برای متمرکز کردن ذهن و دور کردن افکار نامربوط از آن مثلا در هنگام مطالعه ،خواندن دعا یا نماز خواندن و خیلی از کارهای دیگر چه باید کرد؟ تمرکز حواس چیست؟ یکى از مهمترین عوامل یادگیرى و یاد سپارى و باز یافت اطلاعات، تمرکز حواس است. اساس تمرکز حواس هماهنگى ذهنى است، یعنى اراده معطوف به هدف؛ و به زبان سادهتر، به خود یاد آورى کنیم چه کار یا هدفى را پى مىگیریم. پاسخگو خود به یاد دارد این مسأله در عبادت و نیایش بارها برایش اتّفاق افتاده است. هرگز فراموش نمىکنم، حدود 22 سال پیش وقتى نوجوان بودم، عدم حضور قلب در نماز یا نداشتن حواس متمرکز بر عبادت نگرانم مىساخت. این مشکل را با بزرگى که مدرّس قرآن بود، در میان گذاشتم. فرمود: قبل از نیت و تکبیرة الاحرام، به خود تلقین کن در این لحظات در برابر مهمترین کار قراردارى و باید آن را در مدّت معیّن و شرایط خاص به نحو احسن انجام دهى. در وسط عبادت و نماز هم چند بار به خودیاد آورى کن. بعد از مدتى این رفتار یا تلقین درونى مىگردد. سپس تمرین دوم را انجام بده و آن تامل بر کلمات و عبارات نماز یا دعا است. بنده سالها است از این تجربه گرانبها استفاده مىکنم و لذّت مىبرم. نتیجه بحث تا اینجا چنین است: اگر ما حواس خود را براى انجام کارى هماهنگ کرده، به آن کار معطوف کنیم، تمرکز حواس ایجاد کردهایم و هر چه تمرکز بیشتر باشد، یادگیرى دقیقتر و کاملتر و ماندگارتر خواهد بود. تمرکز کم به گسستگى مطالب و بىنظمى ذهنى و آشفتگى روانى و فراموشى مىانجامد. عوامل ایجاد تمرکز حواس 1. قصد تا انگیزه و نیاز به چیزى نباشد، تمرکز حواس و توجّه به آن امر دقیق نخواهد بود. براى آن که به چیزى توجّه پیدا کنیم، باید انگیزهاى نسبت به آن در ما پدید آید. در خصوص امور درسى و تحصیلى مقاصدى چون پیشرفت، موفقیت، رقابت سالم، اتمام تحصیل، یافتن شغل، مقام و منزلت اجتماعى، رفع نیازهاى مادّى زندگى، ازدواج و... مىتواند موجب تمرکز حواس گردد. 2. زمان و مکان و شرایط مطالعه مطالعه منظم در زمانهاى تعیین شده در مکان ویژه این کار، به شرط تداوم، در ایجاد تمرکز تأثیر به سزا خواهد داشت. وقتى در مکان تعیین شده یا مثلاً پشت میز کار خود قرار گرفتیم، به آرامى تمرکز در ما شکل مىگیرد. البتّه اگر شرطهاى زیر رعایت شود: الف) لَم ندهیم. ب) از شل شدن بیش از حد عضلات جلوگیرى کنیم. ج) از لباس خواب و راحتى بهره نگیریم. د) ارتباط خود را با دنیاى خارج قطع کنیم. ه") گرماى مکان مطالعه را طبیعى و متوسط نگهداریم. و) از سر و صدا دورى کنیم. ز) از برنامههاى تلویزیونى دور بمانیم. 3. پرهیز از خیالبافى خیالبافى، غرق شدن در خاطرات گذشته و یاد کرد مشکلات از عوامل مُخلّ تمرکز است و سراغ مطالعه گرانى مىآید که مجال لازم را به آنها مىدهند. عبادت ارجمند و مطالعه هدفمند اجازه خیالبافى نمىدهد. 4. تعارض انگیزهها براى داشتن تمرکز حواس، باید به بلا تکلیفى خود پایان دهیم؛ از میان انگیزههاى مختلف و متنوعى که ما را احاطه کردهاند، با انتخاب درست، یکى را برگزینیم و بقیه را به حاشیه ذهن برانیم. 5. مرور ذهنى مرور فعالیت قبل از انجام آن که اصطلاحاً نقشه ذهنى خوانده مىشود، تمرکز زا است؛ چنان که آغاز کار با اضطراب و بدون برنامه و مقدمه تمرکز زدا است. وقتى سیر فعالیت علمى را در ذهن به سرعت مرور مىکنیم، آموختهها و اطلاعاتِ نهفته در حافظه دراز مدّت به صفحه هشیار حافظه حاضر مىشوند و در نتیجه براى تمرکز حواس در یادگیرى، آمادگى فزونتر به دست مىآوریم. تمرینات تقویت حافظه و تمرکز بسیار سومند است. این تمرینات بارها در کارگاههاى فراوان به فراگیران آموزش داده شده و به رضایت بسیار آنها انجامیده است. مطالعه آن مىتواند خوانندگان را در موفقیت بیشتر تحصیلى یارى دهد. در این نوشتار یاد کرد نکات زیر کافى مىنماید: الف) متخصصان فراروان (Meracognation) معتقدند بهترین روش، براى یادگیرى بهتر و دقّت بیشتر، برخورد سؤالى با موضوع، متن یا محتواى مورد مطالعه است. ب) تمرکز، تابع مستقیم نوع حافظ است. در مقاله شمارههاى بعدى پرسمان از انواع حافظه بحث خواهد شد. ج) مطالعه چند کتاب در این زمینه سودمند است؛ از جمله کتاب مدیریت زمان، اثر لوتار جى سى ورت (ترجمه توکلى نیا) و کتاب 57 راه براى تقویت حافظه «عدم تمرکز حواس»، موضوعى است که بسیارى از جوانان از آن رنج مىبرند و دلایل مختلف و متعددى دارد. همان طور که خود مىدانید، تمرکز حواس در هر کارى از جمله مطالعه و درس خواندن - از ضروریات قطعى است. تمرکز حواس، حالتى ذهنى و روانى است که در آن حالت، تمام قواى حسى، روانى و فکرى انسان روى موضوع خاصى متمرکز مىشود و تضمین کننده امر یادگیرى و انجام صحیح کارها و رهایى از خطرات احتمالى است. به هر حال در یک جمعبندى کلى، مىتوان گفت: بیشتر افراد به دلایل عمده زیر، با عدم تمرکز فکر و حواس مواجه مىشوند: 1. کسانى که خود را به انجام دادن کار یا مطالعه درسى مجبور مىکنند؛ در حالى که تمایل درونى چندانى به آن ندارند. در این صورت تمام قواى ذهنى و روانىشان به طور خودکار از آن موضوع پرت مىشود و دچار حواسپرتى مىگردند. چنین افرادى ممکن است مدتها با بىعلاقگى کارهایى انجام مىدهند یا به دنبال درس یا رشته تحصیلى خاصى، تلاشهایى کنند و به عبارت دیگر خود را مجبور به انجام دادن آن کار یا مطالعه مىبینند. 2. فشارهاى روانى نیز از عوامل عمده تشتت فکرى است. بیشتر افراد زمانى که با مسألهاى مواجه مىشوند، اگر معتقد باشند زمان کافى براى حل آن ندارند و یا توانایى حل مسأله و کسب توفیق را در خود نبینند، دچار نگرانى و اضطراب مىشوند و در نتیجه این نگرانىها، ترس از شکست، افکار منفى عدم اعتماد به نفس و خیالبافىهاى منفىگرایانه، توان عمل و ابتکار و خلاقیت را از آنان سلب مىکند و به جاى اینکه روى موضوع خاص تمرکز کنند، بر ترس و احتمال شکست خود تمرکز مىکنند و یأس و ناامیدى بر آنها چیره شده و موجب حواسپرتى مىشود. 3. گاهى برخى حوادث و اتفاقات، فضاى روانى فرد را دچار اختلال مىکند (نظیر آنچه در زندگى شخصى، تحصیلى، خانوادگى، اجتماعى و اقتصادى و... رخ مىدهد)، امکان تمرکز حواس را از بین مىبرد. 4. گاهى عدم رعایت بهداشت مطالعه و اصول و قوانین آن و بهره نگرفتن از روش مناسب مطالعه، باعث خستگى جسمى و روانى شده و آمادگى روانى لازم براى مطالعه و درس خواندن از بین مىبرد. در نتیجه احساس بىعلاقگى و به دنبال آن عدم تمرکز حواس بر او مستولى مىشود. 5. تکثر و تعدد فعالیتهاى فرد مخصوصا اگر در توان انسان نباشد، باعث عدم تمرکز حواس مىشود. راههاى مقابله با عوامل حواسپرتى: براى مقابله با هر یک از عوامل فوق که هر کدام به گونهاى مانع تمرکز حواس مىشود - باید به راهکار خاص و مناسب با آن توجه نمود. در عین حال نکات زیر مىتواند به عنوان راهکارهاى کلى، مؤثر واقع شود: 1. در ابتدا و قبل از هر چیز، براى تمام فعالیتهاى درسى و غیردرسى برنامهریزى کنید. اوقات شبانهروز را در یک جدول زمانبندى شده از هنگام بیدارى تا موقع خواب، یادداشت نموده و براى هر کارى، زمان خاصى و مناسب آن را معین نمایید، سعى کنید طبق همان برنامه تنظیم شده به انجام دادن همان فعالیت مشخص (کلاس، مطالعه، استراحت، عبادت، ورزش و...) بپردازید. حتى زمان معین و مشخصى را در طول روز، براى اندیشیدن درباره موضوعات مختلف با تخیلات و افکار مزاحم، اختصاص دهید. این کار حداقل دو فایده مهم دارد: الف. نظم و انضباط در تمام فعالیتها حتى در اندیشهها و افکارتان - راه پیدا مىکند که خود بسیار ارزشمند است. ب. اگر افکار مزاحم در غیر زمان معین، به سراغتان آمد و باعث حواسپرتى شما شد، مىتوانید به خود وعده بدهید که زمان اندیشیدن در این باره، فلان زمان خاص و معین است. تأکید مىکنیم براى هر کار و فعالیتى وقت مشخص معین کنید و در آن وقت به هیچ امرى غیر از آن کار نپردازید. 2. اصول و قوانین لازم براى یک مطالعه سودمند را بشناسید و آن را به دقت رعایت فرمایید. ما نیز در اینجا به چند مورد اشاره مىکنیم: الف. با مد نظر قرار دادن هدف خویش از مطالعه و درس خواندن، احساس نیاز به مطالعه را در خودتان افزایش دهید. ب. به هنگام مطالعه یا حضور در کلاس، از افکار ناامیدکننده، کسل کننده و غیرمنطقى بپرهیزید و همواره امید، قدرت و توانایى را در ذهن خود حفظ کنید. ج. همیشه براى مطالعه یا سر کلاس، کاغذ و قلمى داشته باشید و نتبردارى کنید یا خلاصهاى از مطالب را یادداشت کنید تا در فضاى روانى درس و مطالعه قرار داشته باشید، نه اینکه به دنبال افکار و ذهنیات خود باشید. د. با پیشمطالعه وارد کلاس شوید و پرسشهایى که درباره درس به ذهنتان مىرسد، بلافاصله از استاد بپرسید و به خود اجازه ندهید سؤال مطرح شده، ذهنتان را به خود مشغول دارد و به تدریج از فضاى روانى کلاس خارج شوید. با این روش ساده، مىتوانید فرایند تدریجى و محتواى درسى کلاس را پىگیرى کنید و خود را در فضاى درسى یا مطالعه قرار دهید. ه. زمان و مکان مطالعه، باید از نظر فیزیکى و روانى از شرایط مناسب برخوردار باشد و هرگونه عاملى را که مىتواند باعث حواسپرتى شود (نظیر سر و صداها، سرما و گرما، نور کم یا خیلى شدید و...) از محیط مطالعه خود حذف کنید. 3. در صورتى که تعدد کارها و فعالیتهاى غیردرسى، باعث عدم تمرکز مىشود، آنها را به حداقل ممکن برسانید و به خود بگویید: در این دوره و زمان، مهمترین وظیفه و کار من مطالعه و درسخواندن و ارتقاى سطح علمى است و فعالیتهاى جانبى متعدد، مزاحم وظیفه اصلى من است. 4. اگر مشکلات شخصى، اجتماعى، خانوادگى و... باعث عدم تمرکز حواستان مىشود؛ بدانید که: الف. زندگى فردى هیچکس، خالى از مشکل نیست و ذهن هیچ فردى خالى محض نیست. از طرف دیگر با صرف فکر کردن و مشغولیت ذهنى درباره چنین مشکلاتى، هیچ دردى دوا نخواهد شد. پس به خود تلقین کنید که هنگام درس یا مطالعه، ذهن خود را از آن مسائل برهانید. ب. به هنگام مزاحمت آن افکار، به خود قول بدهید در این باره خواهم اندیشید (و زمانى را براى این کار در شبانهروز اختصاص دهید). ج. در صورت امکان به اتفاق یکى از دوستان خود، مطالعه یا مباحثه کنید. 5. در صورتى که موضوع یا موضوعات خاص و محدودى، باعث حواسپرتى شما مىشود، به دنبال راه حل مناسب آن باشید؛ چرا که آن موضوع خاص، در حکم علت عدم تمرکز حواس شما است. پس براى مقابله با آن باید ابتدا علت و عامل اصلى را شناسایى کنید و در پى حذف یا تقلیل آن برآیید، ولى اگر موضوعات متعدد مختلف باعث حواسپرتى مىشود. به نکات چهارگانه بالا توجه نمایید. افکار بد و آلوده بدون شک امرى مذموم و نامطلوب است و باید به این نکته توجه داشت که افکار ذهنى انسان خود نوعى عمل محسوب مىشوند که اعمال درونى و یا جوانحى نامیده مىشوند در مقابل اعمال خارجى که توسط اعضاى انسان مثل دست و پا و چشم و گوش و زبان انجام مىشود و به آنهااعمال جوارحى گفته مىشود. اولیاى الهى در اثر توجه کامل به مبدأ قدرت و هستى، خداوند را در تمام حالات حاضر و ناظر اعمال می بینند و حتى فکر گناه و اندیشه بد نیز در آنها راه نمىیابد تا چه رسد به گناه بیرونى و خارجى ولى چنین توجهى براى ما عملاً ممکن نیست و لذا گاهى اوقات در اثر غفلت ازیاد خداوند و فراموش کردن حضور او گاهى افکار آلوده به ذهنمان خطور مىکند ولى خداوند متعال که به همه اعمال درونى و بیرونى ما آگاه است به لطف و کرمش این گونه افکار ناشایست را برما مىبخشد و اگر لطف او نمىبود استحقاق عقاب و مجازات را بر چنین افکارى داشتیم چون او تبارک و تعالى از سوداى قلب ما و پنهانترین خطورات قلبى ما که گاهى خود نیز از آن بى خبریم آگاه است چنانچه در آیه 284 بقره مىفرماید: «و ان تبدوا ما فى انفسکم او تخفوه یحاسبکم به الله؛ امور درونى و افکار و نیات شما بر خداوند آشکار است چه آنها را پنهان کنید و چه آشکار سازید و خداوند در مورد آنها از شما حسابرسى مىکند». البته روایات متعددى که مىگویند: فکر گناه، گناه نیست در حکم استثنا از این آیه کریمه است و احتمال دارد مورد آیه آن گونه افکارى است که خود نوعى عمل قلبى به شمار مىآیند در مقابل اعمالى که فکر، مقدمه انجام آنها در خارج و بیرون است مثلاً سوء ظن گناهی است که مربوط به درون و قلب و فکر انسان است و مستقیما ربطى به بیرون و خارج ندارد و بر خلاف حسادت که ظهور آن در خارج گناه است و فکر درونى در باره آن و لو مذموم و زشت است ولى گناه محسوب نمىگردد مثلاً اگر من در ذهنم براى کسى توطئهچینى کنم تا آبرویش را بریزم و یا ضربهاى به او بزنم به خاطر حقد و کینه و حسادت این فکر به خودى خود تا در خارج پیاده نشده گناه محسوب نمىگردد و لذا خداوند متعال در پایان آخرین سوره قرآن کریم یعنى سوره ناس مىفرماید: «و من شر حاسد اذا حسد؛ اى پیامبر ما بگو به خداوند پناه مىبرم از شر انسان حسود وقتى که حسادتش را آشکار سازد و بروز دهد» در پایان ذکر این نکته لازم است که غالبا افکار مشوش و آلوده از بازىهاى شیطان و وسوسههاى نفس است که هدف از آن سرگرم کردن انسان و باز داشتن او از توجه به عبادت خدا و انجام اعمال نیک است و انسان باید در برابر این نوع افکار و هجوم آن بى اعتنا باشد و با پرکردن فضاى قلب و سینه از یاد خداوند و ذکر او و تفکر در شگفتىهاى خلقت او جایى خالى براى شیطنت شیطان در قلب خود باقى نگذارد. کنترل افکار (خواطر) راه های متعددی دارد ولی نباید پنداشت که با اولین گام همه چیز درست می شود. کسی که می خواهد زمام افکار خویش را به کف گیرد باید با تمام توان به خودسازی بپردازد و با جدیت این راه را دنبال نموده تا تدریجا به هدف نزدیک گردد: 1- راه دل و عشق : ذهن و فکر انسان همواره متوجه چیزی است که به آن عشق می ورزد چنان که عاشق آنی از فکر معشوق خود بیرون نمی رود. این که مثلا ما همیشه در نمازهای خود به یاد دیگر مسائل می افتیم به جهت تعلق نفس به آنها و عدم آشنایی با محبوب حقیقی است . لیکن عاشق دلباخته ذات جمیل علی الاطلاق در همه حال به یاد خداست چنان که گویی همیشه درنماز است . پس باید دل را از تعلق به کثرات پالایید و منزلگه عشق ربوبی ساخت تا اندیشه نیز بدان سوی توجه یابد. 2- ضبط قوه خیال : پرنده لجام گسیخته خیال چون چکاوکی است که هر دم بر سرشاخساری نشسته و به زودی به شاخه دیگر پرواز می کند. از این رو افکار انسان خود ناساخته قرار و آرامی ندارد. آن گاه اگر آدمی با دقت در کنترل آن بکوشد; یعنی , همواره از آن مراقبت نموده و هرگاه به این سوی و آن سوی گریخت بلافاصله آن را به امور شریفه متوجه گرداند, کم کم رام و مطیع می گردد. 3- انس دادن ذهن : با داشتن برنامه منظم و پیوسته , می توان ذهن را به سمت خاصی جهت داد; مثلا" داشتن برنامه های منظم همه روزه دعا و قرآن , مطالعه کتاب هایی پیرامون : اخلاق , معاد, خداشناسی , عواقب گناه و حداقل روزی یک ساعت شرکت منظم و پیوسته در مجالس دینی . 4- کنترل حواس: گرچه ذهن انسان این توانایی را دارد که حتی بدون استفاده از حواس ظاهری افکاری را تولید کند ولی عمده آن چیزهایی که انسان در مورد آن فکر می کند اعم از چیزهای خوب یا بد. داده های حواس ظاهری او است لذا باید مجاری ورودی ذهن را که همان حواس ظاهری است کنترل کرد؛ یعنی چشم، گوش، زبان و لامسه و... قرآن در این زمینه می فرماید: «ولا تقف ما لیس لک به علم ان السمع والبصر والفؤاد کل اولئک کان عنه مسؤولا؛ و هرگز آنچه را علم و اطمینان به آن نداری دنبال مکن که (در پیشگاه حکم خدا) چشم و گوش و دل ها همه مسؤولند» (اسراء، آیه 36). بنابراین یکی از مهمترین راه های کنترل فکر، کنترل حواس ظاهری است. برای آگاهی بیشتر ر.ک : - آداب الصلوه یا پرواز در ملکوت امام خمینی - مراحل اخلاق در قرآن , آیت الله جوادی آملی |