سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 24
بازدید دیروز : 81
کل بازدید : 751150
کل یادداشتها ها : 965
خبر مایه


چه شد که ان شد ؟ 

قیام 17 شهریور

در پی سیاست‏ سرکوب خونین رژیم در اواخر بهار تا اواسط تابستان‏1357 ه.ش. از شدت و گستره اعتراضات و فعالیتهای مخالفان تا حد زیادی کاسته شد و در تیر ماه همان سال، اوضاع کشور کاملا رو به آرامش نهاد. ناظران خارجی، مفسران سیاسی و کارشناسان رژیم به این جمع‏بندی دست‏یافتند که شاه پس از یک رشته درگیری با شورشیان و سرکوب مخالفان از دی ماه‏1356 تا خرداد1357، اکنون ابتکار عمل را به دست گرفته و کاملا بر اوضاع مسلط گشته است و اکنون هیچ خطر جدی رژیم را تهدید نمی‏کند. شاه نیز در پایان این دوره، در یک مصاحبه تصریح کرد که:

هیچ قدرتی توان کنار نهادن مرا نخواهد داشت چه 700 هزار تن نیروی مسلح از من پشتیبانی می‏کنند، همه کارگران و اکثریت مردم پشت‏سرم هستند و من قدرتمندم.

او از فرصت و فضای موجود بهره جست و سراسر تیر ماه را به استراحت و خوشگذرانی در سواحل خزر پرداخت. اما آنچه رویای شیرین رژیم و کارگزاران آن را برآشفت فرارسیدن ماه مبارک رمضان بود که از اواسط مرداد آغاز می‏شد.

با آغاز رمضان قیام ملت چهره‏ای تازه یافت و عمق و وسعت‏بیشتری گرفت. تاکنون در مورد محرم و آموزه‏های تشیع در پویایی و تحرک نهضتها و حرکتهای اسلامی گفتگوها و مباحثات گوناگونی صورت گرفته است. حال آنکه ماه رمضان برغم نقش بی‏بدیل و منحصر به فردش در فرایند انقلاب چندان مورد پژوهش های جدی قرار نگرفته است.

بی‏تردید ماه رمضان فرصتی فراهم آورد تا نیروها و چرخهای پرتوان انقلاب پس از یک دوره کوتاه رکود و توقف، بار دیگر به حرکت درآید و چنان شتاب بگیرد که رژیم و متحدان آن را سخت غافلگیر کند

امام که از نجف هدایت مبارزات را در دست داشت، نیک می‏دانست که فصل عمل فرا رسیده است. او فعالیت های خود را به گونه‏ای مضاعف توسعه بخشید. علاوه بر سخنرانی های متعدد که به صورت نوار در سراسر کشور توزیع می‏شد، کوشید تا حلقه‏های پیوند و ارتباط با مراکز مذهبی و هواداران پرشور خویش را در داخل و خارج از کشور گسترش دهد؛ زیرا نیروهای مخالف رژیم اعم از مذهبی و غیر مذهبی اکنون در حال سازمان یافتن بودند. روشنفکران با نوشتن و تکثیر اعلامیه‏های گوناگون فعالیت های پنهانی گسترده‏ای در میان مردم آغاز کردند. امام در آستانه ماه رمضان در پیامی هشت ماده‏ای که به تعبیر برخی، «نخستین منشور انقلاب‏»  لقب گرفته است، وظایف مبارزان بویژه سخنرانان مذهبی را گوشزد نمود و تاکید کرد که این نهضت اسلامی با آزادی های استکباری انحراف نخواهد یافت و لذا روحانیون می‏باید در افشای جنایات رژیم در این ماه در مساجد و مجامع اسلامی مبارزات مردمی را وسعت‏بخشیده به خانواده‏های شهدا و زندانیان رسیدگی کنند.

اهمیت انکارناپذیر اسلام و مکتب تشیع که تا این زمان هیچ یک از معیارهای زندگانی غربی نتوانسته بود آرمان های آن را تحت تاثیر قرار دهد، می‏توانست‏به عنوان بخش بزرگی از هویت ملی و فرهنگی ما و به عنوان ایدئولوژی مبارزه بار دیگر در ماه رمضان مورد تاکید قرار گیرد. عموما در این ماه به عنوان ماه عبادت و ماهی که انسان به مهمانی خدا می‏رود، بسیاری از مسلمانان از امور کسب و زندگی تا حد زیادی فراغت‏یافته به اماکن مذهبی و مساجد روی می‏نهند و با توجه به زمینه‏های مساعد، هسته‏های مبارزه و مقاومت در مساجد سراسر کشور شکل می‏گیرند.

وجود هزاران مسجد و حسینیه و نیز دهها هزار روحانی در ایران آن روز، بیانگر وجود تشکیلات نسبتا منسجم و متشکل در سراسر کشور بود که در صورت لزوم می‏توانست همه اقشار ملت را مخاطب قرار دهد و با بسیج‏سیاسی به صحنه بکشاند و در جهت آموزه‏های رهبران شیعی به حرکت درآورد.

با فرارسیدن ماه رمضان جبنه مذهبی انقلاب ایران نمود بیشتری یافت. در پی فضای نسبتا باز سیاسی سالهای‏56-57 و برخلاف سنت دیرینه خاندان پهلوی، بویژه در سال‏57 تا حد زیادی از ممنوعیت‏ برگزاری مراسم سیاسی و مذهبی کاسته شده بود و به اعتراف برخی از فعالان مذهبی، واعظان و سخنرانان دینی، آزادانه‏تر از سالهای قبل می‏توانستند در منبرها و مجالس سخن بگویند و ممنوعیت منبر را کنار بگذارند و به تشریح وضعیت مبارزه پرداخته، مجالس مذهبی را به صحنه‏های اعتراض‏آمیز سیاسی تبدیل کنند. در عمل نیز چنین شد. بسیاری از مردم و حتی برخی مقامات سیاسی و نظامی خود فعالانه در این مراسم مشارکت می‏جستند. در پایان مراسم انبوه جمعیت‏حاضر در مساجد به راهپیمایی و تظاهرات خیابانی دست می‏زدند و در محلهای ویژه به یکدیگر می‏پیوستند و از این رهگذر صحنه‏ای پرشکوه و خیره‏کننده ایجاد می‏شد.

امام در آستانه ماه رمضان در پیامی هشت ماده‏ای که به تعبیر برخی، «نخستین منشور انقلاب‏»  لقب گرفته است، وظایف مبارزان بویژه سخنرانان مذهبی را گوشزد نمود و تاکید کرد که این نهضت اسلامی با آزادی های استکباری انحراف نخواهد یافت

این مسائل سرانجام اسباب نگرانی دولت را فراهم ساخت. فرماندهان نظامی کشور در چند جلسه شورای امنیت ملی، در مورد بررسی موضوع فوق به گفتگو  نشستند. در یکی از این مذاکرات سپهبد بدره‏ای فرمانده گارد شاهنشاهی گفت:

در کلیه مساجد و منابر صحبت از تغییر رژیم سلطنتی، تحریک مردم برای انقلاب و صحبت از حکومت اسلامی است.

سپهبد مقدم، رئیس ساواک، این ماجرا را یک جنگ روانی خواند و گفت: همبستگی شدیدی بین آخوندها وجود دارد و در پناه پوشش دین، آنها در جهت مقاصد شوم بهره‏برداری می‏نمایند.

ناآرامی های اصفهان در این ماه، رژیم را واداشت تا برای حفاظت از جان صدها کارشناس امریکایی و انگلیسی که در تاسیسات آن شهر فعالیت می‏کردند، در اصفهان و نجف‏آباد حکومت نظامی اعلام کند تا مبادا حوادث قم و تبریز تکرار شود. علاوه بر رویدادهای اصفهان، آتش‏سوزی سینما رکس آبادان که طی آن نزدیک به 370 تن به شهادت رسیدند، تنور مبارزات را بیش از پیش برافروخت. با توجه به این حقیقت که آبادان پیشرفته‏ترین تجهیزات آتش‏نشانی را در اختیار داشت رژیم به عنوان مقصر اصلی و عمدی این فاجعه در محافل سیاسی و مذهبی مورد انتقاد و خشم مخالفان قرار گرفت و آنان آشکارا خواهان سرنگونی حکومت‏شدند. راهپیمایی های گسترده از یک سو و اعلامیه‏های متعدد در محکومیت این رخداد انتشار یافت و امام نیز این حادثه را به کسانی نسبت داد که سالها به انجام چنین فجایعی عادت کرده‏اند.  به هر صورت این فاجعه به صورت یک شعار در مبارزات مردمی تکرار شد و همه تلاشهای دولت ‏برای توجیه ماجرا و نسبت‏دادن آن به «عناصر متعصب که سینما را محل فساد می‏دانند» نتیجه معکوس بخشید و سقوط دولت آموزگار را قطعی کرد. چرا که اندکی بعد، در پی آغاز مراسم ضربت‏خوردن و شهادت امام علی(ع) بویژه در روز 21 رمضان، 5 شهریور1357، تظاهرات گسترده‏ای در سراسر کشور  برپا گردید و دولت آموزگار را به زانو درآورد.






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ