سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 122
بازدید دیروز : 52
کل بازدید : 765519
کل یادداشتها ها : 965
خبر مایه


حضرت زینب علیهاالسلام

در باره شخصیت روایی حضرت زینب علیهاالسلام، علمای بزرگی سخن گفته‏اند؛ از جمله:

ابوالفرج اصفهانی می‎گوید: زینب عقیله دختر علی ‏بن ابی‏طالب، مادرش‏ فاطمه دختر رسول خداست و او همان کسی است که ابن‏عباس از او کلام حضرت فاطمه (علیه‌السلام) را در فدک نقل می‏کند و می‏گوید: حدیث کرد مرا عقیله ما زینب دختر علی (علیه‌السلام)...

در انساب الطالبیین می‏خوانیم: زینب کبری دختر امیرمومنان (علیه‌السلام) که کنیه‏اش ‌ام الحسن بود، از مادرش زهرا (علیهاالسلام) روایت می‏کرد.

مرحوم سید نورالدین جزایری، در خصائص الزینبیه، ویژگی موثقه ‏بودن زینب را طرح می‏کند و می‏نویسد: «از جمله القاب آن محترمه ‏"موثقه‏"(مورد اعتماد) است، که آن مکرمه مورد وثوق خلاق عالم و حضرت سیدالشهدا، و حضرت سجاد (علیهماالسلام) بوده‏اند و لذا حافظ ودایع الهیه و اسرار محمدیه بوده، بلکه محل وثوق کلیه مردم بوده ‏و لذا حضرت سیدالساجدین (علیه‌السلام) هر وقت ‏بیان اخبار و احادیث می‏فرمود و می‏خواست که در اذهان مردم جای گیرد و از او بپذیرند، به ‏عمه‏اش اسناد می‏داد و از آن مخدره نقل می‏فرمود و کذالک ابن ‏عباس با این که مقبول القول بود، مع ذالک می‏گفت: «حدثتنا عقلیتنا.»

آیة الله خویی می‏نویسد: از مادرش سلام الله علیها روایت ‏می‏کند. و جابر فقیه(1) و عباد عامری از او روایت می‏کنند. این همه نشان از اوج مقام ‏روایی حضرت زینب (علیهاالسلام) دارد که متاسفانه کمتر مورد توجه قرار گرفته است.

گواهی می‏دهم که پدرم، محمد، بنده و فرستاده اوست. پیش از آن‏ که او را بیافریند، برگزید و پیش از پیغمبری تشریف انتخاب ‏بخشید و به نامی نامید که سزاوارش بود و این هنگامی بود که ‏آفریدگان از دیده نهان بودند و در پس پرده‏ی بیم نگران و در پهنه‏ی بیابان عدم سرگردان. پروردگار بزرگ پایان کار همه‏ کارها را دانا بود و بر دگرگونی‏های روزگار محیط، بینا و به ‏سرنوشت هر چیز، آشنا.

راویان حدیث از زینب کبری علیهاالسلام

باید توجه داشت که ارزش روایات نقل شده از حضرت زینب (علیهاالسلام) فراتر از روایاتی است که راویان دیگر نقل کرده‏اند، زیرا این بانوی ‏بزرگ خود عالمه‏ای غیر معلمه بود و روایاتی را که نقل می‏کرد، بی هیچ شبهه‏ای، معتبر و مستنداند. حتی روایت‏هایی که در سنین‏ کودکی از او نقل شده‏اند. این بانوی بزرگوار که پنج سال قبل از وفات رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) به دنیا آمد، از مادرش فاطمه زهرا (علیهاالسلام)، پدرش ‏علی (علیه‌السلام)،اسمأ بنت عمیس، و‌ ام ایمن روایت نقل می‏کرد. شمار راویان از وی بسیارند که می‏توان به: علی ‏بن حسین (علیه‌السلام)، ابن عباس، محمد بن عمر، عطأ بن سائب، فاطمه بنت الحسین، محمد بن جابر، عباد عامری و ... اشاره کرد.

حال به بیان برخی از روایات نقل شده از حضرت زینب علیهاالسلام می‎پردازیم.

وسیله ارتباط خلق و خالق

ابوبکر با این سند: محمد بن زکریا، جعفر بن محمد بن عماره ‏کندی، پدرش، حسین بن صالح، دو مرد از بنی‏هاشم، از حضرت ‏زینب (علیهاالسلام) دختر علی (علیه‌السلام) روایت کرد که زینب علیهاالسلام فرمود: «قالت فاطمه علیهاالسلام: ... و نحنُ وسیلتهُ فی‏ خلقهِ و نحنُ خاصته و محل ‏قدسه و نحن حجته فی غیبه و نحن ورثه انبیائه...»؛ «ما وسیله‏ ارتباط خدا با مخلوق‏های او هستیم. ما برگزیدگان خداییم و جایگاه پاکی‏ها، ما راهنماهای روشن خداییم و وارث پیامبران او هستیم‏.»

حضرت زینب علیهاالسلام

بهشت جایگاه شیعیان

ابی‏حجاف (از محمد بن عمر بن حسن)، از زینب، به نقل از فاطمه علیهاالسلام و اشجع، بلید بن سلیمان (از ابی‏حجاج، محمد بن عمرو هاشمی) از زینب دختر علی (علیه‌السلام) نقل کرد که فاطمه علیهاالسلام فرمود: «قالت فاطمه علیهاالسلام: ان رسول الله قال لعلی اما انک یابن ‏ابی‏طالب و شیعتک فی‏الجنه‏»، «و سَیجی‏ء اقوام ینتحلون حبکَ ثم‏ یمرقونَ مِنَ الاسلامِ کما یمرق السهم مِن الرمیه»؛ رسول خدا به ‏علی (علیه‌السلام) فرمود: «ای پسر ابوطالب! همانا تو و رهروان تو در بهشت‏اند و به زودی قومی می‏آیند که از دوستی تو سخن می‏گویند. آنگاه از اسلام فرار می‏کنند، مانند پرت شدن تیر از کمان.»

دوستی آل محمد صلی الله علیه و آله

روایتی مشهور به «فاطمیات‏» در باب دوست داشتن آل محمد که با این اسناد نقل شده است: «... عن فاطمه بنت السجاد علی بن الحسین زین العابدین (علیه‌السلام) عن ‏فاطمه بنت ابی عبدالله الحسین (علیه‌السلام) عن زینب بنت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) عن فاطمه بنت رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) قالت: الا مَن ماتَ عَلی حُب آل محمد ماتَ شهیداً»؛ «آگاه باشید هر کسی که ‏بر دوستی آل محمد بمیرد، شهید است.»

خطبه نور

یکی دیگر از احادیثی که حضرت زینب علیهاالسلام نقل کرد، خطبه طولانی حضرت ‏زهرا علیهاالسلام در مسجد مدینه است. حدیثی که در متن آن ده‏ها حدیث ‏درخشنده وجود دارد و بسیاری از احادیثی که از حضرت فاطمه علیهاالسلام نقل می‏شود، مربوط به همین حدیث طولانی است. ما برای اختصار تنها به ترجمه بخشی از آن بسنده می‏کنیم. علاقه‏مندان را به‏ مطالعه منابع آن ارجاع می‏دهیم.

ما خاندان را در میان شما به خلافت گماشت و تاویل کتاب الله را به عهده ما گذاشت. حجت‏های آن آشکار و آنچه در باره ماست، پدیدار و برهان آن روشن و از تاریکی گمان به کنار و آوای آن ‏در گوش، مایه آرام و قرار.

«در این روز حضرت زهرا علیهاالسلام چادر به سر کرد و با همراهی جمعی ‏از بانوان وارد مسجد شد. ابوبکر و عده‏ای از مهاجران و انصار حاضر بودند. به احترام آن بانو پرده سفیدی آویختند. قبل از آغاز سخن، ناله‏ی جانسوزی کرد که بسیاری از حاضران گریستند و پس از آن که مردم آرام گرفتند، فاطمه علیهاالسلام فرمود:

شکر نعمت:

«ستایش خدای را بر نعمت‏هایی که ارزانی داشت و سپاس او را بر اندیشه نیکو که در دل نگاشت. سپاس بر نعمت‏های فراگیر که از چشمه لطفش جوشید و عطاهای فراوان که بخشید و نثار احسان که ‏پیاپی بخشید. نعمت‏هایی که از شمار افزون است و پاداش آن از توان بیرون و درک نهایتش، نه در حد اندیشه ناموزون. سپاس را مایه فزونی نعمت نمود و ستایش را سبب فراوانی پاداش فرمود و به خاطر در خواست پیاپی، بر عطای خود افزود.

حضرت زینب علیهاالسلام

دیدگاه توحیدی:

گواهی می‏دهم خدای جهان یکی است و جز او خدایی نیست. نشان این ‏گواهی، درستی و بی‏آلایشی است و پایبندان این اعتقاد، دل‏های با بینش و راهنمای رسیدن بدان، چراغ دانش. خدایی که چشم‏ها او را نمی‏توانند ببینند و گمان‏ها چگونگی او را نمی‏دانند.

فلسفه آفرینش:

همه چیز را از هیچ پدید آورد و بی‏ نمونه‏ای افشا کرد، نه به ‏آفرینش آن‏ها نیازی داشت و نه از آن خلقت، سودی برداشت. جز آن‏ که خواست قدرتش را آشکار سازد و آفریدگان را بنده‏وار بنوازد و بانگ دعوتش را در جهان اندازد. پاداش را در گرو فرمانبرداری ‏نهاد و نافرمانان را به کیفر بیم داد، تا بندگان را از عقوبت ‏برهاند و به بهشت‏ بکشاند.

خلقت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله):

گواهی می‏دهم که پدرم، محمد، بنده و فرستاده اوست. پیش از آن‏ که او را بیافریند، برگزید و پیش از پیغمبری تشریف انتخاب ‏بخشید و به نامی نامید که سزاوارش بود و این هنگامی بود که ‏آفریدگان از دیده نهان بودند و در پس پرده‏ی بیم نگران و در پهنه‏ی بیابان عدم سرگردان. پروردگار بزرگ پایان کار همه‏ کارها را دانا بود و بر دگرگونی‏های روزگار محیط، بینا و به ‏سرنوشت هر چیز، آشنا.

خاندان اهل بیت حرام‏های خدا را بیان دارنده است و حلال‏های او را رخصت دهنده و مستحبات را نماینده. و شریعت را راه‎گشاینده و این همه را با رساترین تعبیر، گوینده و با روشن‏ترین بیان رساننده.

فلسفه بعثت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله):

محمد(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) را برانگیخت تا کار خود را به اتمام و آنچه را که مقدر ساخته بود، به انجام رساند. پیغمبر که درود خدا بر او باد.

دید هر فرقه‏ای دینی گزیده و هر گروه در روشنایی شعله‏ای خزیده ‏و هر دسته‏ای به بتی نماز برده و همگان یاد خدایی را که ‏می‏شناسند، از خاطر سترده‏اند.

پس خدای بزرگ تاریکی‏ها را به نور محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) روشن ساخت و دل‏ها را از تیرگی کفر بپرداخت و پرده‏هایی را که بر دیده‏ها افتاده بود، به یک سو انداخت. سپس به اهل مجلس‏ نگریست و چنین فرمود:

عهد بندگان با خدا:

شما بندگان خدا! نگاهبانان حلال و حرام و حاملان دین و احکام و امانت‏داران حق و رسانندگان آن به خلق هستید. حقی را از خدا عهده‎‏دارید و عهدی را که با او بسته‏اید، پذیرفتار.

جایگاه اهل بیت (علیهم السلام):

ما خاندان را در میان شما به خلافت گماشت و تاویل کتاب الله را به عهده ما گذاشت. حجت‏های آن آشکار و آنچه در باره ماست، پدیدار و برهان آن روشن و از تاریکی گمان به کنار و آوای آن ‏در گوش، مایه آرام و قرار و پیرویش راهگشای روضه رحمت ‏پروردگار و شنونده آن در دو جهان رستگار است. دلیل‏های روشن ‏الهی را در پرتو آیت‏های آن می‏توان دید و تفسیر احکام واجب او را از مضمون آن باید شنید. حرام‏های خدا را بیان دارنده است و حلال‏های او را رخصت دهنده و مستحبات را نماینده. و شریعت را راه‎گشاینده و این همه را با رساترین تعبیر، گوینده و با روشن‏ترین بیان رساننده.

فلسفه احکام:

سپس ایمان را واجب فرمود و به آن زنگ شرک را از دل‏های شما زدود و با نماز، خودپرستی را از شما دور نمود. روزه را نشان‏دهنده دوستی خالص ساخت و زکات را مایه افزایش روزی بی‏دریغ و حج را آزماینده درجه دین و عدالت را نمودار مرتبه یقین و پیروی ما را مایه وفاق و امامت ما را مانع افتراق و دوستی ما را عزت مسلمانی و باز داشتن نفس را موجب نجات و قصاص را سبب ‏بقا زندگانی، وفای به نذر را موجب آمرزش و تمام پرداختن ‏پیمانه و وزن را مانع از کم فروشی و کاهش قرار داد.

حضرت زینب علیهاالسلام

تبعیت از نهی خدا:

فرمود می‏خواری نکنند تا تن و جان از پلیدی پاک سازند و زنان ‏پارسا را تهمت نزنند تا خویش را سزاوار لعنت نسازند. دزدی را منع کرد تا راه عفت پویند و شرک را حرام فرمود تا به اخلاص، طریق یکتاپرستی جویند. پس چنان که باید، ترس از خدا را پیشه ‏گیرید و جز مسلمان نمیرید. آنچه فرموده است ‏به جا آرید و خود را از آنچه نهی کرده، باز دارید که تنها دانایان از خدا می‏ترسند.

خداوند زکات را مایه افزایش روزی بی‏دریغ و حج را آزماینده درجه دین و عدالت را نمودار مرتبه یقین و پیروی ما را مایه وفاق و امامت ما را مانع افتراق و دوستی ما را عزت مسلمانی و باز داشتن نفس را موجب نجات و قصاص را سبب ‏بقا زندگانی، وفای به نذر را موجب آمرزش و تمام پرداختن ‏پیمانه و وزن را مانع از کم فروشی و کاهش قرار داد.

من فاطمه دختر محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) هستم:

مردم! چنان که در آغاز سخن گفتم، من فاطمه‏ام و پدرم محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) است. همانا پیغمبری از میان شما به سوی شما آمد که رنج ‏شما بر او دشوار بود و به گرویدن شما امیدوار و بر مومنان مهربان و غمخوار بود. اگر او را بشناسید می‏بینید او پدر من است؛ نه پدر زنان شما و برادر پسر عموی من است؛ نه مردان شما. او رسالت ‏خود را به گوش مردم رساند. آنان را از عذاب الهی ترساند. فرق‏ و پشت مشرکان را به تازیانه توحید خست و شوکت ‏بت‎پرستان را در هم شکست تا جمع کافران را از هم گسست. صبح ایمان دمید و نقاب از چهره حقیقت فرو کشید. زبان پیشوای دین در مقال شد و شیاطین سخنور، لال.

بعثت، صعود از ذلت ‏به اوج عزت:

در آن هنگام شما مردم بر کنار مغاکی(گودی و گودال، شیار و جای پست و گود) از آتش بودید خوار و در دیده همگان بی‏مقدار. لقمه هر خورنده و شکار هر درنده و لگدکوب ‏هر رونده بودید. نوشیدنی‏تان آب گندیده و ناگوار، خوردنی‏تان ‏پوست جانور و مردار بود. پست و ناچیز و ترسان از هجوم همسایه ‏و همجوار تا آن که خدا با فرستادن پیغمبر خود، شما را از خاک ‏مذلت ‏برداشت و سرتان را به اوج رفعت ‏برافراشت.

علی (علیه‌السلام) کیست؟

پس از آن همه رنج‏ها که دید و خستگی که تحمل کرد، رزم‏آوران ‏ماجراجو و سرکشان درنده‏خو و جهودان دین به دنیا فروش و ترسایان حقیقت فروش، از هر سو به وی تاختند و با او نرد مخالفت‏ باختند. هرگاه آتش کینه افروختند، آن را خاموش ساخت‏ و گاهی که گمراهی سر برداشت، یا مشرکی دهان به بیهودگی گشاد، برادرش، علی را در کام آنان انداخت. علی باز نایستاد تا بر سر و مغز مخالفان نواخت و کار آنان را با دم شمشیر یکسره کرد. او این رنج را برای خدا می‏کشید و برای تحقق اوامر خدا تلاش می‏کرد و در آن خشنودی پروردگار و رضای پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) را می‏دید و سروری ‏اولیای خدا را می‏خرید. همواره دامن به کمر زده نصحیت کننده، تلاش و کوشش کننده بود.

فرمود می‏خواری نکنند تا تن و جان از پلیدی پاک سازند و زنان ‏پارسا را تهمت نزنند تا خویش را سزاوار لعنت نسازند. دزدی را منع کرد تا راه عفت پویند و شرک را حرام فرمود تا به اخلاص، طریق یکتاپرستی جویند.

نفاق رخ نمود:

اما شما در آن روزها در زندگی راحت، آسوده و در بستر امن و آسایش غنوده بودید. وقتی خدای تعالی همسایگی پیغمبران را برای ‏رسول خویش گزید، دورویی آشکار شد و کالای دین بی‏خریدار. و گمراهی دعوی‎دار و هر گمنامی سالار و هر یاوه‏گویی در کوی و برزن و در پی‏ گرمی بازار. شیطان از کمینگاه خود سر برآورد و شما را به خود دعوت کرد و دید چه زود سخنش را شنیدند و سبک در پی ‏او دویدند و در دام فریبش خزیدند و به آواز او رقصیدند... .»

پی‎نوشت‎:

1- جزء سوم باب معرفة الکبائر، حدیث 1754.

منبع:

ماهنامه کوثر، ش 32 ، محمد میانجی .






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ