرد زنها را یعنى غیرت و گمان کرد که آن حضرت رفته پیش بعض زنهاى خود پس برخاست و پیچید بر خود شمله یعنى چادر خود را و قسم به خدا که شمله او از ابریشم و کتان و پنبه نبود و لکن تار آن مو و پود آن از کرکهاى شتر بود و جستجو مى کرد رسول خدا صلى الله علیه و آله را در حجره هاى زنهاى دیگرش حجره به حجره پس در این بین که در جستجوى آن حضرت بود به ناگاه نظرش افتاد بر رسول خدا صلى الله علیه و آله که در سجده است مثل جامه اى که چسبیده شده بر روى زمین پس نزدیک آن حضرت شد شنید که مى گوید در سجده خود سَجَدَ لَکَ سَوَادِی وَ خَیَالِی وَ آمَنَ بِکَ فُؤَادِی هَذِهِ یَدَایَ وَ مَا جَنَیْتُهُ عَلَى نَفْسِی یَا عَظِیمُ [عَظِیما] تُرْجَى [یُرْجَى] لِکُلِّ عَظِیم اغْفِرْ لِیَ الْعَظِیمَ فَإِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذَّنْبَ الْعَظِیمَ إِلا الرَّبُّ الْعَظِیمُ پس بلند کرد سر خود را و دوباره برگشت به سجده و شنید عایشه که مى گوید أَعُوذُ بِنُورِ وَجْهِکَ الَّذِی أَضَاءَتْ لَهُ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرَضُونَ وَ انْکَشَفَتْ لَهُ الظُّلُمَاتُ وَ صَلَحَ عَلَیْهِ أَمْرُ الْأَوَّلِینَ وَ الآْخِرِینَ مِنْ فُجْأَةِ نَقِمَتِکَ وَ مِنْ تَحْوِیلِ عَافِیَتِکَ وَ مِنْ زَوَالِ نِعْمَتِکَ اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی قَلْبا تَقِیّا نَقِیّا وَ مِنَ الشِّرْکِ بَرِیئا لا کَافِرا وَ لا شَقِیّا پس بر خاک نهاد دو طرف روى خود را و گفت عَفَّرْتُ وَجْهِی فِی التُّرَابِ وَ حُقَّ لِی أَنْ أَسْجُدَ لَکَ پس همینکه خواست رسول خدا صلى الله علیه و آله برگردد شتافت عایشه به سوى رختخواب خود پس رسول خدا صلى الله علیه و آله آمد به رختخواب او و شنید که نفس بلند مى زند فرمود چیست این نفس بلند آیا ندانسته اى که چه شبى است امشب این شب نیمه شعبان است که در آن قسمت مى شود روزى ها و در آن نوشته مى شود اجلها و در آن نوشته مى شود روندگان به حج و بدرستى که خداى تعالى مى آمرزد در این شب از خلق خود بیشتر از عدد موهاى بزهاى قبیله کلب و مى فرستد خداى تعالى ملائکه خود را از جانب آسمان به سوى زمین در مکه.
چهاردهم نماز جناب جعفر را بجا آورد چنانکه شیخ از حضرت امام رضا علیه السلام روایت کرده.
پانزدهم بجا آورد نمازهاى این شب را و آن بسیار است از جمله نمازى است که روایت کرده ابو یحیى صنعانى از حضرت باقر و صادق علیهما السلام و هم روایت کرده از آن دو بزرگوار سى نفر از کسانى که وثوق و اعتماد است به ایشان که آن دو بزرگوار فرمودند که: هر گاه شب نیمه شعبان شد پس بجا آور چهار رکعت نماز بخوان در هر رکعت حمد و قل هو الله أحد صد مرتبه پس چون فارغ شدى بگو اللَّهُمَّ إِنِّی إِلَیْکَ فَقِیرٌ وَ مِنْ عَذَابِکَ خَائِفٌ مُسْتَجِیرٌ اللَّهُمَّ لا تُبَدِّلْ اسْمِی وَ لا تُغَیِّرْ جِسْمِی وَ لا تَجْهَدْ بَلائِی وَ لا تُشْمِتْ بِی أَعْدَائِی أَعُوذُ بِعَفْوِکَ مِنْ عِقَابِکَ وَ أَعُوذُ بِرَحْمَتِکَ مِنْ عَذَابِکَ وَ أَعُوذُ بِرِضَاکَ مِنْ سَخَطِکَ وَ أَعُوذُ بِکَ مِنْکَ جَلَّ ثَنَاؤُکَ أَنْتَ کَمَا أَثْنَیْتَ عَلَى نَفْسِکَ وَ فَوْقَ مَا یَقُولُ الْقَائِلُونَ و بدان که فضیلت بسیار وارد شده براى خواندن صد رکعت نماز در این شب در هر رکعتى یک مرتبه حمد و ده مرتبه توحید و گذشت در ماه رجب دستور العمل شش رکعت نماز در این شب به حمد و یس و تبارک و توحید.
امام کفشش را پوشید و به راه افتاد. در بین راه این آیه کریمه را تلاوت میفرمود: ... والکاظمین الغیظ و العافین عن الناس و الله یحب المحسنین.(1)
«آن کسانی که خشم خویش را فرو میخورند و از خطای مردم در میگذرند (نیکوکارند و) خدا نیکوکاران را دوست دارد.»
ما (با خواندن این آیه) دانستیم که برخورد امام با آن شخص آن طور که ما فکر میکردیم نخواهد بود. حضرت رفت تا به در خانه آن مرد رسید و فرمود: به صاحب خانه بگویید علی بن الحسین (علیهماالسلام) بیرون در ایستاده! وی در حالی که آماده شرارت بود از خانه بیرون آمد و شک نداشت که امام برای تلافی آمده است.
اما امام سجاد علیه السلام با نرمی فرمود: برادر! تو اندکی پیش نزد من آمدی و آنچه خواستی گفتی، اگر آنچه گفتی در من هست من هم اکنون از خداوند آمرزش میطلبم و اگر در من نیست از خدا میخواهم تو را بیامرزد. آن مرد (شرمنده و خجل زده) میان دو چشمان حضرت را بوسید و عرض کرد: من چیزهایی را گفتم که در شما نبود و خودم بدانچه گفتم سزاوارترم.
راوی حدیث میگوید: آن مرد حسن بن الحسن (یعنی حسن مثنی) بوده است.(2)
" العَفوُ زَکاةُ الظَّفَرِ.(3)
زکات پیروزی، گذشت است.
پینوشتها:
1- آل عمران /134.2- ارشاد مفید، ج 2، صص 145- 146.
3- نهجالبلاغه، ترجمه شهیدی، ص 397.
منبع:
جلوههای تقوا، ج 3، محمدحسن حائری یزدی
روزی در بین نماز، عبا از یکی از شانههایش افتاد، حضرت اعتنا نکرد تا از نماز فارغ شد. یکی از اصحاب سبب را پرسید، فرمود: وای بر تو! آیا میدانی در برابر چه کسی ایستاده بودم؟ از نمازِ هر کس به همان مقدار پذیرفته میشود که قلبش متوجه خدایش باشد، آن مرد عرض کرد: پس ما هلاک شدیم (زیرا نمازمان چنین نیست) !
حضرت فرمود: خداوند کاستیهای نماز را با نوافل جبران میکند (یعنی اگر میخواهید نمازهاتان ناقص نباشد برای جبران کاستیها، نافله بخوانید.) (1)
الصّلاةُ قُربانُ کُلِّ تَقِیٍّ.(2)
نماز نزدیک کننده هر فرد پرهیزگاری (به خداوند) است.
پینوشتها:
1- بحارالانوار، ج 46، ص 61.2- فروع کافی، ج 3، ص 265.
منبع:
جلوههای تقوا، ج 3، محمدحسن حائری یزدی
حسن شروع کرد به خواندن دعا و چند مرتبه آن را خواند، صالح که از خواندن نامه فراغت یافت و از منبر پایین آمد گفت: من این مرد را بیگناه میبینم، زدن تازیانه را به تاخیر اندازید تا درباره او از امیرالمومنین، ولید،!! کسب تکلیف کنم، سپس نامهای به خلیفه نوشت، ولید در پاسخ این نامه دستور آزادی حسن مثنی را صادر کرد.(2)
اِذا قَلَّ الدُّعاءُ نَزَلَ البَلاءُ .(3)
آنگاه که دعا (در بین مردم) کاهش یابد بلا نازل میشود.
پینوشتها:
2- بحارالانوار، ج 46، ص 114.
3- مستدرک الوسائل، ج 1، ص 36.
منبع: