... تمامی آن عزاداریهایی که انجام میشود در واقع برخاسته از مسائلی است که در عاشورا و واقعه کربلا رخ داده است. یعنی اگر مردم به خودشان زنجیر میزنند، اینها میخواهند یادآوری کنند بلاهایی که بر امام زین العابدین وارد شده است، شلاقهایی که به بچههای امام حسین علیه السلام و حضرت زینب زدند، این را میخواهند بازسازی کنند... اگر قمه میزنیم به این خاطر است که یادی از آن ضرباتی که بر بدن امام حسین علیه السلام وارد شده، کنیم و میخواهیم آن صحنهها را زنده کنیم.
صحبتهایی که جناب آقای امامی فرمودند پیرامون فلسفه عزاداری و قمهزنی است. از میان این صحبتها سؤال و بحث مهمی که ممکن است مطرح شود این است که زنده نگه داشتن یک واقعه چگونه امکانپذیر است و چگونه میتوان یک واقعه را زنده نگه داشت .
برخیها پیشنهاد میکنند که از طریق "بازسازی و تکرار آن واقعه" میتوان یک واقعه را زنده نگه داشت. مثلاً فیلمی بر اساس واقعه کربلا ساخته شود یا تئاتر و نمایشنامهای تهیه شود .
امّا هر واقعهای که بخواهد زنده نگه داشته شود تا "ویژگی بارز آن واقعه" شناخته نشود، بازسازی آن بدون هدف و فاقد تأثیر مهمی خواهد بود.
مثلاً فرض کنید ما میخواهیم واقعه جنگ هشت ساله را برای مردم زنده کنیم و برویم فیلمی در باره جبهههای جنگ بسازیم یا حتی فیلمهای مستندی که تهیه شده را پخش کنیم، آنچه که به نمایش در میآید صرفاً پرتاب گلولهها، شلیک از اسلحهها و حرکت تانکها، جنب و جوش رزمندهها و کشته و زخمی شدن آنها خواهد بود. این تکرار و بازسازی گرچه ممکن است به یادآوری منجر شود اما چون "ویژگی بارز دفاع مقدس" شناخته نشده، پخش فیلمهای آن نیز، بهره چندانی را در پی نخواهد داشت.
قبل از این که هر واقعهای بخواهد بازسازی شود و برای مردم بیان شود باید به دو سؤال مهم پاسخ داد:
1- در آن واقعه چه چیزی نهفته است که لازم است آن واقعه در خاطرهها زنده بماند؟
2- آن واقعه چه ضرورتی برای دنیای امروز ما دارد و چه مشکلی را میتواند از مشکلات امروزه جامعه ما حل کند و زنده نگه داشتن آن چه تأثیری بر روند مسائل جامعه دارد .
در مورد واقعه عاشورا متأسفانه این مسئله اتفاق افتاده است، خیلی از مراسم عزاداری دچار انحراف از فلسفه عزاداری شدهاند چرا که بر پا کنندگان، واعظان و مداحان توجهای به ویژگی بارز عاشورا و تأثیر آ ن در حیات جامعه امروزی ندارند، لذا هدف در عزاداریها صرفاً گریستن شده است و صرفاً به این دلیل برگزار میشود چون که محرم شده است .
با این نگاه که زنده نگه داشتن یک واقعه از طریق بازسازی آن ممکن است، قمهزنی فاقد آن فلسفه است چرا که قمهزنی، بازسازی واقعه عاشورا نیست چرا که در روز عاشورا، هیچ کس قمه را بر سر خود نمیزد و اصلاً این عمل نبوده که بخواهد بازسازی شود .
گر چه با این نگاه بتوان برای شبیهخوانی - اگر فاقد تحریف باشد - فلسفه و منطقی را پیدا کرد اما قمهزنی از این نگاه فاقد فلسفه و منطق است .
در مورد واقعه عاشورا متأسفانه این مسئله اتفاق افتاده است، خیلی از مراسم عزاداری دچار انحراف از فلسفه عزاداری شدهاند چرا که بر پا کنندگان، واعظان و مداحان توجهای به ویژگی بارز عاشورا و تأثیر آ ن در حیات جامعه امروزی ندارند، لذا هدف در عزاداریها صرفاً گریستن شده است و صرفاً به این دلیل برگزار میشود چون که محرم شده است .
با این نگاه که زنده نگه داشتن یک واقعه از طریق بازسازی آن ممکن است، قمهزنی فاقد آن فلسفه است چرا که قمهزنی، بازسازی واقعه عاشورا نیست چرا که در روز عاشورا، هیچ کس قمه را بر سر خود نمیزد و اصلاً این عمل نبوده که بخواهد بازسازی شود .
این روش هم به شرط آن که فاقد تحریف باشد مورد قبول و منطقی است. در این روش هم باز قمهزنی فاقد فلسفه صحیح میباشد چرا که آنچه اظهار حزن و اندوه محسوب میشود، اظهار ناراحتی، حزن و اندوه، گریه کردن و حتی تا حدی به سر و سینه زدن است. اما رسم نیست که افراد قمه بر سر خود بزنند و آن را نمادی از اظهار حزن کنند .
اما روش سومی که برخی پیشنهاد میکنند تلفیقی از دو روش قبل است. یعنی میگویند احساسات ابراز نمیشوند و به جوش و خروش در نمیآیند مگر این که انسان در بطن قضیه قرار بگیرد و مصیبت را عیناً درک کند. و بهترین روش عزاداری اینست که عزادار، دقیقاً مصیبت مصیبتدیده را بر خود تحمیل کند.
اما اینطور استدلال کردن دارای اشکالات فراوانی است که ما به برخی از آنها میپردازیم . ابتدا به چند طرح پیشنهادی که بر اساس این فلسفه قابل ارائه است میپردازیم .
در حدیث نبوی آمده است که هیچ پیامبری به اندازه من اذیت نشده است. حال ما بخواهیم یاد پیامبر را زنده کنیم و یاد مصائب پیامبر را زنده کنیم باید چه کاری انجام دهیم ؟
و اینک یک سؤال ... اگر یک نفر طرحهای زیر را برای زنده نگه داشتن یاد پیامبر اعظم بدهد شما چه نظری در این باره دارید؟
الف) پیامبر اکرم برای هدایت امتش سختیهای زیادی را تحمل کردهاند، در تاریخ نقل شده است که وقتی پیامبر از
کوچههای مکه عبور میکردند برخی از پشت بامها خاکستر و زباله بر سر پیامبر میریختند و حتی برخی شکمبه گوسفند را بر سر پیامبر میریختند. بنابر این پیشنهاد میشود به جهت این که یادی از آن مصیبتهایی که بر پیامبر وارد شده است بکنیم مراسم خاکستر و زباله به سر ریختن راه بیندازیم تا یادی از آن لحظات سخت پیامبر شود .
ب) همچنان که میدانید در جنگ احد، سختیهای زیادی به پیامبر وارد شد به طوری که دندان مبارک ایشان در این جنگ شکسته شد. بنابر این پیشنهاد میشود به جهت این که یادی از مصیبتهایی که بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وارد شده است در سالروز جنگ احد، مراسم دندانشکنی به یاد شکسته شدن دندان پیامبر راهاندازی شود .
حضرت علی علیه السلام در شب نوزدهم توسط ضربه شمشیر زهرآلود ابن ملجم به بستر شهادت افتادند. لذا از همه عاشقان واقعی حضرت علی علیه السلام درخواست میشود که به جهت یاد کردنِ عملی از مصیبت حضرت علی علیه السلام با زدن قمههای زهر آلود در این شب، یاد آ ن حضرت را زنده نگه دارند .
بنا بر مستندات تاریخ امام موسی کاظم علیه السلام سالهای متمادی در زندان بودند (بین 7 تا 14 سال) و در زندان نیز به شهادت رسیدند. لذا پیشنهاد میشود به جهت این که یادی از مصیبتهای حضرت موسی کاظم علیه السلام شود مردم عزیز به مدت یک هفته خود را در خانهها و تکایا و مساجد زندانی کنند تا یادی از زندانهای امام موسی کاظم علیه السلام شود .
نظر به این که امام رضا علیه السلام را توسط سم به شهادت رساندند و امام بعد از خوردن سم، تا رسیدن به خانه چندین بار در حالی که راه میرفتند نشستند و سپس برخاستند. لذا به جهت عزاداری واقعی امام رضا علیه السلام پیشنهاد میشود مسلمانان عزیز در روز شهادت امام رضا علیه السلام کمی سم بخورند و هروله کنند و حداقل 10 مرتبه در میان راه رفتنشان بنشینند تا مصیبتی که بر امام وارد شده را با تمام وجود حس کنند .
در تاریخ اسلام مهمتر از واقعه عاشورا واقعهای وجود ندارد و همه ائمه بزرگوار در زنده نگه داشتن مجالس حسینی تأکید داشتند لذا به جهت زنده نگه داشتن یاد و خاطره عاشورا و در پیروی از توصیههای امام راحل که میفرمودند: محرم و صفر را زنده نگه دارید که ما هر چه داریم از محرم و صفر است . پیشنهاد میشود که مراسم زیر برگزار شود .
الف) تشنه نگه داشتن بچههای شیرخواره: به جهت این که اطفال امام حسین علیه السلام تشنه بودند، از مادران گرامی تقاضا میشود جهت همدردی با حضرت علی اصغر علیه السلام از روز تاسوعا تا ظهر عاشورا به بچههای خود آب ندهند و آنها را شیر نیز ندهند .
ب) مراسم در دست گرفتن بچههای شیرخواره در ظهر عاشورا : به جهت تأسی از عمل امام حسین علیه السلام از همه خانوادههایی که بچههای شیرخواره دارند تقاضا میشود که در روز عاشورا، بچههای شیرخواره را بالای دست بگیرند .
ممکن است خیلیها به این طرحها بخندند و ایراد بگیرند که این دیگر چه روش زنده نگه داشتن واقعهای است. کدام عقل سلیمی این روشها را تأیید میکند؟
در پاسخ باید گفت: این روشها مأخوذ از روش احیای واقعه از طریق "وارد کردن مصیبت مصیبتزده به افراد" است، و دقیقاً قمهزنی بر اساس همین فلسفه بنا شده و تبلیغ میشود. و اگر اینها اشکال دارد پس قمهزنی هم اشکال دارد و اگر اینها خندهدار و مایه تمسخر است پس قمهزنی نیز همین طور است .
1- با همان فرضی که اینان میگویند ما به یاد همان ضرباتی که بر امام حسین علیه السلام وارد شده است قمه
میزنیم، همین یادآوری مصیبت نیز اتفاق نمیافتد. چون خیلی فرق است بین شمشیری که دشمن از روی شدت و کینه و به قصد کشتن وارد میکند با ضربههای آهستهای که فرد با احتیاط به خودش میزند و مواظب است که اتفاقی نیفتد. اگر کسی واقعاً میخواهد ذرهای بفهمد بر امام حسین علیه السلام چه مصیبتی وارد شده است این شمشیر را باید آنچنان محکم آن هم نه تنها بر فرق سر بلکه به جاهای مختلف بدن خود وارد کند به طوری که جسمش نقش بر زمین شود .
در ضمن باید این فرد کلی بدود و تشنگی هم نیز بکشد تا ذرهای از تشنگی امام را درک کند .
2- یک روش بهتری قابل ارائه است به افرادی که میخواهند بفهمند امام حسین علیه السلام چی کشیده که دقیقا بر اساس همان منطقی استوار است که قمهزنی از دل آن بیرون میآید.
این عمل به این صورت است که افراد قمهزن پس از وارد کردن ضربات سنگین (نه آهسته) قمه بر جاهای مختلف بدن خود، به طوری که ضعف همه وجودشان را فرا بگیرد، روی زمین دراز بکشند و عدهای اسب سوار هم اسبهای خود را نعل زده و با اسبها روی بدنهای قمهزنها بتازند و چند مرتبه این عمل را تکرار کنند تا این بدنها درست و حسابی توسط سم و نعل اسبها لگدکوب شود تا این افراد قمهزن بفهمند و عملا درک کنند که امام حسین علیه السلام در آن لحظات آخر که سپاه عمر سعد با اسبهای نعل شده بر بدن امام حسین علیه السلام تاختند چه مصیبتی بر امام وارد شد. عدهای هم سنگ پرتاپ کنند و عدهای هم نیزه بردارند و به بدن قمهزنها سنگ و نیزه پرتاپ کنند تا عملا یاد مصیبتهای امام حسین علیه السلام زنده شود .
آیا کسی حاضر است این روش را قبول کند؟و سؤال مهمتر این که اشکال این روش مگر چیست و کجای آن ایراد دارد؟
پس به این دلیل گفته میشود این فلسفه قمهزنی، از طرفی خطرناک و از طرف دیگر بیمنطق است چرا که از دل این تفکر صدها روش غلط عزاداری بیرون میآید که خیلیها نه تنها آن را قبول ندارند بلکه آن را به تمسخر میگیرند.
شایان ذکر است که این اعمال و این روشهای جدید عزاداری دقیقا از فلسفه و منطقی استخراج شده است که قمهزنی از دل همان فلسفه و منطق بیرون آمده است و اگر این روشها اشکال دارد، قمهزنی نیز اشکال دارد .
فلسفه و منطقی که حضرت حجت الاسلام جناب آقای احمدی درباره قمهزنی بیان میکنند، گر چه ممکن است از روی اخلاص و به جهت همدردی با امام حسین علیه السلام هم باشد، اما فلسفه آن فاقد محتوای عقلی است چرا که از دل آن صدها روش عزاداری غلط بیرون میآید که وقتی همینها به طرفداران قمهزنی عرضه شود و گفته شود که این روشها بر اساس منطق شما قابل استناد و استخراج است، حتی خود آنها نیز قبول نمیکنند.
این فلسفه و منطق در هیچ جای دین اسلام بیان نشده است و هیچ توصیه دینی نداریم که افراد بیایند عین مصیبت را بر خود وارد کنند تا بفهمند صاحب مصیبت چه احساسی داشته است . اگر قرار بود این روش مورد قبول دین ما باشد این روش را قبل از ما خود ائمه علیهم السلام اجرا میکردند . این قمهها را باید امام سجاد علیه السلام بر سرش میزد که واقعه کربلا را دیده بود. امام باقر و امام صادق علیهماالسلام باید قمهزنی میکردند که آن همه توصیه به زنده نگه داشتن عاشورا داشتند. سایر ائمه علیهم السلام باید این کارها را انجام میدادند که بیش از هر کس دیگری در این دنیا به امام حسین علیه السلام عشق و ارادت داشتند .
اما ائمه علیهم السلام خوب میدانستند که با این اعمال عاشورا زنده نمیماند و پیام عاشورا به نسلهای بعدی منتقل نمیشود. آنها به جای این اعمال، زیارت عاشورا را به ما یاد دادند که سرشار از مفاهیم عمیق دینی و حماسی است. و توصیه به سیره و روش و پیام امام حسین علیه السلام داشتند، نه این خودزنیها و قمهزدنها و سایر اعمال دیگر که بر اساس هیچ منطق عقلی مورد تایید نیست .
سایت تبیان