چرا برای سلامتی امام زمان (عج) دعا می کنیم ؟ مگر خداوند خودش حافظ سلامتی ایشان نیست؟
روزى امام علىّ بن ابى طالب، امیرالمؤمنین صلوات اللّه علیه عبورش به گروهى از مسلمانها افتاد که در گوشهاى از مسجد به عبادت مشغول بودند.
حضرت علىّ علیه السلام نزدیک ایشان رفت و فرمود: شما که هستید؟ و چه مىکنید؟
در پاسخ به حضرت ، اظهار داشتند: ما بر خداوند توکّل کرده ایم و عبادت او مى کنم .
حضرت فرمود: خیر، چنین نیست ؛ بلکه شما سربار (دیگران) مىباشید، چنانچه راست مىگوئید و توکّل برخداوند متعال دارید، بگوئید که در چه مرحله اى از توکّل قرار دارید؟
گفتند: اگر چیزى به ما برسد، مى خوریم و قناعت مى کنیم و چنانچه چیزى به ما نرسد، صبر و تحمّل مىنمائیم .
سپس امام علىّ علیه السلام خطاب به ایشان کرد و با صراحت فرمود: سگهاى محلّه ما نیز چنین روشى را دارند.
آنان با خون سردى گفتند: پس ما چه کنیم ، شما بفرمائید که چه رفتارى داشته باشیم ؟
حضرت فرمود: بایستى آنچه را که ما یعنى ، پیامبر خدا و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام انجام مىدهیم ؛ شما مسلمانها نیز چنان کنید.
گفتند: شما چه کارهائى را انجام مىدهید، تا ما تبعیّت نمائیم ؟
امام علیه السلام فرمود: ضمن سعى و تلاش و کار و عبادت ، آنچه به ما برسد پس از مصرف ، اضافه آن را بذل و بخشش مىکنیم .
و اگر چیزى و درآمدى نیافتیم ، خداوند منّان را؛ در هر حال شکر و سپاس مىگوییم.
مستدرک الوسائل : ج 11، ص 220
چهل داستان و چهل حدیث از امیر المؤ منین على علیه السلام- عبداللّه صالحى
ایشان تحصیلات خود را در علوم دینی در مدارس رضویه و فیضیه تا سال 1317 ادامه داد و بعد از آن در مدرسه سپهسالار به تدریس علوم دین مبادرت ورزید و درسال 1318 به دلیل اعتراض به سیاستهای رضا خانی زندانی شد، ایشان به فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی علاقمند بود به طوری که پس از شهریور 1320 کانون اسلام را تأسیس نمود و به گفتن تفسیر برای عموم مردم پرداخت و گروههای مختلف از جمله دانشجویان در جلسات تفسیر قرآن ایشان شرکت میکردند.
در جریان کودتای 28 مرداد 1332، آیتالله طالقانی به اتهام پنهان کردن شهید نواب صفوی مجددا به زندان افتاد و پس از ترور حسین علاء، نواب و دوستانش برای مدتی در منزل آیتالله طالقانی پنهان شدند.
ایشان در سال 1338 به همراه میرزا خلیل کمره در کنفرانس بیتالمقدس شرکت نمود و از طرف آیتالله بروجردی برای رساندن پیام ایشان به شیخ شلتوت راهی مصر شد ودر جریان نهضت ملی نفت مبارزات ارزندهای از خود نشان داد و در تهران با روحانیون مدافع نهضت ملی و چهرههایی چون بازرگان همراه نمود و در سال 1340 به جمع بنیانگذاران نهضت آزادی پیوست اما از نظر سیاسی عمیقتر و تندتر از بازرگان و فعالتر و عقیدتیتر بود.
سید محمود به دنبال مبارزات و فعالیتهای سیاسی در سال 1341 همراه نهضتیها برای مدتی به زندان رفت و بار دیگر در سال 1342 پس از قیام 15 خرداد و دستگیر و به ده سال زندان محکوم شد که در سال 1346 به دنبال عفو عمومی از زندان آزاد شد و علما هم عمل رژیم در محکوم نمودن ایشان را به باد انتقاد گرفتند و در واقع حضور آیتالله طالقانی در جمع زندانیان نهضت آزادی موجب گردید تا مراجع تقلید به دفاع از آنان بپردازند و اعلامیههایی صادر نمایند. آیتالله طالقانی مسجد هدایت را کانون تبلیغ و ترویج دین کرده و جلسات پرسش و پاسخ به مدت سی سال به صورت ماهیانه در این مسجد تشکیل میشد و جوانان تحصیلکرده در این جلسات حضور داشتند.
آیتالله طالقانی به سخنرانیهای خود در مسجد هدایت ادامه داد و به همین خاطر از طرف ساواک ممنوعالمنبر شد. با این حال گروههای مختلف طرفدار ایشان بودند که ساواک مریدان آیتالله طالقانی را به پنج دسته تقسیم نموده است:
1ـ سران نهضت آزادی و جبهه ملی
2ـ دانشجویان و دانشآموزان
3ـ مهندسین انجمن اسلامی
4ـ افراد اداری و فرهنگی
5ـ تجار و بازاریان
سید محمود در سال 1350 بار دیگر دستگیر و تبعید و هیجده ماه بعد به تهران بازگشت و بار دیگر در سال 1354 زندانی و در آبان 1357 آزاد شد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ـ حسب اعتماد امام به ایشان ـ به امامت جمعه تهران منصوب شد و سرانجام در 19 شهریور 1358 چشم از جهان فرو بست.
آیتالله طالقانی از جمله روحانیونی بود که به قول امام خمینی از حبس به حبس دیگر و از رنجی به رنج دیگر در رفت و آمد بود و این حبسها و تبعیدها ناشی از فعالیتها و مبارزات علیه وضع موجود در عصر پهلوی بود. عصری که فساد سیاسی ـ اجتماعی ، اقتصادی ... بر جامعه سایه افکنده بود، به طوری که یکی از مباحث آیتالله طالقانی مسأله فساد و گسترش بیبند و باری در جامعه بود و در اسناد و مدارک نیز این امر مشهود است.
یکی از اقدامات رژیم پهلوی دین ستیزی و سست کردن اعتقادات دینی جوانان بود که از راههای مختلف چون سینماها، نشریات ، کابارهها، پارکها ... صورت می گرفت و آیتآلله طالقانی به عنوان یک عالم و مبلغ دینی به وجود سستی و گرایش جوانان به مراکز فساد پی برده بود .
موضوع دیگر قابل توجه، نگاه آیتالله طالقانی به رژیم پهلوی و هیأت حاکمه میباشد به طوری که بر اساس یکی از گزارشهای شهربانی کل کشور ، سید محمود عملکرد رژیم پهلوی را زیر سؤال برده است و با کنایه شخص اول مملکت را جنایتکار و هوس پرست و حامی دزدان و فاحشه بینالمللی قلمداد کرده است و این در حالی است که شاه از سوی دیگر از مردم شهادت میگیرد که این کشور اسلامی است.
حدود یک ماه پس از این سخنرانی سید محمود طالقانی دستگیر و بازداشت شد .
در گزارش دیگری آمده است ،آیتالله طالقانی در سخنرانی دیگری در تاریخ 5/8/41 که بیشتر جنبه تبلیغاتی و تحریک مردم را داشته وضع حکومت کنونی را استبدادی تلقی نموده و مردم را به عدم اطاعت تشویق کرد و مردم را به بیداری و مبارزه با بیعدالتی دعوت نموده است.
به دنبال فعالیتهای ایشان کلانتری 28 تجریش ناچار شد طی درخواستی جهت جلوگیری از سخنرانی آیتالله طالقانی در دهه دوم محرم اقدام نماید که در این درخواست آمده است « .... در مورد سخنان محمود طالقانی واعظ ... مجددا نامبرده ... سخنان تند و اهانتآمیزی به دستگاه دولت و هیأت حاکمه ایراد نموده .... به استحضار میرساند طبق اطلاع واصله نامبرده خیال دارد در دهه دوم محرم نیز در مسجد همت تجریش سخنرانی نماید که به نظر میرسد از نظر حفظ حیثیت دولتی به طور حتم از ادامه سخنرانی نامبرده که موجبات تجری کامل را فراهم نموده است جلوگیری شود».
هنگامی که رژیم مبادرت به بازداشت آیتالله طالقانی به همراه مهندس بازرگان و تنی چند از سران نهضت آزادی کرد و آنان را بازداشت کرد جمعی از دانشجویان مسلمان از امام خواستند برای آزادی رهبران نهضت آزادی اقدامی به عمل آورد. امام هم در پاسخ جوانان فرمودند از زندانی بودن آیتالله طالقانی و مهندس بازرگان افسرده نباشید و تا زندان رفتن نباشد پیروزی هم حاصل نمیشود و هدف بالاتر از آزاد شدن عدهای است ، هدف اسلام و استقلال مملکت و طرد اسراییل و اتحاد کشورهای اسلامی میباشد.
درگزارش دیگری آمده است:
آیتالله در یکی از سخنرانیهای خود در مسجد هدایت ضمن بیان مسائل دینی ، وزیر کشور سابق را احمق و عدهای از وکلای سابق را نیز احمق قلمداد نموده است.
پس از سرکوب قیام سال 42 ـ خرداد ـ آیتالله طالقانی به ده سال حبس محکوم شد که در اسناد موجود علت بازداشت ایشان اقدام بر ضد امنیت داخلی عنوان شده است. زمانی که آیتالله طالقانی در زندان به سر میبردند شایعه عدم موافقت ایشان با پیشنهاد فرستادگان محمدرضا شاه مبنی بر آزادی مشروط ایشان در زندان پخش شده بود به طوری که اداره پلیس تهران در خصوص پیشنهاد مذکور چنین گزارشی میدهد: «اطلاع واصله حاکی است سید محمود طالقانی پیشنماز مسجد هدایت ... به ده سال زندان محکوم میباشد و طرفداران وی شایع کرده اند که به امر شاهنشاه آریامهر چند نفر در زندان با سید محمود طالقانی ملاقات و در مورد آزادی مشارالیه شرایطی پیشنهاد نمودهاند لکن با آن موافقت نکرده و حاضر نیست با این طریق از زندان آزاد شود».
البته ایشان پس از چند سال در سال 1346 بر اثر فشار افکار عمومی آزاد شدند که سپهبد مبصر رییس شهربانی کل کشور در خصوص محکومیت و چگونگی عفو آیتالله طالقانی چنین اعلام میکند:
«نامبرده به اتهام اقدام بر ضد امنیت داخلی کشور از طرف اداره دادرسی نیروهای مسلح شاهنشاهی به ده سال حبس محکوم و از تاریخ 6/11/41 بازداشت بوده به موجب نامه شماره .... اداره مذکور ، بقیه محکومیتش مشمول عفو ملوکانه و روز 3/8/46 از زندان آزاد گردیده ...»
سید محمود طالقانی در ادامه مبارزات علیه رژیم شاه ، دربار را مورد حمله قرار داده به طوری که طی یک اعلامیه محمدرضا شاه را خائن و دربار را جاسوس بیگانه که لانه اسراییل و بهایی است معرفی کرده است.
رژیم ناچار شد که به ایشان تذکر دهد که مطالبی خارج از امور مذهبی و خلاف مصالح مملکت ایراد ننماید و در غیر این صورت از عبور مرور ایشان جلوگیری خواهند شد.
آیتالله سید محمود طالقانی در سخنرانیهای خود به نفوذ یهودیان در جامعه ایران اشاره نموده و در گزارشی چنین آمده است : «طبق اطلاع واصله ساعت 21 روز جاری آقای سید محمود طالقانی ضمن سخنرانی ... درباره اعمال و خرابکاری یهود اظهار داشته ...این مسخره است در یک کشور اسلامی تمام سرمایه ملت در دست این افراد ... است».
کلانتری 28 تجریش در خصوص سخنرانی سید محمود درباره نفوذ یهود در جامعه ایران چنین گزارش میدهد «... آقای سید محمود طالقانی به منبر رفته ... و ضمن سخنرانی به اقلیت یهود در ایران اشاره و شدیدا به آنان حمله نمود و اظهار داشته حکومتهایی که به این طبقه کمک میکنند دشمن ملت مسلمان میباشند و اضافه نمود استعمار شکست خورده به صورت صهیونیسم و صهیونیسم به صورت اسراییل و اسراییل به صورت بهاییگری در تمام شئون مملکت تجمع کرده و کشور را به زوال و نیستی سوق میدهند و دولت هم اجازه تأسیس سفارتخانه به آنها می دهد ودر مجالس آنان شرکت میجوید و حتی دکتر ارسنجانی ـ وزیر کشاورزی ـ مستشاران اسراییلی را برای تقسیم املاک اراضی به ایران میآورد و به آقای دکتر ارسنجانی باید گفت اگر در مملکت ما مهندس لایق برای کار نبود چرا از سایر کشورهای اروپایی و آسیایی مستشار نیاوردید و از اسراییل برای کشور مسلمان مستشار آوردید ... سپس آیه ای از کلام مجید قرائت و کلمه طاغوت را دیکتاتور معنی و مبارزه علیه دیکتاتوری را جهاد در راه خدا و جزء عبادت بیان کرد...».
سرانجام رژیم پهلوی آیت الله طالقانی را به خاطر فعالیتها گسترده طی بخشنامهای جزء وعاظ ممنوعالمنبر قرار داد
و مولوی رییس پلیس تهران هم در خصوص سخنرانی ایشان ـ با وجود اینکه آیتالله طالقانی ممنوعالمنبر بوده ـ چنین گزارش میدهد:
«طبق گزارش منطقه 3 اطلاعاتی ساعت 24 ... 18/8/50 آقای سید محمود علایی طالقانی پیشنماز مسجد هدایت به استناد بخشنامه شماره ... جزء وعاظ ممنوعالمنبر میباشد ، در مسجد مذکور به منبر رفته ... و در حضور عده کثیری که اکثرا از طبقات جوان و دانشجویان بودهاند مطالبی ایراد نموده است ... ».
اداره اطلاعات شهربانی هم در مکاتبهای با سازمان اطلاعات و امنیت کشور در خصوص لزوم جلوگیری از سخنرانی ایشان در مسجد فوقالذکر چنین عنوان میکند: «نامبرده بالا کرارا در مسجد هدایت نسبت به مأمورین انتظامی اهانت و مبادرت به ایراد اظهاراتی بر خلاف مصالح مملکت مینماید چون در نظر است از ورود مشارالیه به مسجد جلوگیری شود خواهشمند است دستور فرمایید نظریه آن سازمان را در این مورد به شهربانی کل اعلام دارند».
ارتشبد نصیری ـ رییس سازمان اطلاعات و امنیت کشور ـ در تاریخ 3/9/ 1350 در خصوص اعمال و رفتار آیتالله طالقانی عنوان میکند که ایشان از عناصر ناراحت و اخلالگر میباشد که به کرات مبادرت به فعالیتهای مضره و تحریک افکار عمومی و اقدام علیه امنیت مصالح کشور نموده و دارای سابقه محکومیت نیز میباشد، نصیری در ادامه میگوید با توجه به اینکه تنبیهات مقرره درباره نامبرده مؤثر نبوده و همچنان به رویه ناصواب خود ادامه میدهد لذا وجود ایشان در منطقه تهران موجب اخلال در نظم و سلب آسایش عمومی و ایجاد بلوا و آشوب احتمالی است.
سرانجام برای طرد و تبعید آیتالله طالقانی کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی در تهران تشکیل شد و رأی خود را صادر و ایشان را به سه سال اقامت اجباری در شهرستان زابل محکوم کرد. بعد از محکومیت ، رژیم در صدد بر آمد که برای جلوگیری از تماس ایشان با هواداران و به گفته ساواک برای ممانعت از تحریکات و تشویش افکار عمومی و عدم آشوب و فعالیتهای خلاف مصالح مملکت محدودیتهایی برای ایشان به عمل آورند و اعمال و رفتار وی را تحت کنترل و مراقبت قرار دهند.
آیتالله طالقانی که به سه سال اقامت اجباری در شهرستان زابل محکوم شده بود پس از مدتی به پرونده ایشان رسیدگی و محل اقامت ایشان به بافت تغییر و میزان محکومیتش هم به یک سال و نیم تقلیل پیدا کرد، در این زمان رژیم محدودیتها را بیشتر نمود و مراقبت از ایشان شدیدتر شد و به غیر بستگان درجه یک، از ارتباط دیگران با آیتالله طالقانی جلوگیری نمودند.
پس از مدتی در سال 1352 آیتالله طالقانی از تبعید مرخص میشود و به تهران مراجعت مینماید که به محض ورود به تهران گروههای مختلف از جمله اعضای مجمع دین و دانش به ملاقات ایشان میروند و در همین سال ساواک ناچار میشود که اسم ایشان را دوباره جزء وعاظ ممنوعالمنبر قرار دهد.
هنوز مدتی از تبعید و بازگشت آیتالله طالقانی به تهران نگذشته بود در سال 1354 اداره اطلاعات شهربانی کل کشور از تبعید آیتالله طالقانی به طالقان و دستگیری دخترش خبر داد و در خصوص فعالیتهای ضد رژیم و علل دستگیری بدین گونه گزارش میدهد: «برابر اطلاع واصله آقای سید محمود علایی طالقانی (معمم) که به طالقان تبعید شده بوده اخیرا دستگیر و در زندان میباشد ضمنا دخترش دکتر اقتصاد میباشد به علت فعالیتهای سیاسی دستگیر که در دادرسی ارتش با یک درجه تخفیف به خاطر داشتن دو بچه به حبس ابد محکوم گردیده است» .
یکی از اقدامات آیتالله طالقانی در سالهای نزدیک به انقلاب بر پایی تظاهراتها بود، که علی الخصوص با فرا رسیدن ماه محرم ـ این اقدامات شدت بیشتری پیدا می نمود و ساواک هم برگزاری چنین تظاهراتها و حرکتهایی را به طرف منزل آیتالله طالقانی پیشبینی مینمود به طوری که هنگامی که واقعه هفده شهریور سرکوب شد پس از مدتی دستگاههای امنیتی در تاریخ 19/9/57 از برپایی تظاهراتی به مناسبت این واقعه خبر داد که آیتالله طالقانی در آن تظاهرات حضور داشته و فیلمهایی از آن واقعه به نمایش گذاشته شده است و در گزارش دیگر آمده است که آیتالله طالقانی به مبارزه مسلحانه روی آورده و چنین عنوان شده: اطلاع واصله حاکی است مردم در حوالی فرحآباد ژاله همچنین در منزل آیتالله طالقانی با ارائه کارت پایان خدمت اسلحه دریافت میدارند.
خلاصه اینکه آیتالله طالقانی از راههای مختلف برای تضعیف و سرنگونی رژیم پهلوی استفاده نمود و به خاطر این مبارزات سالها تحت تعقیب و بازداشت و تبعید به سر میبرد .
در پایان در بررسی پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) نباید از نقش بهشتیها، مطهریها، طالقانیها ... در به ثمر رساندن این انقلاب غفلت نموده و یا اینکه سهم آنان را در این پیروزی کم رنگ جلو داد.
| |
| |
| |
به برخی از حوادث و رویدادهای مهم این ماه اشاره میشود:
وفات حضرت خدیجه در دهم رمضان سال دهم بعثت.
ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام نیمه رمضان سال دوم هجرت.
جنگ بدر در سال دوم هجرت.
فتح مکه در سال هشتم هجرت.
مراسم عقد اخوت و پیمان برادری میان مسلمان، و ایجاد اخوت اسلامی بین پیامبر و امام علی علیه السلام.
بیعت مردم به ولایتعهدی امام رضا علیه السلام در سال 201 قمری.
منابع :
هدایة الانام الی وقایع الایام، محدث قمی، ص 21
در ماه مبارک رمضان ، رژیم غذایی ما نباید به نسبت قبل خیلی تغییر کند و در صورت امکان باید ساده باشد . رژیم غذایی همچنین باید طوری تنظیم شود که بر روی وزن تأثیر زیادی نداشته باشد . البته اگر فرد دچار اضافه وزن می باشد ، ماه رمضان فرصت مناسبی است تا وزن به حالت طبیعی برگردد .
با توجه به ساعات طولانی ناشتا بودن ، باید غذاهایی را مصرف کنیم که به کندی هضم می شوند مثل غذاهای حاوی فیبر زیاد . غذاهای دیرهضم معمولاً چند ساعت در دستگاه گوارش می مانند در حالیکه غذاهای سریع الهضم فقط 1 تا 2ساعت در معده باقی می مانند .
از سایت گروه راه نرفته
دعا و استغفار
الحدیث:
قال على بن ابیطالب(ع):
»علیکم فى شهر رمضان بکثرة استغفار و الدعاء فاما الدعا فیدفع عنکم به البلاء و اما الاستغفار فتمحى به ذنوبکم. (1)
ترجمه: بر شما باد در ماه رمضان به استغفار و دعاى زیاد. اما دعاهاى شما دافع بلا از شماست. و اما استغفار شما از بین برنده گناهان است.
توضیح:
از وظایف روزه داران در این ماه، دعا و درخواستحوایج از حضرت حق است که بنده احساس نیاز به پیشگاه بى نیاز کرده، و دستهاى احتیاج خویش را به درگاه او دراز مىکند.
- روزهاى ماه رمضان
الحدیث:
قال رسول الله (صلى الله علیه و آله):
ایها الناس انه قد اقبل الیکم شهر الله بالبرکة و الرحمة و المغفرة، شهر هو عند الله افضل الشهور، و ایامه افضل الایام و لیالى افضل اللیالى و ساعاته افضل الساعات. (2)
ترجمه:
اى مردم ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش به شما رو کرده است، ماهى است که پیش خدا بهترین ماه است و روزهایش بهترین روزها و شبهایش بهترین شبها و ساعاتش بهترین ساعات.
- اعتکاف
الحدیث:
قال رسول الله (صلى الله علیه و آله):
اعتکاف عشر فى شهر رمضان تعدل حجتین و عمرتین. (3)
ترجمه: اعتکاف در یک دهه از ماه مبارک رمضان برابر با ثواب دو حج و دو عمره است.
توضیح:
در ایام و لیالى مقدسهاى، طبق روایات رسیده از ائمه معصومین (علیهم السلام) مستحب است که هر مسلمانى در صورت امکان دهه آخر ماه مبارک رمضان را در مسجد معتکف شود، که پیامبر اکرم(ص) در تمامى عمرش چنین مىکرد.
- تلاوت قرآن
بهترین اعمال در شبها و روزهاى ماه مبارک رمضان، تلاوت قرآن است. اگر چه تلاوت قرآن در تمام اوقات ثواب دارد، ولى چون قرآن در ماه رمضان نازل شده است، از اجر و ثواب ویژهاى برخوردار است چنانچه وارد شده:
الحدیث:
قال ابو جعفر (علیه السلام):
لکل شىء ربیع و ربیع القرآن شهر رمضان (4)
ترجمه:
براى هر چیزى بهارى است و بهار قرآن رمضان است.
بنا بر این امتیازات قرآن به اعتبار نزولش در ماه رمضان از ماههاى دیگر بیشتر است.
الحدیث:
قال رسول الله (صلى الله علیه و آله):
من تلافیه آیة من القرآن کان له مثل اجر من ختم القرآن فى غیره من الشهور. (5)
ترجمه:
اگر کسى در این ماه یک آیه از قرآن تلاوت کند، ثوابش مثل کسى است که در غیر ماه رمضان یک ختم قرآن کرده است.
- افطارى و صدقه دادن
الحدیث:
قال الباقر (علیه السلام)
یا سدیر، هل تدرى اى لیال هذه؟ فقال له نعم. جعلت فداک ان هذه لیالى شهر رمضان فما ذاک؟ فقال له اتقدر على ان تعتق کل لیلة من هذه اللیالى عشر رقاب من ولد اسمعیل؟ فقال له سدیر بابى انت و امى لا یبلغ مالى ذاک، فما زال ینقص حتى بلغ به رقبة واحدة فى کل ذلک یقول: «لا اقدر علیه فقال له: افما تقدر ان تفطر فى کل لیلة رجلا مسلما؟ فقال له: بلى و عشرة فقال له (علیه السلام):
فذاک الذى اردت یا سدیر، ان افطارک اخاک المسلم یعدل عتق رقبة من ولد اسماعیل علیه السلام. (6)
ترجمه:
اى سدیر! آیا مىدانى چه شبهایى است این شبها؟ سدیر گفت:
بلى فدایت گردم این شبها شبهاى ماه رمضان است، مگر این شبها چگونه است؟ امام (علیه السلام) فرمودند: آیا قدرت دارى هر شب از این شبها ده بنده از فرزندان اسماعیل (ع) را آزاد کنى؟ پس سدیر عرض کرد: پدر و مادرم به فدایت، ثروتم کفاف نمىدهد، پس امام پیوسته تعداد بندهها را کم کرد، تا رسید به یکى در تمام این ماه، سدیر گفت: قدرت ندارم پس امام(ع) به او فرمود: آیا قدرت ندارى هر شب یک مسلمان روزهدارى را افطار دهى؟ سدیر عرض کرد: بلى تا ده نفر را هم مىتوانم افطارى بدهم، پس امام به او فرمود:
اى سدیر همان است که اراده کردى یعنى با افطارى دادن ده روزهدار به ثواب عتق و آزاد کردن ده بنده از اولاد اسماعیل (ع) نایل مىگردى.
توضیح:
خداوند انسان روزهدار را بر آنچه انفاق مىکند در خوردنیها و آشامیدنیها محاسبه نمىکند ولى در این امر «اسراف» نشود.
الحدیث:
عن ابى عبد الله علیه السلام:
من تصدق فى شهر رمضان بصدقة صرف الله عنه سبعین نوعا من البلاء. (7)
ترجمه:
هر کس در ماه رمضان صدقهاى بدهد خداوند هفتاد نوع بلا را از او دو مىکند.
پىنوشتها:
1- امالى شیخ صدوق، ص 61
2- امالى شیخ صدوق، ص 93
3- وسائل الشیعه، ج 7، ص 397
4- وسائل الشیعه، ج 7، ص 218
5- امالى شیخ صدوق، ص 93
6- من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 134
7- بحار الانوار، ج 93، ص 316
رمضان، تجلى معبود (ره توشه راهیان نور) صفحه 92
1 . غسل پاکی و نیت 30 روزه و صدقه روز اول ماه 2 . هر روز نماز های نافله به این ترتیب انجام شود : قبل از اذان صبح 11 رکعت نماز شب ، 2 رکعت نافلة صبح ، قبل از ظهر 8 رکعت نافلة ظهر ،قبل از نماز عصر 8 رکعت نافلة عصر ،قبل از نماز مغرب 2 رکعت نافلة مغرب ،بین نماز مغرب و عشا 2 رکعت نماز غفیله ، بعد از نماز عشا نماز وتیره(2 رکعت نشسته یا 1 رکعت ایستاده)خوانده شود . نماز های نافله همانند نماز صبح با نیت نافله می باشند. 3 . ختم قرآنی فارسی و عربی ، ختم عربی تقدیم به حضور مبارک آقا صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ختم فارسی ذخیره آخرت برای خودمان امانت نزد چهارده معصوم . 4 . هر روز بین نماز ظهر و عصر 1 صلوات و 1 آیه الکرسی خوانده شود و به ترتیب روزی یکی اضافه شود تا روز سی ام به 30 مرتبه برسد و بعد طلب حاجت سخت شود . 5 . از روز سیزدهم ماه رمضان تا شب 27 ماه رمضان سورة قدر به تعداد 23 مرتبه بین نماز مغرب و عشا تلاوت شود . 6 . سورة تبارک ( ملک ) هر روز تلاوت شود . |