مورخین راجع به این که حضرت عبدالعظیم (ع) در چه سالی، یا چه ماهی، یا چه روزی از دنیا رفته چیزی ننوشته اند. آری در کتاب روح و ریحان می نویسد: آن حضرت در حدود سنة 250 از دنیا رفته، ولی مدرکی نقل نمی کند.
بعضی از نویسندگان می نویسند: از آن روایتی که از امام علی النقی (ع) به فضیلت حضرت عبدالعظیم (ع) رسیده (و ما آن را بعد از این خواهیم نگاشت) استفاده می شود که آن بزرگوار در زمان امام علی النقی (ع) از دنیا رفته است و امام علی النقی هم در سنة 254 شهید شد. عمادزاده در جلد دوم زندگانی حضرت موسی بن جعفر (ع) صفحة 391 می نویسد: حضرت عبدالعظیم(ع) به عقیدة شیخ صدوق در سال 252 شهید شده ولی معلوم نکرده که شیخ صدوق این عقیده را در کدام کتاب های خود متذکر شده ؟!
علامة مجلسی در مزار کتاب بحار می نویسد: یکی از شیعیان حضرت رسول اکرم (ص) را در عالم خواب دید که فرمود: جنازة مردی از فرزندان من از سکه الموالی (که نام کوچه ای بوده) حمل می شود و در باغ عبدالجبار بن عبدالوهاب نزدیک درخت سیبی دفن خواهد شد. وقتی آن شخص شیعه از خواب بیدار شد نزد عبدالجبار رفت و پیشنهاد کرد که آن باغ را از او بخرد. عبدالجبار گفت: این باغ مرا برای چه می خواهی ؟ آن مرد جریان خوابی را که دیده بود نقل کرد. عبدالجبار گفت: خوابی که تو دیده ای من نیز دیده ام، لذا آن درخت و باغ را برای حضرت عبدالعظیم(ع) و شیعیائی که در این جا دفن شوند وقف نموده ام. بعد از این جریان بود که حضرت عبدالعظیم(ع) مریض شد و از دنیا رفت. موقعی که بدن آن بزرگوار را برهنه کردند تا غسل دهند کاغذی در جیب او به دست آمد که حسب و نسب خود را در آن کاغذ بدین نحو نوشته بود:
انا ابوالقاسم، عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن حسن الامیر بن زید بن الحسن المجتبی بن علی بن ابیطالب (ع).
طریحی در کتاب منتخب می نویسد که نقل شده: از جمله افرادی که زنده دفن شدند حضرت عبدالعظیم (ع) بود که قبرش در شهرری قرار دارد. و در کتاب روح و ریحان هم می نگارد: حضرت عبدالعظیم (ع) را دشمنانش در حالی که زنده بود، در زیر خاک دفن کردند و آن بزرگوار به اجل طبیعی از دنیا نرفت!! العلم عندالله لانه اعلم به حقائق الامور. ولی مرحوم حاج میرزا حسین نوری در کتاب لؤلؤ و مرجان این نقل را تکذیب نموده .
گنبد و بارگاه حضرت عبدالعظیم (ع) در کتاب منتخب التواریخ از کتاب مجالس المؤمنین نقل می کند: حرم مطهر حضرت عبدالعظیم (ع) را که در شهرری قرار دارد مجدالملک قمی در سنة 480 بنیان نهاد. مجدالملک را لشکریان به علت عداوت مذهبی در سنة 492 از نزد سلطان کشیدند و اعضای او را قطعه قطعه نمودند، آنگاه آن اعضاء قطعه قطعه شده را در تابوتی نهادند و در جوار حضرت سیدالشهداء دفن کردند. بنیان ایوان و رواق حضرت عبدالعظیم (ع) از آثار شاه طهماسب بن شاه اسماعیل صفوی است. در سنة 944 بود که فتحعلی شاه ضریح نقره ای برای حضرت عبدالعظیم (ع) تقدیم کرد. در سنة 1222 بود که ناصرالدین شاه قاجار طلاکاری گنبد و بارگاه حضرت عبدالعظیم (ع) را شروع کرد. آیینه کاری و نقاشی ایوان مطهر حضرت عبدالعظیم (ع) را میرزا آقاخان نوری که صدراعظم دولت ایران بود به پایان رسانید.
روضة حضرت عبدالعظیم (ع) دارای چهار در متقابل است. دری که طرف قبلة ضریح قرار دارد و از خاتم های بسیار عالی به شمار می رود از تقدیمی های فتحعلی شاه است. دری که سمت پائین ضریح قرار دارد و از خاتم های مرغوب است از تقدیمی های ناصرالدین شاه است. دری که سمت شمال ضریح قرار دارد و به اصطلاح آن را در ورودی می گویند از تقدیمی های محمدشاه قاجار است. دری که در سمت مغرب ضریح است از تقدیمی های صدراعظم است.
تولیت آستانه حضرت عبدالعظیم(ع) عزیزالله عطاردی در کتاب زندگانی حضرت عبدالعظیم (ع) می نویسد: در زمان سلطنت شاه طهماسب اوّل که مقارن با سال 936 هجری بوده یکی از رجال بزرگ مذهبی آن عصر به نام: میرسید حسین خاتم المجتهدین که داماد محقق کرکی بود و از فقهای عظیم الشأن و جلیل القدر امامیه و زعمای مذهب به شمار می رفت، از جبل عامل به ایران دعوت شد. پس از ورود مرحوم میرسید حسین به ایران، پادشاه وقت تولیت بقاع مطهرة حضرت معصومه و حضرت عبدالعظیم (ع) و حضرت احمدبن موسی (شاه چراغ) علیهم السلام و هم چنین تولیت مقبرة شیخ صفی الدین جد سلاطین صفویه را در اردبیل به عهدة این سید شریف واگذار کرد. و اکنون تولیت این سه بقعة شریفه و ادارة امور مقبرة صفی الدین در دست اخلاف و احفاد میرسید حسین (ع) می باشد.