اگر شما در طول تاریخ اسلام بلکه همه انبیا توجه کنید و البته توجه دارید، آن قدری که اسلام از این اشخاص منحرف و غیر مهذب صدمه خورده است و تمام ادیان صدمه دیده اند، از هیچ چیز دیگر ندیده اند. اصل اساس آن چیزی که به مکتبهای توحیدی ضرر رسانده است و مانع شده است از اینکه رشد پیدا کنند، همین غیر مهذب بودن بود؛گاهی از طرف اشخاصی که علم دارند و مهذب نیستند و بیشتر هم از طرف اشخاصی که جاهل بودند و مهذب نبودند. و معلوم نیست که آن قدری که از طرف عالم غیر مهذب اسلام صدمه دیده است ، از طرف جهال غیر مهذب با اینکه عددشان زیاد است صدمه دیده است ، از طرف جاهل غیر مهذب با اینکه عددشان زیاد است صدمه دیده باشد.تمام مکتبهای انحرافی را اشخاص دانشمند و ملا ایجاد کردند؛ چه آن چیزهایی که مذهب سازی بوده است ، آنها هم اشخاص عالمی بودند که مذهب درست کردند؛مذهبهای انحرافی ، و چه مکتبهای سیاسی که آنها هم از جانب اشخاص دانشمند و عالم بوده است . و آنقدری که به مکتبهای توحیدی از این سنخ جمعیت که عالم بودند و همه جور علمی هم شاید می دانستند، صدمه خورده است ، از هیچ طایفه ای نخورده است . قرآن کتاب انسان سازی از آن طرف قرآن هم که کتاب زنده الهی است ، آن هم آن قدری که دنبال این بوده است که تهذیب کند مردم را، دنبال چیزهای دیگر نبوده است . اصلا، می شود گفت که قرآن برای همین مقصد آمده است ؛ برای اینکه بشر به این مطلب از همه چیز بیشتراحتیاج داشتند. قرآن کتابی است برای انسانسازی ، در تمام مراحلی که انسان طی می کند، قرآن در همه مراحلش دعوت دارد و راه دارد. و تمام قصه هایی که در قرآن نقل شده است - گاهی هم تکرار شده است ، برای این بوده است که مسئله اهمیت داشته است - این قصه ها راهنمای مردم بوده است و برای تهذیب بوده است . قرآن کتاب احکام نیست ؛ کلیات را، کلیات احکام را، اصولش را ذکر فرموده است [آن ] هم نه به طور تمام آن . قرآن کتاب دعوت است و کتاب اصلاح یک جامعه است که بعد از اینکه به قرآن اصلاح شد. | |
| |