مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 111
بازدید دیروز : 76
کل بازدید : 771767
کل یادداشتها ها : 965
خبر مایه


 1- تنافى با سنتهاى آفرینش

خواسته‏اى که در دعا عرضه مى‏شود، باید مخالف‏سنت‏هاى الهى که خداوند بر پایه حق و حکمت‏بنا نهاده است نباشد.

از جمله سنت‏هاى خداوند این است که; براى هر یک از انسانها اجلى قرار داده که‏در صورت حتمى بودن گریز از آن نیست. بنابراین اگر کسى دعا کند که بخواهد خداعمر بى‏پایان به او بدهد و یا مریضى را که اجل حتمى او فرا رسیده است، از مرگ‏برهاند، اجابت چنین خواسته‏اى به معناى تعطیلى در قانون قطعى الهى و یا وروداستثنا در حریم آن است و این خود مانع از اجابت دعاست.

قرآن کریم در این باره مى‏فرماید:

«وانفقوا من ما رزقناکم من قبل ان یاتى احدکم الموت فیقول رب لولا اخرتنى‏الى اجل قریب فاصدق و اکن من الصالحین و لن یوخر الله نفسا اذا جاء اجلهاوالله خبیر بما تعملون‏».

«از آنچه به شما روزى کرده‏ایم انفاق کنید، پیش از آن که مرگ یکى از شما فرارسد، آنگاه بگوید: پروردگارا چرا مرگ مرا تا زمانى اندک به تاخیر نمى‏اندازى،تا صدقه دهم و از صالحان باشم و هرگز خداوند اجل هیچ کس را وقتى فرا رسد، به‏تاخیر نخواهد انداخت‏».

۲- تزاحم دعاها

گاهى شخصى که از ستم دیگران به ستوه آمده، علیه ستمگران دعامى‏کند و از خداوند انتقام خود را مى‏طلبد ولى در همین حال این شخص به ظاهر مظلوم‏به خاطر ستمى که خود به دیگرى کرده، مورد غضب قرار گرفته است. همین تزاحم دعاهامى‏تواند مانع استجابت گردد. تزاحم در حدیث قدسى یکى از موانع دعا معرفى گردیده‏است‏خداوند متعال در این باره مى‏فرماید: «... اما ان تکون ظلمت احدا فدعا علیک‏فتکون هذه بهذه...» یا این است که تو به دیگرى ستم کرده‏اى و او بر ضرر تو دست‏به دعا برداشته است پس این به [واسطه] آن [دفع مى‏شود.] از حضرت صادق (علیه‏السلام) روایت‏شده است که: «هر گاه شخصى مورد ستم دیگرى واقع شود، سپس علیه اواز درگاه خداوند تقاضاى انتقام کند، خداوند مى‏فرماید: شخص دیگرى هست که ادعادارد از سوى تو مظلوم واقع شده و بر تو نفرین مى‏کند، اگر مى‏خواهى تا دعاى تو رادر باره او و دعاى او را در حق تو به اجابت رسانم و گرنه هیچ یک را برآورده‏نمى‏کنم; تا از عفو خود شما را بهره‏مند سازم‏».

گاهى هم انسان براى موفقیت‏خود دعا مى‏کند در حالى که بسیارى از اشخاص دیگر که‏از دست او دل شکسته‏اند براى ناکامیش با دل سوزان و اشک ریزان دعا مى‏کنند.

بنابر این دعا کننده باید قبل از دعا، دیگران را از خود راضى سازد. امام‏صادق(علیه السلام) فرمود: «کان ابى یقول اتقوا الظلم فان دعوه المظلوم تصعد الى‏السماء».

پدرم همواره مى‏فرمود: از ستم به دیگرى بپرهیزید; زیرا دعاى مظلوم تا آسمان‏بالا مى‏رود.

و امام کاظم(علیه السلام) فرمود: «لا تحقروا دعوه احد فانه یستجاب للیهودى والنصرانى فیکم و لا یستجاب لهم فى انفسهم‏».

دعاى هیچ کس را کوچک نشمارید; زیرا درخواست‏یهودى و نصرانى در باره شما به‏اجابت مى‏رسد گر چه در باره خود آنان مستجاب نمى‏گردد.»

۳- نبود قابلیت

قرآن کریم در واقعه طوفان نوح(ع) پس از آن که درخواست‏حضرت، مبنى بر نجات فرزندخویش، را نقل مى‏کند، مى‏فرماید: «یا نوح انه لیس من اهلک انه عمل غیر صالح فلاتسالن ما لیس لک به علم انى اعظک ان تکون من الجاهلین‏».

دعا کننده باید قبل از دعا، دیگران را از خود راضى سازد. اى نوح [شایسته‏این که] از اهل تو [باشد] نیست و سر تا پایش ناصالح است. در باره آن چه به‏حقیقتش آگاه نیستى، از من چیزى مخواه، تو را پند مى‏دهم تا از جاهلان نباشى‏» ازاین روى کفر و عناد نسبت‏به حق مانع عنایت الهى و مشمول رحمت‏خاص او گشته و درلحظه انتقام رحمت عام را نیز تغییر مى‏دهد و هر دعایى حتى تقاضاى پیامبر بزرگ‏خداوند در حق پسر را بى‏تاثیر مى‏سازد. در آیه‏اى دیگر خداوند متعال پیامبراکرم را مخاطب خویش ساخته، مى‏فرماید:

«سواء علیهم استغفرت لهم ام لم نستغفر لهم لن یغفر الله لهم ان الله لا یهدى‏القوم الفاسقین‏».

بر منافقان یکسان است که تو در باره آنان طلب بخشش و غفران کنى یا نکنى [درهر دو صورت] خدا هرگز آنان را نخواهد آمرزید زیرا خداوند گروه فاسق را [در اثرلجاجت و سیاهى قلبشان] هدایت نمى‏کند.

براى جلب رحمت الهى قلبى لازم است که سالم از کفر و نفاق باشد; زیرا به فرموده‏قرآن مجید: «یوم لا ینفع مال و لا بنون الا من اتى الله بقلب سلیم‏». در روزقیامت مال و فرزند سودى نمى‏دهد، جز قلب سالم.

امام صادق(علیه السلام) فرمود: پدرم همواره مى‏فرمود: از ستم به دیگرى‏بپرهیزید; زیرا دعاى مظلوم تا آسمان بالا مى‏رود.

چه قلب وقتى از مرض کفر و نفاق سلامت‏یافت، شایسته پذیرش رحمت الهى مى‏شود ومواهب خداوندى به سویش سرازیر مى‏گردد.

برخى دیگر از گناهان نیز قابلیت پذیرش دعا را از بین مى‏برند. آنجا که در دعاى‏کمیل از زبان امیرمومنان مى‏خوانیم: «اللهم اغفرلى الذنوب اللتى تحبس الدعاء».

بارالها! گناهانى که از من سرزده و مانع استجابت دعایم مى‏شود، بر من ببخش‏»،اشاره به همین واقعیت دارد.

محمد بن مسلم از امام باقر(ع) نقل مى‏کند آن حضرت فرمود: «ان العبد یسال‏الله الحاجه فیکون من شانه قضاوها الى اجل قریب او الى وقت‏بطى فیذنب العبدذنبا فیقول الله تعالى للملک: لا تقض حاجته و احرمه ایاها فانه تعرض لسخطى واستوجب الحرمان منى‏».

بنده حاجتش را از خدا مى‏خواهد. بناى الهى نیز بر آن است که خواسته‏اش را دیریا زود به اجابت رساند. آنگاه بنده گرفتار گناهى مى‏شود. خدا به فرشته‏اى که‏مامور کار او است، مى‏فرماید: خواسته‏اش را به انجام نرسان و او را از دست‏یابى‏به خواسته‏اش محروم کن! زیرا او خود را در معرض خشم من قرار داده و مستحق دورى‏از رحمت من گشته است‏».

شخصى به رسول خدا عرض کرد:

«احب ان یستجاب دعایى فقال(ص):

طهر ماکلتک و لا تدخل بطنک الحرام‏».

دوست دارم دعایم مستجاب شود.

حضرت فرمود: آذوقه‏ات را از مال شبهه‏ناک پاک کن و غذاى حرام در شکم خود جاى‏نده‏».

و در حدیثى قدسى خداوند متعال فرمود: «و ربما صلى العبد فاضرب بها وجهه واحجب عنى صوته، اتدرى من ذالک؟ یا داوود ذاک الذى یکثر الالتفات الى حرم‏المؤمنین بعین الفسق...».

چه بسا بنده نماز مى‏گزارد و من آن را رد کرده، به صورتش مى‏زنم و صداى مناجات‏او را از خود دور مى‏سازم. مى‏دانى این چه شخصى است؟ اى داوود، این همان کسى است‏که همواره چشم خیانت‏خویش را متوجه حرم [ناموس] مومنان ساخته است‏».

۴- بى‏توجهى به واسطه‏ها

خداوند متعال خالق هستى و پدیدآورنده نظام و سنن حاکم‏بر آن است، لذا دوست دارد انسانها به این نظام احترام گذاشته، و در وصول به‏خواسته‏هایشان آن را از نظر دور نداشته و در عین حالى که تاثیر وسایل را درمقاصد خود به ذات حق مستند مى‏کنند، براى برآورده شدن نیازهاى خود، آنها را نیزبه کار بندند.

بر این اساس قرآن کریم براى دفع شر کفار راه جهاد را پیش روى مومنان گذارده‏است و مى‏فرماید: «و قاتلوهم یعذبهم الله بایدیکم ...» با آنها بجنگید، تاخداوند با دست‏شما کافران را به سزاى کارشان برساند».

در جاى دیگر کسانى را که در خانه نشسته و به امید فتح از سوى خدا دست روى دست‏گذاشته و اقدامى نمى‏کنند توبیخ مى‏کند.

شخصى به امام صادق(ع) عرض کرد: دعا فرما تا خداوند به من روزى راحتى بدهد،حضرت فرمود: «برایت دعا نمى‏کنم. برو همان طور که خداوند دستور داده، سعى و تلاش‏کن‏».

در برخى احادیث از کسانى که بدون توجه به وسائلى که خداوند قرار داده است،رفع مشکل خود را مى‏طلبند یاد شده است. این‏گونه افراد در پنج دسته ذیل قرارمى‏گیرند:

کفر و عناد نسبت‏به حق مانع عنایت الهى و مشمول رحمت‏خاص او گشته و در لحظه‏انتقام رحمت عام را نیز تغییر مى‏دهد و هر دعایى حتى تقاضاى پیامبر بزرگ‏خداوند در حق پسر را بى‏تاثیر مى‏سازد.

۱. شخصى که خداوند مالى به او عنایت‏کرده، و او با اسراف و تبذیر و مصرف نابجا اموالش را به هدر مى‏دهد و از خداتقاضاى روزى مى‏کند.

۲. مردى که از سوء خلق همسر خود و اذیت‏هاى پى‏درپى او به تنگ آمده و از خدامى‏خواهد تا او را از دست آن زن راحت کند، حال آنکه خدا راه طلاق را در پیش روى‏او گذاشته است.

۳. شخصى که از آزار مکرر همسایه‏اش شکوه مى‏کند و او را به خاطر آن نفرین‏مى‏کند، در حالى که مى‏تواند خانه‏اش را بفروشد و در جاى مناسبى منزل اختیار کند.

۴. آنکه در خانه نشسته، کار نمى‏کند و از خدا طلب رزق مى‏کند در حالى که خداوندراههاى روزى را پیش روى او قرار داده است.

۵. کسى که مالى را به دیگرى قرض داده است و مقروض انکار مى‏کند.

سپس دست‏به دعا برداشته و از خدا برگشت مال خویش را مى‏طلبد، در صورتى که‏خداوند به او دستور شاهد گرفتن داده است.

منبع :سید مهدى موسوى کاشمرى






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ