فرقان بیست و پنجمین سوره قرآن با 77 آیه است که غرض آن، بیان حقانیت دعوت رسول خدا- صلی الله علیه وآله- و اعلام این مطلب است که این رسالت از جانب خدا و کتاب نازل شده نیز از جانب اوست. توجه و عنایت این سوره به اشکالات وارده از جانب کفار به این دعوت آسمانی و پاسخ به این اشکالات است. به عنوان لوازم این بحث حجتهای توحیدی، نفی شریک، ذکر برخی از اوصاف روز قیامت و برخی صفات زیبای مؤمنان بیان میگردد. سیاق کلام در سورهی مبارکه، براساس انذار و ترسانیدن جاری میشود.1
کفار قرآن کریم را اسطورهی پیشینیان و خرافات مینامند که از جانب دیگری بر پیامبر- صلی الله علیه وآله- نازل میگردد.
«قُل اَنزلَهُ الذی یَعلَمُ السِّرَّ فِی السمواتِ وَ الارضِ إنّه کان غَفوراً رَحیماً»3 خداوند به پیامبر- صلی الله علیه وآله- دستور تکذیب آنها را میدهد و خود را به عالم بودن به خفیات امور باطن آنها در آسمان و زمین توصیف میکند تا بفهماند، این کتابی که او نازل کرده حاوی اسرار پنهان از عقول بشر است.
معنای آیه این است: بگو قرآن دروغ و افترا و اسطوره نیست آنگونه که میگویند بلکه کتابی است نازل شده از جانب خداوند و حاوی اسرار پنهانی که عقول شما به کنه آن نمیرسد و خیال شما به آن احاطه پیدا نمیکند و این عمل شما که آن را دروغ میخوانید جنایتی عظیم است. به سبب آن سزاور عقاب میشوید اما او به شما مهلت داده زیرا صاحب صفت مغفرة و رحمت است واین دو صفت موجب به تأخیر انداختن عذاب است. خداوند پاک و منزه سرّ آسمانها و زمین را میداند. او میداند در سرّ شما و نهان و پنهان شما، حبّ سعادت و طلب عاقبت نیک، نوشته شده و حقیقت آن نیز رستگاری دنیا و آخرت است.
کفار قرآن را اسطورهی پیشینیان و خرافات مینامند که از جانب دیگری بر پیامبر نازل میگردد. و خداوند به پیامبر دستور تکذیب آنها را میدهد و خود را به عالم بودن به خفیات امور باطن آنها در آسمان و زمین توصیف میکند تا بفهماند، این کتابی که او نازل کرده حاوی اسرار پنهان از عقول بشر است.
خداوند، غفور و رحیم است و لازمه این صفات آن است که در آنچه به زبان باطن و فطرت طلب میکنید شما را اجابت نموده و به راهی هدایت کند که سعادت را برای شما تضمین کند. این کتاب شما را به راه سعادت رهنمون میسازد و دروغ و افترا نیست . حاوی سعادتی است که با سرّ و باطن خود طلب میکنید. اگر به ندای او پاسخ گویید مشمول رحمت و مغفرت میشوید و اگر روی گردان شوید محروم خواهید شد.
این کتاب نازل شده از جانب پروردگار عالم است و شما را بسوی حقیقت سعادت رهنمون میسازد و اگر نازل از جانب پروردگار نبود بیاناتش مختلف بود. گاهی بسوی آنچه،خیر و نفع شما در آن است و گاهی بسوی شرّ و ضرر رهنمون میساخت و موجب سخط و عقاب الهی میشد.4
سیئه متنِ فعلِ صادر از فاعل آن نیست. فعلی که از فاعل صادر میشود مجموعهای از حرکات و سکنات است که بین عمل سیئه و حسنه مشترک است. مثلاً خوردن مال حلال و حرام از نظر حرکات و اعمال مشترک و همسان است. ولی آنچه سیئه را از حسنه جدا میسازد موافقت با امر الهی و مخالفت با امر اوست و همین مخالفت و موافقت است که در انسان تأثیر ایجاد میکند و این آثار سوء به دنبال خود عقاب آورده و با انسان همراه و ملازم میشود.
هنگامی که انسان توبه میکند و با ایمان همراه میشود و عمل صالح را پیشه خود میسازد گوهرجان او با سعادت همراه میگردد و از آلودگیهای شقاوت پاکیزه و طاهر میشود لذا آثار سوء تبدیل به آثار حسن شده و مغفره و رحمت،جان را فرا میگیرد . لذا در ادامه آیه میفرماید «وَ کانَ اللهُ غَفُوراً رَحیماً»