کلبه باصفا و محقر حضرت زهرا سلاماللَّهعلیها خانهاى گلى بود که دلهائى مصفا به نور خدا در آن یک زندگى مشترک را آغاز کردند. خانهاى رد ظاهر ساده و حتى اجارهاى، ولکن اعضاى آن آرمانى متعهد بر اصول اخلاقى، در محیطى پر تفاهم و عاطفى و خلاصه مالامال از معنویت و یاد خدا، خانهاى که از عرش خدا مورد نظر و حمایت بود و دریچهاى از زمین به آسمان و از آسمان بر آن خانه دائما گشوده شده بود و این نبود مگر به خاطر وجود انوار مقدسهاى که در علم و عمل عالىترین مراتب کمال را با مجاهده نفسانى و انتخاب بهترین عقیده و آرمان طى مىنمودند، خانهى حضرت فاطمه سلاماللَّهعلیه خانهاى بود گلى اما شعاع نور آن عالمتاب شد و همه هستى را پرتوافکنى کرد.
حضرت على (ع) و حضرت فاطمه زهرا سلاماللَّهعلیه داراى خانهى مسکونى نبودند، از این رو حضرت على علیهالسلام ابتدا محل سکونت همسرش را در اطاقى که یکى از انصار در اختیارش نهاده بود و خود نیز پس از هجرت در آن ساکن بود قرار داد. پس از مدتى دو زوج جوان به خانهى حارثه بن نعمان که در محلهى بنىنجار قرار داشت و به خانهى پیامبر صلى اللَّه علیه و آله و سلم نزدیک بود منتقل شدند تا اینکه حجرهاى در کنار حجرهى پیامبر صلى اللَّه علیه و آله براى آنان ساخته شد و تا پایان زندگى خانوادگىشان در آنجا ساکن بودند.
وضعیت ساختمانى این خانه که در اختیار حضرت على علیهالسلام و حضرت زهرا سلاماللَّهعلیه قرار گرفت خانهى مسکونى مجللى نبود، بلکه اطاقى گلین بود که سقف آن را با چوب خرما و حصیر پوشانده و آن را گلاندود کرده بودند. فاصلهى سقف آن از کف به اندازهاى بود که دست به راحتى به سقف مىرسید. آرى این بود کلبهى حضرت زهرا سلاماللَّهعلیه که از صفایش تور خدا جلوهگر بود.
خداوند در قرآن پیرامون معنویت و فضیلت ایشان فرموده:
یعنى در خانههایى (چون خانهى انبیاء) خدا رخصت داده که آنجا رفعت یابد و در آن ذکر نام خدا شود و صبح و شام تسبیح و تقدیس ذات پاک او کنند. وقتى این آیه نازل شد، ابوبکر از پیامبر صلى اللَّه علیه و آله پرسید: آیا خانهى حضرت فاطمه و حضرت على علیهمالسلام از این خانههاست؟ پیامبر صلى اللَّه علیه و آله فرمودند: بله، خانهى آنان از بافضیلتترین این خانههاست.