مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 24
بازدید دیروز : 150
کل بازدید : 771830
کل یادداشتها ها : 965
خبر مایه


 خطبه خداوند متعال

این خطبه بر لوح محفوظ نقش بست و جبرئیل بر رسول خدا (ص) قرائت کرد: الحمدردائى و العظمه کبریائى و الخلق کلهم عبیدى و امائى یا ملائکتى و سکان جنتى بارکوا على على بن ابیطالب حبیب محمد و على فاطمه بنت محمد فانى قد بارکت علیهما و قد زوجت احب النساء الى من احب الرجال الى من النبین المرسلین. (1)
ستایش رداى من و عظمت و بزرگى مخصوص من و تمام خلق بده من و کنیز مند اى فرشتگانم و اى ساکنان بهشت من، بر دوستدار محمد یعنى على بن ابیطالب تبریک بگویید و بر فاطمه دختر محمد مبارکباد بگویید زیرا من بر آن دو برکت دادم و محبوبترین زنان را به محبوبترین مردان از انبیاء و رسولان تزویج نمودم.
در همان سند آمده که یکى از فرشتگان بنام راحیل عرض کرد بارالها برکت آنها در چیست؟ خطاب شد: محبت آنها را بر جمیع خلایق واجب گردانیدم و آنها را حجت خود بر خلق قرار دادم و به عزت و جلال خودم که ذریه آنها را خزانه‏دار خود در زمین ساخته و تمام معادن عالم را به دست آنها سپردم و پس از انبیاء به وجود آنها بر خلق احتجاج مى‏کنم.
در کشف‏الغمه از انس بن مالک روایت مى‏کند که گفت: من در حضور حضرت خاتم‏الانبیا (ص) بودم که آثار وحى در جبینش ظاهر گشت و پس از لحظه‏اى فرمود: اى انس مى‏دانى که جبرئیل به من چه پیغام آورده؟ گفتم: نه یا رسول‏اللَّه فرمود: جبرئیل به من از جانب خدا پیغام آورد که خدا فرمان داده تا فاطمه را به على تزویج کنم آنگاه به من فرمود: برو ابوبکر و عمر و عثمان و طلحه و زبیر و انصار را خبر کن تا حاضر شوند من اطاعت کردم چون مجلس به مهاجر و انصار آراسته شد على علیه‏السلام را خواست و فرمود یا على پروردگار مرا امر فرموده که فاطمه را براى تو عقد کنم به چهار مثقال نقره آیا راضى هستى؟ عرض کرد: یا رسول‏اللَّه راضى هستم همه حضار مبارکباد گفتند سپس رسول خدا (ص) به منبر رفت خطبه عقد را ایراد فرمود.

  1 ـ مناقب ابن شهر آشوب ج 2/ 106.

خطبه جبرئیل

وحى فرستاد خدا بسوى جبرئیل امین که بر منبر کرامت بالا رو پس جبرئیل بر آن بالا رفت و راست ایستاد و توقف کرد و خطبه خواند و گفت ستایش مخصوص خدائى است که روحها را آفرید و شکافت عمود صبح را و صورت‏بندى نمود پنج صورتى را از نور (یعنى خمسه طیبه را) و زنده‏کننده است مرده‏ها را و گردآورنده است پراکنده‏ها را و بیرون آورنده است روئیدنیها را و نازل‏کننده است برکتها را ( تا اینکه گفت) آفریننده است مردمان را و ایجادکننده است ابرها را اشتباه نمى‏شود بر او صداها و پنهان نمى‏شود بر او لهجه‏ها او را خواب و فراموشى نمى‏گیرد (تا اینکه گفت) و گواهى مى‏دهیم که نیست خدائى مگر خداى یکتائى که براى او شریک و انبازى نیست و گواهى مى‏دهیم که محمد بنده او و فرستاده او است و گواهى مى‏دهیم که على بن ابیطالب جانشین پیغمبر او است
و گواهى بدهید و شاهد باشید اى گروه فرشتگان نزدیک شدگان و فرشتگان رکوع‏کنندگان و فرشتگان تسبیح‏کنندگان و همه اهل آسمانها و زمینها که من تزویج کردم سیده زنهاى جهانیان را دختر محمد امین فاطمه زهراء را با على بن ابیطالب آقاى اوصیاء بر اینکه براى او باشد به امر پروردگار جهانیان پنج یک همه دنیا زمین آن و آسمان آن و بیابان آن و دریاى آن و کوههاى آن و هموارهاى آن
و وحى فرستاد خدا بسوى ایشان که من تزویج کردم ولى خود و وصى پیغمبر خود على بن ابیطالب را با سیده زنهاى جهانیان فاطمه زهراء سلام‏اللَّه‏علیها

خطبه پیامبر(ص)

الحمدلله المحمود بنعمته المعبود بقدرته، المطاع لسلطانه، المرعوب من عذابه المرغوب الیه فیما عنده النافذ امره فى سمائه و ارضه، الذى خلق الخلق بقدرته و میزهم بحکمته و احکمهم بعزته، و اعزهم بدینه و اکرمهم بنبیه محمد ثم ان الله عز و جل قد جعل المصاهره نسبا لاحقا و امرا مفترضا نسخ بها الاثام و اوشح بها الارحام و الزمها الانام فقال عز و جل و هو الذى خلق من الماء بشرا فجعله نسبا و صهرا و کان ربک قدیرا فامر الله یجرى قضائه و قضائه یجرى الى قدره و قدره یجرى الى اجله فلکل قضاء قدر، و لکل اجل کتاب یمحو الله ما یشاء و یثبت و عنده ام‏الکتاب.
ثم ان الله تعالى امرنى ان ازوج فاطمه من على و قد زوجته على اربعماه مثقال فضه، ارضیت یا على؟ فقال على: رضیت عن الله و عن رسوله، فقال (ص) جمع الله شملکما و اسعد جدکما و بارک علیکما و اخرج منکما کثیراً طیباً. (1)
سپاس خداوندى را سزاوار است که بندگان را به نعمت عبودیت مقرب داشت و به قدرت اطاعت مکرم فرمود و به سلطنت و صولت مطیع و منقاد ساخت و به عذاب و نعمت بیمناک فرمود خدایى که امرش در آسمانها و زمین نافذ است، خداوندى که موجودات را به قدرت خود آفرید، و به حکمت خود از هم متمایز و مشخص فرمود و به عزت ایمان رشته شخصیت آنها را مستحکم و به دین و فضیلت گرامى داشت و به نبوت محمد (ص) بر آنها منت نهاد.
آن خدایى که مصاهرت و دامادى را سبب خویشاوندى قرار داد و بدین وسیله افراد و اقوام را به هم ملحق فرموده و الفت داد و امر فرمود این فریضه را همه اطاعت کنند و از سنت‏هاى خداوندى خویش قرار داد و با این دستور، آثار بت‏پرستى را محو و معدوم کرد و ارحام مادران را به ازدواج و دامادى زینت داد و مردم را به این دستور و اجراى آن ملزم کرد.
آنگاه فرمود: خداوند عزوجل آن خالقى است که بشر را از آب خلق فرمود و میانشان سبب و نسب قرار داد و پروردگارت توانا است.
پس فرمان خداست که قضایش را اجرا مى‏کند، و قضاى او است که بر قدرش جارى مى‏گردد و قدرش به سوى اجلى روانه مى‏شود و براى هر اجلى کتابى است با این همه اختیار کل به طور مطلق در دست او است آنچه را بخواهد محو یا اثبات مى‏کند و نزد او است ام‏الکتاب (لوح محفوظ) سپس فرمود: پروردگار عالم مرا امر کرد که تزویج کنم فاطمه را به على، و هم‏اکنون به قصد انشاء و به امر حق، فاطمه را به عقد ازدواج على درآوردم به مهر چهارصد مثقال نقره.
آنگاه رو کرد به على علیه‏السلام و فرمود: یا على آیا راضى هستى؟ على علیه‏السلام از جاى خود برخاست گفت: از خدا راضى و از رسول او خشنودم. پس از آن رسول خدا (ص) در حق آنها دعا کرد و گفت: خداوند مشکلات شما را برطرف نماید. و شما را خوشبخت کرده و سعادتمند گرداند، و بر شما مبارک باد این ازدواج با میمنت، و فرزندان پاک و پاکیزه از شما به عمل آید. آنگاه از منبر بزیر آمد و فرمود: انما انا بشر مثلکم اتزوج فیکم و ازوجکم الا فاطمه فان تزویجها من السماء خطبة. (2)
من یک نفر همانند شما هستم به شما زن مى‏دهم و از شما زن مى‏گیرم جز فاطمه که تزویج او در آسمان انجام گرفته است.

  1 ـ ناسخ‏التواریخ زندگانى حضرت فاطمه (س)، ج 1/ 50 فاطمه الزهرا تالیف عمادزاده/ 276.
2 ـ ناسخ‏التواریخ ج 1/ 50 فاطمة الزهرا/ 277

 






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ