مسلمانان آمریکا به یکی از مهمترین اقلیتهای ایالات متحده تبدیل شدهاند.
تا چند وقت پیش، نوع نگاه رسانههای آمریکا به مسلمانان و چیزی که آنها پدیده مسلمانی میگفتند خصمانه بود. تا چند سال پیش میشد آرنولدشوارتزینگر را دید که به عنوان قهرمان فیلم «دروغهای حقیقی» یک عرب مسلمان تروریست را با موشک هواپیما منفجر میکند و به تدریج اعراب به عنوان نمایندگان مسلمانان جای روسها را در نقش منفی فیلمها میگیرند.
اما مسیر ماجرا از چند وقت پیش تغییر کرد؛ از وقتی که جمعیت مسلمان آمریکا به تدریج افزایش یافت و یک اقلیت قدرتمند در جامعه آمریکا شکل گرفت؛ اقلیتی که پشتوانه مالی قویای نیز در خاستگاه جغرافیایی خود داشتند.
همه اینها به علاوه بسیاری عوامل دیگر، باعث شد رویکرد رسانهها نسبت به این اقلیت آمریکایی تغییر کند و نظرسنجیای که یک نشریه آمریکایی(نیوزویک) در مورد این اقلیت انجام داده است هم نشان میدهد که انگار جامعه آمریکا هم سعی میکند با پدیده اسلام کنار بیاید. رسانهها سعی میکنند روش دوستانهتری را در پیش بگیرند و واقعبینانهتر برخورد کنند و اینها با توجه به شرایط فعلی جهان و سیاستهای دولت آمریکا، وضعیت متضادی را پدید آورده است.
طبق آمارها در آمریکا بین 3 تا 6 میلیون مسلمان زندگی میکنند که 60 درصد آنها را جوانان بین 18 تا 29 سال تشکیل میدهند. اکثر این مسلمانان، مهاجرینی هستند که بعد از سال 1965 – که قوانین مهاجرت آمریکا تغییر کرد – به این کشور رفتهاند. به گفته خانم کیت الیسون، اولین عضو مسلمان کنگره آمریکا: «ایده اصلی این مهاجرت، نبود هویت تاریخی در آمریکاست و جامعهای که اغلب حول مجموعهای از قوانین شکل میگیرد تا هویت فرهنگی یا نژادی».
در آمریکا برخلاف اروپا، مسلمانان در کلونیهای خاص و محیطهایی شبیه گتو زندگی نمیکنند، آنها درست مانند بقیه افراد جامعه هستند و طبق آمارها از نظر سطح درآمد، تحصیلات و اشتغال تفاوت چندانی با میانگین جامعه ندارند. همین مسئله باعث میشود اسلام راحتتر در بین جامعه پخش شود و ارتباط افراد غیرمسلمان با مسلمانان محدودیت خاصی پیدا نکند. به گفته بسیاری از مسلمانان، عبادت در آمریکا به خاطر مذهبیتر بودن مردم آن کشور راحتتر است.
ابوپاتل – یک مسلمان اهل شیکاگو – میگوید: «در آمریکا وقتی من میگویم که وقت نماز است، دوستان مسیحیام ممکن است راجع به نحوه عبادت از من سؤال کنند اما اهمیت عبادت را درک میکنند. با این حال، زمانی که در انگلستان زندگی میکردم، با گفتن این جمله نگاهها تغییر میکرد».
طبق مطالعه انجام شده توسط مجله نیوزویک، 69 درصد آمریکاییها معتقد بودند دانشجویان مسلمان آمریکا باید اجازه داشته باشند، به راحتی از حجاب استفاده کنند اما این مسئله در بعضی از کشورهای اروپا تبدیل به یک معضل شده است و شاید به همین دلیل است که عبدالله گل دخترش را برای تحصیل به یک کالج آمریکایی فرستاده است تا بتواند حجابش را هم حفظ کند.
بهرغم بسیاری از تبلیغات رسانهای، تا قبل از 11سپتامبر 2001، شاید جامعه مسلمانان آمریکا یک جامعه نامرئی بود؛ بیشتر آمریکاییها تا آن زمان تنها مسلمانانی که میشناختند مالکوم ایکس و محمدعلی کلی بودند که هر 2 را هم دوست میداشتند اما با انفجار برجهای تجارت جهانی ناگهان جامعه آمریکا متوجه یک گروه اقلیت شد که سیاستمداران میگفتند ممکن است خطرناک باشند.
مسلمانان بعد از 11 سپتامبر ناگهان بیشتر دیده شدند؛ کسانی که از حجاب استفاده میکردند؛ کسانی که به مسجد میرفتند و آسیاییهایی که مسلمان به نظر میرسیدند، تبدیل به یک عامل وحشت شدند. حملات نژادپرستانه هم نسبت به این گروه اقلیت افزایش پیدا کرد. روزنامهها عکس زن مسلمانی را چاپ کرده بودند که با حجاب در خیابان راه میرفت و تابلویی در دست گرفته بود که روی آن نوشته شده بود: «به من شلیک نکنید».
اما این همه تبلیغات و واکنشها، نتیجه عجیبی را به دنبال داشت. مظفر چیستی – مسلمان اهل نیویورک – میگوید: «بعد از این واقعه بود که عده زیادی از مردم که تا آن موقع خود را یک آمریکایی فرض میکردند، یادشان آمد که اول یک مسلماناند». طبق مطالعات انجام شده توسط کالج همیلتون در سال 2002 با کمال تعجب مشاهده شد که میل به استفاده از حجاب بعد از 11 سپتامبر افزایش بیشتری پیدا کرده است و الان تقریبا یک سوم زنان مسلمان آمریکایی هر روز از روسری استفاده میکنند.
حملات علیه مسلمانان باعث اتحاد آنان شد و بسیاری از مسلمانان از سایه خارج شدند و خود را به جای یک آمریکایی مسلمان، یک مسلمان آمریکایی معرفی کردند.
راضی محیالدین - مهاجر هندی مسلمان - میگوید: «بعد از 11سپتامبر، مسئولیت ما به عنوان یک مسلمان عوض شد. با اتفاقاتی که افتاد ما مجبور بودیم تصمیم بگیریم و ببینیم که کجا ایستادهایم؟ آیا باید از اعتقاداتمان دور شویم یا بیشتر از آن دفاع کنیم. خصوصا زمانی که به آن توهین میشود».
راضی محیالدین بعد از 11سپتامبر، اولین کاری که کرد ایجاد یک پناهگاه برای مسلمانان در یک مسجد بود. او فرزندانش را از مدرسه عادی خارج کرد و آنها را به یک مدرسه اسلامی در مسجد فرستاد. بقیه مسلمانان هم واکنشهای مشابهی داشتند. میزان شکایتها در مورد حقوق شهروندی مسلمانان افزایش زیادی یافت. فقط در سال2006، 2500 مورد شکایت توسط مسلمانان آمریکا در مورد نقض حقوق شهروندیشان به دادگاهها ارائه شد.
تلاشهای زیادی برای داشتن عکس باحجاب در گواهینامهها انجام شد همچنین 6 امام جماعت به خاطر خواندن نماز در فرودگاه از پرواز منع شدند. اتحاد ناخواستهای بین مسلمانان در حال شکل گرفتن بود که سیاستمداران آمریکایی، سعی میکردند آن را انکار یا بیاهمیت قلمداد کنند.
جورج بوش در یک جلسه پرسش و پاسخ، هنگامی که سعی داشت یک آمریکایی پاکستانیالاصل را مجاب کند که او در یک کشور آزاد زندگی میکند، با عکس این مسئله مواجه شد. فرید صدیق برای جورج بوش توضیح داد که هنوز با گذشتن 6 سال از واقعه 11سپتامبر، او نمیتواند در هواپیما از جایش بلند شود و مثلا به دستشویی برود چون این کار او موجب نگرانی و اضطراب مسافرانی میشود که تبلیغات ضد اسلام رسانهها آنها را وحشتزده کرده است.
طبق آمارها، بیشتر مسلمانان آمریکا مهاجرند و درصد کمتری متولد آمریکا هستند اما همین گروه کمتر و حتی بعضی از همان مهاجران هم نسبت به کسانی که در یک کشور با اکثریت مسلمانان زندگی میکنند، اطلاعات کمتری نسبت به اسلام دارند یا حداقل دسترسیشان به منابع آموزشی اسلام محدودتر است.
در آمریکا بیشتر وظایف آموزش اسلام توسط مساجد و امام جماعت مساجد انجام میشود. اما گاهی اوقات، مشکلات از همین جا شروع میشوند. به گفته بسیاری از مسلمانان، مشکل این است که اسلام در این مساجد توسط کسانی آموزش داده میشود که به خوبی با فرهنگ آمریکا و جامعهای که مخاطبانشان در آن زندگی میکنند آشنا نیستند.
اکثر این معلمان افراد تبعه لبنان یا عربستان سعودی هستند که مدت کوتاهی است وارد آمریکا شدهاند. ماجرای مهمتر در این مساجد، این است که بیش از 50درصد مساجد آمریکا کمکهای مالی بیشتری از عربستان سعودی دریافت میکنند و حامیان عرب این مساجد انتظار دارند که امامان جماعت فرقه وهابیت را تبلیغ کنند و گسترش دهند.
جزوهها، کتابها و معلمان آموزش دیدهای که از عربستان برای آموزش اسلام وهابی به آمریکا فرستاده میشوند، گواهی بر این مدعاست. در این مساجد، همانطور که انتظار میرود شیعه و بقیه گروههای مسلمانان تخریب میشوند.
این مسئله باعث نگرانی خانوادههایی شده است که شاهد آموزش تندرویها و تعصبهای زیاد توسط این امامان جماعت هستند. به همین دلیل، بعضی مساجد با کمکهای عربستان مخالفت میکنند. حثوت - امام جماعت یکی از این مساجد میگوید: «این کمکها آنقدر مشکلآفرین هستند که هیأت امنای مسجد، مانع دریافت آنها شود». او میگوید: «پول خارجی نه تنها مشکلآفرین است، بلکه میتواند خطرناک هم باشد چون وابستگی میآورد».
اما مساجدی هم هستند که به راحتی در مسیر برنامه سعودیها قرار میگیرند. امام جماعت مسجد الصفات نیوجرسی بعد از سالها آموزش اسلام، به خاطر دریافت این کمک تغییر رویه داد و عقاید تندروانهای را در پیش گرفت. او حتی کلاسهای آموزش اسلام را تعطیل کرد چون معتقد بود به اندازه کافی اسلامی نیستند و اسلام اصیل را آموزش نمیدهند و به جای آن جلساتی را تشکیل داد که ایدئولوژی سلفی را تبلیغ میکردند. به خاطر همین تندرویها و تعصبات بود که نگرانی خانوادههای مسلمان، شکایت از او و جریمه این امام جماعت را به دنبال داشت.
در حال حاضر، تنها چیزی که بیش از همه، جامعه مسلمان آمریکا را نگران میکند، در کنار نژادپرستی و آزار و اذیت و محدودیت، ترس از افتادن به دامن تندروی و تعصب است . 5سال پیش جمعیت شیعیان آمریکا 12 درصد کل مسلمانان این کشور بود ولی امروزاین نسبت به 22درصد رسیده است.