سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 95
کل بازدید : 766261
کل یادداشتها ها : 965
خبر مایه


طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

لیله‏الرغائب

شب جمعه‏ی اول ماه رجب که به نام «لیله‏الرغائب» (شب آرزوها) معروف است، دارای عمل ویژه و منحصر به فردی است که البته ثواب آن هم فوق العاده و بی‌نظیر است. از جمله فضیلت  نماز این شب آنکه گناهان بسیار بسبب او آمرزیده شود و آنکه هر که این نماز را بگذارد چون شب اوّل قبر او شود حقّ تعالى بفرستد ثواب این نماز را بسوى او به نیکوتر صورتى با روى گشاده و درخشان و زبان فصیح پس با وى گوید اى حبیب من بشارت باد تو را که نجات یافتى از هر شدّت و سختى گوید تو کیستى بخدا سوگند که من روئى بهتر از روى تو ندیدم و کلامى شیرینتر از کلام تو نشنیده ام و بوئى بهتر از بوى تو نبوئیدم گوید من ثواب آن نمازم که در فلان شب از فلان ماه از فلان سال بجا آوردى آمدم امشب بنزد تو تا حقّ تو را ادا کنم و مونس تنهائى تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود من سایه بر سر تو خواهم افکند در عرصه قیامت پس خوشحال باش که خیر از تو معدوم نخواهد شد هرگز وکیفیت آن چنان است که روز پنجشنبه اوّل آن ماه را روزه میدارى چون شب جمعه داخل شود ما بین نماز مغرب و عشاء دوازده رکعت نماز مى گذارى هر دو رکعت به یک سلام و در هر رکعت از آن یک مرتبه حمد و سه مرتبه اِنّا اَنْزَلْناهُ و دوازده مرتبه قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ مى خوانى و چون فارغ شدى از نماز هفتاد مرتبه مى گوئى اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ النَّبِىِّ الاُْمِّىِّ وَعَلى آلِهِ پس به سجده مى روى و هفتاد مرتبه مى گوئى سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ پس سر ازسجده برمیدارى وهفتاد مرتبه مى گوئى رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَتَجاوَزْ عَمّا تَعْلَمُ اِنَّکَ اَنْتَ الْعَلِىُّ الاَعْظَمُ پس باز به سجده مى روى و هفتاد مرتبه مى گوئى سُبُّوحٌ قُدّوُسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ پس حاجت خود را مى طلبى که انشاءالله برآورده خواهد شد و بدان نیز که در ماه رجب زیارت حضرت امام رضاعلیه السلام مندوبست و اختصاصى دارد چنانچه عمره در این ماه فضیلت دارد و روایت شده که تالى حجّ است در فضیلت و منقول است که جناب علىّ بن الحسین علیه السلام مُعْتَمِر شده بود در ماه رجب و شبانه روز نماز در نزد کعبه مى گذاشت و پیوسته در سجده بود در شب و روز و این ذکر از آن حضرت شنیده مى شد که در سجده مى گفت : عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِکَ فَلْیَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ.
. مطمئنم اگر  ثواب آن را بدانید هیچ وقت آن را ترک نمی‌کنید. گرچه اهل معرفت عبادت را فقط برای رضایت خدا انجام می‌دهند؛ به قول حافظ:

تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن

که خواجه خود روش بنده‌پروری داند

به هرحال این شب، شب ویژه‌ای برای اهل دل و ارباب معرفت است که جا دارد مراجعه‌ای به کتاب شریف المراقبات (اعمال سال) مرحوم میرزا جوادآقا ملکی تبریزی بفرمایید.

برای حسن ختام این قسمت از بحث، بخشی از سفارش پیر اهل سلوک، میرزا جوادآقا را تبرکاً نقل می‌کنیم:

... یکی از مراقبت‌های مهم در این ماه، به یاد داشتن حدیث «فرشته‏ی دعوت‏کننده» می‌باشد که از پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏و‏سلم روایت شده است. پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏و‏سلم فرمود: خدای متعال در آسمان هفتم فرشته‌ای را قرار داده که به او «دعوت‏کننده» گفته می‌شود. هنگامی که ماه رجب فرا می‏رسد، این فرشته در هر شب این ماه تا صبح می‌گوید: خوشا به حال تسبیح کنندگان خدا، خوشا به حال فرمانبرداران خدا،

خدای متعال می‌فرماید: من همنشین کسی هستم که با من همنشینی کند، فرمانبردار کسی هستم که فرمانبردارم باشد و بخشنده‏ی کسی هستم که از من طلب بخشش کند.

ماه، ماه من، بنده، بنده‏ی من و رحمت، رحمت من است. هرکس در این ماه مرا بخواند، او را اجابت می‌کنم. هرکس از من درخواستی کند، به او عطا می‌کنم و هرکس از من هدایت بخواهد او را هدایت می‌کنم! این ماه را رشته‌ای بین خود و بندگانم قرار دادم که هرکس آن را بگیرد، به من خواهد رسید.

اگر توفیق پیدا کردید و این نماز را خواندید برای من و خواهرم هم دعا کنید.مخصوصا برای شادی روح خواهرم التماس دعا دارم


  
در تاریخ ولادت حضرت امام محمدتقی، ملقب به جواد، اختلاف است. قول مشهور این است که آن حضـرت در دهـم رجب سال 195 قمر در مـدینه چشـم به جهان گشـوده است.

کنیه آن حضرت ابـوجعفـر و پـدر گرامـی‌اش حضـرت علـی بـن مـوسـی الرضا علیهماالسلام و مادر بزرگـوارش سبیکه، معروف به خیزران است. دوران زنـدگـی جـوادالائمه علیه السلام مصادف بـا دوران حکومت مأمون و معتصم عباسی بود و معتصـم در بغداد تصمیم به قتل آن حضرت گرفت و سرانجام به وسیله ام الفضل، همسر امام و دختر مامون، آن پیشـوای معصوم را در 25 سـالگـی مسمـوم و به شهادت رسـاند.

زندگانـی امام محمدتقی، جوادالائمه علیه السلام ادامه راه خط و روش پدرش حضرت امام رضـا علیه‌السلام بـود. مـأمـون کـوشـش مـی‌کـرد که دل امـام را به دست آورد و او را به دارالخلافه نزدیک کند. او تـوطئه خـود را برای از میان بردن جنبـش و حرکت تشیع در چهار چوب خلافت عباسیان همچنان ادامه می‌داد و هدفـش این بود که بیـن امام و پایگاه مردمی او فاصله اندازد و آن حضرت را از مردم دور سازد، ولـی مـی‌خـواست به طـریقـی ایـن نقشه را اجـرا کنـد که مـردم تحـریک نشـوند.

مأمــون بـر اساس همان نقشه قـدیمـی، در جامه دوستـدار امام ظاهـر شـد و (ام الفضل) دختر خود را به ازدواج او در آورد تا از تایید امام برخـوردار باشـد و اصـرار کـرد که بـا کمال عزت در کـاخ مجلل او زنـدگـی کنـد. اما امام پافشاری مـی‌ورزید که به مدینه باز گردد تا نقشه مـامـون را در کسب تایید امام برای پایداری خلافتی که غصب کرده بـود، نقـش بر آب سازد و مشروعیت حکومت او را در دل مردم خدشه‌دار نماید.

امام جواد علیه السلام خط پدر بزرگوارش را ادامه داد و به آگاهـی فکری و عقیدتی دست یازید. فقیهان را از بغداد و شهرهای دیگر، پیرامـون خـود، در مدینه فراهـم آورد تا با او مناظره کننـد و از او بپـرسنـد و از راهنمایی‌های او بهره برگیرند.

شیخ مفید رضـوان الله علیه گوید: مأمون، امام جـواد را دوست می‌داشت، زیرا با وجود کمی سـن، شخصی فاضل بود و به درجه والا از علم و دانش رسیده بود و در ادب و حکمت و کمـال عقل، مقـامـی داشت که هیچ یک از مشـایخ زمـان بــا او برابری نمی‌تـوانست کرد.

کمی سن امام جواد علیه السلام از پدیده‌های اعجاز آمیز اوست که در روحیه حاکمان آن زمان اثری فـوق‌العاده گذاشته بـود. وقتـی پدر بزرگوارش درگذشت، از عمر امام جواد حدود هشت سال بیـشتر نگذشته بود و در همان سـن، عهده‌دار منصب امامت گردیـد.

امام با پایگاهـی مردمی طرفـدار و مـومـن به رهبـری و امامتـش بـه طور مستقیـم در مسائل دینی و قضایای اجتماعی و اخلاقی در تماس بـود.

وقتـی مأمـون، امام را به بغداد یـا مرکز خلافت آورد، امام اصرار ورزید تا به مـدینه باز گردد، مأمون با ایـن درخـواست مـوافقت کرد و آن حضرت بیشتـر عمـر شـریف خـود را در مـدینه گذرانــد.

معتصم از فعالیت و کوشش‌های او برآشفته بود، از این رو، آن حضرت را به بغداد فراخواند و هنگامی که امام وارد عراق گردید، معتصـم و جعفر، پسرهای مأمـون، پیوسته تـوطئه می‌چیدند و برای قتل آن بزرگوار حیله می‌اندیشیدند، تا ایـن که آن حضـرت در سـال 220 هجـری در آخـر ماه ذیقعده به شهادت رسیـد.(1)

از بیشتـر روایات چنیـن بر می‌آید که وقتی امام رضا علیه السلام به درخواست مـأمون به خراسان رفت، فرزندش ابوجعفر (امام جواد) را در مدینه به جای گـذاشت و مـأمـون پـس از بازگشت به بغداد در سال 204 هجری امام جـواد را به حضـور خود فراخواند تا دخترش ام الفضل را به ازدواج او درآورد، در آن هنگـام، امام آن چنـان کـــه در روایت شیخ مفیـد و دیگـران آمـده است، در آغاز ده سـالگـی بــود.

روایان روایت کـرده‌انـد که امام جـواد علیه السلام پس از ازدواج با دختر مأمـون، به اتفاق همسرش (ام‌الفضل) با بـدرقه مردم، راهـی مدینه گردید و هنگامـی که به دروازه کـوفه رسید با استقبال پـرشـور مردم رو به رو گردیـد، و آنچنان که در روایت شیخ مفید آمـده است به دارالمسیب وارد شـدند و در آنجا به مسجـد رفتند.

در محوطه این مسجد، درخت سدری بود که هنوز به بار ننشسته بود. حضرت کوزه‌ای آب خـواستند و پای ایـن درخت به وضو پرداختند، سپـس برخاسته نماز مغرب را به جای آوردند و پـس از پایان نماز، انـدک زمانـی به دعا پـرداختنـد و سپـس نمازهای مستحبی خـواندند و تعقیبات آن را به جای آوردند و در ایـن هنگام وقتی به سـوی درخت سـدر بازگشتند. مردم دیـدند که ایـن درخت به بار نشسته، در شگفت ماندنـد و از میوه‌اش خوردند. میوه شیریـن و بدون هسته بـود.

آنگاه امام را وداع گفته و در همان زمان، امام راهی مدینه شدند و تا هنگامی که معتصـم در آغاز سال 225 ایشان را به بغداد فراخواند، در آنجا اقامت داشتند؛ از ایـن پـس در بغداد بـودنـد تا ایـن که در پایان ذی العقـده همان سال، به شهادت رسیدند.(2)

روایان، سالـی را که امام، همـراه همسـرش ام الفضل از بغداد عازم مـدینه شـدنـد و نیز تاریخ سال ازدواجشان را معین نکرده‌اند. هر چنـد که روایت شیخ مفید گـویای ایـن است که آن حضرت بعد از پیروزی‌اش بر یحیی بـن اکثم در آن مناظره معروف در سن نه سالگـی، با دختـر مامـون ازدواج کرد، ولـی عبارت مسعودی در کتاب (اثبات الوصیه) القاگر آن است که امام پس از آن که به سـن مناسب ازدواج رسید، تـن به ایـن کـار داد.

در (اعیان الشیعه) آمـده است: آنگـاه امـام جـواد علیه السلام از مامون اجازه رفتن به حج خـواست و به اتفاق همسرش از بغداد قصد مدینه کرد. پـس از عزیمت امام جواد علیه السلام به مدینه، مأمون در طرطـوس وفات یافت و با برادرش معتصم بیعت شد، سپس معتصـم، امام جواد علیه السلام را فراخواند و ایشان را به بغداد آورد.

بدیـن گـونه مـی‌تـوان گفت در مـورد مدت اقـامت ایـشان در مدینه و بغـداد و تـاریخ ازدواج و وفات ایشـان در روایات، مطلب اطمینان بخـش و قابل اعتمادی که به طـور قطع بتـوان بـرداشت شخصـی از آن کـرد، وجـود نــدارد.

آنچه مسلـم است این که ایشان بیشتریـن دوره زندگی خود را در زمان مأمون طی کرد و در ایـن فاصله در تنگنا قرار نداشت و کنترلی بر ایشان صـورت نمی‌گرفت. امام چه در بغداد و چه در مدینه، از این فرصت برای انجام رسالت خود بهره‌بردای کرد؛ شیعیان نیز در مـورد امـامت او اتفـاق نظر داشته و راویـان، دهها روایت را در موضوع‌های مختلف از وی نقل کرده‌اند.

بحث را با ذکر روایتی از امام جواد علیه السلام به پایان می‌بریم که فرمودند:
هر بنده‌ای آنگاه حقیقت ایمان خود را کامل می‌کند که دیـن خود را بر شهوت‌های خویـش ترجیح دهـد، و هلاک نمی‌شود مگر آن که هوای نفس و شهوتش را بر دینش ترجیح دهد.

پی‌نوشت‌ها:
1ـ پیشوایان ما، ص 246ـ 255.
2ـ در سال درگذشت امام جـواد اختلاف تاریخـی وجـود دارد، عده‌ای آن را سال 220 و بعضی دیگر آن را سال 255 گفته‌اند.


منبع خبر: کتاب سیره و سخن پیشوایان


  

این مراسم معمولا عصر چهارشنبه که باور این است که روز یاد شده متعلق به امام جواد (ع) است برگزار می شود. زنان معمول در خانه ای دعوت شده و شروع به خواندن دعای توسل می کنند. وقتی به امام جواد (ع) رسیدند 114 یا 140 بار می گویند یا جواد الائمه ادرکنی. ختم این ذکر که تمام شد، بقیه دعای توسل خوانده می شود. بعد از آن ذکر مصیبت حضرت جواد الائمه خوانده شده و مردم حاجات و دعاهای خود را بر زبان می آوردند. معمولا بعد از ختم مراسم پذیرایی مختصری بسته به نظر صاحب خانه ا ز میهمانان به عمل می آید.
ختم امام جواد (ع) در برخی از محلات قم چندان معمول شده که هر هفته به نوبت در خانه های مختلف محله برگزار می شود و تقریبا بی وقفه ادامه دارد.#


  

در این روز غمزده، کبوتر دل را در همای حرم با صفای حضرت جواد علیه السلام روانه می‌کنیم تا دیده را به ضریح او روشنایی بخشیده، دل و جان را غبارروبی و منور نمائیم. از خداوند یکتا می‌خواهیم تا در دریای بی‌کران بخشش حضرت جوادالائمه غرقمان سازد. دست‌های نیازمند و خالیمان را ملتمسانه به سوی آستان مقدسش بلند می‌کنیم شاید نظری به این عاشقان درگاهشان انداخته و پاسخی دهند:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِىَّ اللَّهِ

سلام بر تو اى ولى خدا

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللَّهِ

سلام بر تو اى حجت خدا

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نُورَ اللَّهِ فى ظُلُماتِ الاَْرْضِ

سلام بر تو اى نور خدا در تاریکی‌هاى زمین

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ

سلام بر تو اى فرزند رسول خدا

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلى آبآئِکَ

سلام بر تو و بر پدران (پاک) تو

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلى اَبْنآئِکَ

سلام بر تو و بر فرزندانت

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلى اَوْلِیآئِکَ اَشْهَدُ اَنَّکَ

سلام بر تو و بر دوستانت گواهى دهم که به راستى تو

قَدْ اَقَمْتَ الصَّلوةَ وَ آتَیْتَ الزّکوةَ وَ اَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ

برپاداشتى نماز را و بدادى زکات را و امر به معروف و نهى از منکر کردى

وَ تَلَوْتَ الْکِتابَ حَقَّ تِلاوَتِهِ وَ جاهَدْتَ فِى اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ

و تلاوت کردى قرآن را چنانچه باید و جهاد کردى در راه خدا آن طور که شاید

وَ صَبَرْتَ عَلَى الاَْذى فى جَنْبِهِ حَتّى اَتیکَ الْیَقینُ اَتَیْتُکَ زآئِراً

و شکیبا بودى بر آزار مردم در مورد (کار) خدا تا مرگت فرا رسید آمده‌ام به درگاهت براى زیارت

عارِفاً بِحَقِّکَ مُوالِیاً لاَِوْلِیآئِکَ مُعادِیاً لاَِعْدآئِکَ فَاشْفَعْ لى عِنْدَ ربک

در حالى که عارفم به حق تو و دوست دارم دوستانت را و دشمنم با دشمنانت پس شفاعت مرا بنما در پیشگاه پروردگارت.

اکنون که به یاد غربت آن امام عزیز، قطراتی نقره فام بر روی گونه‌هایتان نشسته و دل‌هایتان شکسته است محتاجین به دعا را فراموش نکنید.

منبع:

مفاتیح الجنان


  

برای شفای هر مریضی دو رکعت نماز حاجت توسل به حضرت جواد الائمه بخواند و بعدا یکصد و چهل و شش مرتبه بگوید:

(ماشاء اللّه لا حول و لا قوة الا باللّه)

اگر در ساعتی که منسوب به آن حضرت است باشد بسیار مفید و ساعت آن را از نماز عصر تا دو ساعت بعد از آن تشخیص داده اند که مورد استجابت است.


  
عمل امّ داوود

پنجم : عمل امّ داوود که عمده اعمال این روز است و براى برآمدن حاجات و کشف کُرُبات و دفع ظلم ظالمان مؤ ثّر است و کیفیّت آن بنا بر آنچه در مصباح شیخ است آنست که چون خواهد این عمل را بجا آورد روزه بگیرد روز سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم را پس در روز پانزدهم نزد زوال غسل کند و چون وقت زوال داخل شود نماز ظهر و عصر را بجا آورد در حالتیکه رکوع و سجودشان را نیکو کند و در موضع خلوتى باشد که چیزى او را مشغول نسازد و انسانى با او تکلّم ننماید پس چون از نماز فارغ شود رو به قبله کند و بخواند حمد را صد مرتبه و سوره اخلاص را صد مرتبه و آیة الکرسى را ده مرتبه و بعد از اینها بخواند سوره انعام و بنى اسرائیل و کهف و لقمان و یَّس و صافّات و حَّم سجده و حَّمعَّسَّق و حَّم دخان و فتح و واقعه و مُلْک و نَّ وَ اِذَا السَّماَّءُ انْشَقَّتْ و ما بعدش را تا آخر قرآن و چون از اینها فارغ شود بگوید در حالتى که رو به قبله باشد:

صَدَقَ اللّهُ الْعَظیمُ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الْحَىُّ الْقَیُّومُ ذُو

درست فرمود خداى بزرگى که معبودى جز او نیست زنده و پاینده و صاحب

الْجَلالِ وَالاِْکْرامِ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ الْحَلیمُ الْکَریمُ الَّذى لَیْسَ کَمِثْلِهِ

جلالت و بزرگوارى است بخشاینده و مهربان بردبار و کریم است آنکه مانندش

شَىْءٌ وَهُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ الْبَصیرُ الْخَبیرُ شَهِدَ اللّهُ اَنَّهُ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ

چیزى نیست و او شنوا و دانا و بینا و آگاه است ، گواه است خدا که معبودى جز او نیست

وَالْمَلاَّئِکَةُ وَاُولوُا الْعِلْمِ ق اَّئِماً بِالْقِسْطِ لا اِل- هَ اِلاّ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ

و فرشتگان و دانشوران گواهى داده اند که خدایى جز او نیست که عدالت بدو پایدار است و او عزیز و حکیم است

وَبَلَّغَتْ رُسُلُهُ الْکِرامُ وَاَنَا عَلى ذلِکَ مِنَ الشّاهِدینَ اَللّهُمَّ لَکَ

و پیمبران بزرگوارش نیز آنرا به مردم رساندند و من بر این مطلب گواهى دهم خدایا از آن تو است

الْحَمْدُ وَلَکَ الْمَجْدُ وَلَکَ الْعِزُّ وَلَکَ الْفَخْرُ وَلَکَ الْقَهْرُ وَلَکَ النِّعْمَةُ

ستایش و از آن تو است مجد و براى تو است عزت و خاص تو است افتخار و شایسته تو است قهر و سطوت و مخصوص تو است نعمت

وَلَکَ الْعَظَمَةُ وَلَکَ الرَّحْمَةُ وَلَکَ الْمَهابَةُ وَلَکَ السُّلْطانُ وَلَکَ الْبَهاَّءُ

وازآن تواست عظمت و مخصوص تو است رحمت و براى تو است شکوه و خاص تو است سلطنت و از آن تو است درخشندگى

وَلَکَ الاِْمْتِنانُ وَلَکَ التَّسْبیحُ وَلَکَ التَّقْدیسُ وَلَکَ التَّهْلیلُ وَلَکَ

و مخصوص تو است نعمت بخشى و براى تو است پاکى و از آن تو است پاکیزگى و براى تو است یکتایى و مخصوص تو است

التَّکْبیرُ وَلَکَ ما یُرى وَلَکَ ما لا یُرى وَلَکَ ما فَوْقَ السَّمواتِ الْعُلى

بزرگى و ملک تو است آنچه دیده شود و آنچه دیده نشود و از تو است آنچه بالاى آسمانهاى بلند است

وَ لَکَ ما تَحْتَ الثَّرى وَلَکَ الاْرَضُونَ السُّفْلى وَلَکَ الاْ خِرَةُ

و از تو است آنچه زیر زمین است و از تو است زمینهاى زیرین و از آن تو است دنیا و آخرت

وَالاُْولى وَلَکَ ما تَرْضى بِهِ مِنَ الثَّناَّءِ وَالْحَمْدِ وَالشُّکرِ وَ النَّعْماَّءِ

و مخصوص تو است آن و حمد و ثنا و شکرى که تو بپسندى و آنچه نعمت است نیز از تو است

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى جَبْرَئیلَ اَمینِکَ عَلى وَحْیِکَ وَالْقَوِىِّ عَلى اَمْرِکَ

خدایا درود فرست بر جبرئیل امین بر وحى تو و نیرومند در کار تو و آنکس

وَالْمُطاعِ فى سَمواتِکَ وَمَحالِّ کَراماتِکَ الْمُتَحَمِّلِ لِکَلِماتِکَ

که در آسمانها و جایگاههاى کرامتهایت فرمانش برند آن کس که سخنان تو را برساند

النّاصِرِ لاَِنْبِیاَّئِکَ الْمُدَمِّرِ لاِعْداَّئِکَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى میکائیلَ مَلَکِ

یاور پیمبرانت و سرنگون کننده دشمنانت خدایا درود فرست بر میکائیل فرشته

رَحْمَتِکَ وَالْمَخْلُوقِ لِرَاءْفَتِکَ وَالْمُسْتَغْفِرِ الْمُعینِ لاِهْلِ طاعَتِکَ

رحمتت و آفریده شده براى بردن مهرت و آمرزش خواه و کمک کار فرمانبرانت

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى اِسْرافیلَ حامِلِ عَرْشِکَ وَصاحِبِ الصُّورِ الْمُنْتَظِرِ

خدایا درود فرست بر اسرافیل حمل کننده عرشت و صاحب صور آنکه چشم به راه

لاِمْرِکَ الْوَجِلِ الْمُشْفِقِ مِنْ خیفَتِکَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى حَمَلَةِ الْعَرْشِ

دستور تو است و نگران و بیمناک است از ترس تو خدایا درود فرست بر حاملین پاکیزه عرش

الطّاهِرینَ وَعَلىَ السَّفَرَةِ الْکِرامِ الْبَرَرَةِ الطَّیِّبینَ وَعَلى مَلاَّئِکَتِکَ

و بر سفیران گرامى و آن نیکان پاک و بر فرشتگان

الْکِرامِ الْکاتِبینَ وَ عَلى مَلاَّئِکَةِ الْجِنانِ وَخَزَنَةِ النّیر انِ وَمَلَکِ

بزرگوار نویسنده و بر فرشتگان بهشت و نگهبانان دوزخ و فرشته

الْمَوْتِ وَالاْعْوانِ یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى اَبینا آدَمَ

مرگ و کمک کارانش اى صاحب جلالت و بزرگوارى خدایا درود فرست بر پدر ما آدم

بَدیعِ فِطْرَتِکَ الَّذى کَرَّمْتَهُ بِسُجُودِ مَلاَّئِکَتِکَ وَاَبَحْتَهُ جَنَّتَکَ اَللّهُمَّ

پدیده خلقت که گرامیش داشتى به سجده کردن فرشتگانت و مباح کردى بر او بهشتت را خدایا

صَلِّ عَلى اُمِّنا حَوّاَّءَ الْمُطَهَّرَةِ مِنَ الرِّجْسِ الْمُصَفّاتِ مِنَ الدَّنَسِ

درود فرست بر مادر ما حواء که از پلیدى پاک و از چرکى و آلودگى مصفا گشت و از میان آدمیان

الْمُفَضَّلَةِ مِنَ الاِْنْسِ الْمُتَرَدِّدَةِ بَیْنَ مَحالِّ الْقُدُْسِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى

برترى داشت و در میان جایگاههاى قدسیان رفت و آمد کرده خدایا درود فرست بر

هابیلَ وَشَیْثٍ وَاِدْریسَ وَنُوحٍ وَهُودٍ وَصالِحٍ وَ اِبْراهیمَ وَاِسْماعیلَ

هابیل و شیث و ادریس و نوح و هود و صالح و ابراهیم و اسماعیل

وَاِسْحقَ وَیَعْقُوبَ وَیُوسُفَ وَالاْسْباطِ وَلُوطٍ وَشُعَیْبٍ وَاَیُّوبَ

و اسحاق و یعقوب و یوسف و اسباط (یعقوب ) و لوط و شعیب و ایوب

وَمُوسى وَهارُونَ وَیُوشَعَ وَمیشا وَالْخِضْرِ وَذِى الْقَرْنَیْنِ وَیُونُسَ

و موسى و هارون و یوشع و میشا و خضر و ذى القرنین و یونس

وَاِلْیاسَ وَالْیَسَعَ وَذِى الْکِفْلِ وَطالُوتَ وَداوُدَ وَسُلَیْمانَ وَزَکَرِیّا

و الیاس و الیسع و ذا الکفل و طالوت و داود و سلیمان و زکریا

وَشَعْیا وَیَحْیى وَتُورَخَ وَمَتّى وَاِرْمِیا وَحَیْقُوقَ وَدانِیالَ وَعُزَیْرٍ

و شعیا و یحیى و تورخ و متى و ارمیا و حیقوق و دانیال و عزیر

وَعیسى وَشَمْعُونَ وَجِرْجیسَ وَالْحَوارِیّینَ وَالاْتْباعِ وَخالِدٍ

و عیسى و شمعون و جرجیس و حواریین عیسى و پیروانشان و خالد

وَحَنْظَلَةَ وَلُقْمانَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَارْحَمْ

و حنظله و لقمان خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد و رحمت فرست بر

مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ وَبارِکْ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ کَما صَلَّیْتَ

بر محمد و آل محمد و برکت فرست بر محمد و آل محمد چنانچه درود فرستادى

وَرَحِمْتَ وَبارَکْتَ عَلى اِبْرهیمَ وَآلِ اِبْرهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ اَللّهُمَّ

و رحمت و برکت فرستادى بر ابراهیم و آل ابراهیم که براستى تویى ستوده و بزرگوار خدایا

صَلِّ عَلَى الاْوْصِیاَّءِ وَالسُّعَداَّءِ وَالشُّهَداَّءِ وَاَئِمَّةِ الْهُدى اَللّهُمَّ صَلِّ

درود فرست بر اوصیاء و اهل سعادت و شهیدان و امامان راهنما خدایا درود فرست

عَلَى الاْبْدالِ وَالاْوْتادِ وَالسُّیّاحِ وَالْعُبّادِ وَالْمُخْلِصینَ وَالزُّهّادِ

بر ابدال (دسته اى از صلحاء) و اوتاد و سیاحان و پرستش کنندگان و مخلصان و پارسایان

وَاَهْلِ الجِدِّ وَالاِْجْتِهادِ وَاخْصُصْ مُحَمَّداً وَاَهْلَ بَیْتِهِ بِاَفْضَلِ

و اهل جدیت و کوشش و مخصوص گردان محمد و خاندانش را به بهترین

صَلَواتِکَ وَاَجْزَلِ کَراماتِکَ وَبَلِّغْ رُوحَهُ وَ جَسَدَهُ مِنّى تَحِیَّةً وَسَلاماً

درودهایت و فراوانترین کرامتهایت و به روح و جسدش از جانب من تحیت و سلامى برسان

وَزِدْهُ فَضْلاً وَشَرَفاً وَکَرَماً حَتّى تُبَلِّغَهُ اَعْلى دَرَجاتِ اَهْلِ

و فضل و شرافت و بزرگواریش را فزون کن به حدى که او را به اعلى درجه اهل

الشَّرَفِ مِنَ النَّبِیّینَ وَالْمُرْسَلینَ وَالاْفاضِلِ الْمُقَرَّبینَ اَللّهُمَّ وَصَلِّ

شرافت از پیمبران و رسولان و فاضلان مقربت برسانى خدایا درود فرست

عَلى مَنْ سَمَّیْتُ وَمَنْ لَمْ اُسَمِّ مِنْ مَلاَّئِکَتِکَ وَاَنْبِی اَّئِکَ وَرُسُلِکَ

بر هرکس که من نام بردم و هرکه از فرشتگان و پیمبران و رسولان

وَاَهْلِ طاعَتِکَ وَاَوْصِلْ صَلَواتى اِلَیْهِمْ وَاِلى اَرْواحِهِمْ وَاجْعَلْهُمْ

و فرمانبردارانت را که من نام نبردم و درودهاى مرا بر ایشان و بر ارواحشان برسان و آنان را

اِخْوانى فیکَ وَاَعْوانى عَلى دُعاَّئِکَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَشْفِعُ بِکَ اِلَیْکَ

برادران من در دین و کمک کارانم در دعاى به درگاهت قرار ده خدایا من شفیع گردانم تو را پیش خودت

وَبِکَرَمِکَ اِلى کَرَمِکَ وَبِجُودِکَ اِلى جُودِکَ وَبِرَحْمَتِکَ اِلى رَحْمَتِکَ

و کرمت را پیش کرمت و جودت را پیش جودت و رحمتت را پیش رحمتت

وَبِاَهْلِ طاعَتِکَ اِلَیْکَ وَاَسئَلُکَ الّلهُمَّ بِکُلِّ ما سَئَلَکَ بِهِ اَحَدٌ مِنْهُمْ مِنْ

و اهل طاعتت را پیش درگاهت و از تو خواهم خدایا به هرچه یکى از آنها بوسیله آن تو را

مَسْئَلَةٍ شَریفَةٍ غَیْرِ مَرْدُودَةٍ وَبِما دَعَوْکَ بِهِ مِنْ دَعْوَةٍ مُجابَةٍ غَیْرِ مُخَیَّبَةٍ

خواسته از سؤ الهاى شریفى که برنگشته و به آنچه تو را خوانده اند از دعاى پذیرفته شده اى که به نومیدى نکشیده

یااَللّهُ یارَحْمنُ یا رَحیمُ یا حَلیمُ یا کَریمُ یا عَظیمُ یا جَلیلُ یامُنیلُ یا

اى خدا اى بخشاینده اى مهربان اى بردبار اى کریم اى بزرگ اى با جلالت اى بخشنده اى

جَمیلُ یا کَفیلُ یا وَکیلُ یا مُقیلُ یا مُجیرُ یا خَبیرُ یا مُنیرُ یا مُبیرُ یا

زیبا اى سرپرست اى وکیل اى نادیده گیر اى پناه ده اى آگاه اى روشنى ده اى نابود کن اى

مَنیعُ یا مُدیلُ یا مُحیلُ یا کَبیرُ یا قَدیرُ یا بَصیرُ یا شَکُورُ یا بَرُّ یا

والامقام اى چرخاننده اى جابجا کننده اى بزرگ اى توانا اى بینا اى شکرپذیر اى نیکوکار اى

طُهْرُ یا طاهِرُ یا قاهِرُ یا ظاهِرُ یا باطِنُ یا ساتِرُ یا مُحیطُ یا مُقْتَدِرُ

پاک اى پاکیزه اى قاهر اى پیدا اى پنهان اى پرده پوش اى احاطه دار اى با اقتدار

یا حَفیظُ یا مُتَجَبِّرُ یا قَریبُ یا وَدُودُ یا حَمیدُ یا مَجیدُ یا مُبْدِئُ یا

اى نگهبان اى داراى بزرگى اى نزدیک اى محبوب همه اى ستوده اى بزرگوار اى پدیدآرنده اى

مُعیدُ یا شَهیدُ یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ یا قابِضُ یا

بازگرداننده اى گواه اى احسان بخش اى نیکوبخش اى نعمت بخش اى زیاده بخش اى گیرنده

باسِطُ یا هادى یا مُرْسِلُ یا مُرْشِدُ یا مُسَدِّدُ یا مُعْطى یا مانِعُ یا

اى گشایش ده اى راهنما اى فرستنده اى رهنمون اى محکم کننده اى دهنده اى منع کننده اى

دافِعُ یا رافِعُ یا باقى یا واقى یا خَلاّقُ یا وَهّابُ یا تَوّابُ یا فَتّاحُ

جلوگیرنده اى بلند کننده اى باقى اى نگهدار اى آفریننده اى بخشش پیشه اى توبه پذیر اى گشاینده

یا نَفّاحُ یا مُرْتاحُ یا مَنْ بِیَدِهِ کُلُّ مِفْتاحٍ یا نَفّاعُ یا رَؤُفُ یا عَطُوفُ

اى زیاده بخش اى رحمت بخش اى که بدست او است هر کلید اى سودرسان اى مهربان اى باعطوفت

یا کافى یا شافى یا مُعافى یا مُکافى یا وَفِىُّ یا مُهَیْمِنُ یا عَزیزُ یا

اى کفایت کننده اى درمان بخش اى بهبودى بخش اى پاداش دهنده اى باوفا اى نگهبان خلق اى با عزت اى

جَبّارُ یا مُتَکَبِّرُ یا سَلامُ یا مُؤْمِنُ یا اَحَدُ یا صَمَدُ یا نُورُ یا مُدَبِّرُ یا

جبار اى بزرگوار اى سلامت بخش اى ایمنى بخش اى یکتا اى بى نیاز اى نور اى مدبر کارها اى

فَرْدُ یا وِتْرُ یا قُدُّوسُ یا ناصِرُ یا مُونِسُ یا باعِثُ یا وارِثُ یا عالِمُ

یگانه اى تنها اى پاکیزه اى یاور اى همدم اى برانگیزنده اى ارث برنده اى دانا

یا حاکِمُ یا بادى یا مُتَعالى یا مُصَوِّرُ یا مُسَلِّمُ یا مُتَحَبِّبُ یا قاَّئِمُ یا

اى حکم کننده اى آغاز کننده اى برتر اى صورت بخش اى سلامت بخش اى دوستى ورز اى قائم به کار خلق اى

داَّئِمُ یا عَلیمُ یا حَکیمُ یا جَوادُ یا بارِى ءُ یا باَّرُّ یا ساَّرُّ یا عَدْلُ یا

جاویدان اى دانا اى فرزانه اى بخشنده اى آفریننده اى نیکوکار اى شادى بخش اى دادگستر اى

فاصِلُ یا دَیّانُ یا حَنّانُ یا مَنّانُ یا سَمیعُ یا بَدیعُ یا خَفیرُ یا مُعینُ

جداکننده اى جزاده اى نعمت بخش اى عطابخش اى شنوا اى پدیدآرنده اى پناه ده اى یاور

[مُغَیِّرُ] یاناشِرُ یاغافِرُ یاقَدیمُ یامُسَهِّلُ یا مُیَسِّرُ یا مُمیتُ یا مُحْیى

اى نشر دهنده اى آمرزنده اى قدیم اى آسان کننده اى هموارکننده اى میراننده اى زنده کننده

یا نافِعُ یا رازِقُ یا مُقْتَدِرُ یا مُسَبِّبُ یا مُغیثُ یا مُغْنى یا مُقْنى یا

اى سودده اى روزى ده اى با اقتدار اى سبب ساز اى فریادرس اى بى نیازکننده اى دارایى دهنده اى

خالِقُ یا راصِدُ یا واحِدُ یا حاضِرُ یا جابِرُ یا حافِظُ یا شَدیدُ یا

آفریننده اى نگهبان اى یگانه اى حاضر اى جبران کننده اى نگهدار اى استوار اى

غِیاثُ یا عاَّئِدُ یا قابِضُ یا مَنْ عَلا فَاسْتَعْلى فَکانَ بِالْمَنْظَرِ الاْعْلى

فریادرس اى ثروت ده اى گیرنده اى که والایى و برترى و به دیدگاه اعلایى

یا مَنْ قَرُبَ فَدَنا وَبَعُدَ فَنَاى وَعَلِمَ السِّرَّ وَاَخْفى یا مَنْ اِلَیْهِ التَّدْبیرُ

اى که نزدیکى و بسیار هم نزدیک و دور است و بسیار هم دور داناى سر و نهان اى که تدبیر

وَلَهُ الْمَقادیرُ وَیا مَنِ الْعَسیرُ عَلَیْهِ [سَهْلٌ] یَسیرٌ یا مَنْ هُوَ عَلى ما

امور با او است و اندازه ها از او است و اى که دشوار براى او سهل و آسان است اى که بر هرچه بخواهد

یَشاَّءُ قَدیرٌ یا مُرْسِلَ الرِّیاحِ یا فالِقَ الاِْصْباحِ یا باعِثَ الاْرْواحِ یا

توانا است اى فرستنده بادها اى شکافنده سپیده صبح اى برانگیزاننده ارواح اى

ذَاالْجُودِ وَالسَّماحِ یا راَّدَّ ما قَدْ فاتَ یا ناشِرَ الاْمْواتِ یا جامِعَ

صاحب جود و سخاوت اى برگرداننده آنچه از دست رفته اى زنده کننده مردگان اى گردآورنده

الشَّتاتِ یا رازِقَ مَنْ یَشاَّءُ [بِغَیْرِ حِسابٍ وَیا] فاعِلَ ما یَشاَّءُ کَیْفَ

پراکنده ها اى روزى ده بى حساب بهر که خواهى و اى انجام دهنده

یَشاَّءُ وَیا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ یا حَىُّ یا قَیُّومُ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ یا

هرچه بخواهى بهرطور که خواهى و اى صاحب جلالت و بزرگوارى اى زنده اى پاینده اى زنده در آن هنگام که زنده اى نبود اى

حَىُّ یا مُحْیِىَ الْمَوْتى یا حَىُّ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ بَدیعُ السَّمواتِ

اى زنده کن مردگان اى زنده که معبودى جز تو نیست پدیدآرنده آسمانها و

وَالاَْرْضِ یا اِلهى وَسَیِّدى صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَارْحَمْ

و زمین اى معبود من و آقاى من درود فرست بر محمد و آل محمد و رحمت فرست بر

مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ بارِکْ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ کَما صَلَّیْتَ

محمد و آل محمد وبرکت ده بر محمد و آل محمد چنانچه درود فرستادى

وَبارَکْتَ وَرَحِمْتَ عَلى اِبْرهیمَ وَآلِ اِبْرهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ

و برکت دادى و رحمت فرستادى بر ابراهیم و آل ابراهیم که براستى تویى ستوده و بزرگوار

وَارْحَمْ ذُلىّ وَ فاقَتى وَفَقْرى وَانْفِرادى وَوَحْدَتى وَخُضُوعى بَیْنَ

و رحم کن به خوارى من و پیچارگیم و نداریم و تک و تنهاییم و فروتنیم در

یَدَیْکَ وَاعْتِمادى عَلَیْکَ وَتَضَرُّعى اِلَیْکَ اَدْعُوکَ دُعاَّءَ الْخاضِعِ

برابرت و اعتمادى که بر تو دارم و زاریم به درگاهت تو را خوانم خواندن شخص فروتن

الذَّلیلِ الْخاشِعِالْخاَّئِفِ الْمُشْفِقِ الْباَّئِسِ الْمَهینِ الْحَقیرِ الْجائِعِ

خوار خاشع ترسان هراسان پریشان بى مقدار کوچک گرسنه

الْفَقیرِ الْعاَّئِذِ الْمُسْتَجیرِ الْمُقِرِّ بِذَنْبِهِ الْمُسْتَغْفِرِ مِنْهُ الْمُسْتَکینِ لِرَبِّهِ

فقیر پناهنده پناه خواه معترف به گناه آمرزش خواه از گناه درمانده و زارى کننده به درگاه پروردگار

دُعاَّءَ مَنْ اَسْلَمَتْهُ ثِقَتُهُ وَرَفَضَتْهُ اَحِبَتُّهُ وَعَظُمَتْ فَجیعَتُهُ دُعاَّءَ حَرِقٍ

و خواندن شخصى که یاران مورد اعتمادش او را واگذار ده و دوستانش او را رها کرده و درد جانسوزش بزرگ گشته خواندن شخص دلسوخته

حَزینٍ ضَعیفٍ مَهینٍ باَّئِسٍ مُسْتَکینٍ بِکَ مُسْتَجیرٍ اَللّهُمَّ وَاَسئَلُکَ

غمگین ناتوان بى مقدار پریشان درمانده اى که به تو پناه آورده خدایا از تو خواهم

بِاَنَّکَ مَلیکٌ وَاَنَّکَ ما تَشاَّءُ مِنْ اَمْرٍ یَکُونُ وَاَنَّکَ عَلى ما تَشاَّءُ قَدیرٌ

چون تویى فرمانروا و تو چنانى که هرکارى را بخواهى مى شود و تویى که بر هرچه بخواهى توانایى

وَاَسئَلُکَ بِحُرْمَةِ هذَا الشَّهْرِ الْحَرامِ وَالْبَیْتِ الْحَرامِ وَالْبَلَدِ الْحَرامِ

و از تو خواهم به حرمت این ماه محترم و خانه محترم (کعبه ) و شهر محترم (مکه )

وَالرُّکْنِ وَالْمَقامِ وَالْمَشاعِرِالْعِظامِ وَبِحَقِّنَبِیِّکَ مُحَمَّدٍعَلَیْهِ وَ الِهِ السَّلامُ

و رکن و مقام و مشعرهاى بزرگ (جاهاى مناسک حج ) و به حق پیامبرت محمد علیه و آله السلام

یا مَنْ وَهَبَ لاِدَمَ شَیْثاً وَ لاِِبْراهیمَ اِسْماعیلَ وَ اِسْحاقَ وَ یا

اى که شیث را به آدم بخشیدى و اسماعیل و اسحاق را به ابراهیم دادى و اى

مَنْ رَدَّ یُوسُفَ عَلى یَعْقوُبَ وَیا مَنْ کَشَفَ بَعْدَ الْبَلاَّءِ ضُرَّ اَیُّوبَ یا

که یوسف را به یعقوب برگرداندى و اى که پس از مبتلا شدن ایوب ناراحتیش را برطرف کردى اى که

راَّدَّ مُوسى عَلى اُمِّهِ وَ زاَّئِدَ الْخِضْرِ فى عِلْمِهِ وَیا مَنْ وَهَبَ لِداوُدَ

موسى را به مادرش برگرداندى و دانش خضر را افزون کردى اى که دادى به داود

سُلَیْمانَ وَلِزَکَرِیّا یَحْیى وَلِمَرْیَمَ عیسى یا حافِظَ بِنْتِ شُعَیْبٍ وَیا

سلیمان را و به زکریا یحیى را و به مریم عیسى را اى نگهدار دختر شعیب اى

کافِلَ وَلَدِ اُمِّ مُوسى اَسئَلُکَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ

کفالت کننده فرزند مادر موسى از تو خواهم که درود فرستى بر محمد و آل محمد و

تَغْفِرَ لِى ذُنُوبى کُلَّها وَتُجیرَنى مِنْ عَذابِکَ وَتُوجِبَ لى رِضْوانَکَ

گناهانم را بیامرزى و از عذاب خود مرا در پناه گیرى و مرا مستوجب خوشنودى

وَاَمانَکَ وَاِحْسانَکَ وَغُفْرانَکَ وَجِنانَکَ وَاَسئَلُکَ اَنْ تَفُکَّ عَنّى کُلَّ

و ایمنى و احسان و آمرزش و بهشتت قرار دهى و از تو خواهم که باز کنى برایم هر

حَلْقَةٍ بَیْنى وَبَیْنَ مَنْ یُؤْذینى وَتَفْتَحَ لى کُلَّ بابٍ وَتُلَیِّنَ لى کُلَّ

حلقه اى که میان من و میان آزار کننده من است و بگشایى به رویم هر درى را و

صَعْبٍ وَتُسَهِّلَ لى کُلَّ عَسَیرٍ وَتُخْرِسَ عَنّى کُلَّ ناطِقٍ بِشَرٍّ وَتَکُفَّ

نرم کنى برایم هر دشوارى را و آسان کنى برایم هر مشکلى را و لال کنى از من زبان هر بدگو را و بازدارى از من

عَنّى کُلَّ باغٍ وَتَکْبِتَ عَنّى کُلَّ عَدُوٍّ لى وَحاسِدٍ وَتَمْنَعَ مِنّى کُلَّ

هر زورگو را و خوار کنى دشمنان و حسودان مرا و بازدارى از من هر

ظالِمٍ وَتَکْفِیَنى کُلَّ عاَّئِقٍ یَحُولُ بَیْنى وَبَیْنَ حاجَتى وَیُحاوِلُ اَنْ

ستمگرى را و کفایت کنى از من هر مانعى را که میان من و حاجتم حائل شود و بخواهد که

یُفَرِّقَ بَیْنى وَبَیْنَ طاعَتِکَ وَیُثَبِّطَنى عَنْ عِبادَتِکَ یا مَنْ اَلْجَمَ الْجِنَّ

میان من و اطاعت تو را جدایى اندازد و از پرستش تو بازم دارد اى که مهار کردى جنیان

الْمُتَمَرِّدینَ وَقَهَرَ عُتاةَ الشَّیاطینِ وَاَذَلَّ رِقابَ الْمُتَجَبِّرینَ وَرَدَّ کَیْدَ

نافرمان را و مقهور ساختى شیاطین سرکش را و گردنِ گردن کشان را به خوارى کشاندى و نقشه هاى شوم

الْمُتَسَلِّطین عَنِ الْمُسْتَضْعَفینَ اَسئَلُکَ بِقُدْرَتِکَ عَلى ما تَشاَّءُ

مسلطشدگان را از ناتوانها بازگرداندى از تو خواهم به حق تواناییت بر هرچه خواهى

وَتَسْهیلِکَ لِما تَشاَّءُ کَیْفَ تَشاَّءُ اَنْ تَجْعَلَ قَضاَّءَ حاجَتى فیما تَشاَّءُ

و آسان کردنت هرچه را بهر نحو که خواهى که قرار دهى برآوردن حاجتم را در هرچه خواهى

پس سجده کن بر زمین و بر خاک بگذار دو طرف روى خود را و بگو :

اَللّهُمَّ لَکَ سَجَدْتُ وَبِکَ امَنْتُ فَارْحَمْ ذُلّى وَفاقَتى وَاجْتِهادى وَتَضَرُّعى

خدایا براى تو سجده مى کنم و به تو ایمان دارم پس رحم کن به خوارى من و نداریم و سعى و کوششم و زارى

وَمَسْکَنَتى وَفَقْرى اِلَیْکَ یا رَبِّ

و بیچارگى ام و نیازم به درگاهت اى پروردگار

و کوشش کن که اشک بریزد چشمهاى تو اگر چه بقدر سرمگسى (سوزنى ) باشد بدرستى که این علامت استجابت است

 


  

اعمال روز نیمه رجب

روز مبارکى است و در آن چند عمل است .

اوّل : غسل

دوّم : زیارت حضرت امام حسین علیه السلام از ابن ابى بصیر منقول است که گفت سؤ ال کردم از حضرت امام رضاعلیه السلام که در چه ماه زیارت کنیم امام حسین علیه السلام را فرمود در نیمه رجب و نیمه شعبان .

سیّم : نماز سلمان به نحویکه در روز اوّل گذشت .

چهارم : چهار رکعت نماز بخواند و بعد از سلام دست خود را پهن کند و بگوید :

اَللّهُمَّ یا مُذِلَّ کُلِّ جَبّارٍ

خدایا اى خوارکننده هر ستمکار سرکش

وَیا مُعِزَّ الْمُؤْمِنینَ اَنْتَ کَهْفى حینَ تُعْیینِى الْمَذاهِبُ وَاَنْتَ بارِئُ

و اى عزت بخش مؤ منان تویى پناهگاه من در آن هنگام که از راهها وامانده شوم و تویى که از روى مهرى

خَلْقى رَحْمَةً بى وَقَدْ کُنْتَ عَنْ خَلْقى غَنِیّاً وَلَوْ لا رَحْمَتُکَ لَکُنْتُ

که به من داشتى به خلقت من دست زدى در صورتى که از خلقتم بى نیاز بودى و اگر مهر تو نبود بطور مسلم من

مِنَ الْهالِکینَ وَاَنْتَ مُؤَیِّدى بِالنَّصْرِ عَلى اَعْداَّئى وَلَوْ لا نَصْرُکَ

در زمره نابودان بودم و تویى که مرا بوسیله یارى دادن بر دشمنانم کمک دهى و اگر یارى تو نبود

اِیّاىَ لَکُنْتُ مِنَ الْمَفْضُوحینَ یا مُرْسِلَ الرَّحْمَةِ مِنْ مَعادِنِها

بطور حتم من از رسوایان بودم اى فرستنده رحمت از معدنهاى آن

وَمُنْشِئَ الْبَرَکَةِ مِنْ مَواضِعِها یا مَنْ خَصَّ نَفْسَهُ بِالشُّمُوخِ

و اى پدید آرنده برکت از جاهاى آن اى که مخصوص داشت خود را به بلندى مقام

وَالرِّفْعَةِ فَاَوْلِیاَّؤُهُ بِعِزِّهِ یَتَعَزَّزُونَ وَیا مَنْ وَضَعَتْ لَهُ الْمُلُوکُ نیرَ

و رفعت و از اینرو دوستانش به عزت او عزیز گردند و اى که پادشاهان طوق مذلت را براى او

الْمَذَلَّةِ عَلى اَعْناقِهِمْ فَهُمْ مِنْ سَطَواتِهِ خاَّئِفُونَ اَسئَلُکَ بِکَیْنُونِیَّتِکَ

بر گردن نهاده اند و از سطوتهاى او ترسانند از تو خواهم به حق بود کردنت

الَّتِى اشْتَقَقْتَها مِنْ کِبْرِیاَّئِکَ وَاَسئَلُکَ بِکِبْرِیاَّئِکَ الَّتِى اشْتَقَقْتَها مِنْ

که آنرا از کبریاى خود جدایش کردى و از تو خواهم به حق کبریایت که آن را از عزتت

عِزَّتِکَ وَاَسئَلُکَ بِعِزَّتِکَ الَّتِى اسْتَوَیْتَ بِها عَلى عَرْشِکَ فَخَلَقْتَ بِها

برگرفتى و از تو خواهم به حق عزتت که بوسیله آن بر عرش مستولى گشتى و بدان سبب

جَمیعَ خَلْقِکَ فَهُمْ لَکَ مُذْعِنُونَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَاَهْلِ بَیْتِهِ

همه خلق خود را آفریدى و همه به خدائیت اعتراف دارند که درود فرستى بر محمد و خاندانش

روایت است که هر صاحب غمى این دعا را بخواند حقّ تعالى او را از اندوه و غم آسایش بخشد


 


  

اعمال شب نیمه ماه رجب

شب شریفى است و در آن چند عملست .

اوّل: غسل

دوّم : احیاء آن به عبادت چنانکه علاّمه مجلسى فرموده .

سیّم : زیارت امام حسین علیه السلام .

چهارم : شش رکعت نماز که در شب سیزدهم ذکر شد .

پنجم : سى رکعت نماز در هر رکعت حمد و ده مرتبه توحید و این نماز را سید از حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله نقل کرده با فضیلت بسیار .

ششم : دوازده رکعت نماز هر دو رکعت بیک سلام و در هر رکعت هر یک از سوره حمد و توحید و فلق و ناس و آیة الکرسى و قَدْر را چهار مرتبه بخواند و بعد از سلام چهار مرتبه بگوید :

اَللّهُ اَللّهُ رَبّى لا اُشْرِکُ بِهِ شَیْئا وَلا اَتَّخِذُ مِنْ دُونِه وَلِیّا

و هر چه مى خواهد بخواند و این نماز را بدین طریق سیّد از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده و لکن شیخ در مصباح فرموده روایت کرده داود بن سرحان از حضرت صادق علیه السلام که فرمود بجا مى آورى در شب نیمه رجب دوازده رکعت نماز مى خوانى در هر رکعت حمد و سوره و چون فارغ شدى از نماز مى خوانى بعد از آن حمد و معوذتین و سوره اخلاص و آیة الکرسى را چهار مرتبه و مى گوئى بعد از آن :

سُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ وَلا اِلهَ اِلا اللّهُ وَاللّهُ اَکْبَرُ چهار مرتبه

پس مى گوئى:

اَللّهُ اَللّهُ رَبّى لا اُشْرِکُ بِهِ شَیْئا وَ ما شاَّءَ اللّهُ لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ الْعَلِىِّ الْعَظیمِ

و بجا مى آورى در شب بیست و هفتم نیز مثل این را .

 

 


  

شب سیزدهم

بدانکه مستحبّ است در هریک از ماه رجب وشعبان ورمضان آنکه در شب سیزدهم دو رکعت نماز بگذارند درهر رکعت حمد یک مرتبه و یس و تَبارَکَ المُلْکُ و توحید بخوانند .

در شب چهاردهم چهار رکعت به دو سلام به همین کیفیّت .

درشب پانزدهم شش رکعت به سه سلام به همین کیفیّت از حضرت صادق علیه السلام مرویست که هر که چنین کند جمیع فضیلت این سه ماه را دریابد و جمیع گناهانش غیر از شرک آمرزیده شود.


روز سیزدهم

اوّل ایّام البیض است و ثواب بسیارى براى روزه این روز و دو روز بعد وارد شده و اگر کسى خواهد عمل اُمّ داوُد بجا آورد باید این روز را روزه بگیرد و در این روز بنا بر مشهور بعد از سى سال از عام الفیل ولادت با سعادت حضرت امیر المؤ منین علیه السلام در میان کعبه مُعَظَّمه واقع شده است



  

لیله‏الرغائب

شب جمعه‏ی اول ماه رجب که به نام «لیله‏الرغائب» (شب آرزوها) معروف است، دارای عمل ویژه و منحصر به فردی است که البته ثواب آن هم فوق العاده و بی‌نظیر است. از جمله فضیلت  نماز این شب آنکه گناهان بسیار بسبب او آمرزیده شود و آنکه هر که این نماز را بگذارد چون شب اوّل قبر او شود حقّ تعالى بفرستد ثواب این نماز را بسوى او به نیکوتر صورتى با روى گشاده و درخشان و زبان فصیح پس با وى گوید اى حبیب من بشارت باد تو را که نجات یافتى از هر شدّت و سختى گوید تو کیستى بخدا سوگند که من روئى بهتر از روى تو ندیدم و کلامى شیرینتر از کلام تو نشنیده ام و بوئى بهتر از بوى تو نبوئیدم گوید من ثواب آن نمازم که در فلان شب از فلان ماه از فلان سال بجا آوردى آمدم امشب بنزد تو تا حقّ تو را ادا کنم و مونس تنهائى تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود من سایه بر سر تو خواهم افکند در عرصه قیامت پس خوشحال باش که خیر از تو معدوم نخواهد شد هرگز وکیفیت آن چنان است که روز پنجشنبه اوّل آن ماه را روزه میدارى چون شب جمعه داخل شود ما بین نماز مغرب و عشاء دوازده رکعت نماز مى گذارى هر دو رکعت به یک سلام و در هر رکعت از آن یک مرتبه حمد و سه مرتبه اِنّا اَنْزَلْناهُ و دوازده مرتبه قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ مى خوانى و چون فارغ شدى از نماز هفتاد مرتبه مى گوئى اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ النَّبِىِّ الاُْمِّىِّ وَعَلى آلِهِ پس به سجده مى روى و هفتاد مرتبه مى گوئى سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ پس سر ازسجده برمیدارى وهفتاد مرتبه مى گوئى رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَتَجاوَزْ عَمّا تَعْلَمُ اِنَّکَ اَنْتَ الْعَلِىُّ الاَعْظَمُ پس باز به سجده مى روى و هفتاد مرتبه مى گوئى سُبُّوحٌ قُدّوُسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ پس حاجت خود را مى طلبى که انشاءالله برآورده خواهد شد و بدان نیز که در ماه رجب زیارت حضرت امام رضاعلیه السلام مندوبست و اختصاصى دارد چنانچه عمره در این ماه فضیلت دارد و روایت شده که تالى حجّ است در فضیلت و منقول است که جناب علىّ بن الحسین علیه السلام مُعْتَمِر شده بود در ماه رجب و شبانه روز نماز در نزد کعبه مى گذاشت و پیوسته در سجده بود در شب و روز و این ذکر از آن حضرت شنیده مى شد که در سجده مى گفت : عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِکَ فَلْیَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ.
. مطمئنم اگر  ثواب آن را بدانید هیچ وقت آن را ترک نمی‌کنید. گرچه اهل معرفت عبادت را فقط برای رضایت خدا انجام می‌دهند؛ به قول حافظ:

تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن

که خواجه خود روش بنده‌پروری داند

به هرحال این شب، شب ویژه‌ای برای اهل دل و ارباب معرفت است که جا دارد مراجعه‌ای به کتاب شریف المراقبات (اعمال سال) مرحوم میرزا جوادآقا ملکی تبریزی بفرمایید.

برای حسن ختام این قسمت از بحث، بخشی از سفارش پیر اهل سلوک، میرزا جوادآقا را تبرکاً نقل می‌کنیم:

... یکی از مراقبت‌های مهم در این ماه، به یاد داشتن حدیث «فرشته‏ی دعوت‏کننده» می‌باشد که از پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏و‏سلم روایت شده است. پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏و‏سلم فرمود: خدای متعال در آسمان هفتم فرشته‌ای را قرار داده که به او «دعوت‏کننده» گفته می‌شود. هنگامی که ماه رجب فرا می‏رسد، این فرشته در هر شب این ماه تا صبح می‌گوید: خوشا به حال تسبیح کنندگان خدا، خوشا به حال فرمانبرداران خدا،

خدای متعال می‌فرماید: من همنشین کسی هستم که با من همنشینی کند، فرمانبردار کسی هستم که فرمانبردارم باشد و بخشنده‏ی کسی هستم که از من طلب بخشش کند.

ماه، ماه من، بنده، بنده‏ی من و رحمت، رحمت من است. هرکس در این ماه مرا بخواند، او را اجابت می‌کنم. هرکس از من درخواستی کند، به او عطا می‌کنم و هرکس از من هدایت بخواهد او را هدایت می‌کنم! این ماه را رشته‌ای بین خود و بندگانم قرار دادم که هرکس آن را بگیرد، به من خواهد رسید.

اگر توفیق پیدا کردید و این نماز را خواندید برای من و خواهرم هم دعا کنید.مخصوصا برای شادی روح خواهرم التماس دعا دارم.


  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ