سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 129
بازدید دیروز : 52
کل بازدید : 765526
کل یادداشتها ها : 965
خبر مایه


مرحوم آیة الله میرزا جواد آقا تهرانی از عارفان و پاکانی بود که با رفتار و منش خود بسیاری را شیفته و مرید خود کرده بود. ایشان به کوچک‌ترین اعمال خود نیز توجه داشته و کسب رضایت خداوند برایش اهمیت داشت. در این جا برای شناخت این عالم بزرگوار به مواردی از گونه‌های رفتاری ایشان می‌پردازیم باشد که راهی به سعادت برایمان گشوده شود.

رسول خدا صلی الله علیه و آله می‌فرماید:

کسی که مؤمنی را اذیت کند خدا او را اذیت نماید، و کسی که مؤمنی را اندوهگین کند خدا او را اندوهگین نماید.

 

رعایت حال خانواده

 میرزا جواد آقا تهرانی شبی، دیروقت به منزل می‌آیند؛ به در منزل که می‌رسند، متوجه می‌شوند کلید منزل همراهشان نیست، به خاطر رعایت حال خانواده شان که در خواب بودند، از در زدن خودداری کرده و با توجه به این که هوا هم قدری سرد بوده است، در کوچه می‌مانند و تا اذان صبح همانجا قدم می‌زنند.

هنگام اذان که اهل خانه می‌باید برای نماز صبح بیدار شوند، آقا در می‌زنند و  وارد خانه می‌شوند، یکی از فرزندان ایشان که از این قضیه خبردار می‌شود، سؤال می‌کند چرا زنگ نزدید؟

ایشان می‌گویند: شما خواب بودید، زنگ من موجب اذیت و آزار شما می‌شد!

نقل دیگری را هم فرزند ایشان شنیده است که گویا همسر ایشان  در رؤیا می‌بینند که مرحوم آقا پشت در منزل نشسته اند، لذا بیدار شده و هنگامی که در را باز می‌کنند می‌بینند که آقا آنجا منتظرند.

رسول خدا صلی الله علیه و آله می‌فرماید:

کسی که مؤمنی را اذیت کند خدا او را اذیت نماید، و کسی که مؤمنی را اندوهگین کند خدا او را اندوهگین نماید.

ایشان می فرمودند: راه مبارزه با شیطان آن است که به او اعتناء نکنی زیرا شیطان متکبر است، هر چه به او بیشتر اعتناء کنی او سرکش تر می شود

 

زیبایی و نظم در خانه و زندگی

خانه ایشان بسیار جالب و دیدنی بود، وسائل و لوازم منزل به طور منظم چیده شده بود، مثلا رنگ پرده‌ها در عین این که خیلی ساده بودند ولی متناسب با رنگ منزل بود. بقیه وسائل موجود در خانه نیز چنین بود.

علت اینها را از مرحوم آقا پرسیدند.

ایشان فرمودند:

موقعی که من ازدواج کردم همسرم از خانواده آبرومند و نسبتا متمکنی بود، و من گفتم که طلبه هستم و چیز زیادی ندارم و آنها بدین صورت قبول کردند، ولی بعدها می‌دیدم هر وقت اقوام و خویشان همسرم به منزل ما می‌آمدند، خانه سر و سامان خوبی نداشت و باعث خجالت و شرمندگی همسرم می‌شد. لذا به خاطر احترام به همسرم و رضایت او منزل را به این صورت در آوردم که مشاهده می‌کنید و این موجب رضایت و خشنودی او شد.

زینت منزل فقط به خاطر رضایت او بوده نه برای تمایل خودم به تجملات و زرق و برق دنیوی.( البته خانه و فرش مربوط به یکی از اقوام آقا بود و بعضی از وسائل خانه هم توسط همسرشان که تمکنی داشته‌اند تهیه شده بود.)

 

مکلف بودن به انجام امور شخصی

همسر ایشان از سادات علویه بود علاوه بر احترام زیادی که آقا برای ایشان قائل بودند، هر وقت که در خانه فرصت یاری می‌نمود، یار و کمک کار ایشان بودند؛ اساسا ایشان به کسی زحمت نمی‌داد مخصوصا امور شخصی خویش را تا آنجایی که می‌توانستند و قدرت و توان داشتند خودشان انجام می‌دادند، تا آنجا که از همسر خود نمی‌خواستند که مثلا لباس‌هایشان را بشویند، بلکه این همسرشان بودند که با توجه به اخلاق مرحوم آقا از ایشان می‌خواستند که لباس‌هایشان را برای شستن در اختیار ایشان بگذارند.  و باز هم به سادگی حاضر نمی شدند گاه  نیز دیده می شد  که جارو به دست گرفته و حیاط منزل را جارو می زنند و این در حالی بود که حتی راه رفتن با عصا برایشان مشکل بود!

 

احترام به خواسته خانواده

 ایشان سفرهای تفریحی نداشتند. در هوای گرم تابستان راضی نمی‌شدند که چند روزی، یا اقلا یک روز به عنوان هواخوری به خارج از شهر بروند و اصرار همه را در این جهت رد می نمودند.

زمانی پس از یک عمل جراحی، ضعف مفرطی داشتند و هوا بسیار گرم بود، به فرزندشان عرض شد به هر طریقی که میشود آقا را چند روزی به خارج از شهر ببرید.

ایشان با اصرار فرزند راضی شده بودند و منزل کوچکی در یکی از ییلاقات گرفتند و به آنجا منتقل شدند.

حاج اصغر آقا ( فرزندشان) می گفت: همان روز اول که به آن روستا رفتیم آقا فرمود: اگر من مُردم باید مرا در قبرستان همین روستا دفن کنی و راضی نیستم به شهر برگردانی و مردم را به زحمت اندازی!

هنگامی که ایشان جبهه رفته بودند، یک روز برای تهیه فیلم و خبر آمده و شروع کرده بودند به فیلمبرداری از جاهای مختلف تا رسیده بودند به مرحوم میرزا جواد آقا تهرانی.

شناخته بودند که ایشان چه شخصیتی است و می‌خواستند بهتر و بیشتر فیلمبرداری کنند، ولی تا دوربین فیلمبرداری به ایشان می‌رسد، ایشان عمامه را از سر برمی‌دارند تا شناخته نشوند، که موجب شهرت و آوازه ایشان شود.

 






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ