آیت الله العظمی فاضل لنکرانی دارای خصوصیات برجسته دیگری هم هستند که در حد وسع به بیان گوشه ای از آن ویژگیها می پردازیم:
1- خلوص : اگر از تمامی آشنایان ، شاگردان ، مرتبطان و اعضای دفتر ایشان سوال شود که مهمترین خصوصیت او کدام است؟ جملگی بر خلوص ایشان انگشت تاکید می گذارند.
حجت الاسلام والمسلمین جواد فاضل پیرامون این خصوصیت به نکته ای دقیق اشاره می کند که ضمنا نشاندهنده مراقبه آیت الله بر اعمال و رفتار خود نیز می باشد.
ایشان نسبت به مرجعیت خود هیچ قدمی برنداشتند و به گفته جواد فاضل در طول 11 سال مرجعیت ، ابدا حتی یک بار، نگفتند در فلان جا مقلد من زیاد یا کم است و یا نپرسیده اند رساله من چاپ شده یا خیر؟ البته نشر کتابهای تخصصی خود را زیاد پیگیری می کنند اما در مورد رساله شان هنوز یکبار هم سوالی نکرده اند.
بعد از رحلت آیت الله العظمی مرعشی نجفی به اصرار جمع زیادی از فضلا و مردم ، ایشان چندین سال امامت جماعت حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها را بر عهده داشتند و مکرر می فرمودند: برای من ، این نماز که هزاران طلبه در آن شرکت می کنند و آن نمازی که قبلا در مسجدی کوچک اقامه می کردم هیچ فرقی ندارد.
2- فروتنی و تواضع : حجت الاسلام والمسلمین نورمفیدی پیرامون این خصوصیت معظم له می گوید: ایشان دارای شرح صدر و تواضع فوق العاده هستند... آدم وقتی با ایشان است احساس حجاب نمی کند... در محضر آیت الله فاضل آدم احساس می کند در عین این که باید برای ایشان حریم قائل شود ، در همان حال احساس خودمانی بودن می کند.
در نشست های خانوادگی مثلا برادرها یا خواهرها که با ایشان هستند ، می گوید و می خندد و شوخی می کند و آنان احساس دوری نمی کنند در عین حال می بینیم آنان برای ایشان احترام و حریم خاص قائلند.
این خصوصیت اخلاقی در اصل از امیرالمومنین می باشد که نقل شده است : ما وقتی در محضر آقا امیرالمومنین می نشستیم ، او همانند یکی از ماها بود ولی در عین حال منزلت ایشان هم به شکلی است که «کان علی رئوسنا الطیر» یعنی مانند این که پرنده ای بالای سرمان بود (جمع بین ضدین).
3- عبادت : جنبه های علمی آیت الله فاضل بیشتر معرفی شده و ایشان از حیث عبادی چندان شناخته نیست ، زیرا معمولا او این ساحت از شخصیت خود را بروز نمی دهد و فقط نزدیکان می دانند که او به نوافل ، تا آنجا که حال جسمانی اش مساعد باشد، تقید دارد اما نکته شایان توجه این است که وی خدمت به مردم و طلبه ها را عبادت بسیار بزرگ می داند.
4- پرهیز از غیبت : آیت الله فاضل علاوه بر این که خود غیبت نمی کند و از آن می پرهیزد اگر کسی هم نزد او لب به غیبت بگشاید ، به هر طریق ممکن از آن جلوگیری می کند فرزند ایشان می گوید: حتی اگر در داخل خانواده نسبت به افراد حرفی زده شود، شدیدا برخورد می کنند.
5- ساده زیستی : ایشان روحیه طلبگی دارد و در حال حاضر نیز بسیار ساده زندگی می کند و شرایط او پس از مرجعیت با قبل از آن تغییری نکرده است.
حجت الاسلام بجنوردی ساده زیستی او را چنین ترسیم می کند: من از گذشته با ایشان مرتبط بودم. رفت و آمد دارم و کاملا از زندگی داخلی ایشان باخبر هستم.
زندگی ایشان پس از مرجعیت با قبل از آن تغییری پیدا نکرده است و همان زندگی سابق را حفظ کرده و در حال حاضر نیز زندگی ساده ای دارد.
بجنوردی می افزاید: به نظر من ، این مساله خیلی مهمی است که روحانیت ، آن هم یک مرجع ، چنین زندگی ساده ای داشته باشد.
این آبروی شیعه است. جواد فاضل (فرزند ایشان) نیز در این زمینه می گوید: بحمدالله مراجع ما نوعا ساده زیست هستند و منزل و اتاق مسکونی و امکاناتی که در اختیار دارند از سطح متوسط جامعه پایینتر است.
او سپس در مورد والد محترم خود می افزاید: آنچه ما از ابتدا تاکنون دیدیم این است که معظم له سعی دارند یک زندگی ساده و در سطح طلبه ها داشته باشند.
ایشان سالهای طولانی پس از تاهل حتی زمانیکه تعداد فرزندانشان به 5 نفر رسید ، در منزل پدری و در دو اطاق زندگی می کردند.
جواد فاضل می افزاید: اگر به سازمان ثبت اسناد و املاک کشور مراجعه کنید ، متوجه می شوید کسی که در خانواده مهمی بوده و از جهت علمی در سطح بالایی قرار داشته و قاعدتا باید به فکر آینده خود باشد در طول زندگی حتی یک متر زمین یا خانه یا هر ملک دیگر را نخریده و هیچ وقت ملکی نداشته و الان هم ندارد.
در حالی که منزل فعلی ایشان را هم پدر همسرشان خریده اند و از ابتدا به نام دخترشان ، که مادر ما باشد ، ثبت نموده اند.
پیرامون همین منزل نیز مسوولان مکرر گفته اند با توجه به این که 40 سال قبل ساخته شده ، بهتر است تغییر کند و جایی مناسب ایشان تهیه شود ولی آقای فاضل با وجود امکانات فراوانی که در اختیار دارد ، هیچ وقت در ذهن نداشته که منزل بهتری فراهم کند.
جواد فاضل می افزاید: او برای رونق زندگی شخصی خویش قدمی برنداشته و حتی اگر اهل منزل برای امور معمولی خانه وسیله ای تهیه نمایند که به نظر ایشان لازم نباشد و با ساده بودن زندگی نسازد، اعتراض شدید می کنند.
یک وقت والده ما تشخیص دادند برای منزل پرده ای لازم است و آن را تهیه و نصب کردند اما ایشان به محض مشاهده ، فرمودند: همین الان کسی بیاید و این پرده را بردارد. در نتیجه والده به ما متوسل شدند تا از معظم له بخواهیم پرده در جای خودش بماند.
حجت الاسلام والمسلمین نورمفیدی ، شوهر همشیره آیت الله فاضل نیز پیرامون زندگی ساده ایشان می گوید: ایشان در زندگی خصوصی و داخلی خیلی بی آلایش است و بنده که 40 سال است با بیت آیت الله فاضل وصلت کرده ام زندگی داخلی ایشان را خیلی ساده و بی آلایش و فارغ از همه تشریفات دیده ام.
مثل انسانهای معمولی زندگی می کند و تعلق به چیزهای دنیوی مثل املاک و خانه و امثالهم ندارد حتی در طول 10 سال که از دوران مرجعیت ایشان می گذرد ، تابستانها جز چند روز که برای زیارت به مشهد مشرف می شوند ، بقیه ایام را علی رغم نامساعد بودن هوا در قم می مانند و در حالی که اسباب آسایش در اطراف قم ، که آب و هوای خوبی دارد ، فراهم است ولی ایشان به ییلاق نمی روند و می گویند: من وقتی می بینم مردم و طلبه ها در زیرزمین و اتاقهای تنگ و تاریک زندگی می کنند ، دیگر آرامش ندارم تا به فکر راحتی خود باشم و به ییلاق بروم. ایشان پس از مرجعیت روزی فرمودند برایم عبای معمولی تابستانی تهیه کنید اما نه از جنس خیلی خوب و گران قیمت تا وقتی طلبه ها مرا می بینند تحمل سختی و تنگدستی برایشان خیلی دشوار نباشد.
6- عمل به وظیفه : ایشان عقیده دارند که باید تحت هر شرایط بدون توجه به قدح و مدح دیگران فقط به وظیفه خود عمل کنیم.
این امر در زندگانی او جلوه های زیادی دارد ، مثلا قبلا ایشان در شرایط بسیار خطیر و حساسی همچون تعیین رهبر پس از ارتحال امام خمینی (ره) نیز تکلیف خویش را به نحو احسن به انجام رساند.
در این زمینه حجت الاسلام جواد فاضل می گوید: مقام معظم رهبری در ملاقاتی که با ایشان داشتند فرمودند: در آن جلسه مجلس خبرگان بعد از رحلت امام ، اگر صحبت شما نبود ، من از پذیرش این مسوولیت استنکاف می کردم.
در آن جلسه چند نفر صحبت کردند، از جمله ایشان خطاب به آیت الله خامنه ای به این نکته اشاره نمود که ما باید تشخیص دهیم که چه کسی باید این مسوولیت را عهده دار شود ، نه شما و در نتیجه این سخنان بود که حضرت آیت الله خامنه ای ، رهبری را پذیرفتند.
در دوران دفاع مقدس نیز طلاب را تشویق به حضور در جبهه ها می کردند و خودشان هم در حد امکان در مناطق عملیاتی حاضر می شدند.
از خصوصیات بارز و برجسته آیت الله فاضل ، علاقه بی شائبه و خالصانه ایشان به ساحت قدس حضرات معصومین علیهم السلام است که زبانزد خاص و عام است. در زیر نمودهایی از این ارادت را برمی شماریم:
1- برگزاری مجالس روضه و ذکرمصائب اهل بیت از برنامه های دائمی بیت ایشان است. روضه ایام فاطمیه که از پدرشان به یادگار مانده ، حدود 60 سال قدمت دارد.
این روضه قبلا در منزل ابوی ایشان برگزار می شد که آن منزل اکنون به دفتر آیت الله تبدیل شده است.
در این ساختمان اتاقی وجود دارد که اکنون بخش استفتائات و سوالات شرعی دفتر است. حجت الاسلام جواد فاضل می گوید: به دلیل اشکالات موجود در فیزیک این اتاق ، تصمیم به تخریب آن گرفتیم تا به شکل دیگری آن را تجدید بنا کنیم اما دیدیم آیت الله فاضل ممانعت می کنند.
من کنجکاو شدم و علت را جویا گشتم ، ابتدا بیان نمی کردند اما پس از مدتی با اصرار من فرمودند: من دراین اتاق در عالم خواب پشت سر امام زمان علیه السلام نماز خواندم و این خصوصیت برای من بسیار مهم است و شما مجاز نیستید به این اتاق و ترکیب آن دست بزنید.
2- حجت الاسلام حبیبی تبار از فضلای قم نیز در باره دلدادگی آیت الله به خاندان عصمت می گوید: چندی قبل خدمت آیت الله فاضل رسیدم ، صحبتهایی شد و خصوصا مطالبی پیرامون مظلومیت اهل بیت و تبلیغات ضد شیعه در دنیا مطرح گردید.
در این هنگام آیت الله فرمودند: والله العظیم والله العظیم والله العظیم من هیچ انگیزه و علاقه ای به زنده ماندن ندارم مگر برای این که از کیان اسلام و تشیع و اهل بیت علیهم السلام دفاع کنم و اشک در چشمانشان جمع شد.
3- در 30 مرداد ماه سال 1380 که دولت جمهوری اسلامی ایران به دنبال توصیه بعضی از مراجع عظام به رئیس جمهوری اسلامی ایران ، سالگرد شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها را تعطیل رسمی اعلام کرد، ایشان اطلاعیه ای دادند و مومنان و محبان آن حضرت را به برگزاری مراسم باشکوه عزاداری بی بی دو عالم دعوت فرمودند.
فرازهایی از بیانیه مزبور به این شرح است:دشمن امروزه بخوبی دریافته است که برای تهی نمودن این ملت و سیطره بر امور آنان ، باید آنچه را که تجلی گاه اعتقادات و ایمان مردم است ، خاموش و کمرنگ سازد.
روزی با جسارت تام و تمام ، گریه و عزاداری بر حضرت سیدالشهدا علیه السلام را امری لغو و مورد شبهه قرار داده و روزی در شهادت فاطمه زهرا تردید می کند ، در حالی که این امر از واضحات تاریخ اسلام است.
معاندان بدانند اگر به خیال خود در شهادت آن حضرت شبهه ای را القا کنند ، هرگز نمی توانند در مظلومیت ایشان و ستم هایی که بعد از رسول خدا به ایشان وارد شد خدشه ای را تصور نمایند.
ایشان در خاتمه بیانیه افزودند: لازم است مومنین و پیروان اهل بیت علیهم السلام به ایام فاطمیه بیش از گذشته اهتمام ورزیده و نگذارند این حادثه ناگوار در لابلای حوادث دیگر کمرنگ شود....
اطلاعیه مزبور تاثیر بسیار گسترده ای در علاقمندان به حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها گذارد و شعاع تاثیر آن هر سال بیش از گذشته می باشد.
4- آیت الله فاضل به دلیل علاقه زیاد به ائمه معصومین علیهم السلام نسبت به حفظ احترام آنان اهتمام خاصی مبذول می دارند و به همین دلیل در سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع در بهمن سال 1377 شمسی با صدور اطلاعیه ای از این اقدام وهابی های متحجر ابراز انزجار و تنفر کردند و برای جلب توجه مسلمانان جهان به این عمل شنیع و قبیح در ابتکاری نمادین و اقدامی جالب در سالگرد آن فاجعه (هشتم شوال) درس خود را تعطیل اعلام کردند.
1- اهتمام به اتحاد مسلمین : علاقه وافر آن مرجع بزرگوار به ائمه معصومین علیهم السلام مانع از جدیت و اهتمام ایشان در یکپارچگی مسلمانان در مقابل دشمنان سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی آنان نبوده و لذا همچون امام قائل به تقیه مداراتی می باشند و حضور شیعیان در نمازهای جماعت اهل سنت را بویژه در ایام حج جایز می دانند.
2- حفظ کیان تشیع و عزت شیعه : در اوایل اسفند سال 1376 همزمان با بازدید رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام از حجاز و هنگام حضور ایشان و هیات همراه در نماز جماعت مسجدالنبی که به امامت شخصی به نام شیخ عبدالرحمن حذیفی انجام می شد فرد مزبور در سخنانی خارج از نزاکت و مغایر با اصول اخلاقی اسلامی و انسانی ، مطالبی تفرقه افکنانه و توهین آمیز به مذهب حقه شیعه نسبت داد و گستاخی را به جایی رساند که از معاویه نیز دفاع کرد. آیت الله هاشمی رفسنجانی در اقدامی غیرتمندانه و مدبرانه همانجا اعلام داشت : اقامه نماز به امامت شخصی که مسلمانان را دعوت به تفرقه می کند جایز نیست و بلافاصله جایگاه نماز جمعه را ترک نموده و به همراه هیات ایرانی ، نماز جماعت را در کنار باب السلام برپا داشت.
به فاصله یک روز پس از انتشار خبر ، مرجع بیدار آیت الله فاضل لنکرانی در پاسخ مقلدان خویش مبنی بر حضور در نمازجماعت مسجدالنبی در ایام حج و اقتدا به حذیفی فرمودند:«گرچه این جانب مومنین را همیشه سفارش به شرکت در مراسم عبادی اهل سنت خصوصا نماز جماعت و جمعه ایشان نموده ام و اکنون نیز آن سفارش را دارم ، لیکن با توجه به آنچه موثقین از سخنان این شخص برای این جانب نقل نموده اند ، شرکت در نماز جماعت این شخص که منادی تفرقه و اختلاف بین مسلمین است را به هیچ وجه جایز نمی دانم و اقتدا به وی در جمعه و جماعت صحیح نیست.
خداوند متعال شر منادیان اختلاف را از قاطبه مسلمین کوتاه فرماید ، ان شاءالله».
ایشان اعلام این مطلب و صدور بیانیه را وظیفه خود می دانستند و به توصیه دیگران مبنی بر این که : شاید دولت عربستان در مراسم حج برای بعثه شما مشکل آفرینی کند ، هیچ توجهی نکردند و جالب این که حجاج به شکل گسترده ای نظر ایشان را مراعات می کردند.
حجت الاسلام والمسلمین راشد یزدی پیرامون بازتاب این فتوا در میان حجاج می گوید: من در مسجدالنبی (ص) شاهد بودم که حجاج از همدیگر و حتی از ماموران مسجد می پرسیدند: امام جماعت چه کسی است؟ و اگر می فهمیدند حذیفی است از اقتدا به او امتناع می کردند. تا قضیه به گوش امیر مدینه رسید.
آقای رضایی رئیس سابق سازمان حج و زیارت می گفت : در جلسه ای که با امیر مدینه داشتیم او به ما گفت از فردا شب دیگر حذیفی را از امامت جماعت مسجدالنبی کنار خواهیم گذاشت.
می بینیم که آیت الله فاضل همچون اساتید خود حضرات آیات بروجردی و امام خمینی اهتمام وافر به ضرورت اتحاد مسلمین دارند و در عین حال با ظرافت ستودنی و دقت نظر ویژه ، کیان تشیع و عزت شیعیان را نیز توامان مورد توجه قرار می دهند.
3- مبارزه با استبداد پهلوی : یکی از فرازهای پرشور زندگانی آیت الله فاضل مبارزه گسترده ایشان با رژیم پهلوی است که به دنبال شروع نهضت امام خمینی (ره) آغاز می شود.
او که از شاگردان پرشور ، بی تزلزل و سرسخت امام بود ، از همان ابتدا ، رهرو جنبش اسلامی ایران گشت و هم به صورت فردی و هم به عنوان عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به مبارزه بی امان با آن دستگاه وابسته پرداخت و در نتیجه همین مجاهدت ها به دفعات از سوی آن رژیم دستگیر شد و بارها طعم زندان و شکنجه دژخیمان ساواک را چشید و سرانجام به بدآب و هواترین نقاط کشور ، بندر لنگه تبعید شد و حدود چهار ماه را در آن منطقه سوزان با شرجی خفقان آور سپری کرد که به قول خود ایشان می توان گفت به اندازه 40 سال رنج و ناراحتی و مرارت بود تا آن که طبق اسناد ساواک به دلیل ابتلا به تب مالت و روماتیسم شدید ، سلامتی او جدا به خطر افتاد و بناچار محل تبعیدش را به یزد منتقل کردند و دو سال و نیم در آنجا به سختی سپری شد اما او علی رغم کسالت مزاج در آن سامان نیز از تحقیقات علمی و بیدار کردن مردم غافل نماند و به یمن حضور او و آیت الله صدوقی ، مردم یزد چنان در مسیر نهضت قرار گرفتند که در دوران فینال انقلاب اسلامی جزو پیشگامان نهضت بودند و صدها شهید تقدیم کردند.
او پس از پیروزی انقلاب در طول این سالیان همواره به دفاع از رهبری و ارزشهای انقلاب پرداخته و هیچ گاه تزلزل پیدا نکرده است.
از ایشان منقول است که : من از همان اول به عنوان یک وظیفه که تشخیص دادم به دنبال امام حرکت کردم.
تا الان لحظه ای تردید در این راه پیدا نکرده ام بلکه اعتقادم افزون شده که اگر این انقلاب نبود، چه پیش می آمد؟
این مرجع بیدار با تیزبینی و هوشمندی مسائل مهم بین المللی را دنبال می کنند و در موضوعات مختلف بنا به ضرورت موضعگیری می کنند. بعضی از مواضع ایشان به قرار زیر است.
4- محکومیت حمله امریکا به افغانستان : وی همواره در برابر زیاده خواهی های کشورهای غربی و در راس آن امریکا ایستاده و نسبت به دسیسه های آنان روشنگری نموده است.
فی المثل با حمله امریکا به افغانستان او طی یک اعلامیه دقیق و سنجیده ضمن ابراز انزجار از حملات تروریستی 11 سپتامبر در امریکا، اشغال افغانستان به این بهانه را نیز محکوم ساخت و گفت : ما اگرچه طالبان را از اول نامشروع می دانستیم و اکنون نیز می دانیم ، لکن از شما سوال می کنیم مگر شما طالبان را به وجود نیاوردید؟ طالبان بعد از اسرائیل مولود نامشروع دوم امریکاست... امریکا بداند جهان اسلام و دنیای انسانیت این اعمال را محکوم می کند.
5- مخالفت با اشغال عراق : به دنبال حمله امریکا به عراق به بهانه نابودی سلاحهای کشتار جمعی رژیم صدام ، او با صدور اطلاعیه ای ، منطق و عمل تروریستی «شیطان بزرگ و امریکای ظالم» در این کشور را افشا و محکوم کرد و حتی در جریان محاصره و گلوله باران شهر نجف قاطعانه هشدار داد: امریکا بداند نجف پایتخت همه شیعیان جهان است و چنانچه به محاصره خود خاتمه ندهد و یا خدای ناکرده به فکر تجاوز برآید ، با تمامی شیعیان مواجه است و حوزه های مقدسه علمیه در همه نقاط عالم خصوصا حوزه مقدسه قم و مراجع معظم در صورت لزوم از آخرین حربه استفاده می کنند و جهان تشیع را یکسره به مقابله با دشمن برمی انگیزانند و در این صورت نمی توان پیش بینی کرد چه واقعه ای رخ می دهد و چه تحولی به وجود می آید.
آیت الله فاضل در برابر رژیم نامشروع صهیونیستی در مناسبتهای مختلف مواضع اصولی و شفافی اتخاذ کرده و از مبارزات مردم مظلوم لبنان و فلسطین به هر طریق ممکن حمایت قاطع به عمل آورده اند که بعضی از نمونه های آن به شرح زیر مذکور می افتد:
6- در ملاقات با آقای سیدحسن نصرالله دبیرکل جنبش حزب الله لبنان صریحا گفتند: ما به امید روزی هستیم که اسرائیل از صفحه روزگار محو شود... بر هر مسلمان واجب است از حرکت جهادی شیعیان لبنان و مسلمانان فلسطین حمایت کند.
همچنین به مناسبت شهادت فرزند دبیرکل حزب الله لبنان با ارسال پیامی تاکید کردند: امروز بر هر مسلمانی لازم است تا از هیچ گونه مبارزه و دفاعی جهت سرکوبی و نابودی این حکومت کوتاهی نکند و بداند برای پیروزی راهی جز مبارزه و شهادت وجود ندارد.
7- وقتی مراجع در مقابل مشروعیت عملیات شهادت طلبانه فلسطینیان مورد سوال قرار گرفتند ایشان در فروردین 1375 اعلام کردند: بر فرزندان اسلام در فلسطین اشغالی و سرزمین های لبنان بلکه بر همه فرزندان اسلام ، جهاد و مقاومت و آمادگی در مقابل آنان به هر نحوی که می توانند ، واجب است و حد و مرزی ندارد....
و در سال 1380 با قاطعیت و صراحت بیشتری بر مواضع قبلی خویش پای فشردند و استفتاهای حجت الاسلام والمسلمین سیدعلی اکبر محتشمی پور را پاسخهایی دادند که گزیده آن بدین شرح است: در شرایط کنونی هیچ دشمنی برای اسلام شدیدتر از اسرائیل نیست.... هر گونه امر اقتصادی و تجاری که در ارتباط با این رژیم باشد حرام مسلم است.
همه مسلمانان نسبت به حفظ قدس و بیت المقدس که قبله اولیه مسلمانان است و نیز نسبت به سرزمین اسلامی فلسطین وظیفه شرعی دارند و واجب است با تمام تلاش و امکانات در جهت آزادی قدس شریف کوشش نمایند.
عملیات استشهادی چنانچه با نظر صریح مسوولان دلسوز انتفاضه و با رعایت همه شرایط باشد اشکالی ندارد بنابراین چنین اعمالی که دفاع از خود و کشور خود بر آن متوقف است ، صحیح است و از مصادیق شهید محسوب می شود. از خداوند برای آن مرجع عظیم الشان طول عمر مسالت داریم.
فاطمه زهرا آن حقیقت گوهری است که تاکنون ابعاد وجودیش برای اهل فکر و بصیرت به صورت صحیح و دقیق روشن نگشته است.
ذاتی که از غضب او پیامبر صلی الله علیه وآله و حق تعالی غضب می کنند و از رضایت و خشنودی او خشنود می گردند....
امام خمینی پس از 14 قرن نام اسلام و شیعه را در جهان زنده کرد، الان فقه شیعه و مذهب اهل بیت علیهم السلام در جهان به لحاظ ظهور انقلاب اسلامی مطرح است و محققان عالم را به خود جذب کرده است.
خطاب به اعضای جمعیت موتلفه اسلامی : شما در خط مرجعیت و روحانیت هستید ، از اول هم به فکر تعین نبودید و آن روز که نیاز به فداکاری بود ، کوتاهی نکردید.
اگر در نظام الهی ما یک ضعف و سستی پیدا شود، دنیا آن را به حساب اسلام می گذارد ، متاسفانه رعایت برخی از ابعاد احکام و ارزشها در جامعه ما کمرنگ شده است.
از جمله مثلا در مساله حجاب که از مهمترین مسائل جامعه ماست ، برخی آنچنان که باید ، مراعی (رعایت کننده) این ارزش شرعی نیستند ، ما باید سعی کنیم نظام و جامعه ما در مسیر غیر اسلامی ولو تلویحا قرار نگیرد ، بی تفاوتی در این امور در آینده خطر جبران ناپذیری را در پی دارد.
هیچ عاقلی با اصل آزادی مخالف نیست و همه عقلا با آزادی مطلق که منجر به هرج و مرج و بی بندوباری می شود ، مخالفند ، اما بدانید که دشمن ، آزادی در حدود اسلام را نیز نمی پسندد.
هیچ نعمتی در عالم برتر از نعمت حیات وجود انسان نیست. به هر نقطه ای از کمال که بخواهید برسید باید ابتدا خود را بشناسید.
افسوس که انسان دوران جوانی را غافل از این حقیقت سپری می کند و آنگاه که دوران پیری و سالخوردگی فرا می رسد ، هه توجه انسان متوجه و متمرکز در حفظ جسم نحیف و رنجور خود می گردد.
در جوانی با سلامت جسم ، انسان قادر به تربیت و تزکیه نفس است.
برای این امر مهم لازم است جوانان عزیز همیشه خود را در محضر قرآن کریم قرار دهند و از این کوثر الهی نفس تشنه خود را سیراب کنند.
الله الله فی القرآن این سفارش اول و آخر است برای تدبر در این کتاب عزیز و رسیدن به گوشه ای از این اقیانوس بیکران الهی لازم است با معارف عظیم و بی بدیل اهل بیت عصمت و طهارت آشنا شوید... یک جوان از ضروری ترین اموری که باید بدان بپردازد ، مطالعه و تفکر در زندگی ائمه معصومین علیهم السلام است.
دنیای غرب باید بداند مبارزه و مخالفت با تروریسم از 1400 سال پیش در مکتب اسلام وجود داشته است.
تاریخ اسلام به خوبی گواهی می دهد که این مکتب بشدت با این گونه اعمال مخالف است.
در قضیه مسلم بن عقیل در منزل هانی ، او می توانست ابن زیاد را از بین ببرد و دیگر نه خود کشته شود و نه حادثه کربلا به وجود آید ، اما چون این عمل مخالف با دین اسلام بود ، مسلم بن عقیل از آن امتناع نمود بنابراین از قوانین مسلم اسلام مخالفت با تروریسم است ، مسلمانان به تبعیت از دین اسلام در صف اول مخالفان با تروریسم هستند.
وظیفه استاندار ، تنها رعایت جهات مادی و مسائل رفاهی و دنیوی مردم نیست ، اصلاح و ارشاد مردم نیز جزو وظایف استاندار و از جمله کارهای اساسی اوست.
مسوولان باید توجه داشته باشند که با آسفالت خیابانها و کوچه ها و تامین یخچال و لباسشویی و امثال آن ، مسوولیتشان پایان نمی پذیرد ، در جامعه اسلامی یک مسوول بایستی نسبت به جنبه های معنوی مردم توجه داشته باشد و در پیشبرد مسائل معنوی نقش اساسی داشته باشد.
اگر استاندار خود تقوی نداشته باشد و گرفتار هواهای نفسانی و امیال و غرایز حیوانی باشد ، نمی تواند مردم زیر سلطه اش را هدایت و ارشاد نماید ، زیرا انسان هدایتگر ، اولین برخورد و اولین ارتباطش در رابطه با تبلیغ ، ارتباط با خویشتن خویش است.
اگر یک فرد روحانی در جهت تزکیه خود نباشد و خویشتن خویش را نساخته و خدای نخواسته اسیر چنگال هواهای نفسانی اش باشد ، این فرد نمی تواند دیگران را ارشاد و تبلیغ نماید.
نه تنها هدایتگر واقعی نمی تواند باشد بلکه فسادانگیز و جامعه بر باد ده نیز خواهد شد.
تقوی به معنای خود نگهداری ، مراقبت ، کنترل نفس و حاکمیت و تسلط بر نفس است نه به معنای پرهیزگاری که عده ای از راحت طلبان منزوی طلب شعار خود قرار داده و تقوای اسلامی را که با ستیز و نبرد همراه است ، به کناره گیری و پرهیز از جامعه و امت اسلامی توصیه و تاویل می کنند.
هر گاه شخصی میلیون ها تومان خمس پرداخت کند و قصد قربت نداشته باشد ، همانند کسی است که خمس نداده است.
اسلام به تعدیل غرایز و نه سرکوبی کامل آنها معتقد است ، لذا می بینیم اسلام سرسختانه ، هم با آزادی مطلق جنسی و بهره مندی های مادی مبارزه کرده و هم رهبانیت را مردود دانسته است.