1ـ فاطمة الزهرا سیدة نساءالعالمین/ 439 2ـ فاطمة الزهرا بهجة قلب المصطفى/ 579 3ـ سروده: مؤلف 4ـ فاطمة الزهراء سیده نساء العالمین/ 450 5ـ ناسخ، ج 1/ 232
|
گفتار حضرت علی (ع) در خاکسپاری
السلام علیک یا رسولاللَّه عنى و عن ابنتک النازلة فى جوارک والسریعة اللحاق بک قل یا رسولاللَّه عن صفیتک صبرى، ورق عنها تجلدى الا ان لى فى التأسى بعظیم فرقتک و فادح مصیبتک موضع تعز. فلقد و سدتک فى ملحودة قبرک و فاضت بین نحرى و صدرى نفسک. فانا لله و انا الیه راجعون فلقد استرجعت الودیعة و اخذت الرهینة اما حزنى فسرمد، اما لیلى مستهد الى ان یختار اللَّه لى دارک التى انت بها مقیم. و ستنبئک ابنتک بتضافر امتک على هضمها فاحفها السؤال و استخبرها الحال. هذا و لم یطل العهد و لم یخل منک الذکر والسلام علیکما سلام مودع لا قال و لا سئم فان انصرف فلاعن ملالة و ان اقم فلاعن سوءظن بما وعداللَّه الصابرین.(1) درود بر تو اى فرستاده خدا از من و دخترت که در جوارت آرمیده، زودتر از دیگران به تو رسیده. اى فرستاده خدا مرگ دختر گرامیت عنان شکیبایى از کفم گسلانده و توان خویشتنداریم نمانده اما براى من که سختى جدایى تو را دیده و سنگینى مصیبتت را کشیدهام جاى تعزیت است. تو را تکیهگاه ساختم در آنجا که شکاف قبر تو بود و جان گرامیت میان سینه و گردنم از تن مفارقت نمود. «همه ما از آن خداییم و به سوى خدا بازمىگردیم» امانت بازگردید. و رهن گرفته شد کار همیشگىام اندوه است. و شبهایم شب زندهدارى تا آنکه خدا خانهاى را که تو در آن به سر مىبرى برایم گزیند (و این غم که در دل دارم فرونشیند) و به زودى دخترت تو را خبر دهد که چگونه امتت فراهم گردیدند و بر او ستم ورزیدند، از او بپرس چنانکه شایسته است و خبر گیر از آنچه پیش آمده است که دیرى نگذشته و یاد تو فراموش نگشته. درود بر شما درود کسى که خداحافظى کند (وداع نماید) نه که رنجیده است و راه دورى جوید. اگر بازگردم نه از خسته جانى است، و اگر بمانم نه از بدگمانى است بلکه امیدوارم بدانچه خدا صابران را وعده داده است. و در روایتى دیگر در دنبال کلماتش خطاب به رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله اینگونه (درددل را با آن سرور کائنات) ابراز مىکند (2) اى رسول خدا... فبعین اللَّه تدفن ابنتک سرا و یهضم حقها قهرا و یمنع ارثها جهرا... دخترت در پیش نظر خدا به خاک سپرده شد بدون آنکه کسى از دشمنان از دفنش آگاه شود حق دخترت را به ظلم گرفتند و ارثش را از وى منع کردند... تا آنجا که فرمود: شعر نفسى على زفراتها محبوسة -یالیتها خرجت مع الزفرات لا خیر بعدک فى الحیوة و انما -ابکى مخافة ان تطول حیاتى در هجران فاطمه نفسم در سینهام محبوس است اى کاش جان من با نفسم بیرون مىآمد. اى فاطمه بعد از تو خیرى در زندگانى نیست فقط گریهام براى این است که مىترسم عمرم پس از تو طولانى شود.
1ـ نهجالبلاغة، دکتر شهیدى/ 238- 237 2ـ ناسخ، ج 1/ 230
| | قبر مخفی
پنهانى قبر حضرت زهرا سلاماللَّهعلیه نشانهى مظلومیت و غربت ولایت است، و دلیل واضح و برهان قاطعى که شیعه مىتواند به استناد آن خود را پیرو راستین سنت رسول (ص) نشان دهد. زهرا سلاماللَّهعلیه نشانى بر حقانیت و مظلومیت شیعه، براى همهى آزادمردان در طول تاریخ به یادگار گذاشت. شیعه امروز مىتواند از اهل سنت بپرسد، چرا زهرا سلاماللَّهعلیه وصیت کرد خلفا در تشییع جنازهاش حاضر شوند؟ و چرا وصیت کرد تا قبرش پنهان بماند؟ آرى او نمىخواست تا دشمنانش که دشمنان خدا و رسولند بر سر مزارش اقامهى عزا کرده و بدین وسیله عوامفریبى کنند. آن قدر این امر بر خلفا سنگین بود و از عواقبش بیم داشتند که تصمیم گرفتند نبش قبر کنند تا قبر زهرا را پیدا کنند و بر جنازهاش نماز گزارند. که از هیبت و تهدید على علیهالسلام ترسیدند و از بیم فتنهاى بزرگتر پا عقب کشیدند. زهرا سلاماللَّهعلیه مىخواست با طرح سؤال در اذهان مردم، که چرا تنها یادگار رسول قبرش را پنهان نموده، آنان را به فکر وادارد، تا خود به دنبال جواب رفته و مسببین اصلى را بیابند. همین است که مىبینم برخى، برخى دیگر را ملامت مىکردند که تنها دختر پیامبر مرد و هیچکدام از آنان اجازه حضور در دفن و نماز نداد، و قبرش را هم پنهان نمود. او مىاندیشید شاید با غوغایى که به سبب شهادتش در مدینه ایجاد مىشود، با این اقدام بىسابقه و آگاهانهى مردم را علیه خلفا به حرکتى وادارد و یا لااقل، سندى همیشگى بر محکومیت خلفا، از خود به یادگار بگذارد. از اینرو حتى ائمه بعدى نیز قبر او را آشکار نساختند. در مورد محل دفن حضرت فاطمه زهرا در کتابهاى مختلف مطالب گوناگون نوشتهاند بعضى معتقدند که در جوار قبر پیامبر صلى اللَّه علیه و آله مدفون شده است و دلیلشان این حدیث شریف است که رسول خدا (ص) فرموده است: ان بین قبرى، و منبرى روضة من ریاض الجنة. همانا بین قبر و منبر من باغى از باغهاى بهشت است که اشاره به محل دفن حضرت زهرا سلاماللَّهعلیها است مرحوم علامه مجلسى در بحار معتقد است که امیرالمؤمنین در نیمه شب جسد فاطمه را برداشت با دو فرزندش حسن و حسین و شش نفر از اصحاب به طرف قبر پیغمبر (ص) رفتند. بعضى هم معتقدند که در قبرستان بقیع به خاک سپرده شده است. (1) و بعید نیست که آن امام مظلوم علیهالسلام صورت چهل قبر را در بقیع ترتیب داده باشد تا کسى از قبر واقعى حضرت زهرا علیهاالسلام مطلع نشود و وصیت آن سیده مظلومه نیز عمل شود.
تاریخ وفات حضرت فاطمه(س)
تاریخ وفات آن مطهره نیز اختلاف زیادى در کتابها دیده مىشود که جمعا حدود ده قول مىگردد، و همگى آنها تاریخ وفات را روى فاصلهى میان رحلت رسول خدا (ص) و وفات آن مخدرهى معصومه حساب کرده و ذکر نمودهاند. 40 روز: مرحوم ابن شهرآشوب در کتاب مناقب پس از آنکه یکى دو قول در این باره نقل کرده مىگوید: برخى گفتهاند: وفات فاطمه چهل روز پس از رحلت رسول خدا (ص) اتفاق افتاد و این قول صحیحتر از اقوال دیگر است، و روى همین حساب مىگوید: فاطمه (ع) در شب یکشنبه سیزدهم ربیعالاخر از دنیا رفت (1)، و مرحوم اربلى هم در کشفالغمه چنین قولى نقل کرده (2) چنانکه مجلسى (ره) نیز از برخى کتابها آن را حکایت نموده است (3) نگارنده گوید: در برخى از روایات آمده که مدت بیمارى فاطمه (علیهاالسلام) چهل روز طول کشید مانند روایت روضةالواعظین (4) و روایتى که مجلسى (ره) از برخى کتابهاى مناقب نقل کرده (5) بنابراین ممکن است منظور از چهل روز که در پارهاى از نقلها آمده همین مدت بیمارى فاطمه (علیهاالسلام) بوده که به دست راویان با مدت زندگانى آن حضرت پس از رسول خدا (ص) اشتباه شده باشد، واللَّه اعلم. 72 روز: ابن شهرآشوب این قول را در مناقب نقل کرده. (6) 75 روز: این قول نیز در مناقب ذکر شده و مرحوم کلینى (ره) نیز در کافى روایتى از امام صادق (ع) در این باره روایت کرده (7)و از عیون المعجزات سید مرتضى (ره) نیز نقل شده است (8)و قول مشهور نیز میان محدثین و عموم شیعیان همین قول است. 3 ماه: این قول را مرحوم على بن عیسى اربلى در کتاب کشفالغمه از کتاب الذریة الطاهرة دولابى نقل کرده. (9) 95 روز: مرحوم اربلى قول 95 روز را از امام باقر (ع) روایت کرده (10)، و مجلسى (ره) نیز از کتاب اقبال الاعمال نقل کرده که جماعتى از اصحاب فرمودهاند: وفات فاطمه (علیهاالسلام) در روز سوم جمادىالثانیة واقع شد (11)، و روى قول مشهور در رحلت رسول خدا (ص) که روز بیست و هشتم ماه صفر بوده فاصلهى آنها همان 95 روز مىشود. 6 ماه: این قول را بیشتر اهل سنت اختیار کرده و عموماً وفات فاطمه (ع) را در سوم ماه رمضان مىدانند که براى اطلاع بیشتر مىتوانید به کتاب احقاقالحق مراجعه نمایید. (12) اقوال دیگر هم در این باره هست مانند هفتاد روز و 100 روز و 8 ماه که مشهور همین اقوالى بود که ذکر شده، و ابوالفرج در کتاب مقاتل الطالبیین گوید: وفات حضرت فاطمه (علیهاالسلام) چندى پس از رحلت رسول خدا (ص) اتفاق افتاد که دربارهى مدت آن اختلاف شده است و آنها که بیش از دیگران گفتهاند: شش ماه، و آنها که کمتر گفتهاند: 40 روز، ولى صحیح همانست که از امام باقر (ع) روایت شده که فرمود: وفادت آن حضرت سه ماه پس از رحلت رسول خدا (ص) بوده است. نگارنده گوید: اساتید بزرگوار مادام بفائهم همین سه ماه و نود و پنج روز را عموماً روز وفات دانستهاند و شواهدى هم براى آن ذکر مىکردند، واللَّه اعلم.
1ـ مناقب ابن شهرآشوب، ج 3، ص 375. 2ـ کشفالغمه، ج 2، ص 126. 3ـ بحارالانوار، چ 43، ص 215. 4ـ بحارالانوار، چ 43، ص 191 و 178. 5ـ بحارالانوار، چ 43، ص 191 و 178. 6ـ مناقب ابن شهرآشوب، ج 3، ص 375. 7ـ اصول کافى، ج 1، ص 241. 8ـ بحارالانوار، ج 43، ص 212. 9ـ کشفالغمه، ج 2، ص 128. 10ـ کشفالغمه، ج 2، ص 128 11ـ بحارالانوار، ج 43، ص 196 12ـ ج 10، ص 455.
| | |