هر چند امام زمانعلیهالسلام غایب از انظار است، و این غیبت موجب محروم شدن امت از قسمتى از برکات وجود آن حضرت است که متوقف بر ظهور است، ولى قسمتى از فیوضات، وابسته به ظهور نیست.
او همچون آفتابى است که ابر غیبت نمىتواند مانع تأثیر اشعه وجود او در قلوب پاکیزه شود، مانند اشعه خورشید که در اعماق زمین جواهر نفیسه را مىپروراند، و حجاب ضخیم سنگ و خاک مانع استفاده آن گوهر از آفتاب نمىشود.
و چنان که بهرهمند شدن از الطاف خاصه خداوند به دو طریق میسر است:
اول: جهاد فى اللّه به تصفیه نفس از کدورتهایى که مانع از انعکاس نور عنایت اوست.
دوم: اضطرار که رافع حجاب بین فطرت و مبدأ فیض است (أَمَّن یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعَاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ) همچنین استفاده از واسطه فیض خدا که اسم اعظم و مَثَل اعلاى اوست به دو طریق است:
اول: به تزکیه فکرى و خلقى و عملى که "اما تعلم أن أمرنا هذا لا ینال إلّا بالورع".
دوم: به انقطاع از اسباب مادى و اضطرار، و از این طریق، بسیار کسانى که بیچاره شدند، و کارد به استخوان آنها رسید، و به آن حضرت استغاثه کردند نتیجه گرفتند.
در خاتمه به قصور و تقصیر نسبت به ساحت قدس آن حضرت اعتراف مىکنیم، او کسى است که خدا به او نور خود را، و به وجود او کلمه خود را تمام کرده است، و او کسى است که کمال دین به امامت و کمال امامت به اوست، و دعاى وارد در شب میلاد او این است: "اللهم بحق لیلتنا هذه و مولودها و حجتک و موعودها التى قرنت الى فضلها فضلک، فتمت کلمتک صدقا و عدلا، لا مبدّل لکلماتک و لا معقّب لآیاتک، نورک المتالّق و ضیاؤُک المشرق و العلم النور فى طخیاء الدیجور الغائب المستور جلّ مولده و کرم محتده، و الملائکة شهّده و اللَّه ناصره و مؤیّده اذا آن میعاده، و الملائکة امداده، سیف اللَّه الذى لا ینبو، و نوره الذى لا یخبو، و ذو الحلم الذى لا یصبو ...".