مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 19
بازدید دیروز : 77
کل بازدید : 782105
کل یادداشتها ها : 965
خبر مایه


< << 21 22 23 >

 تفاوت بین زن ومرد

آنچه که در قرآن کریم راجع به تفاوت موجودات بیان شده این است که:

اولا، باید زندگى به احسن وجه اداره شود وثانیا، تا تسخیر متقابل بین موجودات محقق نشود و هماهنگى بین آحاد و طبقات متفاوت ایجاد نگردد، نظام به احسن وجه اداره نمى‏شود در سوره زخرف فرمود:

اهم یقسمون رحمت ربک نحن قسمنا بینهم معیشتهم فی الحیاة الدنیا ورفعنا بعضهم فوق بعض درجات لیتخذ بعضهم بعضا سخریا ورحمت ربک خیر مما یجمعون (6)

آیا آنان رحمت پروردگارت را تقسیم مى‏کنند؟ ما معاش آنان را در زندگى دنیا میانشان تقسیم کرده‏ایم، وبرخى از آنان را از نظر درجات، بالاتر از بعضى قرار داده‏ایم تا بعضى از آنها بعض دیگر را در خدمت گیرند. و رحمت پروردگارت از آنچه آنان مى‏اندوزند بهتر است.

فرمود: ما مردم را با استعدادهاى مختلف وشرایط گوناگون آفریدیم واگر همه در یک سطح از استعداد و یک سطح از قدرت بودند نظام هستى متلاشى مى‏شد، چون کارها گوناگون است وکارهاى گوناگون را باید استعدادهاى گوناگون به عهده بگیرد، لذا باید تفاوت باشد. اگر در این تفاوت کسى که مثلا در درجه پنجم است‏بیاید در درجه دهم وکسى که در درجه دهم است‏بیاید در درجه پنجم قرار بگیرد، باز این سؤال محفوظ است که تفاوت چرا؟ قهرا نمى‏شود اصل تفاوت را انکار کرد. اگر مهره‏ها هم تبدیل شود سؤال عوض نخواهد شد، چون تا زمانى که شؤون متفاوت وجود دارد قهرا استعدادهاى گوناگون لازم است ولازمه آن وجود افراد متفاوت است.

همانطورى که اختلاف طبقات، استعدادها، گرایش‏ها وجذب‏ها ودفع‏ها، هیچکدام معیار فضیلت نیستند، بلکه همه و همه به عنوان ابزار کار، لازم است تا تسخیر متقابل و دو جانبه محقق بشود لیتخذ بعضهم بعضا سخریا اختلاف زن و مرد هم‏این چنین است‏یعنى اگر کسى استعداد برترى دارد این استعداد برتر، نشانه فضیلت معنوى وتقرب الى الله نیست. اگر بتواند از این استعداد برتر فایده بهتر ببرد وخالصانه‏تر کار کند به مرتبه بالاترى از تقوا مى‏رسد، واز این جهت‏به کمال محض نزدیک‏تر خواهد بود ولى اگر از این استعداد برتر طرفى نبست وبه خداى سبحان تقرب نجست چه بسا این استعداد زائد براى او وبال باشد. پس استعدادها گرچه یک فضیلت ظاهرى است اما نشانه تقرب الى الله نیست.

بنابراین، تفاوت‏ها براى آن است که گروهى، گروه دیگر را به صورت متقابل ودو جانبه تسخیر کنند واز یکدیگر بهره‏مند شوند وهیچکسى حق ندارد افراد دیگرى را تحت تسخیر خود درآورد اما خودش مسخر نشود، کسى نمى‏تواند به دلیل داشتن قدرت وامکانات استعدادى یا غیر استعدادى، از دیگران تسخیر یک جانبه طلب کند بلکه باید تسخیر متقابل نباشد همان استهزاء کردن و منافع دیگران را به سود خود رایگان بردن است که قرآن آن را نهى کرده وآن را به عنوان ستم، تحریم ومحکوم کرده است.

بنابر این نظام آفرینش، استعدادهاى متقابل ومتخالف مى‏طلبد و این تفاوت که براى تسخیر دو جانبه ومتقابل صورت مى‏گیرد، جهت‏سیر به سوى کمال و تقرب الى الله است.

قیمومیت مرد بر زن

از شبهات دیگرى که در این موضوع طرح وبحث مى‏شود قیمومیت ومعناى آیه:

الرجال قوامون على النساءاست .

اولا: باید توجه نمود آنجا که زن در مقابل مرد ومرد در مقابل زن به عنوان دو صنف مطرح است، هرگز مرد قوام وقیم زن نیست و زن هم در تحت قیمومیت مرد نیست. بلکه قیمومیت مربوط به موردى است که زن در مقابل شوهر و شوهر در مقابل زن باشد.

ثانیا: قوام بودن در این مقام نیز نشانه کمال وتقرب الى الله نیست، همچنانکه در وزارتخانه‏ها، مجامع، جامعه‏ها، افرادى هستند که قوام دیگرى یعنى مدیر، مسؤول وکارگزار ومانند آن هستند اما این مدیریت، فخر معنوى نیست‏بلکه یک مسؤولیت اجرایى وتقسیم کار است و ممکن است کسى که ریاست آن مؤسسه را به عهده ندارد خالصانه‏تر از قیم کار بکند و ارزش کار او بیشتر ولایش خدا مقرب‏تر باشد. قوام بودن مربوط به مدیریت اجرایى است، زیرا که قرآن مى‏فرماید:

الرجال قوامون على النساء بما فضل الله بعضهم على بعض وبما انفقوا من اموالهم (7)

توانایى مرد در مسائل اجتماعى وشم اقتصادى وتلاش و کوشش براى تحصیل مال وتامین نیازمندى‏هاى منزل واداره زندگى بیشتر است. وچون مسؤول تامین هزینه، مرد است‏سرپرستى داخله منزل هم با مرد است اما این چنین نیست که از این سرپرستى بخواهد مزیتى به دست آورد وبگوید من چون سرپرستم پس افضل هستم بلکه این یک کار اجرایى است، وظیفه است نه فضیلت، روح قیوم وقوام بودن وظیفه است قران کریم به زن نمى‏گوید تو در فرمان مرد هستى، بلکه به مرد مى‏گوید تو سرپرستى زن ومنزل را به عهده‏دارى. اگر این آیه به صورت تبیین وظیفه تلقى شود نه اعطاى مزیت، آنگاه روشن مى‏شود که:«الرجال قوامون على النساء» به معناى: «یا ایها الرجال کونوا قوامین‏» یعنى اى مردها شما به امر خانواده قیام کنید همانطورى که براى مسائل قضایى مى‏فرماید:

کونوا قوامین بالقسط شهداء لله (8)

جمله «الرجال قوامون على النساء» گرچه جمله خبریه است ولى روحش انشا است‏یعنى اى مردها شما قوام منزل باشید، سرپرست منزل باشید، کارها را در بیرون انجام دهید، اداره زندگى را در منزل به عهده بگیرید، زیرا آسایش وآرامش زندگى مرد، در خانه است. این که آیه شریفه مى‏فرماید:

ومن آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها (9)

وآنچه در تعبیرات روایى آمده است «لیاوی الیها» براى تبیین همین تعبیر قرآنى است «الرجال قوامون على النساء» به این معنا نیست که زن اسیر مرد است ومرد قوام قیم وفرمانروا است ومى‏تواند به دلخواه خود عمل کند. هرگز این تکلیف نیامده فتواى یک جانبه بدهد وبه مرد بگوید تو فرمانروا هستى و هرچه مى‏خواهى بکن، اسلام این دو حکم الزامى را در کنار هم ذکر مى‏کند از یک سو به زن در مقابل شوهر دستور تمکین مى‏دهد واز سوى دیگر به مرد در مقابل زن دستور کارپردازى وسرپرستى مى‏دهد، واین هردو، بیان وظیفه وجریان امور خانواده است و هیچ یک نه معیار فضیلت است و نه موجب نقص.

در نتیجه، اولا، «الرجال قوامون على النساء» مربوط به زن در مقابل شوهر است نه زن در مقابل مرد. ثانیا، این قیمومیت معیار فضیلت نیست‏بلکه وظیفه است. ثالثا، قیم بودن زن ومرد در محور اصول خانواده است. گاهى زن قیم مرد است و گاهى مرد قیم زن. و در اصول خانوادگى بسیارى از مسائل عوض مى‏شود. اطاعت فرزند چه پسر وچه دختر از ساحت مقدس پدر و مادر واجب است، و اگر فرزند کارى بکند که پدر یا مادر برنجد عاق پدر ومادر مى‏شود وعقوق والدین حرام است. بنابراین اگر مادر فرزند را از کارى نهى کرد وگفت: این کار مایه آزردگى من مى‏شود. در اینجا اطاعت مادر واجب است وپسر نمى‏تواند بگوید که من چون در رتبه اجتهادى به سر مى‏برم یا مهندس وطبیب شده‏ام، دیگر تحت فرمان مادر نیستم و در حقیقت در چنین مواردى زن بر مرد قیم است، مادر بر پسر قیم است گرچه پسر مجتهد ویا متخصص باشد. در مسائلى که مربوط به داخل خانواده است زن وشوهر، مادر وفرزند و پدر وفرزند یک سلسله حقوق متقابلى دارند. ورابعا، همان‏گونه که در آغاز فصل گذشت این قیمومیت طبق شرایط ضمن عقد قابل تحدید و یا واگذارى است.

نگرش مادى واسلامى

اگر کسى معیار فضیلت را در مسائل مالى و پست ومقام خلاصه کند باید در اصل تفکر وارزیابى خود تجدید نظر کند. آن نظامى که مسائل را از محور طبیعت وماده مى نگرد کسى را که داراى میز بزرگتر، سمت‏برتر وحقوق ومزایاى بیشترى است افضل مى‏داند، اما اسلام به این گونه امور بهایى نمى‏دهد ومى‏گوید: عظمت انسان به جان آدم است وچیزى که جداى از جان آدم است فقط ابزار اجرایى است. پس بنابراین اگر کسى فقط از مزایاى خارج از جان برخوردار باشد، جان او متکامل نشده است زیرا چیزى که مایه کمال جان است‏باید مزایاى روحى باشد که غذاى روح است و غذاى روح را معارف وعلوم واخلاق ومزایاى فاضله تشکیل مى‏دهد و در این جهت‏بین زن و مرد امتیازى نیست، آنچه مورد تفاوت است، مایه امتیاز نیست وآنجا که مایه امتیاز است، باعث تفاوت نیست.

جایگاه حقوقى واجتماعى زن

قرآن درباره عظمت‏حقوقى واجتماعى زن مى‏فرماید:

یا ایها الذین امنوا لایحل لکم ان ترثوا النساء کرها ولاتعضلوهن لتذهبوا ببعض ما اتیتموهن الا ان یاتین بفاحشة مبینة وعاشروهن بالمعروف فان کرهتموهن فعسى ان تکرهوا شیئا ویجعل الله فیه خیرا کثیرا (10)

مسائل مربوط به حقوق زن بخشى مربوط به ارث وبخشى مربوط به نکاح وتعدد زوجات ومهریه ومانند آن است، این‏گونه مسائل را عده زیادى از جمله، مرحوم علامه طباطبایى در تفسیر شریف المیزان بیان کرده‏اند ومتاخرین هم با رهنمودهاى آن بزرگ مفسر جهان اسلام، کتابهایى نوشته‏اند.

اما در بخش مسائل اجتماعى، قرآن مى‏فرماید: با زنها معاشرت نیک داشته باشید و زن را چون مرد در مجامع خود راه دهید واگر خوش‏آیندتان نیست که آنها در مجامع شما شرکت کنند، این کار ناخوشایند را تحمل کنید چرا که ممکن است‏خیر فراوانى در این کار باشد وشما ندانید «وعاشروهن بالمعروف‏» این معاشرت گرچه در زمینه امور خانوادگى است اما اختصاصى به آن ندارد زیرا ملاک آن در مسائل اجتماعى نیز وجود دارد. گاهى تعصب جاهلى یا رواج فرهنگ ناصواب یا تعصب خام ومانند آن، به مرد این‏چنین تلقین مى‏کند که تو نمى‏توانى با زن در یک مؤسسه همکارى کنى یا زن در جامعه نمى‏تواند حضور فعال داشته باشد.

قرآن کریم در این زمینه مى‏فرماید: این‏گونه از تعصبات ورسومات جاهلى را که فرهنگ باطل است‏بزدایید «وعاشروهن بالمعروف وان کرهتموهن‏» اگر خوش نمى‏دارید که زنان مانند مردان سمتى داشته باشند و در جامعه وصحنه سیاست وصحنه درمان وپزشکى و صحنه فرهنگ وتدریس حضور داشته باشند، این امر را تحمل کنید شاید خیر فراوانى در این کار باشد وشما نمى‏دانید.

چیزى را که عقل به رسمیت مى‏شناسد وپیش وحى وصاحب شریعت‏به رسمیت‏شناخته شده، معروف است، وچیزى را که عقل و دین به رسمیت نمى‏شناسد، منکر وناشناخته است، قرآن مى‏فرماید: با صنف زن طورى رفتار کنید که عقل وشرع آن را به رسمیت مى‏شناسد. این قشر عظیم را منزوى نکرده وبا آنها بد رفتارى نکنید.

سپس مى‏فرماید: «وان کرهتموهن‏» اگر نمى‏پسندید که زنها از حیات اجتماعى صحیح وسالمى برخوردار باشند بدانید که این کراهتتان نارواست، در آیه: «فعسى ان تکرهوا شیئا ویجعل الله فیه خیرا کثیرا» این جمله آخر از تعبیرى که در آیه جهاد آمده مهم‏تر است، چون جهاد و دفاع امرى موقتى است، ولذا مى‏فرماید:

«وعسى ان تکرهوا شیئا وهو خیر لکم وعسى ان تحبوا شیئا وهو شر لکم‏» اما حضور زن در صحنه، هر روز وهمیشگى است وهمین حیات اجتماعى زن است که مى‏تواند در مساله فرهنگ وتربیت وجهاد ودفاع سهم مؤثرى را ایفا کند.

نقش عاطفه در هدایت جوامع

کسانى که نتوانسته‏اند با زنان جامعه معاشرت معروف داشته باشند واز عواطف آنان طرفى بسته واز احساسات و رقت قلب آنان مدد بگیرند، آنان به نام آزادى زن خود را مسخر غرایز نموده، بدون این که مسخر عواطف بشوند. ولى اسلام، زن ومرد را از قید هوى وشهوت آزاد کرده وجامعه را مسخر عواطف کرده است لذا جامعه عاطفى بنا کرده، ورافت ورحمت در جامعهه اسلامى قرار داده است. این که دیده مى‏شود در بعضى جوامع، هیچ عاطفه‏اى نیست وگاهى بیش از دویست ونود نفر بین آسمان وزمین به وسیله همین ابرقدرتهاى غرب مى‏سوزند وبه دریا ریخته مى‏شوند ویا دیده مى‏شود مناطقى نظیر حلبچه ومانند آن را با بدترین وضع بابمب‏هاى شیمیایى مسموم مى‏کنند و زن و مرد را یکجا از بین مى‏برند، با این که ظاهرا طرفدار آزادى زن بوده ومدعى آن هستند که زن را به صحنه آورده‏اند، براى آن است که مسخر غریزه وطبیعت زن شده‏اند نه مسخر عاطفه او، یعنى آن هنر وفضیلت وجمالى که خدا به نام عاطفه، رحم ورقت، به زن داده از آن محرومند وآنچه را که خدا به طبیعت زن داده آن را بر خود مسلط کرده‏اند.

آنچه را که ذات قدس اله به فطرت و روح زن داده به عنوان یک فضیلت‏به او عطا کرده، ولى دنیاى مادى، زن را در معرض نمایش غرایز آورده و بر درندگى جامعه افزوده است. روایتى که مى‏فرماید:

«المراة عقرب‏» (11)

ناظر به چیزى است که جهان غرب به ان مبتلا شده، اما روایتى که امیرالمؤمنین‏سلام الله علیه به فرزندش مى‏فرماید:

«فان المراة ریحانة ولیست‏بقهرمانة‏» (12)

همان است که جامعه اسلامى به آن فضیلت، متکامل است. زن‏گرایى مثل آن است که انسان بخواهد از نیش عقرب بهره‏اى ببرد، شاید یک لذتى در نیش زدن او باشد، اما سم را هم به همراه دارد، دین مى‏گوید: زن ریحان وگل است وشما مردها معطر باشید واین قدر بابوهاى متعفن، شامه‏تان را بد عادت نکنید، زنها به عطر ریحان معطرند وبه شما عاطفه مى‏دهند، لذا خشونتى که در جنگهاى غیر اسلامى هست در جهاد اسلامى وجود ندارد وآن درنده خویى که دیگران دارند در میان مسلمین مشاهده نمى‏شود با این که مسلمین، زنها را به حجاب دعوت مى‏کنند، اما از عاطفه زن به عنوان یک محور تربیتى استفاده مى‏کنند. اسلام زن را در سایه حجاب و سایر فضایل به صحنه مى‏آورد تا معلم عاطفه، رقت، درمان، لطف، صفا، وفا، ومانند آن شود و دنیاى کنونى، حجاب را از زن گرفته تا زن به عنوان لعبه به بازار بیاید وغریزه را تامین کند. زن وقتى با سرمایه غریزه به جامعه آمد دیگر معلم عاطفه نیست، فرمان شهوت مى‏دهد نه دستور گذشت، وشهوت جز کورى و کرى چیزى به همراه ندارد، لذا اسلام اصرار دارد که زن در جامعه بیاید ولى با حجاب بیاید، یعنى بیاید که درس عفت وعاطفه بدهد نه این که درس شهوت وغریزه بیاموزد.

زن در فرهنگ غرب واسلام

سر این که جهان غرب در خصوص این امر نیز فرهنگ منحط غلطى دارد - و متاسفانه برخى افراد که از فرهنگ غنى وقوى اسلام بى‏اطلاعند، گوش به تبلیغات سوء آنان مى‏دهند این است که انسان شناسى آنها همانند جهان‏بینى آنهاست. وبه عبارت دیگر انسان‏شناسى آنها فرع بر جهان‏بینى آنان است، جهان‏بینى آنها در حد:

ما هی الا حیاتنا الدنیا نموت ونحیى وما یهلکنا الا الدهر (13)

کافران گفتند که زندگى ما همین نشئه دنیا ومرگ وحیات طبیعت نیست وجز دهر کسى ما را نمى‏میراند.

است، وچون جهان را در نشئه طبیعت‏خلاصه مى‏کنند، واز ماوراى طبیعت‏سهمى ندارند، انسان را نیز در قلمرو طبیعت‏خلاصه مى‏کنند وصرفا تن شناسند نه انسان شناس.

دیدگاه آنان در انسان شناسى، این است که تمام حقیقت انسان را بدن وتن آدمى تشکیل مى‏دهد وچون مى‏بیند بدن انسان به دو شکل است، یا به صورت زن است ویا به صورت مرد، لذا گمان مى‏کنند که زن ومرد باهم تفاوت دارند، همانطورى که بدنهایشان متفاوت است.

کسى که به انسان‏شناسى از دیدگاه جهان شناسى مادى مى‏نگرد، هرگز در جهان سیر عمودى ندارد ونمى‏داند که مبدا ومنتهاى سیر زندگى انسان چیست‏بلکه همواره سیر افقى دارد، همان‏گونه که اخترشناسى، دریاشناسى، گیاه‏شناسى، جانورشناسى، زمین‏شناسى، معدن‏شناسى و... اینها، مادى است، انسان شناسى اینان نیز ماده است. او براى انسان مقامى برتر از آنچه که در نشئه طبیعت است، قائل نیست، ومسائلى از قبیل فرشته، ملک و وحى براى او مفهوم ندارد.

انسان موحد جهان را از دید خدا مى‏نگرد، لذا همان‏گونه که نقص وشر را نسبى‏مى‏داند، ترجیح و تقدیم را هم نسبى مى‏شمارد. چنانچه اگر یک موحد، شرى را در عالم ببیند، هرگز آن را به حساب هندسه مهندسى عالم نمى‏گذارد، بلکه آن را به فقدان وعدم بر مى‏گرداندچرا که معتقد است مبدا پیدایش نظام جز خیر محض نیست، قهرا نظام را هم به نحو احسن مشاهده مى‏کند واگر تفاوتها وتفاضلهایى بین انسانها مشاهده مى‏نماید آن را هم از دید مهندسى مى‏نگرد، یعنى با اصول ارزیابى مى‏کند که طبق آن اصول معلوم مى‏شود بین زن ومرد امتیازى نیست.

نه زندگى همه‏اش عطر است ونه همه زندگى آهن وچدن است، هم کارهاى محکم لازم است وهم کارهاى ظریف. این که آیا گل بهتر است‏یا اهن به راحتى قابل لااسخ‏گویى نیست، زیرا گل فضائلى دارد، وآهن نیز ارزشهاى فراوانى دارد. کارهاى محکم را آهن، وامور ظریف هنرى، دقیق وعاطفى را گل به عهده دارد واساسا وجود و ثمر آهن بدون گل، وهمچنین، وجود گل نیز بدون آهن شدنى نیست.

اگر اصول ارزشى اسلام ونظر قرآن کریم روشن شود ومحور بحث نیز معین گردد قهرا بسیارى از سؤالات وشبهات حذف مى‏شود، ولى آنها که اسلام را با مبانى آن نشناخته‏اند این مسائل اجرایى براى آنها خیلى مهم جلوه مى‏کند وبه عنوان یک عقده یا نقد علمى یا اعتراض ومعارضه مطرح مى‏کنند که چرا، زن نمى‏تواند فلان کار اجرایى را بپذیرد.

پاسخ کلى به شبهات

بنابراین ما دو راه حل داریم، یک راه براى معتقدان به دین وراه دیگر، به عنوان پاسخگویى به سؤالات دیگران، یعنى در مرحله اول، باید این موضوع براى خود ما حل شود که سؤالاتى مانند این که چرا زن نمى‏تواند متصدى بسیارى از امور اجرایى شود؟ قابل طرح نیست. توضیح این مطلب مستلزم دو نکته است، وآن این که:

اولا: بسیارى از کارهاى اجرایى شرعا براى زن جایز ورواست.

ثانیا: امور اجرایى مقام نیست، زیرا اگر امور اجرایى ارزش بودند و واجب بود که انسان این کار اجرایى را بپذیردبه عنوان یک کمال ونه براى حفظ نظام علماى بزرگوار ما از آن چشم نمى‏پوشیدند وبلکه براى کسب آن تلاش مى‏کردند.

پى‏نوشت‏ها:

1- کهف، 49.

2- فصلت، 46.

3- آل عمران، 18.

4- اعراف، 29.

5- حدید، 25.

6- زخرف،32.

7- نساء،34.

8- نساء، 135.

9- روم، 21.

10- نساء، 19.

11- نهج البلاغه فیض الاسلام، کلمات قصار 58.

12- نهج البلاغه فیض الاسلام، نامه‏31.

جاثیه، 24.


  

حجاب حق الهى

شبهه‏اى که در ذهنیت‏بعضى افراد هست، این است که خیال مى‏کنند حجاب براى زن محدودیت و حصارى است که خانواده و وابستگى به شوهر براى او ایجاد نموده است، و بنابراین، حجاب نشانه ضعف ومحدودیت زن است.

راه حل این شبهه و تبیین حجاب در بینش قرآن کریم این است که زن باید کاملا درک کند که حجاب او تنها مربوط به خود او نیست تا بگوید من از حق خودم صرف نظر کردم، حجاب زن مربوط به مرد نیست تا مرد بگوید من راضیم، حجاب زن مربوط به خانواده نیست تا اعضاى خانواده رضایت‏بدهند، حجاب زن، حقى الهى است، لذا مى‏بینید در جهان غرب و کشورهایى که به قانون غربى مبتلا هستند اگر زن همسردارى الوده شد وهمسرش رضایت داد، قوانین آنها پرونده را مختومه اعلام مى‏کنند، اما در اسلام این‏چنین نیست، حرمت زن نه اختصاص به خود زن دارد نه شوهر و نه ویه برادر وفرزندانش مى‏باشد، همه اینها اگر رضایت‏بدهند قرآن راضى نخواهد بود، چون حرمت زن وحیثیت زن به عنوان حق الله مطرح است و خداى سبحان زن را با سرمایه عاطفه آفرید که معلم رقت‏باشد وپیام عاطفه بیاورد، اگر جامعه‏اى این درس رقت و عاطفه را ترک نمودند و به دنبال غریزه وشهوت رفتند به همان فسادى مبتلا مى‏شوند که در غرب ظهور کرده است. لذا کسى حق ندارد بگوید من به نداشتن حجاب رضایت دادم، از این که قرآن کریم مى‏گوید هر گروهى، اگر راضى هم باشند، شما حد الهى را در برابر آلودگى اجرا کنید، معلوم مى‏شود عصمت زن، حق‏الله است وبه هیچ کسى ارتباط ندارد. قهرا همه اعضاى خانواده واعضاى جامعه وخصوصا خود زن امین امانت الهى هستند. زن به عنوان امین حق‏الله از نظر قرآن مطرح است‏یعنى این مقام را و این حرمت و حیثیت را خداى سبحان که حق خود اوست، به زن داده وفرموده: این حق مرا تو به عنوان امانت‏حفظ کن، انگاه جامعه به صورتى در مى‏آید که شما در ایران مى‏بینید، جهان در برابر ایران خضوع نموده است، زیرا که در مساله جنگ تا آخرین لحظه، صبر نمود و کارى که بر خلاف عاطفه ورقت ورافت و حمت‏باشد انجام نداد. با این که دشمنان او از آغاز، حمله به مناطق مسکونى، کشتار بى‏رحمانه بى‏گناهان و غیر نظامى‏ها را مشروع نمودند.

جامعه‏اى که قرآن در او حاکم است، جامعه عاطفه است و سرش این است که نیمى از جامعه را معلمان عاطفه به عهده دارند و آن مادرها هستند، چه بخواهیم، چه نخواهیم، چه بدانیم و چه ندانیم اصول خانواده درس رافت ورقت مى‏دهد، و رافت و رقت در همه مسائل کارساز است.

فلسفه حجاب در قرآن

بنابراین در هر بخشى و هر بعدى از ابعاد براى سیر به مدارج کمال بین زن ومرد تفاوتى نیست منتها باید اندیشه‏ها قرآن‏گونه باشد، یعنى همان‏گونه که قرآن بین کمال و حجاب واندیشه و عفاف جمع نمود، ما نیز در نظام اسلامى بین کتاب و حجاب جمع کنیم. یعنى عظمت زن در این است که:

«ان لایرین الرجال ولایراهن الرجال‏» (1)

نبینند مردان نامحرم را و مردان نیز آنان را نبینند.

قرآن کریم وقتى درباره حجاب سخن مى‏گوید مى‏فرماید: حجاب عبارت است از احترام گذاردن و حرمت قائل شدن براى زن که نامحرمان او را از دید حیوانى ننگرند لذا، نظر کردن به زنان غیر مسلمان را، بدون قصد تباهى جایز مى‏داند و علت آن این است که زنان غیر مسلمان از این حرمت‏بى‏بهره‏اند.

حال اگر کسى از تشخیص اصول ارزشى عاجز باشد، ممکن است‏معاذ الله حجاب را یک بند بنداند، و حال این که قرآن کریم وقتى مساله لزوم حجاب را بازگو مى‏کند، علت و فلسفه ضرورت حجاب را چنین بیان مى‏فرماید:

«ذلک ادنى ان یعرفن فلا یؤذین‏» (2)

یعنى براى این که شناخته نشوند و مورد اذیت واقع نگردند. چرا که آنان تجسم حرمت و عفاف جامعه هستند و حرمت دارند.

نتیجه بحث

مرد و زن در آن معیارهاى اصلى همتاى هم هستند، و یک سلسله مسؤولیت‏هاى اجرایى براى مرد است که اگر انجام ندهد باید وزر آن را تحمل کند، بنابراین نتیجه مى‏گیریم که اولا: آن تهمت‏هایى که به اسلام زده ومى‏گویند که: اسلام نیمى از جامعه را از بسیارى از حقوق محروم نموده است، نارواست.

ثانیا: این تعصبات و رسومات جاهلى که از دیرباز در فرهنگ جوامع اسلامى رواج پیدا کرده است که زن را به عنوان مظهر ضعف و زبونى یاد مى‏کنند این باید زدوده بشود.

ثالثا: اگر کسى احساس مى‏کند که زن نباید از علوم و مسائل تربیتى و مانند آن که خدمات قابل عرضه‏اى به جامعه ارائه مى‏دهد استفاده کند، باید از این اعتقاد صرف نظر کند و علاقه‏مند باشد زن همتاى مرد در این علوم و معارف بار یابد و به جامعه خدمت کند مگر آنجایى که به طور استثنا وظیفه مرد قرار گرفته است.

رابعا: جمله «عاشروهن بالمعروف‏» اختصاصى به مسائل داخل منزل ندارد، بلکه در کل جامعه هم جارى است و مساله پنجم این است که زن در مقابل مرد غیر از زن در مقابل شوهر است‏یعنى زن در مقابل شوهر باید تمکین کند اما زن در مقابل جامعه، مثل فردى از افراد جامعه است واین چنین نیست که باید اطاعت کند و در مسائل خانوادگى هم مى‏بینیم که گاهى زن قوام وقیوم است و مرد باید اطاعت کند، همچنانکه لاسر باید از مادر اطاعت کند ولو در حد بالایى از تخصص‏هاى علمى باشد.

در پایان گرچه هنوز شبهاتى در مساله برابرى زن و مرد قابل طرح است لیکن باتوجه به اصول کلى یاد شده وآشنایى با خطوط اصیل نظام ارزشى در اسلام وتبیین محور سعادت و شقاوت پاسخ آنها روشن خواهد بود.

والحمدلله رب العالمین

پى‏نوشت:

بحار الانوار، ج‏103، ص‏238.

احزاب، 59.


  

حجاب‌; مسئله‌ فقهی‌ یا حقوقی‌ و سیاسی‌

     همان‌طور که‌ می‌دانید مبنای‌ قانونمندی‌ انسان‌در فقه‌ امامیه‌، پذیرش‌ اصول‌ دین‌ و جلب‌خرسندی‌ خداوند خالق‌ عالم‌ و قانونگذار است‌.در این‌ مبنا خواه‌ حکومت‌ دینی‌ بر پایه‌ فقه‌ امامیه‌تشکیل‌ شود یا نشود، انسان‌ خود را قانونمند شرعی‌می‌داند، حتی‌ در تنهایی‌ و خلوت‌ که‌ خداوند راناظر می‌بیند، احکام‌ الهی‌ را نقض‌ نمی‌کند، اما درعلم‌ حقوق‌، قوانین‌ باید از یک‌ ضمانت‌ اجرایی‌برشخوردار باشند و برای‌ تحقق‌ ضمانت‌ اجرایی‌،نیاز به‌ دولت‌ و قدرت‌ است‌ تا به‌ قوانین‌ حقوقی‌اعتبار ببخشند; در غیر این‌ صورت‌ با سقوط یک‌حاکمیت‌، قوانین‌ آن‌ کشور نیز ساقط و بی‌اعتبارمی‌شود و نظام‌ نوین‌ حقوقی‌ باید در مجلس‌قانونگذاری‌ حاکمیت‌ جدید اعتبار پیدا کند.
    مسئله‌ حجاب‌ زن‌ مسلمان‌ به‌ عنوان‌ یک‌ پوشش‌متعارف‌ به‌ عرف‌ جامعه‌ اسلامی‌ در طول‌ تاریخ‌مسلمانان‌، همواره‌ یک‌ مسئله‌ فقهی‌ بوده‌ است‌ که‌زنان‌ مسلمان‌ بدون‌ توجه‌ به‌ قانون‌ حاکمیت‌،پوشش‌ خود را حفظ می‌کردند، اما استعمارباقیمانده‌ از امپراطوری‌ عثمانی‌ در کشورهای‌اسلامی‌ ایران‌ و ترکیه‌، با استبداد خشن‌ از زنان‌مسلمان‌ کشف‌ حجاب‌ کرد و این‌ هجوم‌ فرهنگی‌استعمار ثابت‌ نمود که‌ تمام‌ دیانت‌ در فقه‌ امامیه‌همان‌ سیاست‌ و تدبیر در زندگی‌ شخصی‌ واجتماعی‌ است‌.
    دیانت‌ در حوزه‌ عمل‌، همان‌ چگونه‌ زیستن‌ درزندگی‌ شخصی‌ و اجتماعی‌ انسان‌ است‌. وقتی‌ که‌استعمار با استبداد از زنان‌ مسلمان‌ کشف‌ حجاب‌کرد، مردم‌ دنیا فهمیدند که‌ آزادی‌ غربی‌، دروغی‌بیش‌ نیست‌ که‌ تنها در قالبهای‌ فکری‌ دشمنان‌ خداو احکام‌ نورانی‌ اسلام‌ تعریف‌ می‌شود; گرچه‌ نفوذحاکمیت‌های‌ وابسته‌ در کشورمان‌ و سایرکشورهای‌ دنیا، فساد و لطمه‌ جبران‌ ناپذیری‌ به‌زنان‌ مسلمان‌ در حوزه‌ خانواده‌، هنر، آموزش‌ وپرورش‌ و دانشگاه‌ زده‌ است‌، اما بخش‌ عمده‌ای‌از زنان‌ مسلمان‌ با فهم‌ درست‌ از مسائل‌ سیاسی‌هرگز دست‌ از حجاب‌ نکشیدند و این‌ حق‌ خود رادر پوشش‌ از چشمان‌ نامحرم‌ محفوظ داشتند وآن‌قدر راسخ‌ و استوار ماندند که‌ فرهنگ‌ وقانونمندی‌ حجاب‌ را به‌ سرزمین‌ کفر اروپاییان‌رسوخ‌ دادند، به‌ گونه‌ای‌ که‌ زنان‌ مسلمان‌ نه‌ تنها درجامعه‌ عادی‌ مغرب‌ زمین‌ به‌خاطر داشتن‌ حجاب‌احساس‌ حقارت‌ نمی‌کنند، بلکه‌ با حضور موفق‌ و باحجاب‌ در مراکز علمی‌ و پژوهشی‌، دولتهای‌ به‌اصلاح‌ مدعی‌ آزادی‌ را مجبور کردند تا باطن‌استبدادی‌ خود را نشان‌ دهند و قانون‌ ممنوعیت‌حجاب‌ در مدارس‌ فرانسه‌ را به‌ عنوان‌ یک‌ره‌آورد حقوقی‌ و سیاسی‌ تصویب‌ کنند. برای‌فرانسوی‌ها عریان‌ شدن‌ زن‌ آزادی‌ است‌، اما اگرزن‌ مسلمان‌ بخواهد کرامت‌ و حرمت‌ خود راحفظ کند و با حجاب‌ سرکلاس‌ درس‌ حاضر شود وبه‌ فعالیتهای‌ علمی‌ و پژوهشی‌ ادامه‌ دهد، دیگرخبری‌ از آزادی‌ در حاکمیت‌ سیاسی‌ غربیهانیست‌.
    
    مبانی‌ حجاب‌
    چرا زنان‌ مسلمان‌ باید حجاب‌ داشته‌ باشند، درحالی‌که‌ زنان‌ کافر بدون‌ پوشش‌ و با خودآرایی‌در جامعه‌ حاضر می‌شوند؟ چرا دولتهای‌ غربی‌; ازجمله‌ فرانسه‌، با حجاب‌ زنان‌ مسلمان‌ مخالفت‌می‌کنند؟ چرا بسیاری‌ از نظامهای‌ وابسته‌ به‌دیکتاتوری‌; مانند رژیم‌ پهلوی‌، با حجاب‌ زنان‌مخالفت‌ کردند؟ مگر اساس‌ و پایه‌ حکم‌ وجوب‌حجاب‌ زن‌ مسلمان‌ چیست‌ که‌ این‌ گونه‌ موردمخالفت‌ قرار می‌گیرد؟
    احکام‌ اسلام‌ بر اساس‌ جلب‌ مصالح‌ و دفع‌مفاسد مبتنی‌ بر فطرت‌ پاک‌ انسان‌ و عدم‌ ضرراست‌. خالق‌ انسان‌ بهتر از هر نهاد یا منبعی‌ می‌داندکه‌ نیاز فطری‌ انسان‌ چیست‌; زیرا بدون‌ تردید اگرپروردگار را تنها علت‌ اصلی‌ پیدایش‌ عالم‌ هستی‌بدانیم‌، به‌ طور قطع‌ علم‌ و عدالت‌ آن‌ ذات‌بی‌همتا اقتضا دارد که‌ منبع‌ اصلی‌ قانونگذاری‌ نیزبرای‌ رفتار و گفتار شخصی‌ و اجتماعی‌ انسان‌ باشد.
    
    حرمت‌ زن‌ مسلمان‌
    خداوند تنها برای‌ دین‌ شرافت‌ و کرامت‌ قائل‌است‌ و بر همین‌ اساس‌ پارساترین‌ افراد را باکرامت‌ترین‌ می‌داند و حجاب‌ در تعریف‌ خالق‌انسان‌ یکی‌ از نمادهای‌ پارسایی‌ است‌. زن‌ مسلمان‌واقعی‌، پارسا و با کرامت‌ است‌ وخداوند راضی‌نیست‌ زیبایی‌ و محاسن‌ چنین‌ زنی‌ در منظر و دیدافراد فاسد قرار گیرد تا در بعضی‌ موارد مورداستمتاع‌ و شهوترانی‌ آنان‌ واقع‌ شود. حرمت‌ زن‌مسلمان‌ به‌ اعتبار اسلام‌ و پارسایی‌ اقتضا دارد که‌زن‌ مسلمان‌ برخلاف‌ زن‌ کافر، محاسن‌ و زیباییهای‌خود را از نامحرمان‌ بپوشاند و مجاز باشد تنها برای‌محارم‌ تا حدودی‌ و برای‌ شوهرش‌ هیچ‌ گونه‌حجابی‌ نداشته‌ باشد. خداوند در استدلال‌حجاب‌ زنان‌ مومن‌ در آیه‌ 59 سوره‌ «احزاب‌»می‌فرماید: «ای‌ نبی‌ به‌ همسران‌ و دخترانت‌ وزنان‌ مومنین‌ بگو که‌ خودشان‌ را با جلابیب‌ (جمع‌جلباب‌ به‌ معنای‌ چادر یا لباس‌ بلند) بپوشانند; این‌کار به‌ خاطر این‌ است‌ که‌ آنان‌ به‌ وقار، احترام‌ ومتانت‌ شناخته‌ شوند تا مورد اذیت‌ و آزارهوسرانان‌ قرار نگیرند و خداوند بخشنده‌ و مهربان‌است‌».
    حجاب‌ واقعی‌ زن‌ موجب‌ حفظ حرمت‌ ومتانت‌ اوست‌ و حتی‌ نسبت‌ به‌ طمع‌ هوسبازان‌،نقش‌ باز دارنده‌ای‌ دارد و به‌ ویژه‌ حجاب‌ زنان‌جوان‌ این‌ دلالت‌ را برای‌ مردان‌ عیاش‌ وشهوتران‌ خیابانی‌ دارد که‌ من‌ زن‌ مسلمانم‌ و حلال‌و حرام‌ خداوند را رعایت‌ می‌کنم‌ و اهل‌ مجالست‌با لهو و حرام‌ نیستم‌ و حتی‌ به‌ طور معمول‌ در عرف‌مردان‌ فاسد و شهوتران‌ نیز حریم‌ زنان‌ با حجاب‌،عفیف‌ و با غیرت‌ محفوظ است‌ و آنان‌ مورد اذیت‌و آزار قرار نمی‌گیرند.
    
    
    آرامش‌ روان‌ شخصی‌ و اجتماعی‌
    غریزه‌ جنسی‌ امری‌ واقعی‌ در نفس‌ انسان‌است‌: نفس‌ که‌ کانون‌ خواهشها و تمنیات‌ می‌باشد،بعدی‌ از ابعاد وجودی‌ است‌ که‌ مستقل‌ از عقل‌عمل‌ می‌کند. انسان‌ ممکن‌ است‌ عقل‌ نداشته‌ باشدو مجنون‌ باشد، ولی‌ به‌خاطر نفس‌، کششهای‌شهوی‌ داشته‌ باشد.
    ارضای‌ غریزه‌ جنسی‌ از امور طبیعی‌ زندگی‌انسان‌ پس‌ از بلوغ‌ جنسی‌ است‌ که‌ این‌ مهم‌ باپدیده‌ ازدواج‌ در اسلام‌ سامان‌ می‌یابد.
    غریزه‌ جنسی‌ به‌ معنای‌ اعم‌، شامل‌ فعل‌ فیزیکی‌و خواهش‌ نفسانی‌ است‌ که‌ از دو جهت‌: ازدواج‌برای‌ زن‌ و مرد، و نگاه‌ برای‌ مرد و حجاب‌ برای‌زن‌ کنترل‌ می‌شود; یعنی‌ ازدواج‌ به‌ تنهایی‌ به‌عنوان‌ یک‌ عامل‌ کنترل‌ غریزه‌ جنسی‌ عمل‌ می‌کندو جهت‌ دوم‌; نگاه‌ مرد و حجاب‌ زن‌ است‌; اگر مردموظف‌ به‌ حفظ نگاه‌ و زن‌ موظف‌ به‌ حفظ حجاب‌نباشد، جامعه‌ تا آزادی‌ جنسی‌ غربی‌ پیش‌ می‌رودو نبودن‌ حریم‌ قانونی‌ میان‌ زن‌ و مرد و آزادی‌معاشرتها و مباشرتهای‌ جنسی‌، بی‌بند و باریها وهیجانهای‌ جنسی‌ را افزایش‌ می‌دهد و تنها راه‌آرامش‌ در این‌ دیدگاه‌، آزادی‌ کامل‌ جنسی‌ برای‌مرد و زن‌ است‌ که‌ با توجه‌ به‌ مسئله‌ خانواده‌ و مادرشدن‌ زنها، آرامش‌ روان‌ خانمها به‌ عنوان‌ یک‌انسان‌ از جهت‌ شخصی‌ و اجتماعی‌ بیشتر تخریب‌می‌شود. آزادی‌ عریانی‌ و بندباری‌ جنسی‌ با رفع‌هرگونه‌ پوشش‌ و حجاب‌ از محیط شخصی‌ وخانوادگی‌ تا محافل‌ عمومی‌ و اجتماعی‌ مانندساحل‌ دریاها، استخرها، خیابانها و... از زن‌ یک‌کالای‌ مصرفی‌ می‌سازد که‌ برای‌ تمام‌ مردان‌هوسباز بهره‌دهی‌ حظ بصر داشته‌ باشد و شیادان‌فاسد را به‌ تماشای‌ مجانی‌ زیباییهای‌ زن‌، که‌ ودیعه‌الهی‌ برای‌ او، شوهرش‌ و خانواده‌اش‌ است‌،می‌کشاند و پایه‌ تجارت‌ سکس‌ و زنان‌ در دنیای‌ به‌اصطلاح‌ متمدن‌ و آزاد، براساس‌ شکستن‌ حرمت‌و روان‌ زن‌ و تجاوز به‌ حریم‌ او، بعد از کشف‌حجاب‌ زنهاست‌; گرچه‌ این‌ مفاهیم‌ با القای‌ تربیت‌فاسد و غلط غربی‌ در دختران‌ و سرانجام‌ پذیرش‌خودشان‌، جامه‌ عمل‌ می‌پوشد.
    


  

حجاب و پوشش آثار و فواید بسیاری دارد که یکی از این آثار بعد فردی و ایجاد آرامش روانی در فرد است که یکی از از عوامل آن عدم تهیج و تحریک جنسی است و در مقابل فقدان حجاب ، بی بند و باری را در میان زنان و مردان فزونی می بخشد .
به گزارش ایونا ، از فواید دیگر حجاب استحکام بیشتر کانون خانواده است در جامعه ای که برهنگی در آن حاکم است هر زن و مردی همواره در حال مقایسه است و آنچه ریشه خانواده را می خشکاند این است که این مقایسه آتش هوس را در زن و شوهر دامن می زند .
بنابراین زنی که چادر بر سر می گذارد ، نه تنها اولین قدم را در حفظ کانون گرم خانواده برداشته بلکه آبرو و شرافت مادری را فراهم ساخته است و خود را از نگاههایی که همچون تیر به قلب خانواده اصابت می کند محفوظ داشته است .
حفظ و استیفای نیروی کار در جامعه از فواید دیگر حجاب در بعد اجتماعی است ؛ بدحجابی باعث تضعیف نیروی کار افراد در جامعه می گردد.
برخلاف نظام ها و کشورهای غربی که میدان کار و فعالیت های اجتماعی را با لذت جویی درهم می آمیزند ، اسلام می خواهد با رعایت حجاب و پوشش ، محیط اجتماع را از این گونه لذت ها پاک کند .
همچنین استفاده از حجاب و پوشش بویژه چادر مشکی به دلیل سادگی و ایجاد یکدستی در پوشش بانوان در بیرون منزل می تواند در بعد اقتصادی نیز تاثیر مثبت و در کاهش تقاضاهای مدپرستی بانوان تاثیر گذار باشد
به گزارش ایونا ، متاسفانه بعضا مظاهر مدپرستی در چادرهای مشکی نیز مشاهده می گردد بگونه ای که برخی از بانوان بجای استفاده از چادرهای مشکی متین و باوقار به چادرهای مشکی توری و نازک که با فلسفه حجاب و پوشش تناسبی ندارد روی می آورند .
از طرفی حجاب بانوان در جامعه اسلامی مبارزه ای است بر علیه سلطه گران و جنایتکاران دنیا که همواره سعی داشته اند با ترویج بی بندو باری و بد حجابی ، ارزش های اسلامی را پایمال کنند .
اگر حجاب اسلامی اهمیت نداشت چه در کشورهای اسلامی و چه در کشورهای غربی از آن به عنوان مد لباس زنان در کنار صدها مدل دیگر نمی پذیرفتند و هرگز استعمار غرب ، رضاخان را بر آن نمی داشت که تمام حکومت خود را برای از بین بردن چادر بسیج کند .
چادر خیمه عفاف پیروان فاطمه(س) است که با گذشت 14 قرن ، ندای آزادی بخش آن حضرت همچنان در گوش تاریخ طنین انداز است.


  
علامه طباطبایی

در این سیاهه، شما نوشتاری را خواهید خواند که میان یک جوان 22 ساله و حضرت آیت‌الله، علامه طباطبایی درسال 1355 مکاتبه شده است.

آنچه آن جوان سوال کرده است نیاز آشکار یا نهان هر انسان مکلفی است، در هر فصلی از حیات که باشد، آنگاه که در پیچ و خم زندگی و در فراز و نشیب این دنیا پای گذارده و در تاریکنای این مسیر، کور مال کور مال در امید مقصد است، و جواب علامه چراغی است راه نما از خضر، و تو! به هوش باش که:

طی این مرحله بی همرهی خضر مکن      ظلمات است، بترس از خطر گمراهی

 

استمداد:

  1. محضر مبارک حضرت آیت‌الله العظمی جناب آقای طباطبایی
  2.           سلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته
  3.  جوانی هستم 22ساله، که تنها ممکن است شما باشید که به این سوال من
  4.  پاسخ گویید. در محیط و شرایطی زندگی می‌‌کنم که هوای نفس و آمال بر من
  5.  تسلط فراوان دارند و مرا اسیر خود ساخته‌اند و سبب باز ماندن من از حرکت به
  6. سوی الله شده‌اند. درخواستی که از شما دارم این است که بفرمایید بدانم به
  7. چه اعمالی دست بزنم تا بر نفس مسلط شوم و این طلسم شوم را که همگان
  8.  گرفتار آنند بشکنم و سعادت بر من حکومت کند؟ لطفاً نصیحت نمی‌خواهم،
  9.  بلکه دستورات عملی برای پیروزی لازم دارم.  
  10.        
  11.                                                                                         23/10/1355

 

دستگیری:

جوابی که حضرت آیت الله در پشت همان نامه مرقوم کردند:

 

  1.                                        بسم الله الرحمن الرحیم
  2.       سلام علیکم
  3. برای موفق شدن و رسیدن به منظوری که در پشت ورقه مرقوم داشته‌اید
  4. لازم است همتی بر آورده و توبه نموده، به مراقبه و محاسبه بپردازید.
  5.  به این نحو که:
  6. هر روزه طرف صبح که از خواب بیدار می‌شوید، قصد جدی کنید که هر عملی
  7.  پیش آید، رضای خدا- عَزَّ اسْمُهُ- را مراعات خواهم کرد. آن وقت در هر کاری که
  8. می‌خواهید انجام دهید، نفع آخرت را منظور خواهید داشت، به طوری که اگر نفع
  9.  اخروی نداشته باشد، انجام نخواهید داد، هر چه باشد. و همین حال را تا شب،
  10.  وقت خواب، ادامه خواهید داد.
  11. وقت خواب، چهار- پنج دقیقه‌ای در کارهایی که روز انجام داده‌اید، فکر کرده و
  12.  
  13. یکی یکی از نظر خواهید گذرانید، هر کدام مطابق رضای خدا انجام یافته، شکر
  14.  
  15. کنیدو هر کدام، تخلف شده استغفار کنید و این رَویه را هر روز ادامه دهید.
  16. این روش اگر چه در بادی حال[اولِ کار]، سخت و در ذائقه نفس تلخ می‌باشد،
  17.  
  18. ولی کلید نجات و رستگاری است.
  19.  
  20. و هر شب، پیش از خواب توانستید سُوَر مُسبِّحات [سوره‌هایی که با تسبیح
  21. خداوند آغاز می‌شوند] یعنی: "سوره‌های حدید و حشر و صف و جمعه و تغابن"
  22. را بخوانید و اگر نتوانستید، تنها "سوره حشر" را بخوانید و پس از بیست روز از حال
  23. اشتغال،حالات خود را برای بنده در نامه بنویسید. ان‌شاءالله موفق خواهید بود.
  24.                                                                        محمد حسین طباطبایی


  

شوی لباس و جمهوری اسلامی

 

زنان ایران، 8 مهر 82:
اظهارات خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی در کنفرانس خبری نمایش زنده لباسهای سنتی مدرن ایران، تعجب خبرنگاران و حاضران را برانگیخت.خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی در حالی که نسبت به اصل برگزاری نمایشهای لباس اعتراض می کرد گفت: شما می خواهید فرهنگ برهنگی و بی حجابی را گسترش دهید.
وی پس از اینکه با پاسخ برگزار کنندگان برنامه مواجه شد که این لباسها کاملا مطابق موازین تهیه شده گفت: این لباسها برچستگی های بدن زنها را نشان می دهد و با گفتن این جمله که همین الان هم من برجستگی هایی را می بینم، سالن را ترک کرد 
نمایش زنده لباسهای سنتی مدرن ایران از 8 تا 11 مهر در سه سانس در سالن ورزشی حجاب برگزار می شود.
قرار است در این شوی لباس که توسط ژورنال لوتوس و با همکاری سازمان میراث فرهنگی، مجله روزهای زندگی و سالن آرایش و زیبایی مینیاتور ترتیب داده شده، علاوه بر سخنرانی درباره تاریخ لباس، لباسهای ملی مدرن ایران و لباسهای شب، نامزدی و عروسی نمایش داده شود.
"توطئه خزنده علیه حجاب اسلامی و سکوت اسفبار مسئولان" در شماره 7 مهر خود نوشت:روزنامه جمهوری اسلامی در خبری با عنوان 
خانم مهلا زمانی , مدیر موسسه به اصطلاح فرهنگی هنری فخر اندیشه که مدعی است با بودجه 900 میلیون تومانی شخصی خود اقدام به ارائه الگوهای لباس زنان و ترویج برای پوشیدن این لباس در مجامع عمومی کرده است گفت : ما 25 سال است که به اشتباه رنگ سیاه را برای پوشش زنان کشور انتخاب کرده ایم ! 
وی که در جمع خبرنگاران سخن می گفت بدون اشاره به تاکید صریح مراجع عظام درباره چادر مشکی افزود : همه باید دست به دست هم دهیم تا رنگ سیاه را از بین ببریم . وی مدعی شد که رنگ سیاه طی 25 سال گذشته باعث استخوان درد و ناراحتیهای روحی و روانی برای زنان ما شده است . 
وی در پاسخ به سئوال خبرنگاری که پرسید آیا لباسهای ارائه شده از سوی شما برای داخل منزل است یا در جامعه گفت : الگوهای ارائه شده عمدتا برای بیرون منزل است و ما باید با ترویج این لباسها فرهنگ پذیرش آن را در جامعه جا بیندازیم . 
وی که تحصیلکرده انگلستان است در ادامه اظهاراتش با اشاره به اینکه ما باید به رنگهای شاد روی آوریم , گفت : در سال 1380 توانستیم با اخذ مجوزی از وزیر آموزش و پرورش طرحی ارائه دهیم که با اجرای این طرح , رنگ سیاه در دبیرستانهای دخترانه بطور کلی منسوخ شود وی همچنین به حمایت یکی دیگر از وزرای فرهنگی دولت از کتابهایی که درباره تاریخ لباس ایرانی نوشته اشاره کرد و گفت : البته حمایت یکی دو وزیر از کار من کافی نیست و دولت باید حمایت معنوی از این طرح بنماید. 
زمانی تاکید کرد : من هیچ نیازی به بودجه مالی دولت ندارم و تاکنون هم 900 میلیون تومان هزینه کرده ام . 
وی مدعی شد این مبلغ گزاف را از ناحیه فروش مستغلات ملکی خود هزینه کرده است . 
زمانی که در بخشی از اظهاراتش اعتراف کرد حجاب چندان کاملی ندارد به حمایت رسانه های بیگانه از مدهای ارائه شده اش اشاره کرد و گفت : در سال 80 تلویزیون دولتی آمریکا (ای .بی .اس ) فیلمبرداری به ایران فرستاد و از نمایشگاه لباسهای من فیلمی تهیه کرد و عملکرد مرا مورد تمجید و تقدیر قرار داد. 
وی افزود : تلاشم اینست که لباسهای زنان ایرانی با توجه به تاریخ 2500 ساله ایران , مدرنیزه شود که البته این راه را 11 سال است آغاز کرده ام و با مخالفتهای متعددی مواجه بوده ام که شاید به دلیل عدم آمادگی جو سیاسی و اجتماعی برای پذیرش الگوهای لباس ما بوده است . وی ضمن تاکید بر اینکه طرح مانتوهای تنگ و چسبان وارداتی است افزود : مقنعه متعلق به کشور سوریه است و مانتو برای فرانسه که کشور سوریه در حدی نیست که برای ما نوع لباس تعیین کند. 
وی در ادامه گفت : با کمک برخی مسئولان زن توانسته ام مجوز اجرای یک « شوی زنده » لباس را کسب کنم . 
وی افزود : این برنامه قرار است از 8 تا 11 مهرماه جاری در سه زمان در سالن ورزشی حجاب برگزار شود. گفتنی است در تعدادی از « شوهای لباس » که تاکنون در کشور برگزار شده صحنه های رقص و اختلاط زن و مرد مشاهده شده است . 
به گفته زمانی در مراسم افتتاحیه این شوی لباس قرار است چند مسئول زن از جمله خانم جلودارزاده سخنرانی کنند. 
وی سپس اذعان کرد با وجود ارائه طرحهایم در کشورهای مختلف جهان تاکنون در ایران از طرحهای من استقبال شایان توجهی صورت نگرفته است . 
وی افزود : دومین شماره مجله مد لباس ویژه زنان ایرانی که نوع مدرنیزه لباسهای ایرانی است را منتشر کرده ام و 26 شخصیت حقیقی و حقوقی از جمله مجموعه نمایندگان زن مجلس الگوهای لباس مرا پذیرفته اند. 
خبرنگار ما , در ادامه این مصاحبه مطبوعاتی دلیل حمایت آمریکا از طرحهای لباس وی را پرسید که وی با لحنی آمیخته با عصبانیت پاسخ داد : نماینده سازمان ارتباطات اسلامی هم از الگوهای من دیدن کرده است . 
زمانی سپس در پاسخ به سئوال خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی که میزان مطابقت الگوهای لباس ارائه شده از سوی وی با شرع مقدس و مراجع تقلید را پرسید و وی در اظهاراتی اهانت آمیز و با عصبانیت پاسخ داد « ما نمی توانیم چشمان ناپاکی مثل تو را بپوشانیم » ! 
این در حالی است که اولا امام راحل صراحتا در سال 61 در پاسخ به استفتایی در خصوص چگونگی لباس و پوشش زن فرمودند واجب است تمام بدن زن به جز قرص صورت و دستها تا مچ از نامحرم پوشیده شود و لباس مذکور اگر مقدار واجب را بپوشاند بهتر است ولی پوشیدن چادر بهتر است و از لباسهایی که توجه نامحرم را جلب کند باید اجتناب شود. 
رهبر معظم انقلاب هم در سخنانی در سال 74 ضمن برشمردن مزایای حجاب بویژه چادر فرمودند : چادر حجاب برتر محسوب می شود و انواع مدها , لباسهای گوناگون و جلوه گریها برای سعادت بانوان زیان آور است . 
ثانیا چادر مشکی حجابی نیست که مربوط به 25 سال گذشته باشد بلکه زنان ایرانی قبل از انقلاب هم بدون هیچ اجباری چادر مشکی را بعنوان حجاب خود برگزیده و در تظاهرات و اجتماعات ضد رژیم ستمشاهی حضور می یافتند. پس از انقلاب هم باز زنان مسلمان ایرانی چادر را بعنوان حجابی که تمامی ویژگیهای حجاب کامل اسلامی را دارد انتخاب کردند. بنابر این هرگز اینگونه نیست که چادر مشکی سابقه ای 25 ساله داشته باشد. 
ثالثا اینکه مدتی است متاسفانه جریان ها و دستهای مغرض و آلوده ای سعی دارند باایجاد برنامه های نامانوس و متضاد با فرهنگ اسلامی نظیر فستیوال زنان , شوی لباس و... به فرهنگ مبتذل غرب دامن زده و در این راه حتی از حمایت برخی مسئولان و تعدادی از نمایندگان بویژه نمایندگان زن مجلس نیز بی بهره نبوده اند همانگونه که خانم مهلا زمانی نیز در مصاحبه مطبوعاتی خود تاکید کرد الگوهای طراحی شده را برای نمایندگان زن مجلس هم فرستاده که مورد تائید و پذیرش آنها قرار گرفته است . 
این اقدامات که از پشتوانه مالی مبهمی برخوردار است تلاش دارد بنوعی حجاب اسلامی و بویژه چادر را منسوخ و مطرود نماید , توطئه شومی که در دوران منحوس پهلوی ناکام ماند و زنان ایرانی با خون دلهای فراوان حجاب خویش را حفظ کردند اما اینان به شیوه ای مذبوحانه در پی آنند تا پوشش اسلامی را به بهانه های واهی از سر دختران و زنان مسلمان ایرانی برکشند و اهداف شوم بیگانگان را خواسته یا ناخواسته اجرا نمایند. در این میان متاسفانه سکوت اسفبار مسئولان بویژه نیروهای انتظامی , قضایی و سازمانهای نظارتی نیز موجب گستاخ تر شدن این جریانهای مشکوک و آلوده شده است . براستی این بی تفاوتی با کدام توجیه قابل پذیرش است آیا در پیشگاه خداوند پاسخ قانع کننده ای خواهند داشت 


  

پیوست: استفتائات و دیدگاه‎های مراجع تقلید درباره‎ی حجاب و لباس

امام خمینی (ره):
آنها که زن‌ها را می‌خواهند ملعبه‌ی مردان و ملعبه‌ی جوانان فاسد قرار بدهند، جنایتکارند. زنها نباید گول بخورند. زن گمان نکند این مقام زن است که بزک کرده بیرون برود، با سر باز و لخت؛ این مقام زن نیست، زن باید شجاع باشد، زن آدم‌ساز است، زن مربی انسان است.[2]

حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی:
«حجاب بانوان در اسلام یکی از اموری است که از وقتی استعمارگران، چشم طمع به کشورهای اسلامی و غصب معادن و منابع طبیعی آنها دوختند، مورد حمله‌ی آنها قرار گرفت؛ زیرا چادر و حجاب زنان مسلمان را یکی از عوامل بزرگ برای بقاء استقلال شخصیت اسلامی کل جامعه‌ی مسلمانان و حفظ هویت اسلامی آن دیدند و آن را مانع سیاسی و اقتصادی و فرهنگی خود شناختند.[3]

حضرت آیت الله خامنه‎ ای:
آیا جنایتی از این بزرگ‌تر نسبت به زن هست که زن را با آرایش، مد و جلوه‌گری زیورآلات سرگرم کنند و از او به عنوان یک ابزار و وسیله استفاده کنند؟ امروز سر و سینه را از زیورآلات پر کردن و آرایش و مد و لباس را بت قرار دادن، برای زن انقلابی مسلمان ننگ است، چادر بهترین نوع حجاب و نشانه‌ی ملی ماست.

آیا حجاب از ضروریات دین است؟ حکم کسانی که به آن بی‌اعتنایی می‌کنند چیست؟

حضرت آیت الله خامنه‌ای:
اصل حجاب ضروری دین محسوب است، ولی بعضی فروع آن ممکن است ضروری نباشد و بی‌اعتنایی به اصل حجاب و عدم رعایت آن معصیت و گناه است.

حضرت آیت الله تبریزی:
اصل حجاب برای زنان از ضروریات دین است و حکم کسانی که به آن بی‌اعتنایی نمایند، حکم بی‌اعتنایی به سایر تکالیف دینی است.

حضرت آیت الله صافی:
اصل وجوب حجاب فی الجمله از ضروریات اسلام است و منکر آن مرتد است، ولی بی‎اعتنایی به آن با عدم انکار وجوب آن باعث فسق است.

حضرت آیت‌الله سیستانی:
اصل حجاب از مسلمات شریعت است و در قرآن آمده است، ولی کسانی که توجّه به وضوح آن ندارند، انکار آنها مستلزم انکار نبوت نیست و بی‌اعتنایی عملی گناه است.

حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی:
آری حجاب از ضروریات دین است، ولی انکار آن برای کسانی که از ضروری بودن آن آگاهی ندارند، موجب ارتداد نمی‌شود.

حضرت آیت‌الله بهجت:
بی‌اعتنایی به حجاب گناه است و داشتن حجاب واجب است.

پوشیدن جوراب نازک و بدن‌نما برای خانم‌ها در بیرون از منزل و انظار نامحرمان چه صورت دارد؟ و بیرون گذاشتن موهای سر از چادر و مقنعه توسط خانم‌ها در دید نامحرمان چگونه است؟

حضرت آیت الله خامنه‌ای:
پوشانیدن بدن از نامحرمان بر زن واجب است و چنین جوراب‌هایی برای حجاب شرعی واجب کفایت نمی‌کند و پوشیدن تمام موی سر در برابر نامحرمان واجب است.

آرایش زنان در خیابان‌ها و بیرون گذاشتن مقداری از موها و پوشیدن جوراب بدن‌نما و لباس‌های محرک چه صورت دارد؟

حضرت آیت‌الله خامنه‎ ای:
بر زن واجب است تمام بدن و موی و زینت خود را از نامحرم بپوشاند.

حضرت آیت‌الله فاضل لنکرانی:
حرام است.

حضرت آیت‌الله بهجت:
حرام است.

حضرت آیت‌الله صافی گلپایگانی:
حرام است.

حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی:
بدون شک جایز نیست.

حضرت آیت‌الله تبریزی:
جایز نیست.

حضرت آیت‌الله سیستانی:
جایز نیست.

عدّه‌ای همراه با تبلیغات فرهنگی دشمن، در روزنامه‌ها و سخنرانی‌هایشان می‌گویند: چادر مشکی برای بانوان مکروه است و باید پوشش جدید، مانند مانتو و کت و دامن با رنگ‌های متنوع، جای‌گزین چادر مشکی شود. آیا چنین حرف و اقدامی صحیح است یا نه؟ خواهشمند است نظر شریفتان را مرقوم فرمایید.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:
این صحبت صحیح نیست، و بهترین حجاب، پوششِ چادر است، و چادر سیاه هم بی‌اشکال است و کراهت ندارد.

حضرت آیت‌الله تبریزی:
زن باید بدن خود را در غیر وجه و کفین، از نامحرم بپوشاند و نیز باید زینت خود را بپوشاند و لباسی که زینت حساب می‌شود باید آن را هم بپوشاند، و با چادر بهتر می‌تواند بدن و زینت را بپوشاند و چادر سیاه، مثل عبای سیاه کراهت ندارد.

حضرت آیت‌الله بهجت:
این اقدام باطل است.

حضرت آیت‌الله صافی گلپایگانی:
نظریه‎ی مذکور صحیح نیست و مفاسد بسیار دارد. متأسفانه در این زمان عدّه‌ای اصرار بر آشکار شدن مفاتن زن و خروج او از ستر و عفاف، که حافظ شخصیت و ارزش و متانت اوست دارند و مع‌الاسف می‌خواهند این امر را اسلامی جلوه دهند؛ در حالی که برخلاف اسلام است.

حضرت آیت‌الله فاضل لنکرانی:
چادر مشکی بهترین نوع حجاب است و پوشیدن لباس‌هایی که جلب توجه کند حرام است.

حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی:
با توجه به این‌که در حال حاضر رنگ مشکی برای حفظ پوشش زنان بهتر است، کراهت آن ثابت نیست.

امروز یک حرکت خزنده‌ای علیه چادر، که یک حجاب ملّی و سنّتی است آغاز گردیده است، خواهشمندیم نظر مبارک را در این مورد مرقوم فرمایید.

حضرت آیت‌الله فاضل لنکرانی:
سزاوار است خانم‌ها از چادر استفاده کنند؛ چون چادر در کشور اسلامی ایران از مظاهر و شعایر اسلام می‌باشد و با حفظ این شعار سعی کنند بانوان محترم، حرکت مورد سؤال را خنثی کنند.

حضرت آیت‌الله صافی گلپایگانی:
چادر بهترین پوشش برای خانم‌هاست، چون تمامی مفاتن بدن را می‌پوشاند. خانم‌های مسلمان باید آداب و سنن اسلامی را در لباس پوشیدن مراعات کنند و از تجدّدگرایی مضرّ پرهیز کنند.

حضرت آیت‌الله بهجت:
چادر حجاب پسندیده است.

حضرت آیت‌الله سیستانی:
چادر حجاب بهتر است و سزاوار نیست زن‌های مؤمن بدون چادر خارج شوند.

حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی:
حجاب یکی از قوانین مسلّم اسلام است و اساس آن پوشاندن بدن و موها غیر از صورت و دست‌ها تا مچ است؛ ولی بی‌شک چادر حجاب برتر است.

حضرت آیت‌الله تبریزی:
پوشیدن بدن بر زن واجب، و بهترین نوع پوشش واجب، همان چادر مشکی است که زن‌های مؤمنه خود را با آن می‌پوشانند.

نظر جنابعالی در مورد پوشیدن لباس‌هایی که عکس یا علامت مربوط به کشورهای غربی روی آن نقش بسته است چیست؟

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:
استفاده از این‌گونه لباس‌ها که ترویج فرهنگ غیر مسلمین مهاجم بر مسلمین است، اشکال دارد. [4]

حضرت آیت‌الله فاضل لنکرانی:
بهتر است از این نوع لباس‌ها استفاده نکنند.

حضرت آیت‌الله صافی گلپایگانی:
مسلمین از این‌گونه لباس‌ها استفاده نکنند.

حضرت آیت‌الله تبریزی:
برای مؤمن سزاوار نیست لباسی بپوشد که او را از زیّ مؤمنین خارج کند.

حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی:
هرگاه سبب ترویج فرهنگ بیگانگان گردد اشکال دارد.

بعضاً مشاهده می‌شود که بعضی از افراد در مجالس عقد و عروسی و عدّه‌ای در انظار عمومی، اقدام به نصب کراوات و پاپیون بر روی پیراهن خود می‌نمایند، حکم شرعی استفاده از لوازم مذکور چیست؟

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:
بستن کراوات و پاپیون چون تقلید و ترویج از فرهنگ مهاجم غیر مسلمین است جایز نیست.[5]

حضرت آیت‌الله صافی گلپایگانی:
کراوات و پاپیون شعار کفار است و مسلمین نباید از آنها استفاده کنند.

حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی:
با توجه به این‌که کراوات و پاپیون در محیط ما ترویج فرهنگ بیگانه محسوب می‌شود، استفاده از آن اشکال دارد.

حضرت آیت‌الله تبریزی:
برای مؤمن سزاوار نیست لباسی بپوشد که او را از زیّ مؤمنین خارج کند.

حضرت آیت‌الله بهجت:
خلاف احتیاط است.

1) برخورد زن همراه با چهره‌ی خندان و متبسّم با مردان نامحرم هنگام خرید از مغازه‌ها و سایر برخوردها چه صورت دارد؟
2) خندیدن زنان و دختران با صدای بلند در خیابان و یا انجام برخی حرکات دیگر که موجب جلب توجّه نامحرمان می‌شود چگونه است؟

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:
1) صحبت کردن و خندیدن با نامحرم اگر موجب مفسده باشد جایز نیست.
2) از هر کاری که موجب جلب توجّه نامحرم می‌شود باید پرهیز نمود.

حضرت آیت‌الله فاضل لنکرانی:
1 و 2) به طور کلی دختران و زنان باید در مقابل مردان نامحرم به نحوی لباس بپوشند و راه بروند و صحبت کنند که موجب توجّه و نگاه سوء و تهییج مردان نشوند و اگر کردند گناه بزرگ است.

حضرت آیت‌الله بهجت:
1) هر کاری که معرضیت ریبه و یا فتنه در آن است جایز نیست.
2) جایز نیست.

حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی:
1) اشکال دارد و هنگام ضرورت نباید از مکالمات عادی تجاوز کنند.
2) بهتر است زنان و دختران مسلمان از این‌گونه کارها بپرهیزند و اگر منشأ فسادی شود جایز نیست.

حضرت آیت‌الله تبریزی:
1) اگر از روی التفات کاری را که موجب جلب نظر اجانب شود انجام دهند اشکال دارد.
2) زن عفیف این کار را نمی‌کند، بلکه اگر معرض تهییج شهوت برای یکی از طرفین باشد حرام است.

حضرت آیت الله لطف الله صافی:
1) مخالف نص قرآن است ولایخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض.
2) جایز نیست.

برخی در مورد مسائل زنان اظهار نظرهای نامناسبی را ابراز می‌کنند، مانند بحث دوچرخه‌سواری یا ورزش بانوان، یا در مورد حجاب اظهار می‌دارند که به نظر ما کُت و دامن جهت حجاب کفایت می‌کند. نظر حضرتعالی در این زمینه‌ها چیست؟

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:
اظهارنظر در مسائل دینی و احکام شرعی بر کسانی که صاحب نظر نیستند جایز نیست؛ و بر مؤمنین واجب است در تمام احکام دینی به مراجع بزرگوار تقلید و اسلام‌شناسان مورد وثوق و اعتماد مراجعه نمایند.

حضرت آیت‌الله تبریزی:
ترویج اموری که مبدأ نشر فساد در جامعه یا بی‌عفّتی زنان و دختران شود جایز نیست؛ و پوشیدن لباسی که تمام حجم بدن آنان را نشان دهد که لباس زینت حساب بشود، کفایت نمی‌کند.

حضرت آیت‌الله صافی گلپایگانی:
امور مذکوره معرضیّت برای مفسده دارد. بانوان باید جدّاً از آن بپرهیزند.

حضرت آیت‌الله بهجت:
هر چه باعث فتنه و فساد باشد اشکال دارد.

حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی:
هر چه موجب اشاعه‎ی مفاسد اخلاقی گردد حرام است.

حضرت آیت‌الله صافی گلپایگانی:
امور مذکوره معرضیّت برای مفسده دارد. بانوان باید جدّاً از آن بپرهیزند.

برخی از مادران، فرزندان دختر خود را که به بلوغ شرعی نرسیده‌اند با سر و پای برهنه درخیابان‌ها و مجالس در حضور نامحرمان می‌آورند، مستدعی‌ است وظیفه‌ی والدین را در قبال فرزندان خود بیان بفرمایید و این بی‌اعتنایی چه صورت دارد؟

حضرت آیت‌الله فاضل لنکرانی:
بر پدر و مادر است که فرزندان خود را با آداب و رسوم اسلامی و وظایف شرعی آشنا کنند و چنانچه موارد مذکور موجب تهییج و مفسده شود، اگر چه بچه ممیز نباشد، باید آنان را بپوشانند و حفظ کنند تا جامعه آلوده و بی‌بندوبار نشود.

حضرت آیت‌الله سیستانی:
بر غیر بالغ، پوشیدن واجب نیست؛ ولی پدر و مادر لازم است که فرزند خود را به رعایت آداب و شئون اسلامی وادار نمایند و در تربیت صحیح شرعی آنان بکوشند.

حضرت آیت‌الله بهجت:
تمرین اطفال بر وظایف شرعیه به عهده‌ی والدین است.

حضرت آیت‌الله صافی گلپایگانی:
کار صحیحی نیست و والدین موظف‌اند دختر را از کودکی به رعایت حجاب و گریز از نامحرم عادت دهند و اگر در این امر مسامحه کنند و دختر را نسبت به نامحرم بی‌تفاوت نمایند، شریک در معاصی دختر هستند. در حدیث وارد شده است که در مجلسی که حضرت رضا(ع) تشریف داشتند و عدّه‌ای نیز حضور داشتند، دختر بچه‌ای وارد شد؛ حضار در مجلس یکی یکی دختر را مورد نوازش قرار دادند، تا رسید به حضرت رضا(ع) آن حضرت از سن دختر سؤال کردند؛ گفته شد پنج سال دارد؛ حضرت دختر را از خود دور کرد و رفتاری که دیگران کرده بودند ننمودند؛ و اعمال آن بزرگوار باید برای زن مسلمان سرمشق باشد.

حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی:
بر پدر و مادر لازم است فرزندان خود را به مسائل اسلامی از زمان طفولیت آشنا کنند.

حضرت آیت‌الله تبریزی:
پوشش بر دختران نابالغ واجب نیست؛ لکن وظیفه‌ی والدین است که دخترانشان را به پوشش اسلامی عادت دهند و فرزندانشان را با احکام اسلامی تربیت نمایند.

در صورتی که زن می‎داند مرد نامحرم به قصد لذت به صورت و دست‎های معمولی زینت نشده‎ی او نگاه می‎کند، در این فرض پوشاندن صورت و دست‎ها لازم است یا نه؟

حضرت آیت الله خامنه‎ ای:
در فرض مذکور باید حتی وجه و کفین خود را هم بپوشاند.

حضرت آیت الله تبریزی:
بلی در این صورت بنابر احتیاط پوشاندن لازم است.

حضرت آیت الله صافی گلپایگانی:
دست و صورت بنابر احتیاط واجب باید پوشیده شود. (جامع‎الاحکام 2/165).

حضرت آیت الله فاضل لنکرانی:
بلی پوشاندن آن لازم است

حضرت آیت الله بهجت:
پوشاندن دست و صورت مطلقا بنابر احتیاط لازم است.

--------------------------------------------------------------------------------


  

جلباب قرآن به چادر نزدیک است یا مانتو علت توجه اسلام به چادر چیست ؟

برای جلباب دو معنا ذکر شده است:
1- پوششی که سر و گردن و بالاتنه را میپوشاند (مقنعه).
2- چیزی که تمام بدن را بپوشاند (چادر).
بنابراین نمیتوان گفت که جلباب منحصرا بر چادر دلالت دارد. ولی اگر کسی بتواند به شکل صحیح از چادر استفاده کند، مسلما چادر حجاب برتر است زیرا حکمت‏های حجاب در چادر بیشتر یافت میشود، گرچه پوشیدن چادر واجب نیست.
ولی چون به مقنعه اشاره شده در پوشش باید حتما باید زیر گلو و شانه ها پوشیده باشد.برای همین اگر چادر پوشیده نمی شود باید مقنعه به سر کرد یا حتی روسری که شانه ها و سینه ها را بپوشاند.
حجاب منحصر در چادر و حتی مانتو نیست، بلکه هر لباسی که غیر از وجه و کفین (دست‏ها تا مچ) را بپوشاند و موجب تحریک و جلب توجه نامحرم نگردد کافی است ولی باید توجه داشت که همان طور که بقیه واجبات دارای مراتب مختلفی میباشند حجاب نیز دارایمراتب خوب، متوسط و خوب‏تر است و چادر حجاب برتر بانوان محسوب میگردد.
در این جا چند نکته وجود دارد که برای روشن شدن آنها باید دید اساسا فلسفه حجاب چیست؟ حجاب دو فلسفه اساسی دارد که با یکدیگر ارتباط تام دارند:
1) مصونیت زن در برابر طمع‏ورزیهای هوس‏بازان.
2) پیشگیری از تحریکات شهوانی خارج از ضوابط و هنجارهای الهی و تأمین سلامت و بهداشت معنوی جامعه.
حجاب با چنین نقش و کارکرد مهم و اساسی پیامی قاطع و کوبنده با خود دارد، و آن این است که در برابر همه مردان اجنبی نوعی هشدار و اعلام «دور باش!» میدهد، اکنون باید دید چه عواملی در رساندن این پیام و اثرگذاری آن مؤثر است:
1) حدود و میزان پوشش: بدون شک هر اندازه بدن زن پوشیده‏تر باشد نقش نیرومندتری در دورسازی دیدگان نظاره‏گر ایفا میکند. اگر نگاه‏های آلوده را همچنان که در روایات آمده است «تیرهای زهرآلود شیطان» بدانیم، پوششزن همانند قوسی است که تیر از آن کمانه میکند و منحرف میشود و از اصابت و نفوذ در هدف باز میماند. بر عکس هر اندازه بدن زن برهنه‏تر باشد تیرهای شیطانی را بیشتر متوجه خود ساخته و از آن آسیب خواهد دید. از همین روست که چادر را حجاب برتر شناخته‏اند، زیرا باوجود شرایط دیگر، بیشترین پوشش و مطمئن‏ترین مصونیت را فراچنگ میآورد.
2) کیفیت پوشش: میزان ضخامت و حتی کیفیت دوخت لباس خود بخش مهمی از حجاب را تشکیل میدهد بدون شک لباس‏های نازک و تنگ و بدن‏نما فرودگاه پیکان مسموم شیطان و موجب خیره شدن چشم‏های هرزه و آلوده و بهفساد کشاننده جامعه است. در مقابل لباس‏های غیربدن‏نما، دیده‏ها را از خود دور میسازد، و سلامت معنوی نفوس را تأمین میکند.
3) رنگ‏ها: تردیدی نیست که برخی از رنگ‏ها دیده‏ها را خیره میسازد، و پاره‏ای دیگر نگاه‏ها را از خود میراند و دور میسازد. اکنون سؤال میشود کدامیک از این دو برای تأمین حجاب واقعی و مصونیت معنوی جامعه و خیره نکردن چشم‏ها وبر نیفروختن آتش شهوت مفیدتر است؟ مگر ما در جامعه‏ای زندگی نمیکنیم که میلیونها جوان در اوج غریزه جنسی به سر میبرند و در سخت‏ترین شرایط جوانی از امکان ازدواج محرومند و کافی است با اندک جرقه‏ای شعله‏های غریزه در وجودشان برافروخته شود و به انواع گناهانو ناراحتیها مبتلا گردند؟ پس چرا به هر وسیله ممکن ـ حتی با گزینش رنگ مناسب لباس در جامعه ـ به سلامت دینی و روحی و روانی آنان کمک نکنیم و موجب جلب توجه آنان و قرارگرفتن‏شان در دام مفاسد نشویم؟ در عین حال علمای دین نسبت به خصوص رنگ‏ها تأکیدچندانی نکرده، ولی بر این مسأله پای میفشارند که لباس نباید موجب جلب توجه و عواقب سوء ناشی از آن باشد. ازاین‏رو است که در طول تاریخ زنان مسلمان به میل خود لباس مشکی را برای حجاب برگزیدند و این سنت حسنه مورد تقریر و پذیرش پیامبر(ص) و امامان(ع) قرارگرفت، زیرا آنان به این وسیله احساس امنیت و مصونیت بیشتری میکردند، (ر.ک: حجاب در ادیان الهی، محمدی آشنانی).
4) شیوه‏های رفتاری: طرز صحبت و چگونگی راه رفتن و ... نیز بخشی از حجاب به معنای وسیع کلمه است. حفظ وقار و متانت هم همان نقشی را دارد که پوشش زن دارد و عدم رعایت آن نیز برآیندی چون برهنگی در پی دارد.ازاین‏رو قرآن مجید یکی از صفات خوب زنان مؤمن را که در رفتار دختران شعیب بیان میکند همان «حیا» و وقار است.{
چرا ما خانمها با زننده لباس پوشیدن  آلت دست بعضی مردان هوس باز شویم.آیا می دانید اگر مردی در بیرون از منزل به خانمی که مسائل شرعی را رعایت نکرده و ارایش دارد و.... نگاه کند و وسوسه شود و در بسیاری از موارد درون خانه به بهانه های مختلفی با زنش بدرفتاری کند (شاید فکر کند خانمش امل است و او نیز باید اینگونه باشد ولی مستقیم به او نمی گوید و با بهانه گرفتن خانمش را اذیت کند)نفرین آن زن و خانواده اش دامن گیر ما می شود . عذاب و گناه ما دو چندان می شود چرا که با یک آرایشی که به نظر ما هیچ اشکالی ندارد باعث متلاشی شدن یک زندگی شود.چرا ما زیباییهای خودمان را در مهمانی های زنانه و در منزل برای محارممان به معرض نمایش نگذاریم.چرا در بیرون برای دیگران خودمان را آرایش کنیم که هم گناه کنیم و هم خودمان آینده خوبی نداشته باشیم.مطمئن باشید هنوز هم مردان جامعه ما به دنبال دختری می گردد که آفتاب و مهتاب ندیده باشد.خاصیت مردان ایرانی این است.پس بیایید کمی بیندیشیم تا این دنیا و دنیای دیگر خود را تباه نکنیم.

  

چالش‏های اجتماعی مسئله حجاب؛ گفت‏وگو با عباس معلمی

اگر بخواهیم به صورت کلان وضعیت حجاب را بررسی کنیم باید بگویم که وضعیت حجاب در کشور ما نسبت به اکثر کشورها حتی بعضی از کشورهای اسلامی وضعیت مطلوب و بهتری را دارد. البته نسبت به آن توقعاتی که از یک جامعه اسلامی و انقلابی است این وضعیت برای یک کشور اسلامی و انقلابی وضعیت مناسبی نیست و در این چند سال اخیر نسبت ارزش‏های ما سیر رو به رشدی را نداشته است.

منظور دقیق شما از مطلوب و نا مطلوب بودن وضعیت حجاب چیست؟

منظور من نسبت وضعیت است به طوری که در کشورهای غیر اسلامی و حتی در برخی از کشورهای اسلامی مانند مصر، بخش‏هایی از لبنان، امارات یا حتی پایتخت عراق وضعیت حجاب نامطلوب شده است که عریان بودن سر و دست عادی شده و در کشور ما وضعیت حجاب نسبت به آن کشورها مطلوب‏تر است ولی وقتی که ما به ارزش‏ها و احکام دینی خودمان نگاه می‏کنیم این وضعیت را مطلوب نمی‏دانیم. در ارزش‏های ما برای زن حد مشخصی وجود دارد و نسبت به این احکام و ارزش‏ها در اکثر شهرهای بزرگ کشور وضعیت نامطلوب است حتی تا حدودی عرف دارد تغییر می‏کند و شما نمی‏توانی به زنی که مقداری از موی سر او از روسری بیرون است بگویی تو بد حجابی و ارزش‏ها را رعایت نکردی و دارد در معنای عرفی حجاب تصرف می‏شود که این مسئله بسیار خطرناک است و این مسئله در بعضی از مناطق شهرهای بزرگ تا جایی رسیده است که اگر زنی بخواهد حجابی را که نظر شارع مقدس است رعایت کند عمل غیر عرف انجام داده است به عبارتی جای ارزش و ضد ارزش عوض شده است که امری خطرناک است.

نظر شارع مقدس چیست؟

چیزی که شرع مشخص کرده همان پوشش بدن و سر غیر از صورت و دست‏ها است.

به‏طور دقیق بیان فرمایید حد پوشش چیست؟

یعنی اینکه جذابیت‏های بدن زن در معرض دید نامحرم قرار نگیرد. اگر بخواهیم دقت بیشتری روی این موضوع داشته باشیم باید در کنار پوشش مسئله آرایش را نیز مطرح کنیم. ممکن است یک زن پوششی داشته باشد که به ظاهر طبق احکام اسلامی باشد ولی مورد نظر شارع مقدس نباشد آن هم از نظر زیور آلات، آرایش و حتی نوع رفتار که در حقیقت باعث عدم پوشش جنسی زن می‏شود حتی ممکن است زنی چادر و مقنعه را برای پوشش اسلامی استفاده کند اما رنگ آن چادر و مقنعه ایجاد جذابیت جنسی کند که اشکال دارد. در اصل حجاب و پوشش برای این قرار داده شد که وقتی زن وارد اجتماع می‏شود به عنوان یک کالای دیدنی مورد ارتباط قرار نگیرد و از جذابیت‏های جنسی او استفاده نشود.

شما به جلب توجه زن اشاره کردید. ملاک جلب توجه چیست آیا به عرف جامعه برمی‏گردد یا شرع به طور دقیق مشخص کرده است؟

قبل از این مسئله به این اشاره می‏کنم که جلب توجه بعد از رعایت حد پوشش مطرح می‏شود و عده‏ای نگویند که در کشورهای غیر اسلامی زن مسلمان با حجاب جلب توجه می‏کند پس نباید حجاب داشته باشد و منظور از جلب توجه مشخص است یعنی نظر مردان به این سو می‏رود که نسبت به یک زن توجه و استفاده جنسی ایجاد می‏شود. و با توجه به این مسئله ملاک جلب توجه عرف اما عرف شرعی است و یک زن باید علاوه بر رعایت شرع عرف محیط خود را نیز رعایت کند.

با توجه به این نکته پس اگر به فرض در جامعه ما همه زنان از حداقل پوشش شرعی استفاده کردند آیا چادر اشکال شرعی پیدا می‏کند و شامل حکم جلب توجه می‏شود؟

از طرفی جلب توجه چادر در چنین محیطی زمینه نگاه و استفاده جنسی مردان را فراهم نمی‏کند و از طرفی بعضی از وقت‏ها برخی جلب نظرها شاید جزء استحباب شود بطوری که گاهی یک واجب اسلامی ترک شده یا یک عمل نیک به فراموشی سپرده شده مثل اینکه کمک کردن به فقرا که امری مستحب است در جامعه به فراموشی سپرده شده و عده‏ای به عمد صدقه را آشکارا به فقیر می‏دهند حتی در تلویزیون هم نشان داده می‏شود تا آن عمل نیک را ترویج کنند. در اینجا هم اگر در منطقه‏ای یا شهری حجاب برتر فراموش شده یا از بین رفته خانمی با چادر ظاهر می‏شود و جلب نظر می‏کند به این معنا که حجاب برتر را ترویج کند.

لطفاً به این سوال پاسخ دهید که آیا حجاب یک مسئله درونی و شخصی است یا یک مسئله بیرونی و اجتماعی؟ علت آن را بیان کنید.

حجاب و عدم آن علاوه بر آثار و پیامدهای فردی در اجتماع نیز آثار و پیامدهایی دارد و نیز برای بی‏حجابی در اسلام جزای دنیوی قرار داده شده پس فقط یک امر شخصی نیست مثل غیبت کردن که گناهی فردی است و عذاب و جزای آن به عهده حاکم نیست. حجاب چون پیامدهای اجتماعی دارد پس مسئله‏ای است مربوط به اجتماع.

برخی معتقدند علت اینکه وضعیت حجاب در کشور ما بدین صورت شده این است که حجاب از یک مسئله درونی به یک مسئله بیرونی و اجتماعی تبدیل شده است در صورتی که حکومت‏ها و اجتماع دخالتی در این امر نمی‏کردند. نظر شما در رابطه با سخن چیست؟

اولاً اینکه قبلاً عرف جامعه بر اساس تعالیم اسلامی شکل گرفته بوده و کسی تخلف نمی‏کرده و در جامعه الگویی غیر از این نبوده است البته اگر زنی تخلف می‏کرد جامعه هم با او برخورد می‏کرد. مگر خانم قرهالعین و خانم فاطمه سیاح که بی‏حجاب در جامعه ظاهر شدند جامعه نسبت به آنان واکنش نشان نداد. حتماً در فیلمی که در زمان طاغوت ساخته شد با نام شوهر آهو خانم کاملاً مشهود است که وقتی بدون حجاب در جامعه ظاهر می‏شدند عده‏ای با او برخورد می‏کردند پس معلوم می‏شود که واکنش اجتماع بوده و حجاب را مسئله‏ای اجتماعی می‏دانستند یا حتی ناصرالدین شاه با مسئله بی‏حجابی در قزوین مخالفت کرده بود که به طور دقیق داستانش را به خاطر ندارم اما از طرف حکومت‏ها هم اگر بی‏حجابی بوده برخورد می‏شده است.

به نظر شما پیامدهای اجتماعی و فردی بی‏حجابی و عدم پوشش اسلامی زنان در جامعه چیست؟

مسئله فقط پوشش نیست بلکه در کنار آن مسئله آرایش هم هست و باعث شده است حریم‏های عفاف از بین برود. عدم پوشش اسلامی در جامعه باعث شده است که محیط اجتماع از حالت اصلی خود که محیطی برای تلاش و کوشش است فاصله گرفته و سلامت آن تهدید شده است. جذابیت‏های جنسی در معرض دید عموم قرار گرفته و سلامت جنسی جامعه به خطر افتاده است. البته نکته‏ای که باید بگویم این است که وقتی گفته می‏شود حجاب آنچه که در ذهن می‏آید پوشش زنان است گویا مرد به هر شکل می‏تواند در جامعه ظاهر شود و یا اینکه هر نوع برخوردی در اجتماع را نسبت به این مسئله داشته باشد. اما اینطور نیست و اسلام در مورد نگاه کردن مرد به زن هم احکام و دستوراتی دارد و همانطور که برای زنان دستور دارد، برای مردان هم حکم دارد. به عبارت بهتر همان طور که اسلام برای زنان راهی را باز کرده است تا هدایت شوند به مرد هم صراط مستقیم را نشان داده است. مرد هم در اجتماع باید عفاف داشته باشد و محیط اجتماع از هر طرف باید سالم باشد.

پیامد و اثر نامطلوب بی‏حجابی و به طور کلی گناه این است که محیط اجتماع غیر الهی می‏شود و فرد از خدا دور می‏شود و دیگر اینکه زن بدحجاب ثبات خانواده را از بین می‏برد چونکه وقتی مرد و زن قصد دلبری در اجتماع داشته باشند و یک فرد در اجتماع دائماً مورد تحریک جنسی از جانب دیگران قرار گیرد آسایش خانوادگی و روانی او به خطر می‏افتد. وقتی افراد یک جامعه همدیگر را تحریک جنسی می‏کنند پیامدهای خاصی هم بوجود می‏آید مانند دزدیده شدن زنان و دختران، تجاوز، همجنس‏گرایی و... البته برخی به غلط می‏گویند که علت اینها این است که افراد جامعه محدود می‏شوند وعده‏ای بر اثر این محدودیت از خط بیرون می‏زنند اما آن طرف دنیا زن‏ربایی بیشتر است یا اینجا. تجاوز به عنف در کشورهای آزاد جنسی بیشتر است یا در کشوری که این مسائل محدود شده است. همجنس‏گرایی آن طرف بیشتر است یا این طرف. شهوت مسئله‏ای است که هر قدر به آن دامن بزنید گسترش بیشتری پیدا می‏کند.

پس در این صورت آیا شما عدم پوشش زنان را با شهوت رانی یکی می‏دانید؟

نه یکی نیست بلکه عدم پوشش یا پوشش نامناسب زن تحریک کننده شهوات است و زمینه‏ساز این مسئله است که البته این زمینه سازی بستگی به عرف جامعه دارد. که ممکن است بی‏حجاب بودن یا نداشتن پوشش اسلامی مسئله‏ای عادی باشد که محرک شهوات نباشد مثل چین کمونیست که زمانی زن و مرد لباس‏های شبیه به هم می‏پوشیدند و همه زنان هم تقریباً هم لباس بودند و فقط موی سرشان پوشیده نبود مثل لباس سربازی. در آن محیط و در عرف آن جامعه ممکن است زنان با حضور خود در آن جامعه با آن پوشش زمینه ساز شهوات نباشند البته لوازم منفی خاص خود را دارد و در حقیقت چون خداوند چنین دستوری برای زنان داده است قطعاً زنی که پوشش کامل اسلامی ندارد به نسبت زمینه‏ساز چنین امری است حال ممکن است نسبت کم یا زیادی داشته باشد. به هر حال این مسئله آغازی است برای ایجاد زمینه‏های فساد فردی و اجتماعی. البته گاهی یک خانمی از یک مدل آرایشی یا پوششی که آن طرف دنیا به عنوان جلب توجه استفاده می‏شود به عنوان اینکه این لباس و آرایش مُد است استفاده می‏کند و قصد جلب توجه هم ندارد و زنی عفیف است اما وقتی که با آن ظاهر در جامعه می‏آیدمورد توجه و نظر قرار می‏گیرد و فضای عفیفانه جامعه را برهم می‏زند. در کشور ما بسیاری از خانم‏هایی که با حجاب نامناسب در اجتماع ظاهر می‏شوند اگر مردی بخواهد برخوردی شهوانی با آنان داشته باشد عکس العمل نشان می‏دهند و اجازه چنین برخوردی را نمی‏دهند حتی من زنی در تهران را دیدم که به خاطر ظاهر او کسی فکر خوبی راجع به آن زن نمی‏کرد و در کنار خیابان هم منتظر ماشین بود. چند ماشین مختلف با مدل‏های بالا و پایین هم جلوی او نگه داشتند اما این زن سوار تاکسی شد و صندلی عقب هم نشست. من به دوستم گفتم که این زن با این ظاهر اگر قصد بی‏عفتی داشت یا سوار آن ماشین‏ها می‏شد یا حداقل عقب نمی‏نشست. اگر کسی در خیابان هم به این خانم دست بزند قطعاً توی گوشش می‏زند پس این زن قصد بی‏عفتی ندارد اما نمی‏فهمد که وقتی با چنین ظاهری در جامعه ظاهر می‏شود نظر همه را به خود جلب می‏کند و زمینه ساز مسائل شهوانی می‏شود.

الگوی برتر حجاب را چه می‏دانید و ویژگی‏های الگوی برتر حجاب چیست؟

الگوی حجاب یعنی اینکه پسندیده است وقتی زن وارد اجتماع می‏شود و با مردان برخورد اجتماعی دارد زیبایی‏های جسمانی خود را پوشیده نگه دارد. حال حجابی حجاب برتر است که به این مفهوم بیشتر کمک کند. منظور از حجاب این است که رابطه جنسی نامشروع را قطع کند و آن قیچی که بیشتر این رابطه را قطع کند الگوی برتر حجاب است حال چادر باشد یا هر پوشش دیگری. و البته چادر به عنوان پوشاننده‏ترین نوع پوشش معرفی شده و مشکی بودن آن هم علت‏های زیادی دارد. یکی اینکه رنگ مشکی پوشاننده رنگ‏های دیگر است که زیر آن هر رنگی باشد می‏پوشاند و از جهتی دیگر رنگ مشکی رنگ جلال و جبروت است و اگر دقت کنید رنگ لباس‏های دیپلمات‏ها و حتی ماشین‏های آنها مشکی یا تیره است که به‏خاطر جبروت آن است و رنگ مشکی چادر هم برای زنان جبروت و جلال و حریم ایجاد می‏کند.

برخی معتقدند، دوران سازندگی و حاکمیت تفکر توسعه تأثیر منفی بر مسئله حجاب گذاشته است. آیا شما با آنها همفکر هستید، چرا؟

این حرف درستی است. به این علت که تغییر ارزش‏ها پیدا شد. زمان جنگ برای افراد جامعه افتخارات دیگری بود. افتخار به این می‏شد که من مسلمان‏تر هستم. البته نه از روی ریا بلکه بر اساس ارزش‏ها. بعد از آن دوران، برنامه توسعه اقتصادی جمهوری اسلامی مطرح شد و برخی در اسم برنامه اشکال کردند که جمهوری اسلامی در اقتصاد خلاصه نمی‏شود و اسم آن را به برنامه توسعه اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی تغییر دادند اما محتوا را حفظ کردند. نکته‏ای که در اینجا مهم است این است که آن برنامه دقیقاً الگو گرفته از برنامه‏های توسعه سایر کشورها بود و اقتصاد در آن برنامه اصل بود که اولین و بزرگ‏ترین دسته بندی آن عبارتست از: کشاورزی، صنعت و خدمات که فرهنگ جزو خدمات محسوب می‏شد و برای مکانیزه شدن کشاورزی و صنعت، آموزش به عنوان خدمات برای توسعه برنامه ریزی شد. البته نیازهای مادی رد نمی‏شود ولی بحث بر سر محور بودن آن است و محورها و ارزش‏های جامعه اسلامی عوض شد. وقتی ارزشها و محورها عوض شد الگوی حجاب هم که از ارزش‏های جامعه اسلامی است عوض می‏شود. در این تفکر، توسعه یافته؛ کشورهای اروپایی هستند و توسعه نیافته را کشور خودمان می‏انگارد و برخی هم می‏گویند ژاپن اسلامی و فکر می‏کنند برای پیاده کردن برنامه توسعه غربی در جامعه می‏شود اخلاق اسلامی را حفظ کرد. در صورتی که قالب باید با محتوا هماهنگ باشدمحتوا را نیز با خود می‏آورد. تفکر توسعه، شعارهای انقلاب و وصایای شهدا را از دیوار و اتوبوس‏ها برداشت و به جای آن توجه به مادیات و مواد مصرفی را تبلیغ کرد و این شد زیبا سازی شهر.

حدود و اختیارات و وظایف حکومت در رابطه با مسئله بد حجابی چیست؟

اگر در جامعه اینطور بود که همه به‏خاطر دهن کجی به اسلام و انقلاب بد حجاب یا بدون حجاب وارد جامعه می‏شدند، برای حکومت یک راه بود و اگر کسانی به خاطر بی اطلاعی و عدم آگاهی بی حجاب بودند وظیفه حکومت تفاوت داشت که مشخص است حکومت می‏بایست از طریق رسانه‏ها و ابزارهایی که در دست دارد به آنان آگاهی دهد. مسئله‏ای که در جامعه ما برخی به اشتباه عمل می‏کنند اینست که برای همه بیماران یک نسخه می‏دهند در صورتی که هر مریضی یک نسخه جداگانه می‏خواهند و نحوه برخورد با خانم‏های بد حجاب به عوامل و علل بد حجابی آنان بستگی دارد. نکته دیگری که حکومت در برخورد با بد حجابی باید مد نظر داشته باشد اینست که همه عوامل حکومت باید در یک راستا و هماهنگ عمل کنند.

در نماز جمعه بد حجابی محکوم می‏شود و در برنامه‏های تلویزیون رابطه زن و مرد نامحرم عادی جلوه داده می‏شود. نیروی انتظامی می‏گیرد و دادگستری رها می‏کند. این وضعیت برای بک حکومت هماهنگ نیست و می‏بایست یک برنامه هماهنگ وجود داشته باشد.

شما چه راه کارهایی برای حل این مسئله دارید؟

بر اساس آنچه که به عنوان علت بی حجابی گفتم می‏بایست برای هر سبب یک راه‏کار ارائه داد. دسته بندی خود من اینطور است که راه کارهایی هستند که ایجابی و راه‏کارهایی ایجاد مانع است و راه کارهایی هم مربوط به بحث نظارت می‏شوند و آخرین راه کار در این مسئله برخورد با افراد بد حجاب است.

عده‏ای هستند برای اینکه در جامعه مورد توجه قرار بگیرند از بد حجابی استفاده می‏کنند که باید فضای سالم در جامعه ایجاد شود تا افراد در نقش‏های مفید مطرح شوند. باید به آن زن گفته شود که هویت تو در جسم تو خلاصه نمی‏شود و می‏توانی در اجتماع از نظر فکری و معنوی مورد توجه قرار بگیری. این به طور مثال یکی از راه کارهایی ایجابی است یا برای افرادی که به هر عنوان تنوع طلب و مد گرا هستند و به این علت و نیاز سراغ مدهای غربی می‏روند باید مدهای صحیح، متنوع و پوشیده طراحی و تولید شود.

برخی از راه کارها سلبی اند و به طور مثال نباید بگذاریم در نشریات الگوسازی غیر دینی شود. نباید بگذاریم لباس‏هایی با مدل‏های غربی در کشور تولید شود و نیز در همین راستا می‏بایست ایجاد مانع هم صورت گیرد تا فضاهای گناه و بد حجاب بودن در جامعه نباشد. و اما راه کار برخورد حکومت با این مسئله که ابتدا باید با ریشه بد حجابی باشد تا انشاءالله به نتیجه مطلوبی در مسئله حجاب برسیم.


  
«همیشه این سؤال در ذهن من بود که چرا در راهپیمایی ها اکثریت با زنان محجبه است اما روز بعد و روزهای دیگر این اکثریت در خیابان ها کمتر دیده می شوند. به این نتیجه رسیدم که شاید زنان محجبه مؤمنه با اینکه بسیار فعالند و منشأ بسیاری از امور خیر در جامعه هستند، کمتر از خانه ها خارج می شوند و جز برای کارهای ضروری بیرون نمی آیند. «حجت الاسلام حمید رسایی» که جذابیت عفاف را در قسمت پیشین گزارش تشریح کرد، بعد از گفتن عبارات بالا درباره بدحجابان می افزاید: «باید از خودمان شروع کنیم؛ از ادارات و دانشگاه های دولتی. چطور برای هر امری کلاس آموزش می گذاریم، درباره حجاب نیز این کار را بکنیم. در دانشگاه ها هم باید کار فرهنگی بشود. در بیمارستان ها، آموزش و پرورش و دیگر جاهای دولتی.»
«میرتاج الدینی» هم می گوید: «دولت، نسبت به دستگاه های خود، قانون عفاف و حجاب را اجرا کند؛ البته در فضای مناسب همراه با تبلیغات خوب و با تشویق و الگوسازی.»
برخورد، هرگز!
«نباید رفتار عده ای قلیل از آقایان و بانوان که میعارها را نادیده می گیرند، مبنای داوری قرار گیرد و این گروه اندک باید دقت داشته باشند که محیط اجتماعی، تأثیرگذار بر همه آحاد جامعه است و همه باید به معیارهای اخلاقی و قانونی جامعه پایبند باشند.» محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری اسلامی ایران این سخنان را در جلسه روز یکشنبه سوم اردیبهشت ماه 1385 بیان کرد و افزود: «مسائل فرهنگی یک شبه حل نمی شود و نباید براساس جوسازی ها و جنجال ها، دستگاه های فرهنگی و انتظامی دچار انفعال شوند.»
در عین حال وزیر کشور از برخورد با عده محدودی که هنجارهای جامعه را تخریب می کنند، خبر داد. یعنی همان عده قلیل از آقایان و بانوانی که بدحجابی را رواج می دهند و حق مؤمنان را زیر پا می گذارند.
«لاله افتخاری» با اشاره به اینکه ترویج عفاف امری سلبی نیست، می افزاید: «کمیسیون فرهنگی مجلس از یکسال و نیم پیش دنبال این بوده که برای جلوگیری از بدحجابی اقداماتی انجام دهد؛ به هر حال کار فرهنگی به صورت تدریجی نتیجه می دهد.»
مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد قم نیز با تاکید بر این نکته که کار فرهنگی، دیربازده است، ادامه می دهد: «همواره این قاعده ما را ترسانده و موجب شده تا به کارهای شلاقی و غیرفرهنگی رو بیاوریم؛ کارهایی که مسکن بوده و درمان نهایی نبوده اند. اینکه کار فرهنگی دیربازده است، نباید ما را متوقف کند؛ بلکه باید از جایی شروع کرد.»
«سیدمحمدرضا میرتاج الدینی» نماینده مردم تبریز در مجلس نیز با اشاره به سال پیامبر اعظم(ص) می گوید: «سال پیامبر است. رفتارها باید ملایم و منطقی و به دور از برخورد باشد. خداوند به پیامبر اعظم(ص) می فرماید که اگر تند و خشن بودی، مردم از دور تو پراکنده می شدند. در کار فرهنگی به ویژه در مقابل جوانان باید طوری رفتار کرد که آنان مشتاقانه بپذیرند. در مقوله حجاب هم اینگونه باید عمل کرد.»
آغاز از حلقه پایانی
نیروی انتظامی تهران بزرگ، اعزام گشت های ارشادی به سطح پایتخت را آغاز کرده و این واحدها که یکصد پلیس زن آنها را همراهی می کنند، وظیفه دارند با رعایت ادب، آسیب های اجتماعی ناشی از بدحجابی را تذکر دهند. این واحدها البته وظیفه جلوگیری از آلودگی صوتی را نیز برعهده دارند.
پیامد این طرح را از زبان تعدادی از جوانان هنجارشکن به عنوان یکی از گروه های مرجع در ترویج امر بدحجابی باید شنید. «سارا-ح» دانشجوی جغرافیا می گوید: «تفریحی که نداریم؛ در نوع لباس پوشیدن هم آزاد نیستیم! جلوی من را گرفتند و تذکر دادند آنجا مقنعه ام را جلو کشیدم؛ اما وقتی کمی دور شدم، تیپم را درست! کردم.»
دوستان هم تیپ او نیز همین رفتار را در مواجهه با گشت های ارشاد انجام داده بودند.
دلیل آن را یک مهندس راه و ساختمان چنین تشریح می کند: «برخورد، آخرین راه است حتی اگر مؤدبانه باشد. جوان های نسل امروز، آمریت دیگران را نمی پذیرند؛ غیرجوان ها هم نمی پذیرند. رفع بدحجابی را از حلقه آخر شروع کرده اند.»
این مهندس که خود را متولد 1342 معرفی می کند، معتقد است که اگر تاثیر مثبتی هم داشته باشد، موقتی است و پس از مدتی وضع به همان منوال برمی گردد؛ یا حتی بدتر هم می شود.
بازگشتی نو
یک کارشناس امور مذهبی- فرهنگی درباره اینکه مردم باید به سنت های گذشته در قالبی نو توجه کنند، می گوید: «لباس روحانیت با پوشش مردان 90-80 سال پیش تنها یک تفاوت داشت و آن هم در پوشش سر بود. مردم عادی کلاه نمدی بر سر داشتند و روحانیون عمامه. اما در دوران رضاشاه پوشش مردها عوض شد و بعد هم که کشف حجاب به وجود آمد و زنان را به برهنگی کشاند.» این کارشناس می افزاید: «باید به اصالت های خودمان برگردیم. لباسی متناسب با فرهنگ خودمان و البته ذائقه و سلیقه مردم تهیه کنیم و آن را رواج دهیم.»
«حجت الاسلام حمید رسایی» نیز سخن آن کارشناس را این گونه تکمیل می کند: «لباس های جدید و در عین حال متنوع و متناسب با فرهنگ کشورمان به مردم معرفی کنیم، به طور مثال در قم چادری طراحی شده که چیزی بینابین چادر عربی و ایرانی است. هم پوشیده است و هم شکیل.» رسایی ادامه می دهد: «پاکستانی ها با وجود تغییرات سیاسی گوناگون، لباس ملی خود را تغییر ندادند اما رضاشاه پوشش غربی را به لباس ایرانی ترجیح داد و ریشه بدحجابی هم به همان زمان برمی گردد. باید مردم را تشویق کنیم تالباس ایرانی بپوشند.»
«محمود سالارکیا»، معاون دادستان تهران نیز در این زمینه می گوید: «ما به افراد می گوییم از پوشاک نامناسب استفاده نکنند، ولی هیچگونه جایگزینی را معرفی نکرده ایم.»
نهی از منکر به دنبال امر به معروف
«اولین آمر به معروف خداوند متعال است. خداوند در پوشش امر به معروف، نهی از منکر هم می کند. اینکه خداوند به زنان امر می کند خودشان را بپوشانند، هم امر به معروف یعنی پوشیده بودن است و هم نهی از منکر به معنای عریان نبودن.» مدیر یک مؤسسه عالی علمی- کاربردی با بیان این مطالب می افزاید: «همیشه امر به معروف و نهی از منکر با هم است. پس اگر زمینه رفتن به سوی معروف فراهم نباشد، منکر پدیدار می شود و اگر زمینه برای امر به معروف نباشد، طبیعتاً نهی از منکر با محدودیت مواجه شده و در جاهایی ناممکن می شود. برای بدحجابی اول باید زمینه برچیده شدن آن به لحاظ فرهنگی و اقتصادی- جلوگیری از تولید و عرضه لباس نامناسب- با فرهنگ جامعه فراهم شود و در عین حال کار رسانه ای به ویژه از طریق صدا و سیما و سینما انجام گیرد که در این صورت اکثریت بدحجاب ها به معروف رو می آورند و آن عده قلیل که لجاجت می کنند و عناد می ورزند را می توان به مجازات عملشان رساند.»
کار فرهنگی در زمینه حجاب، امر به معروف و نهی از منکر است و برخورد آخرین مرحله در بازداشتن معاندان از بدحجابی یا به تعبیر صریح تر بی حجابی. طرح لباس ملی، ساخت فیلم و سریال درباره حجاب، آموزش و هر کار دیگری در این زمینه نیز همین مصداق را دارد. خداوند وعده می دهد به کسانی که از امر او سرپیچی نمی کنند و عفاف می ورزند که رستگار می شوند.
ماهی سیاسی!
«تجمع جمعی از خانواده های شهدا و متدینین در مقابل مجلس شورای اسلامی با هدف جلوگیری از بدحجابی انجام شد و هدفی جز خیرخواهی برای آحاد زنان و دختران این کشور نداشت؛ اما برخی که در سابقه فعالیت آنها در هر جایی که بوده اند تنها چیزی که دیده نشده، به ویژه در سال های اخیر، دلسوزی برای وضع پوشش مردم است و همواره در جهت بی هویت کردن ایرانی قدم برداشته اند با ایجاد شایعات وبزرگ نمایی فعالیت هایی که به عنوان برخورد با بدحجابان مطرح شد، قصد داشتند تا از آب گل آلود فرهنگی- اجتماعی ماهی سیاسی بگیرند.»
«این سخنان یک روزنامه نگار است. او در ادامه چنین می گوید: «روزنامه شرق عملا در سر مقاله خود حجاب زن ایرانی را آن چیزی قلمداد کرد که در پروازهای خارجی دیده می شود و در گزارشی که تحت عنوان تیتر یک خود منتشر کرد، برخورد نیروی انتظامی را به تمسخر گرفت و طرفداران حجاب را از افراد فرودست جامعه به لحاظ موقعیت شغلی و اجتماعی برشمرد، در حالی که طرفداری از آزادی پوشش را به قشر فرهیخته نسبت داد و محجبه بودن اکثریت زنان و دختران کشور را به نوعی، منکر شد.» یک کارشناس مسائل سیاسی با تأکید بر وضعیت نامطلوب حجاب در شهرهای بزرگ کشور می افزاید: «در چند روز گذشته روزنامه های مثلا اصلاح طلب با بهانه قراردادن این موضوع و مسئله دستور رئیس جمهور درباره مجاز بودن ورود بانوان به ورزشگاه ها و مخالفت مراجع عظام، دولت و کلیت نظام را به ناتوانی در تصمیم گیری و اداره امور کشور متهم کردند و از کاهی، کوه ساختند.» وی طرح این مسائل را در حالی دانست که خواسته اکثریت مردم، رفع معضل بدحجابی است و اختلاف تنها در سلیقه هاست، حال آن که این رسانه ها که ادعای مردم سالاری دارند، هیچگونه طرحی برای رفع این معضل ندادند و فقط دستگاه های مسئول در این زمینه را به تمسخر گرفتند یا سعی در بدنام کردن آنها نمودند.»
پوشش اسلامی درکلام استاد شهید
«حمید عبادی» دانشجوی رشته ارتباطات می گوید: «راست حسینی به مردم حجاب درست را معرفی کنیم. به نظر من مراجعه به آرای شهید مطهری در این خصوص، حجت را برای ما تمام می کند. آن شهید بزرگوار  حجاب را لباس پوشیدن تفسیر نمی کرد، بلکه پوشاندن بدن را به شکلی که برجستگی های تحریک آمیز آن از زیر لباس نمایان نباشد، حجاب می دانست و حالا باید پرسید با این مبنا، چند درصد از خانم های هموطن ما به ویژه مانتویی ها، حجابشان درست نیست.»
وی به این نکته اشاره می کند که: «سرخودمان را کلاه شرعی نگذاریم، وضعیت حجاب در شهرهای بزرگ کشور نگران کننده است و تا دیر نشده باید فکری کرد که صد البته در رأس آن فرهنگ سازی در چارچوب امر به معروف و نهی از منکر است.»

  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ