مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 27
بازدید دیروز : 417
کل بازدید : 779489
کل یادداشتها ها : 965
خبر مایه


 

مصاحبه استاد آقاى حاج شیخ محمدجواد فاضل لنکرانى«دام عزه»

این حضور حضرت معصومه (علیها السلام) در قم و حرم اهل بیت (علیهم السلام) بودن این شهر چه رابطه و تناسبى وجود دارد؟

ج: بسم الله الرحمن الرحیم، من ابتدا تشکر مى کنم از جناب عالى و همکارانتان که از طرف آستانه مقدسه حضرت فاطمه معصومه (علیها السلام) قبول زحمت فرمودید و تشریف آوردید و این توفیق را نصیب ما فرمودید که ما هم چند کلمه اى پیرامون حضرت فاطمه معصومه (علیها السلام) عرض کنیم و امیدواریم که مورد عنایت آن حضرت در دنیا و مورد شفاعت آن حضرت در آخرت قرار بگیریم. خوب، از مطالبى که روشن و مسلم است، این است که در کشور اسلامى ایران، قبر مبارک امام هشتم على بن موسى الرضا (علیه السلام) و خواهر مکرمه ایشان، حضرت فاطمه معصومه (علیها السلام) از برکات این کشور اسلامى است و ما معتقدیم بسیارى از برکاتى که در کشور ما وجود دارد از برکات این دو موجود عزیز و شریف است. راجع به حضرت معصومه (علیها السلام) برحسب آن چه که اهل تحقیق بیان کرده اند، در بین اولاد موسى بن جعفر (علیه السلام) بعد از على بن موسى الرضا (علیه السلام) افضل اولاد آن حضرت بوده است و از نظر مکانت علمى و آگاهى به مسائل دینى رتبه بسیار بالایى را آن حضرت داشته است. به این اندازه که بعضى از موثقین نقل کرده اند و در بعضى از کتب هم آمده است، حضرت در سنین بسیار کمى ـ شاید قبل از ده سالگى  ـ در یک قضیه اى که عده ایاز شیعیان مراجعه کردند به حضرت موسى بن جعفر (علیه السلام) تا سؤالاتى را از وجود مبارک ایشان داشته باشند، حضرت در آن زمان در مسافرت تشریف داشته اند، این شیعیان سؤالاتشان را خدمت حضرت معصومه (علیها السلام) آوردند و ایشان جواب آن سؤالات را مرقوم فرمودند و آن طورى که نقل شده، وقتى که این ها در مسیر برگشت با خود امام کاظم (علیه السلام) مواجه شدند و قضیه را گفتند: امام کاظم (علیه السلام) آن جواب ها را ملاحظه فرمودند و این تعبیر را کردند که فداها ابوها که این به معنى تأیید آن جواب ها بوده است. و این در زمانى است که ما مى دانیم حضرت معصومه (علیها السلام) در حدود ده سالگى بودند که پدر مکرم ایشان حضرت موسى بن جعفر (علیه السلام) به شهادت رسیدند، یعنى در یک سنین بسیار کم اما آشنایى زیادى به مسائل دینى و مسائل شرعى داشتند که خود این مطلب که نقل شده چنان چه بتوانیم مستند محکمى از کتب خودمان بر آن پیدا کنیم و مى تواند منشأ بسیارى از مباحث علمى قرار بگیرد. مثلاً در این بحث که آیا زن مى تواند فتوا بدهد یا نه، اختلافى است بین فقهاى امامیه، مشهور، بلکه قریب به اتفاق، در صلاحیت زن نسبت به مقام افتاء اشکال مى کنند، ولو این که براى خودش فتواى او را حجت مى دانند. اما نسبت به مقام افتا محل اشکال مى دانند و اگر این مطلب باشد که آن چه حضرت معصومه (علیها السلام) در جواب فرموده اند به عنوان نقل روایت نبوده، بلکه به عنوان بیان حکم شرعى بوده است، این در مباحث فقهى اثر بسیار زیادى دارد. کم این که امام صادق (علیه السلام) در بحث حج و احرام صبى، مسائل فقهى افرادى را ارجاع دادند به حمیده.

این مسأله روشن مى سازد که در بین خود اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام)زن هاى آنان نسبت به مسائل علمى و مسائل دینى از یک رفعت مکان و ازیک موقعیت خاصى برخوردار بوده اند. بنابراین یکى از جهات بارز ایشان این است که بعد از امام رضا (علیه السلام)افضل اولاد امام کاظم (علیه السلام) بودند.(1)

نکته دوم این است که از افتخارات ما قمى ها این است که قبر مبارک حضرت معصومه (علیها السلام) بر حسب تقدیر الهى در قم واقع شده است. برحسب آن چه که در تاریخ ذکر شده این است که امام هشتم (علیه السلام) نامه اى نوشتند به حضرت معصومه (علیها السلام) و حضرت معصومه (علیها السلام) بعد از آن نامه عزم سفر کردند براى آمدن به مرو و دیدار امام هشتم (علیه السلام) و قضایایى که نقل شده در ساوه گرفتار عده اى از معاندین شدند و رجالى که همراه ایشان بودند بسیارى از ایشان به شهادت رسیدند و ایشان هم مریض شدند و آمدند قم و در قم هم مدت هفده روز در حال حیات بودند و در سن 28سالگى از دنیا رفتند. شاید در تقدیر الهى این بوده است که وجود شریف حضرت در قم قرار گیرد و قم به برکت این وجود شریف، حرم اهل بیت (علیهم السلام) شود.

آن گونه که در تاریخ قم مطرح شده، قم یک مرکزى بوده که شیعیان اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) در آن فراوان بوده اند. از روات و اصحاب ائمه (علیهم السلام) بسیار در آن بوده اند یک مکانت خاصى خود قم داشت است. اما اعتبار اصلى و واقعى قم و ویژگى بارزش این است که این حضرت در این شهر مدفون شدند و قبر ایشان محور براى عشاق اهل بیت (علیهم السلام) شد.

س: جایگاه اهل بیت (علیهم السلام) و عنایات و توسل به آنان را در تحصیل علوم حوزوى بیان فرمایید.

ج: به برکت این حرم، عاشقین اهل بیت (علیهم السلام) آن هایى که مشتاق مکتب اهل بیت (علیهم السلام)بوده اند در قم حضور پیدا کردند و حوزه هاى علمیه و محافل علمى و آن حضرکات علمى که ما از این حوزه علمیه مى بینیم، تلألؤ مى کند. این ارزش ها تماماً به برکت ین حضرت است. بزرگان ما وقتى ما مشکلات علمى حادى داشته اند از حضرت (علیها السلام)استمداد مى کردند. والد بزرگوار ما (1) مى فرمودند که در بحث آیه تطهیر یک شبهه برایمان ایجاد شده بود. این شبهه با استمداد از حضرت براى ما حل شد. و آن هایى که واقعاً معتقد و دلداده به این قبر شریف هستند که چه توفیق هایى و چه برکت هایى نصیب آن ها از جهت علمى و عملى شده است.

س: در رابطه با ثواب و پاداش زیارت حضرت فاطمه معصومه (علیها السلام) مطالبى را بیان فرمایید.

ج: روایاتى که از ائمه معصومین (علیهم السلام) رسیده، براى زیارت حضرت معصومه (علیها السلام)یک غایت خاصى ذکر شده است و آن لزوم جنت است. از امام جواد (علیه السلام) این روایت نقل شده: «من زار عمّتى بقم فله الجنة»(3) و نیز مرحوم شیخ صدوق با سند صحیح در کتاب عیون اخبارالرضا نقل مى کند که امام هشتم (علیه السلام)فرمود: «من زارها فله الجنة»(4) و همچنین از امام صادق (علیه السلام) روایتى هست که «من زارها وجبت له الجنة».

سؤالى که در این جا مطرح است این است که چرا براى زیارت این بانو، یک چنین غایتى ذکر شده است. این غایت، حتى با تعبیر وجوب ـ  که یعنى اگر کسى این حضرت را زیارت کند، بهشت بر او ثابت و لازم مى شود ـ نیز آمده است. و در بعضى از روایات آمده که او از اهل بهشت است. و در بعضى از روایات بهشت براى او هست که این یک تعبیر دقیق ترى و لطیف تر مى باشد. اما این تعابیرى که در این روایات اشاره شد که بهشت براى او واجب مى شود، نیاز به این دارد که اهل تحقیق و اهل تدقیق یک مقدارى دقت کنند که آیا این معنایش این است که زیارت آن حضرت هم سنگ با زیارت ائمه معصومین (علیهم السلام) است.

در روایتى از امام هشتم داریم که حضرت فرمودند: «من زارها کم زارنی»(5). خوب، این معنا این نکته را دارد که زیارت حضرت معصومه (علیها السلام) مانند زیارت سایر امام زادگان نیست ولو آن که سایر امام زادگان درجاتى دارند و مراتبى دارند، اما مرتبه حضرت معصومه (علیها السلام) فوق این هاست. گرچه امام نبوده و آن عصمتى که امام معصوم (علیه السلام) دارد ایشان آن عصمت را در آن حدّ نداشته است. اما از این تعبیر «وجبت له الجنة» استفاده مى شود که تالى تلو معصوم (علیه السلام) بوده، یعنى همان طورى که ما معتقدیم در زیارت معصوم (علیه السلام)، انسان استحقاق بهشت را پیدا مى کند، زیارت حضرت معصومه (علیها السلام)هم یک چنین نتیجه اى دارد.

باید بر روى این نکته تحقیق و دقت شود که چرا زیارت این بانو همسنگ با زیارت معصومین (علیهم السلام)هست؟ این تعابیر (وجبت له الجنة)، ما را به این نتیجه مى رساند که زیارت آن حضرت، هم سنگ با زیارت ائمه معصومین (علیهم السلام) است. همان طورى که زیارت ائمه معصومین (علیهم السلام) این اثر بر آن هست زیارت این حضرت (علیها السلام) هم این اثر را داراست.

در این جا سؤال مطرح مى شود که چرا در زیارت خود ائمه (علیهم السلام) این اثر هست؟ چرا ما شیعه معتقدیم که اگر امام معصوم (علیه السلام) را زیارت کنیم و کنار قبر آن حضرت حاضر شویم، بهشت از آثار مسلم آن است؟ انسان اگر موفق شود، قبر امام حسین (علیه السلام)که در درجه اعلا از این زیارت ها قرار دارد، یا سایر معصومین (علیهم السلام)را زیارت کند این از اعتقاد شیعه هست که اگر زیارت با شرایط باشد که حالا از شرایط آن این است که انسان عارف به حق آن ها باشد و انسان بداند که مى خواهد در کجا حاضر شود و کجا حضور پیدا کرده در محضر وجودى که آن وجود مهم ترین واسطه فیض خداست و جنت هم فقط به واسطه همین فیض نصیب انسان مى شود.

این در جاى خود مبرهن است با اعتقادات و ادلّه اى که ما داریم ائمه (علیهم السلام) را به عنوان انسان کاملى که حجت خدا و واسطه فیض خدا و باب جنت هستند، پس غیر از این ها راهى براى بهشت وجود ندارد. غیر از این نمى توانیم فکر و تصور کنیم راه دیگرى را، براى رسیدن به بهشت. همان طورى که امیرالمؤمنین (علیه السلام) باب علم نبى (صلى الله علیه وآله) و قسیم الجنة و النار است، ائمه معصومین (علیهم السلام) دیگر ما هم همین عنوان را دارند. آن ها باب علم نبى (صلى الله علیه وآله) و عنوان قسیم الجنة و النار و طریق براى وصول به بهشت هستند. استفاده اى که ما از این روایات مى کنیم این است که ائمه (علیهم السلام)نمى خواهند فقط مسأله بهشت را بگویند، بلکه به همان تعبیرى که در روایت امام هشتم آمده من زارها کم زارنى مى خواهند بگویند که زیارت این بانو هم سنگ با زیارت ما است و زیارت حضرت معصومه (علیها السلام) همسنگ با زیارت امام معصوم (علیه السلام)است. البته تصریح کردیم و باز هم تکرار مى کنیم که مقام امامت را آن حضرت نداشت، ولو این که به تعبیر امام هشتم به آن حضرت معصومه اطلاق شده، چون در مدت عمرش از ایشان صغیره اى حتى ظاهر نشده است. اما عصمتى که امام معصوم (علیه السلام) دارد ما معتقدیم که مختص به ائمه (علیهم السلام) است، اما این بانو تالى تلو عصمت بوده و زیارت آن حضرت را در حد زیارت امام معصوم (علیه السلام) قرار داده اند. از این جهت است که ما شیعیان خصوصاً مردم ایران، على الخصوص ما قمى ها که این توفیق و افتخار را داریم که در جوار این بى بى هستیم، زیارت آن حضرت را واقعاً باید مغتنم بشماریم و هر مقدارى که در توان داریم تشرف، و از برکات این زیارت استفاده کنیم.

در مورد افضلیت آن حضرت، این نکته بس که یکى از سندهاى مهم حدیث غدیر، که از حضرت زهرا (علیها السلام) نقل شده، در سند روایت به عنوان سلسله روات خود حضرت معصومه (علیها السلام) هم هست و همین طور این روایت مشهور در بین شیعیان هست «ألا من مات على حب آل محمد مات شهیداً».(6)

این هم از روایاتى است که در سندش حضرت معصومه (علیها السلام) هم هست. وجودیک شخص در سلسله یک روایت آن هم شخصى که خودش از اهل بیت (علیهم السلام)هست، خودش کشف از عظمت مى کند، نه به صرف این که خودش راوى است، یک مطلبى را براى ما نقل مى کند این کشف از عظمت علمى و رفعت معنوى آن حضرت دارد.

س: مفهوم این که قم حرم اهل بیت (علیهم السلام) و عشّ آل محمد (صلى الله علیه وآله) است چیست؟

ج: دریکى از روایات که امام صادق (علیه السلام) فرموده:

«إنّ لله حرماً و هو مکّة ألا إن لرسول الله حرماً و هو المدینة، ألا إنّ لأمیرالمؤمنین حرماً و هو الکوفه».

براى خدا حرمى است که مکه است، براى رسول خدا حرمى است که مدینه است، «و إنّ قم الکوفة الصغیره»(7) این روایت هم انصافاً از روایت هایى است که خیلى زیاد مى شود از آن استفاده کرد.

اولاً حرم کجاست، حرم آن محدوده اختصاصى است که براى یک شخص و شخصیتى قرار داده مى شود. مکه حرم خداست، یعنى براى خدا در میان تمام بقاع ارض و سما یک ویژگى خاصى براى آن محدوده و براى آن منطقه خدا قائل شده است و آن را حرم خودش قرار داده است. نتیجه این مى شود که کسى بدون اذن صاحب حرم، نمى تواند داخل حرم شود، باید با شرایط داخل شود. حالا در آن جا از جمله شرایطش احرام است و غیر ذلک. مدینه هم حرم پیامبر (صلى الله علیه وآله) هست و آن هم باز یک ویژگى خاصى و رفعت خاصى را براى مدینه اثبات مى کند. کوفه حرم امیرالمؤمنین هست بعد امام صادق (علیه السلام) مى فرماید که حرم من و حرم اولاد من قم هست.

اولاً همان تعبیر کلى راجع به حرم باید در این جا دقت شود که این که قم حرم اهل بیت (علیهم السلام) هست، این چه معنا و چه مفهومى دارد؟ آیا یک نفر از ذریه اهل بیت (علیهم السلام)در یک جایى دفن شود، حرم اهل بیت (علیهم السلام) محسوب مى گردد؟ ما مى بینیم که اولاد معصومین (علیهم السلام) در سایر مکان ها و شهرها مدفون هستند، اما آن جا عنوان حرم اهل بیت (علیهم السلام) ندارد. پس مجرد این که یکى از اولاد معصومین (علیهم السلام) در یک جا دفن شود، این به تعبیر ما طلبه ها ملازمه ندارد با این که آن جا حرم اهل بیت (علیهم السلام) شود.

از امام صادق (علیه السلام) در مورد قم این روایت زمانى صادر شده است که هنوز موسى بن جعفر (علیه السلام) به دنیا نیامده بود. یعنى پدر حضرت فاطمه معصومه (علیها السلام) هنوز متولد نشده است. قبل از ولادت موسى بن جعفر و ولادت حضرت معصومه (علیها السلام)امام صادق مى فرماید: حضرت معصومه (علیها السلام) در این قم دفن مى شود. «ستدفن امرأة من ولدی». حتى اسم آن حضرت که فاطمه است را هم نقل کرده. اگر بخواهیم در آن دقت کنیم، مى بینیم که مجرد مدفون شدن یکى از اولاد ائمه (علیهم السلام) این حرم بودن را نمى آورد. حرم بودن با جعل خداوند و یا ائمه معصومین (علیهم السلام) است. این که مکه حرم خدا قرار داده شده است، یعنى خود خداوند مکه را محدوده حرم خود قرار داده است. یعنى با جعل خداوند است، نه با صرف این که کعبه آن جا قرار دارد. مدینه به خاطر قبر پیامبر (صلى الله علیه وآله) هست، او سبب شده که جعل کنند حرم بودن را براى مدینه. باید یک عنایت زائدى هم باشد که عنوان حرم را پیدا کند. یعنى به فضل الهى و لطف الهى به جعل افرادى که متصل به وحى هستند.

براى قم این افتخار و جعل از طرف شارع قرار داده شده. البته پیداست، به برکت حضرت فاطمه معصومه (علیها السلام) آن چه که من مى خواهم عرض کنم این است که زائد بر این عنوان که این عنوان خودش سبب بر این عنایت زائده مى شود، این هست که قم حرم قرار داده شده، آن هم نه براى حضرت معصومه (علیها السلام) و لذا مؤید ما این است که فقط قم حرم حضرت معصومه (علیها السلام) نیست، حرم اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) است، یعنى ما مى توانیم قم را حرم امام صادق (علیه السلام)، حضرت رضا (علیه السلام)، حرم امام موسى کاظم (علیه السلام)، حرم همه اهل بیت (علیهم السلام) و اولاد آن ها قرار دهیم. که معروف هم همین است که حرم اهل بیت (علیهم السلام) هست، عشّ اهل بیت (علیهم السلام) و آل عصمت هست. بنابراین خود عنوان حرم، یک عنوانى است که یک عنایت زائدى هست. درنتیجه کسانى که داخل این حرم مى شوند حالا هر مقدار که مى خواهد حرم باشد، چون طبق این روایت حرم حضرت معصومه (علیها السلام) فقط این صحن شریفى که الان موجود است نیست. همه قم حرم حضرت معصومه (علیها السلام) و حرم اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) است. این حرم بودن خواص و یک برکاتى دارد. کسى که داخل در این حرم هست، حیاً و میتاً یک عنایات خاصى به او مى شود، یک برکات خاصى براى او در همه امور، یعنى در امور علمى، دنیوى و اجتماعى شامل حال او مى شود.

س: راجع به مقام شفاعت و زیارتنامه آن حضرت (علیها السلام) مطالبى را بیان فرمایید؟

ج: نکته دیگرى که در ذیل روایت دارد: «تدخل بشفاعتها شیعتی الجنة بأجمعهم»; حضرت معصومه (علیها السلام) یک مقام بلندى در شفاعت دارد که جمیع شیعه فقط به برکت شفاعت حضرت معصومه (علیها السلام) داخل در بهشت مى شوند. که خود این حرف یک مقام مهمى است از نکات مهمى که مؤید این کلام ماست که زیارت آن حضرت هم سنگ با زیارت امام (علیه السلام) است، زیارت نامه اى است که براى این حضرت (علیها السلام) از طریق مأثور از امام هشتم (علیه السلام) به ما رسیده. خوب شما ببینید این زیارت نامه که من بعضى از فقرات آن را اشاره مى کنم و زیارت نامه را مرحوم مجلسى نقل کرده است.(8)

این زیارت نامه اولاً از نظر سند معتبر است و ثانیاً متن این زیارت نامه متنى است که در زیارت ائمه معصومین (علیهم السلام) هم نظیر همین تعابیر را داریم. اولین نکته که واقعاً زائرین قبور مطهر ائمه معصومین (علیهم السلام) و همچنین قبور امام زادگان باید همه به این توجه داشته باشند این است که ما وقتى که مشرف مى شویم به یکى از این حرم ها و مشاهد مشرفه، آن چه مى خواهیم به دست بیاوریم، توحید و خداشناسى است. و تقویت اعتقاد به توحید و معاد است. شما ببینید در زیارت هاى ائمه معصومین (علیهم السلام) ما مى گوییم که «اللهم إنّی أتقرّب إلیک بحبّهم و بولایتهم» بهوسیله این ها ما به خدا تقرب پیدا مى کنیم. یعنى این ها مجراى فیض الهى هستند حیاً و میتاً و ما اگر بخواهیم تقرب به خدا پیدا کنیم; «بحبهم أتقرب الى الله»; با حب این ها و با ولایت این هاست که ما مى توانیم تقرب الى الله پیدا کنیم.

در خود زیارت امام هشتم (علیه السلام) انسان در آن جا خطاب مى کند به خداوند که خدایا من آمدم این جا، اما قصد من تو هستى براى این که شناختم نسبت به تو بیشتر شود. «اللهم الیک صمدت من أرضی»; خدایا به سوى تو و به قصد درگاه تو آمدم. براى این که قرب من نسبت به تو بیشتر شود. این تعابیر که براى توحید و معاد و این هاست، در زیارت ائمه معصومین (علیهم السلام) وجود دارد و اهل کینه و آن هایى که عناد دارند، جاهلند فکر مى کنند این زیارت ها چه اثرى دارد و این سؤال را مطرح مى کنند که این زیارت ها چه اثرى دارد. آن ها کورباطنند و نمى دانند در باطن این زیارت ها چه اسرارى وجود دارد و این یک ظرف آماده کامل صالح براى این است که ما را مقرب تر به خداوند تبارک و تعالى قرار دهد. متن زیارت نامه حضرت معصومه (علیها السلام) اولاً شبیه متونى است که در زیارت ائمه معصومین (علیهم السلام) است. ما در زیارت نامه ائمه معصومین (علیهم السلام) اول وقتى وارد مى شویم، سلام خودمان را به انبیاء مى دهیم، یعنى از آن اول کسى که واسطه فیض الهى بوده شروع مى کنیم، حالا گاهى اوقات پیامبران اولواالعزم، گاهى اوقات سایر پیامبران را هم مى گوییم. اول خودمان را به آن ها متصل مى کنیم. در زیارت نامه حضرت معصومه (علیها السلام) باز این نکته وجود دارد. اول سلام به انبیاء الهى، سلام بر آدم، سلام بر نوح، سلام بر ابراهیم، سلام بر موسى، سلام بر عیسى تا برسیم به افضل پیامبران که وجود مبارک پیامبر خودمان حضرت محمد (صلى الله علیه وآله) باشد. ما اول خودمان را به آن ها متصل مى کنیم، بعداً هم به آن قبر مبارک، حالا امام یا حضرت معصومه (علیها السلام) یا هریک از این اعتاب مقدسه، ما مى خواهیم بگوییم شما وارث این ها هستید، یعنى مى گوییم حضرت رضا (علیه السلام) وارث همه این هاست. اتصال به حضرت رضا (علیه السلام) اتصال به همه انبیاست، زیارت حضرت رضا (علیه السلام) زیارت همه انبیاست، اعتقاد به حضرت رضا (علیه السلام) اعتقاد به همه انبیاست، اعتقاد و زیارت حضرت معصومه (علیها السلام) نه فقط زیارت خود حضرت است، اتصال و زیارت و اعتقاد به همه انبیاست. بعد به سراغ ائمه طاهرین آمده و مى گوییم ائمه طاهرین هم همین طور هستند. آن ها هم به همین نحو تا مى رسیم به خود حضرت معصومه (علیها السلام) خطاب مى کنیم و مى گوییم تو بنت رسول الله هستى، بنت امیرالمؤمنین هستى، بنت حضرت فاطمه (علیها السلام) و خدیجه (علیها السلام)هست، بنت موسى بن جعفر (علیه السلام) هستى. آن هایى که در اجداد این حضرت بودند و در تکون معنوى و در تکون ظاهرى حضرت دخالت داشته اند و درحقیقت این حضرت اثر مهمى داشته اند، نام مى بریم و مى خواهیم بگوییم، این وجود شریف چنین وجودى است که ما براى زیارت او آمده ایم. دنباله زیارت، مسائل بسیار مهم ترى مطرح مى شود. «عرف الله بیننا و بینکم فی الجنة» و «حشرنا فی زمرتکم و أوردنا حوض نبیکم»، یعنى بعد از این که عرّف شد، حشرنى و ما حوض نبى را و سقایت به کأس پیامبر و امیرالمؤمنین را، به برکت شما مى توانیم این افتخار را داشته باشیم و دنباله زیارت که نکات مهمى است که واقعاً باید در مورد تمامى این فقرات ساعت ها بحث کرد. معادمان و اعتقاداتمان را تقویت مى کنیم و براى خودمان عاقبت به خیرى مى خواهیم و استجابت دعا مى خواهیم و این که ما با یقین از دنیا برویم و رضایت خدا را مى خواهیم.

و از چیزهاى مهم که باید در آن دقت شود این است به حضرت (علیها السلام) عرض مى کنیم «إنَّ لکِ عند اللهِ شأناً من الشأن». این تعبیر یک تعبیرى است که در بین امام زادگان و اولاد ائمه (علیهم السلام) به آن اندازه که من دیده ام و در میان آن ها فقط در بین حضرت معصومه (علیها السلام) وارد شده است. «إنَّ لَکِ عند اللهِ شأناً من الشّأن» این دلالت بر رفعت مکان آن حضرت در نزد خداوند دارد و این رفعت مکان معلول چه نکاتى بوده در وجود شریف آن حضرت مثل علمى و مسائل تقوایى بوده و بنابراین از نکات مهم مورد توجه از مفاد زیارتنامه آن حضرت هست که نیاز به سند ندارد. خود این مضامین، مضامینى است که اولاً مشترک در اکثر زیارت نامه ها است و عجیب این است که این زیارت نامه از خود امام هشتم (علیه السلام) وارد شده است.

امیدواریم که خداوند ما را از برکات آن حضرت در دنیا و آخرت محروم نفرماید و ما را به برکات فراوان و کثیره زیارت آن حضرت، هم از جهت علمى و هم از جهت معنوى موفق بدارد و خصوصاً از خداوند مسألت مى کنیم که ما را در آخرت مشمول شفاعت این شفیعه، حضرت فاطمه معصومه (علیها السلام) قرار دهد.

س: چنان چه خاطره اى از کرامات کریمه اهل بیت (علیها السلام) دارید بیان کنید؟

ج: خاطره اى که براى من فراموش نشدنى است این است که یک روزى در همین دفتر والد معظم، تقریباً ساعت 5/1 بعداز ظهر بود، من از منزل خارج شده بودم، توى کوچه دیدم یک آقایى که خیلى با شتاب و هیجان تا مرا دید گفت: من با شما کار دارم. به او گفتم الان دیگر وقت ظهر است، وقت تمام شده است اگر اجازه بدهید عصر در خدمت شما باشیم. اصرار کرد که نه من الآن با شما کار دارم، گفتم بفرمایید. داخل منزل آمدیم. گفت آقا قضیه اى براى من واقع شده و آن این است که من مسیحى هستم و تکنسین هستم و کار من هم این است که مى روم در مکان هایى که مى خواهند چاه هاى عمیق را حفر بکنند، پمپى و یا موتورهایى که باید داخل چاه ها قرار داده شود، از جهت فنى کار من این است. گفت در سفر اخیر اطراف کرج بودم. آن جا چند شبى مانده بودم در یکى از شب ها دیدم یک خانم خیلى نورانى در عالم خواب بر من ظاهر شد. پوششى داشت چهره و صورت او را نمى دیدم، ولى خیلى نورانیت او مشخص بود. به من فرمود که صلوات بفرست. من به آن خانم عرض کردم، خانم من مسیحى هستم مسلمان که نیستم صلوات بفرستم. گفت: تا این را گفتم آن خانم محو شد و رفت. همین قضیه تا سه شب تکرار شد. شب سوم فهمیدم این خانم همین خانمى است که در قم مدفون است. گفت من باز همین جواب را دادم. شب بعد امام خمینى (قدس سره) را در خواب دیدم. امام (قدس سره) به من فرمودند حالا که خانم مى خواهد تو را مسلمان و هدایت کند تو نمى خواهى مسلمان شوى. گفت من در همان عالم خواب دیدم آمدم قم همین که شما را در کوچه دیدم در خواب دیدم که دارم شهادتین را مى گویم و الان آمده ام این جا از جهت امکانات مالى هیچ کمبودى ندارم وضع مالى ام بسیار خوب است. اما زنم، اولاد برادرهایم همه مسیحى هستند و من مى دانم که اگر مسلمان شوم مطرود خانواده ام مى شوم. شما به من بگویید من چه کار کنم. گفتیم باید شهادتین را جارى کنید و یکى از روحانیونى که آقاى موسیانى هست که الان هم هستند از ایشان خواهش کردم نماز و وضو و یک مقدار از آداب اولیه را به او یاد دهد. حتى دو سه روز در قم ماند. بعضى از واجبات شرعیه که باید انجام مى شد انجام شد، دستورات شرعى را یک مقدارى فرا گرفت و بعد از دو سه روز از قم رفت. این واقعاً افتخارى است که وقتى حضرت معصومه (علیها السلام) نسبت به یک مسیحى این توجه را مى کند. واقعاً توقعمان بیشتر مى شود. ما که افتخار داریم که محب هستیم و از شیعیان هستیم، باید از عنایات آن حضرت بیشتر استفاده کنیم. منتهى من به آن آقا گفتم که خوب الحمد لله طریق هدایت براى تو درست شد، خدا به تو این عنایت را کرد، ولى من یک سؤالى از تو دارم. تو در زندگى باید یک کارى کرده باشى که مورد عنایت حضرت قرار گرفته باشى. فکر کرد و گفت من از کارهایى که مى کنم این است که درآمد خیلى خوبى دارم. و در طول هفته آن روزى که تعطیل است مى روم قسمت هاى فقیرنشین تهران، مقدارى که از دستم برمى آید به این ها کمک مى کنم. گفتم همین سبب هدایت تو شده است. همین که تو به احتیاجات مردم توجه کردى و خداوند هم از طریق حضرت معصومه (علیها السلام) این عنایت را به شما داشته است.

امیدواریم که ما هم لایق باشیم و مورد عنایات خاصه آن حضرت قرار بگیریم. و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.


1 ـ منتهى الامال، ج2، ص241
2 ـ حضرت آیة الله العظمى محمد فاضل لنکرانى «دام ظله».
3 ـ بحارالانوار، ج48، ص316
4 ـ وسائل الشیعة، ج14، ص576; بحارالانوار، ج48، ص316; همان، ج27، ص228; همان ج99، ص265; ثواب الاعمال، ص98; عیون اخبارالرضا، ج2، ص267; کامل الزیارات، ص324.
5 ـ ناسخ التواریخ، ج7، ص337
6 ـ کشف الغمّة، ج1، ص607
7 ـ بحارالانوار، ج57، ص228
8 ـ بحارالانوار، ج102، ص254; تحفة الزائد، ص505






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ