سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 0
بازدید دیروز : 77
کل بازدید : 764883
کل یادداشتها ها : 965
خبر مایه


طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

اعمال مشترکه شبهاى قدر
شب نوزدهم اوّل شبهاى قدر است و شب قدر همان شبى است که در تمام سال شبى به خوبى و فضیلت آن نمى رسد و عمل در آن بهتر است از عمل در هزار ماه و در آن شب تقدیر امور سال مى شود و ملائکه و روح که اعظم ملائکه است در آن شب به اذن پروردگار به زمین نازل مى شوند و به خدمت امام زمان علیه السلام مشرّف مى شوند و آنچه براى هرکس مقدّر شده است بر امام زمان علیه السلام عرض مى کنند و اعمال شبهاى قدر بر دو نوع است یکى آنکه در هر سه شب باید کرد و دیگر آنکه مخصوص است به هر شبى امّا اوّل پس ‍ آن چند چیز است اوّل غسل است علاّمه مجلسى فرموده که غسل این شبها را مقارن غروب آفتاب کردن بهتر است که نماز شام را باغسل بکند دوّم دو رکعت نماز است در هر رکعت بعد از حمد هفت مرتبه توحید بخواند و بعد از فراغ هفتاد مرتبه اَسْتَغْفِرُ اللّهَ وَاَتُوبُ اِلَیْهِ بگوید در روایت نبوى صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله است که از جاى خود برنخیزد تا حقّ تعالى او را و پدر و مادرش را بیامرزد ((الخبر)) سوّم قرآن

مجید را بگشاید و بگذارد در مقابل خود و بگوید: اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِکِتابِکَ

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * خدایا از تو خواهم به حق کتاب

الْمُنْزَلِ وَما فیهِ وَفیهِ اسْمُکَ الاْکْبَرُ وَاَسْماَّؤُکَ الْحُسْنى وَما یُخافُ

فرستاده شده ات و آنچه در آنست که در آن است نام بزرگت و نامهاى نیکویت و آنچه بدانها*ترس

وَیُرْجى اَنْ تَجْعَلَنى مِنْ عُتَقاَّئِکَ مِنَ النّارِ پس هر حاجت که دارد بخواهد

و امید شود که قرارم دهى از زمره آزاد شدگانت از دوزخ * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

چهارم آنکه مُصحَف شریف رابگیرد وبر سر بگذارد وبگوید: اَللّهُمَّ بِحَقِّ هذَا الْقُرْآنِ

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * خدایا به حق این قرآن

وَبِحَقِّ مَنْ اَرْسَلْتَهُ بِهِ وَبِحَقِّ کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فیهِ وَبِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ

و بحق آنکس که او را بدان فرستادى و بحق هر مؤ منى که در این قرآن مدحش کرده اى و بحقى که تو بر ایشان

فَلا اَحَدَ اَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ پس ده مرتبه بگوید بِکَ یا اَللّهُ و ده مرتبه بِمُحَمَّدٍ

دارى زیرا کسى نیست که حق تو را بهتر از خودت بشناسد* * * * * * * * بحق خودت اى خدا بحق محمدصلى الله علیه و آله

و ده مرتبه بِعَلی و ده مرتبه بِفاطِمَةَ و ده مرتبه بِالْحَسَنِ و ده مرتبه بِالْحُسَیْنِ و ده

* * * * بحق على علیه السلام * * * * بحق فاطمه سلام الله علیها * * * *بحق حسن علیه السلام * * * * بحق حسین علیه السلام * * * *

مرتبه بِعَلِىّ بْنِ الْحُسَیْنِ و ده مرتبه بُمَحَمَّدِ بْنِ عَلِی و ده مرتبه بِجَعْفَرِ بْنِ

بحق على بن الحسین علیه السلام * * * * بحق محمد بن على علیه السلام * * * * بحق جعفر بن

مُحَمَّدٍ و ده مرتبه بِمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ و ده مرتبه بِعَلِىِّ بْنِ مُوسى و ده مرتبه

محمدعلیه السلام * * * * * بحق موسى بن جعفرعلیه السلام * * * * * * بحق على بن موسى علیه السلام * * * *

بِمُحَمَّدِبْنِ عَلِی و ده مرتبه بِعَلِىِّ بْنِ مُحَمَّدٍ و ده مرتبه بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِی

بحق محمد بن على علیه السلام * * * * بحق على بن محمدعلیه السلام * * * * بحق حسن بن على علیه السلام * * *

و ده مرتبه بِالْحُجَّةِ پس هر حاجت که دارى طلب کن پنجم زیارت کند امام حسین علیه السلام

* * * * به حق حضرت حجت علیه السلام * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * ** * * * *

را در خبر است که چون شب قدر مى شود منادى از آسمان هفتم ندا مى کند از بُطنان عرش که حقّ تعالى آمرزیده هر که را که به زیارت قبر حُسین علیه السلام آمده ششم احیا بدارد این شبها را همانا روایت شده هرکه احیا کند شب قدر را گناهان او آمرزیده شود هرچند به عدد ستارگان آسمان و سنگینى کوهها وکیل دریاها باشد هفتم صد رکعت نماز کند که فضیلت بسیار دارد و افضل آنست که در هر رکعت بعد از حمد ده مرتبه

توحید بخواند هشتم بخواند: اَللّهُمَّ

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * خدایا

اِنّى اَمْسَیْتُ لَکَ عَبْداً داخِراً لا اَمْلِکُ لِنَفْسى نَفْعاً وَلا ضَرّاً وَلا

من شام کردم در حالى که بنده خوارى هستم که مالک سود و زیانى براى خویش نیستم و نتوانم

اَصْرِفُ عَنْها سُوَّءاً اَشْهَدُ بِذلِکَ عَلى نَفْسى وَاَعْتَرِفُ لَکَ بِضَعْفِ

از خویشتن پیش آمد ناگوارى را بازگردانم و این مطلبى است که من آن را بر خویش گواهى دهم و به ناتوانى

قُوَّتى وَقِلَّةِ حیلَتى فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْجِزْ لى ما

خود و بیچارگیم در برابرت اعتراف دارم پس درود فرست بر محمد و آل محمد و وفا کن برایم بدانچه

وَعَدْتَنى وَجَمیعَ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ مِنَ الْمَغْفِرَةِ فى هذِهِ اللَّیْلَةِ

بر من و همه مؤ منین و مؤ منات وعده فرمودى از آمرزش در این شب

وَاَتْمِمْ عَلَىَّ ما اتَیْتَنى فَاِنّى عَبْدُکَ الْمِسْکینُ الْمُسْتَکینُ الضَّعیفُ

و تمام کن بر من آنچه را به من دادى زیرا که من بنده بینواى مستمند ناتوان تهیدست

الْفَقیرُ الْمَهینُ اَللّهُمَّ لا تَجْعَلْنى ناسِیاً لِذِکْرِکَ فیما اَوْلَیْتَنى وَلا [غافِلاً]

خوار توام خدایا قرار مده مرا فراموشکار از یاد خویش در آنچه به من انعام فرمودى و نه غافل از

لاِِحْسانِکَ فیما اَعْطَیْتَنى وَلا ایِساً مِنْ اِجابَتِکَ وَاِنْ اَبْطَاَتْ عَنّى

احسانت در آنچه به من عطا کردى و قرارم مده ناامید از اجابت خویش و اگرچه دیرزمانى طول کشد

فى سَرّاَّءَ اَوْ ضَرّاَّءَ اَوْ شِدَّةٍ اَوْ رَخاَّءٍ اَوْ عافِیَةٍ اَوْ بَلاَّءٍ اَوْ بُؤْسٍ اَوْ

چه در خوشى و چه در سختى در دشوارى یا در آسایش در تندرستى یا گرفتارى در تنگدستى یا

نَعْماَّءَ اِنَّکَ سَمیعُ الدُّعاَّءِ # و این دعا را کفعمى از امام زین العابدین علیه السلام

در نعمت براستى تو شنواى دعایى * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

روایت کرده که در این شبها مى خوانده در حال قیام و قعود و رکوع و سجود و علاّمه مجلسى (ره ) فرموده که بهترین اعمال در این شبها طلب آمرزش و دعا از براى مطالب دنیا و آخرت خود و پدر و مادر و خویشان خود و برادران مؤ من زنده و مرده ایشان است و اَذْکار و
صلوات بر محمد و آل محمدعَلیهمُ السلام آنچه مقدور شود و در بعضى از روایات وارد شده است که دعاء جوشن کبیر را در این سه شب بخوانند فقیر گوید که دعاء جوشن در سابِقْ گذشت و روایت شده که خدمت حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله عرض شد که اگر من درک کنم شب قدر را چه از خداوند خودبخواهم فرمود عافیت را
اعمال مخصوصه شبهاى قدر
اعمال شب نوزدهم
و امّا دوّم یعنى اعمال مخصوصه این شبها پس اعمال شب نوزدهم چند چیز است اوّل صد مرتبه اَسْتَغْفِرُاللّهَ رَبّى وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ دوّم صد مرتبه اَللّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ سوّم بخواند دعاء یا ذَاالَّذى کانَ را که در قسم چهارم گذشت .

چهارم بخواند: اَللّهُمَّ اْجْعَلْ فیما تَقْضى وَتُقَدِّرُ مِنَ الاْمْرِ الْمَحْتُومِ

* * * * * * * خدایا قرار ده در آنچه حکم کرده و مقدر فرموده اى از سرنوشت حتمى

وَفیما تَفْرُقُ مِنَ الاْمْرِ الحَکیمِ فى لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَفِى الْقَضاَّءِ الَّذى لا

و در آنچه جدا کنى از فرمان حکیمانه ات در شب قدر و در آن قضا و قدرى که برگشت و

یُرَدُّ وَلا یُبَدَّلُ اَنْ تَکْتُبَنى مِنْ حُجّاجِ بَیْتِکَ الْحَرامِ الْمَبْرُورِ حَجُّهُمُ

تغییر و تبدیلى ندارد که نام مرا در زمره حاجیان خانه محترمت (کعبه ) بنویسى آنان که حجشان

الْمَشْکُورِ سَعْیُهُمُ الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمُ الْمُکَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئاتُهُمْ وَاجْعَلْ

مقبول و سعیشان مورد تقدیر و گناهانشان آمرزیده و کردار بدشان بخشوده شده است و قرار ده

فیما تَقْضى وَتُقَدِّرُ اَنْ تُطیلَ عُمْرى وَتُوَسِّعَ عَلَىَّ فى رِزْقى

در آنچه مقدر فرموده اى که عمر مرا طولانى کرده و روزیم را وسیع گردانى

وَتَفْعَلَ بى کَذا وَکَذا و به جاى این کلمه حاجت خود را ذکر کند

و درباره ام چنین و چنان کنى * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


  
اعمال مشترک:

1 ـ غسل ؛ باید مقارن غروب آفتاب انجام شود، بهتر است که نماز شام با این غسل خوانده شود.(25)

2 ـ نماز؛ این نماز دو رکعت است که در هر رکعت بعد از حمد، هفت بار سوره توحید و پس از نماز هفتاد مرتبه «استغفر الله و اتوب الیه» خوانده شود.

3 ـ احیاء

4 ـ قرآن بر سر گرفتن

5 ـ خواندن صد رکعت نماز

6 ـ خواندن دعاى مخصوص (اللهم انى اَمسَیتُ لَکَ عبدا داخرا...(26)

7 ـ صدقه

8 ـ خواندن دعاى جوشن کبیر


  

اعمال مختصّ

اعمال و آداب شب نوزدهم

1 ـ صد مرتبه اَسْتَغْفِرُاللهَ رَبّى وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ. 2 ـ صد مرتبه اَللّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ.

3 ـ خواندن این دعا:

اَللّـهُمَّ اْجْعَلْ فیـما تَقْضى وَتُقَدِّرُ مِنَ الاَْمْرِ الْمَحْتُومِ وَفیـما تَفْرُقُ مِنَ الاَْمْرِ الحَکیمِ فى لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَفِى الْقَضآءِ الَّذى لا یُرَدُّ وَلا یُبَدَّلُ اَنْ تَکْتُبَنى مِنْ حُجّاجِ بَیْتِکَ الْحَرامِ الْمَبْرُورِ حَجُّهُمُ الْمَشْکُورِ سَعْیُهُمُ الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمُ الْمُکَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئاتُهُمْ وَاجْعَلْ فیـما تَقْضى وَتُقَدِّرُ اَنْ تُطیلَ عُمْرى وَتُوَسِّعَ عَلَى فى رِزْقى . سپس حاجتهى خود را از خداوند درخواست کند.

اعمال شب بیست و یکم

فضیلتش زیادتر از شب نوزدهم است و باید اعمال مشترک شبهى قدر را بجا آورد(1) و در این شب که شب شهادت حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) است صلوات زیاد بفرستد و قاتلان آن حضرت را لعن و نفرین کند و مى تواند بگوید:

«اللّهمَّ الْعَن قَتَلَةَ أمیرالمُؤمِنِین» و از این شب شروع کند به دعاهى شبهى دهه آخر ماه رمضان.

اعمال شب بیست و سیّم

این شب نیز از شبهى قدر است و علاوه بر اعمال مشترک شبهى قدر این اعمال نیز برى آن ذکر شده است:

1 ـ خواندن سوره عنکبوت و رُوم که حضرت صادق(علیه السلام)قَسم یاد فرموده که: خواننده این دو سوره دراین شب از اهل بهشت است.

2 ـ خواندن سوره دُخان.

3 ـ خواندن سوره قَدر هزار مرتبه.

4 ـ خواندن این دعاها نیز وارد شده است:

* یا رَبَّ لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَجاعِلَها خَیْراً مِنْ اَلْفِ شَهْر وَرَبَّ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ وَالْجِبالِ وَالْبِحارِ وَالظُّلَمِ والاَْنْوارِ وَالاَْرْضِ وَالسَّمآءِ یا بارِئُ یا مُصَوِّرُ یا حَنّانُ یا مَنّانُ یا اَللهُ یا رَحْمنُ یا اَللهُ یا قَیُّومُ یا اَللهُ یا بَدیعُ یا اَللهُ یا اَللهُ یا اَللهُ لَکَ الاَْسْمآءُ الْحُسْنى وَالاَْمْثالُ الْعُلْیا وَالْکِبْرِیآءُ وَالاْلاءُ اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّى عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد وَاَنْ تَجْعَلَ اسْمى فى هذِهِ اللَّیْلَةِ فِى السُّعَدآءِ وَرُوحى مَعَ الشُّهَدآءِ وَاِحْسانى فى عِلِّیّینَ وَاِسائَتى مَغْفُورَةً وَاَنْ تَهَبَ لى یَقیناً تُباشِرُ بِهِ قَلْبى وَایماناً یُذهِبُ الشَّکَّ عَنّى وَتُرْضِیَنى بِما قَسَمْتَ لى وَ اتِنا فِى الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِى الاْخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النّارِ الْحَریقِ وَارْزُقْنى فیها ذِکْرَکَ وَشُکْرَکَ وَالرَّغْبَةَ اِلَیْکَ وَالاِْنابَةَ والتَّوبَةَ والتَّوْفیقَ لِما وَفَّقْتَ لَهُ مُحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّد عَلَیْهِمُ السَّلامُ.

بعد از ستایش کردن حـقّ تعالى به بزرگوارى و فرستادن صلوات بر پیغمبر(صلى الله علیه وآله) مکرّر مى گوئى :

اَللّـهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى ابآئِهِ فى هذِهِ السَّاعَةِ وَفى کُلِّ ساعَة وَلِیّاً وَحافِظاً وَقآئِداً وَناصِراً وَدَلیلا وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.

و دستهى خود را به سوى آسمان بلند مى کنى و مى خوانى :

یا مُدَبِّرَ الاُْمُورِ یا باعِثَ مَنْ فِى الْقُبُورِ یا مُجْرِى الْبُحُورِ یا مُلَیِّنَ الْحَدیدِ لِداوُدَ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمد.

سپس حاجات خود را از خدا مى خواهى .

و نیز بخواند این دعا را: اَللّـهُمَّ امْدُدْ لى فى عُمْرى وَاَوْسِعْ لى فى رِزْقى وَاَصِحَّ لى جِسْمى وَبَلِّغْنى اَمَلى وَاِنْ کُنْتُ مِنَ الاَْشْقِیآءِ فَاْمحُنى مِنَ الاَْشْقِیآءِ وَاْکتُبْنى مِنَ السُّعَدآءِ فَاِنَّکَ قُلْتَ فى کِتابِکَ الْمُنْزَلِ عَلى نَبِیِّکَ الْمُرْسَلِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ الِهِ یَمْحُو اللهُ ما یَشآءُ وَیُثْبِتُ وَعِنْدَهُ اُمُّ الْکِتابِ.

5 ـ آنکه غیر از غسل اوّل شب در آخر شب نیز غسل کند و بدانکه از برى غسل و احیاء این شب و زیارت امام حسین(علیه السلام) و صد رکعت نماز، فضیلت بسیار است. شیخ طوسى در تهذیب روایت کرده از ابوبصیر از حضرت صادق(علیه السلام) که فرمود: در شبى که امید مى رود شب قَدر باشد صد رکعت نماز کن و بخوان در هر رکعت قُلْ هُوَاللّهُ اَحَدٌ رى ده مرتبه. گفتم: فدایت شوم اگر قوّت نداشته باشم ایستاده بجا آورم فرمود: نشسته بجا آور، گفتم: اگر قوّت نداشته باشم نشسته بجا آورم، فرمود:

 بجا آور به همان حالى که به قفا خفتهى در فراش خود و از دعائم الاسلام روایتست که حضرت رسول(صلى الله علیه وآله) در دهه آخر ماه رمضان رختخواب خود را جمع مى کرد و کمر خود را محکم مى بست برى عبادت و در شب بیست و سیّم اهل خود را بیدار مى کرد و آنها را که خواب رُبُوده بود آب بصورتشان مى پاشید و حضرت فاطمه(علیها السلام)نمى گذاشت در این شب احدى از اهلش بخوابد و علاج مى فرمود خواب آنها را به کمى طعام و مهیّا مى کرد آنها را برى احیاء آن شب از روز;

 یعنى امر مى فرمود که روز را خواب و استراحت کنند که شب خوابشان نبرد و احیا بدارند و مى فرمود: محروم کسى است که از خیر امشب محروم بماند و روایت شده که حضرت صادق(علیه السلام) سخت مریض شده بود چون شب بیست و سیّم ماه رمضان شد موالى خود را امر فرمود که حرکتش دادند به مسجد بردند و آن شب را در مسجد بود تا به صبح علامه مجلسى (رحمه الله)فرموده که هر مقدار قرآن که ممکن باشد در این شب بخواند و دعاهى صحیفه کامله سجّادیه را بخواند خصوصاً دعى مکارمالاخلاق و دعى توبه و روزهى این شبها را نیز باید حرمت داشت و به عبادت و تلاوت و دعا به سَر آورد زیرا که در احادیث معتبره وارد شده است که روز قدر در فضیلت مثل شب قدراست.

 


  

س: آیا دادن پول یک مد طعام به فقیر تا با آن غذائى براى خودش بخرد، کافى است؟
ج: اگر اطمینان داشته باشد که فقیر به وکالت از او طعام خریده و سپس آن را به عنوان کفاره قبول مى‏کند، اشکال ندارد.

س: اگر شخصى وکیل در غذا دادن به عده ‏اى از مساکین شود، آیا مى‏تواند اجرت کار و پختن غذا را از اموالى که به عنوان کفاره به او داده شده است، بردارد؟
ج: مطالبه اجرت کار و پخت غذا براى وى جایز است ولى نمى‏تواند آن را بابت کفاره حساب نماید و یا از اموالى که باید به عنوان کفاره به فقرا داده شود بردارد.

س: زنى به علت بیمارى از روزه گرفتن معذور است و قادر بر قضا کردن آنها تا ماه رمضان سال آینده هم نیست در این صورت آیا کفاره بر او واجب است یا بر شوهرش؟
ج: اگر افطار روزه ماه رمضان از جهت بیمارى و تأخیر قضاى آن هم از جهت ادامه بیمارى بوده است براى هر روز یک مد
طعام به عنوان فدیه بر خود زن واجب است و چیزى بر عهده شوهرش نیست.

س: شخصى ده روز روزه بر عهده دارد و در روز بیستم شعبان شروع به روزه گرفتن مى‏کند، آیا در این صورت مى‏تواند عمدا روزه خود را قبل یا بعد از زوال، افطار کند؟ و در صورتى که قبل یا بعد از زوال افطار نماید، چه مقدار کفاره دارد؟
ج: در فرض مذکور افطار عمدى براى او جایز نیست و اگر عمدا افطار کند، در صورتى که قبل از زوال باشد، کفاره
‏اى بر او واجب نیست و اگر بعد از زوال باشد، کفاره بر او واجب است که عبارت است از غذا دادن به ده مسکین، و در صورت عدم تمکّن، واجب است سه روز روزه بگیرد.

س: زنى در دو سال متوالى در ماه مبارک رمضان حامله بوده و قدرت روزه گرفتن در آن ایام را نداشته است، ولى در حال حاضر توانائى روزه گرفتن را دارد، حکم او چیست؟ آیا کفاره جمع بر او واجب است یا فقط قضاى آن را باید بجا آورد؟ تأخیر او در قضاى روزه چه حکمى دارد؟
ج: اگر بر اثر عذر شرعى روزه ماه رمضان را نگرفته، فقط قضا بر او واجب است، و اگر عذر او در خوردن روزه خوف از ضرر روزه بر جنین یا کودکش بوده، باید علاوه بر قضا، براى هر روز یک مد طعام به عنوان فدیه بپردازد، و اگر قضا را بعد از ماه رمضان تا ماه رمضان سال بعد، بدون عذر شرعى به تأخیر انداخته، فدیه هم بر او واجب است یعنى باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد.

س: آیا رعایت ترتیب بین قضا و کفاره، در کفاره روزه واجب است یا خیر؟
ج: واجب نیست.

س: هجده روز روزه به علت مسافرت در ماه رمضان براى انجام مأموریت دینى بر عهده ‏ام مى‏باشد، وظیفه من چیست؟ آیا قضاى آنها بر من واجب است؟
ج: قضاى روزه‏ هاى ماه رمضان که بر اثر مسافرت از شما فوت شده، واجب است.

س: اگر کسى براى گرفتن روزه قضاى ماه رمضان اجیر شود و بعد از زوال افطار کند، آیا کفاره بر او واجب است یا خیر؟
ج: کفاره بر او واجب نیست.

س: کسانى که در ماه رمضان براى انجام وظیفه دینى در مسافرت هستند و به همین دلیل نمى‏توانند روزه بگیرند، اگر در حال حاضر بعد از چند سال تأخیر، بخواهند روزه بگیرند، آیا پرداخت کفاره بر آنها واجب است؟
ج: اگر قضاى روزه ماه رمضان را به علت استمرار عذرى که مانع روزه گرفتن است، تا ماه رمضان سال آینده به تأخیر انداخته باشند، قضاى روزه
‏هایى که از آنان فوت شده کافى است، و واجب نیست براى هر روزى یک مد طعام فدیه بدهند، هر چند احتیاط در جمع بین قضا و فدیه است. ولى اگر تأخیر در قضاى روزه بخاطر سهل ‏انگارى و بدون عذر باشد، جمع بین قضا و فدیه بر آنها واجب است.

س: شخصى به مدت ده سال بر اثر جهل نماز نخوانده و روزه نگرفته است، فعلاً توبه نموده و به سوى خدا بازگشته و تصمیم بر جبران آنها گرفته است ولى توانائى قضاى همه روزه‏هاى فوت شده را ندارد و مالى هم که با آن کفاره‏ هایش را بپردازد، ندارد، آیا صحیح است که فقط به استغفار اکتفا کند؟
ج: قضاى روزه‏ هاى فوت شده در هیچ صورتى ساقط نمى‏شود، ولى نسبت به کفاره افطاره عمدى روزه ماه رمضان، چنانچه قدرت بر روزه دو ماه و یا اطعام شصت مسکین براى هر روز نداشته باشد، واجب است به هر مقدارى که مى‏تواند به فقرا صدقه بدهد.

س: اگر شخصى بر اثر جهل به وجوب قضاى روزه تا قبل از ماه رمضان سال آینده قضاى روزه‏ هایش را به تأخیر اندازد، چه حکمى دارد؟
ج: فدیه تأخیر قضاى روزه تا ماه رمضان سال بعد، بر اثر جهل به وجوب آن ساقط نمى‏شود.

س: فردى که به مدت صدو بیست روز روزه نگرفته چه وظیفه‏ اى دارد؟ آیا باید براى هر روز شصت روز روزه بگیرد؟ و آیا کفاره بر او واجب است؟
ج: قضاى آنچه از ماه رمضان از او فوت شده، بر او واجب است، و اگر افطار عمدى و بدون عذر شرعى باشد، علاوه بر قضا کفاره هر روز هم واجب است که عبارت است از شصت روز روزه یا اطعام شصت فقیر و یا دادن شصت مد طعام به شصت مسکین که سهم هر کدام یک مدّ است.

س: تقریبا یک ماه روزه گرفته ‏ام به این نیت که اگر روزه‏اى بر عهده ‏ام باشد قضاى آن محسوب شود و اگر روزه‏اى بر عهده‏ ام نیست به قصد قربت مطلق باشد، آیا این یک ماه روزه به حساب روزه‏ هاى قضائى که بر ذمّه دارم محسوب مى‏شود؟
ج: اگر به نیت آنچه که در زمان روزه گرفتن شرعا مأمور به آن بوده ‏اید، اعم از روزه قضایا مستحبى، روزه گرفته ‏اید و روزه قضا هم بر عهده شما باشد، به عنوان روزه قضا محسوب مى‏شود.

س: کسى که نمى‏داند چه مقدار روزه قضا دارد و با فرض داشتن روزه قضا روزه مستحبى بگیرد، آیا اگر معتقد باشد که روزه قضا ندارد، به عنوان روزه قضا محسوب مى‏شود؟
ج: روزه
‏هائى را که به نیت استحباب گرفته به جاى روزه قضایى که بر عهده ‏اش هست، محسوب نمى‏شود.

س: نظر شریف جنابعالى درباره شخصى که بر اثر گرسنگى و تشنگى و جهل به مسئله، عمداً روزه ‏اش را افطار کرده، چیست؟ آیا فقط قضا بر او واجب است یا اینکه کفاره هم باید بدهد؟
ج: اگر جاهل مقصر باشد، بنابر احوط، علاوه بر قضا، کفاره هم بر او واجب است.

س: کسى که در اوائل سن تکلیف بر اثر ضعف و عدم توانائى، نتوانسته روزه بگیرد، آیا فقط قضا بر او واجب است یا قضا و کفاره با هم بر او واجب است؟
ج: اگر گرفتن روزه بر او حرجى نبوده و عمدا ً افطار کرده، علاوه بر قضا، کفاره نیز بر او واجب است.

س: کسى که تعداد روزهائى که روزه نگرفته و مقدار نمازهایى را که نخوانده نمى‏داند، وظیفه‏ اش چیست؟ و کسى هم که نمى‏داند روزه ‏اش را بر اثر عذر شرعى افطار کرده و یا عمدا ً آن را خورده است، چه حکمى دارد؟
ج: جایز است به قضاى آن مقدار از نماز و روزه‏ هایش که یقین به فوت آنها دارد، اکتفا نماید، و در صورت شک در افطار عمدى کفاره واجب نیست.

س: اگر شخصى که در ماه رمضان روزه دار است در یکى از روزها براى خوردن سحرى بیدار نشود و لذا نتواند روزه را تا غروب ادامه دهد و در وسط روز حادثه ‏اى براى او اتفاق بیفتد و روزه را افطار کند، آیا یک کفاره بر او واجب است یا کفاره جمع؟
ج: اگر روزه را تا حدى ادامه دهد که روزه بر اثر تشنگى و گرسنگى براى او حرجى شود و در نتیجه آن را افطار نماید، فقط قضا بر او واجب است و کفاره‏اى ندارد.

س: اگر شک کنم در اینکه اقدام به گرفتن قضاى روزه‏ هائى را که بر عهده‏ ام بوده، کرده ‏ام یا خیر تکلیف من چیست؟
ج: اگر یقین به اشتغال قبلى ذمّه خود به قضاى روزه دارید، واجب است به مقدارى که موجب یقین به انجام آن مى‏شود روزه قضاء بگیرید.

س: کسى که هنگام بلوغ فقط یازده روز از ماه رمضان را روزه گرفته و یک روز را هم در موقع ظهر افطار کرده و در مجموع هجده روز روزه نگرفته است، و در مورد آن هجده روز نمى‏دانسته که با ترک عمدى روزه کفاره بر او واجب است، چه حکمى دارد؟
ج: اگر روزه ماه رمضان را از روى عمد و بدون عذر شرعى افطار کرده، باید علاوه بر قضا، کفاره هم بدهد اعم از اینکه هنگام خوردن روزه عالم به وجوب کفاره و یا جاهل به آن باشد.

س: اگر پزشک به بیمارى بگوید که روزه براى شما ضرر داد و او هم روزه نگیرد، ولى بعد از چند سال بفهمد که روزه براى وى ضرر نداشته و پزشک در تشخیص خود اشتباه کرده است، آیا قضا و کفاره بر او واجب است؟
ج: اگر از گفته پزشک متخصص و امین و یا از منشاء عقلائى دیگر، خوف از ضرر پیدا کند و روزه نگیرد، فقط قضا بر او واجب است.


  

می خوانی این صلوات را در هر روز ماه رمضان

اِنَّ اللّهَ وَمَلاَّئِکَتَةُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ ی ا اَیُّهَا الَّذینَ

* * * * * * * * * * * * همانا خدا و فرشتگانش درود فرستند بر پیامبر ای کسانی که

آمَنُوا صَلّوُا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلیماً لَبَّیْکَ یا رَبِّ وَسَعْدَیْکَ

ایمان آورده اید شما هم درود فرستید بر او و سلام کنید سلام کامل ، پروردگارا من هم دستورت را اجابت کردم و پی درپی

وَسُبْحانَکَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَبارِکَ عَلی مُحَمَّدٍ

از تو سعادت می خواهم و منزهی تو خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد و برکت ده بر محمد

وَآلِ مُحَمَّدٍ کَما صَلَّیْتَ وَبارَکْتَ عَلی اِبْراهیمَ وَآلِ اِبْراهیمَ اِنَّکَ

و آل محمد چنانچه درود فرستادی و برکت دادی بر ابراهیم و آل ابراهیم براستی

حَمیدٌ مَجیدٌ اَللّهُمَّ ارْحَمْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ کَما رَحِمْتَ اِبْراهیمَ

تو ستوده و بزرگواری خدایا مهرورز بر محمد و آل محمد چنانچه مهر ورزیدی بر ابراهیم

وآلَ اِبْراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ اَللّهُمَّ سَلِّمْ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

و آل ابراهیم براستی تو ستوده و بزرگواری خدایا تحیت و سلام فرست بر محمد و آل محمد

کَما سَلَّمْتَ عَلی نُوحٍ فِی الْعالَمینَ اَللّهُمَّ امْنُنْ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ

چنانچه تحیت فرستادی بر حضرت نوح در میان جهانیان خدایا نعمت بخش بر محمد و آل

مُحَمَّدٍ کَما مَنَنْتَ عَلی مُوسی وَهرُونَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ

محمد چنانچه نعمت بخشیدی بر موسی و هارون خدایا درود فرست بر محمد و آل

مُحَمَّدٍ کَما شَرَّفْتَنا بِهِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ کَما

محمد چنانچه ما را بدو شرافت دادی خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد چنانچه ما را

هَدَیْتَنا بِهِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَابْعَثْهُ مَقاماً مَحْمُوداً

بدو راهنمایی کردی خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد و به مقام ستوده ای برانگیزانش

یَغْبِطُهُ بِهِ الاْوَّلوُنَ وَالاْ خِرُونَ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ السَّلامُ کُلَّما طَلَعَتْ

که اولین و آخرین بر او غبطه خورند، بر محمد و آلش سلام باد هر زمان که برآید

شَمْسٌ اَوْ غَرَبَتْ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ السَّلامُ کُلَّما طَرَفَتْ عَیْنٌ اَوْ

خورشید یا غروب کند بر محمد و آلش سلام باد هر زمان که پلک چشمی بهم خورد یا

بَرَقَتْ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ السَّلامُ کُلَّما ذُکِرَ السَّلامُ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ

برقی زند، بر محمد و آلش سلام باد هر زمان که ذکر سلامی شود، بر محمد و آلش سلام باد

السَّلامُ کُلَّما سَبَّحَ اللّهَ مَلَکٌ اَوْ قَدَّسَهُ السَّلامُ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ فِی

هر زمان که تسبیح خدا کند فرشته ای یا تقدیسش کند سلام بر محمد و آلش در میان

الاْوَّلینَ وَالسَّلامُ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ فِی الاْ خِرینَ وَالسَّلامُ عَلی

اولین و سلام بر محمد و آلش در آخرین و سلام بر

مُحَمَّدٍ وَآلِهِ فِی الدُّنْیا وَالا خِرَةِ اَللّهُمَّ رَبَّ الْبَلَدِ الْحَرامِ وَرَبَّ

محمد و آلش در دنیا و آخرت خدایا ای پروردگار شهر محترم مکه و پروردگار

الرُّکْنِ وَالْمَقامِ وَرَبَّ الْحِلِّ وَالْحَرامِ اَبْلِغْ مُحَمَّداً نَبیَّکَ عَنَّا السَّلامَ

رکن و مقام و پروردگار حل و حرم از ما به محمد پیامبرت سلام برسان

اَللّهُمَّ اَعْطِ مُحَمَّداً مِنَ الْبَهاَّءِ وَالنَّضْرَةِ وَالسُّرُورِ وَالْکَرامَةِ

خدایا عطا کن به محمد از جلوه و درخشندگی و شادی و بزرگواری و خوش حالی

وَالْغِبْطَةِ وَالْوَسیلَةِ وَالْمَنْزِلَةِ وَالْمَقامِ وَالشَّرَفِ وَالرِّفْعَةِ وَالشَّفاعَةِ

و وسیله و منزلت و مقام و شرافت و بلندی مقام و شفاعت

عِنْدَکَ یَوْمَ الْقِیامَةِ اَفْضَلَ ما تُعْطی اَحَداً مِنْ خَلْقِکَ وَاَعْطِ مُحَمَّداً

نزد تو در روز رستاخیز بهترین چیزی را که عطا کنی به یکی از خلق خود و عطا کن به محمد

فَوْقَ ما تُعْطِی الْخَلاَّئِقَ مِنَ الْخَیْرِ اَضْع افاً کَثیرَةً لا یُحْصیه ا غَیْرُکَ

بالاترین خیری را که به خلایق عطا می کنی به چندین برابر که شماره اش نتواند کسی جز تو

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اَطْیَبَ وَاَطْهَرَ وَاَزْکی وَاَنْمی

خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد پاکترین و پاکیزه ترین و نیکوترین و فزاینده ترین

وَاَفْضَلَ ما صَلَّیْتَ عَلی اَحَدٍ مِنَ الاْوَّلینَ وَالاْ خِرینَ وَعَلی اَحَدٍ مِنْ

و بهترین درودی که بر یکی از اولین و آخرین و بطور کلی بر یکی از

خَلْقِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی عَلی اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ

خلق خود فرستی ای مهربانترین مهربانان خدایا درود فرست بر علی علیه السلام امیرمؤ منان

وَوالِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ وَضاعِفِ الْعَذابَ عَلی مَنْ شَرِکَ

و دوست دار هر که دوستش دارد و دشمن دار هر که دشمنش دارد و دو چندان کن عذابت را بر آنکس که در ریختن

فی دَمِهِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ بِنْتِ نَبیِّکَ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ وَآلِهِ

خونش شرکت کرد خدایا درود فرست بر فاطمه دختر پیامبرت محمد بر او و آلش

السَّلامُ وَالْعَنْ مَنْ آذی نَبِیَّکَ فیها اَللّهُمَّ صَلِّ عَلیَ الْحَسَنِ

سلام باد و لعنت کن کسی که پیامبرت را در مورد دخترش آزرده کرد خدایا درود فرست بر حسن

وَالْحُسَیْنِ اِمامَیِ الْمُسْلِمینَ وَوالِ مَنْ والاهُما وَعادِ مَنْ عاداهُما

و حسین دو پیشوای مسلمانان و دوست بدار هر که دوستشان داردو دشمن دار هر که دشمنشان دارد

وَضاعِفِ الْعَذابَ عَلی مَنْ شَرِکَ فی دِمائِهِما اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی

و دو چندان کن عذابت را برهرکس که در ریختن خونشان شرکت کرد خدایا درود فرست بر

عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ اِمامِ الْمُسْلِمینَ وَوالِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ

علی بن الحسین پیشوای مسلمانان و دوست دار هر که دوستش دارد و دشمن دار هر که دشمنش دارد

وَضاعِفِ الْعَذابَ عَلی مَنْ ظَلَمَهُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدِ بنِ عَلِی

و دو چندان کن عذابت را بر هر که به او ستم کرد خدایا درود فرست بر محمد بن علی

اِمامِ الْمُسْلِمینَ وَوالِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ وَضاعِفِ الْعَذابَ

پیشوای مسلمانان و دوست دار هر که دوستش دارد و دشمن دار هر که دشمنش دارد و دو چندان کن عذابت را

عَلی مَنْ ظَلَمَهُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ اِمامِ الْمُسْلِمینَ

بر هر که بدو ستم کرد خدایا درود فرست بر جعفر بن محمد پیشوای مسلمانان

وَوالِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ وَضاعِفِ الْعَذابَ عَلی مَنْ ظَلَمَهُ

و دوست دار هر که دوستش دارد و دشمن دار هر که دشمنش دارد و دو چندان کن عذابت را بر هر که به او ستم کرد

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ اِمامِ الْمُسْلِمینَ وَوالِ مَنْ والاهُ

خدایا درود فرست بر موسی بن جعفر پیشوای مسلمانان و دوست دار هر که دوستش دارد

وَعادِ مَنْ عاداهُ وَضاعِفِ الْعَذابَ عَلی مَنْ شَرِکَ فی دَمِهِ اَللّهُمَّ

و دشمن دار هر که دشمنش دارد و دو چندان کن عذابت را بر هر کس که در ریختن خونش شرکت کرد خدایا

صَلِّ عَلی عَلِیِّ بْنِ مُوسی اِمامِ الْمُسْلِمینَ وَوالِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ

درود فرست بر علی بن موسی پیشوای مسلمانان و دوست دار هر که دوستش دارد و دشمن دار

عاداهُ وَضاعِفِ الْعَذابَ عَلی مَنْ شَرِکَ فی دَمِهِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی

هر که دشمنش دارد و دو چندان کن عذابت را بر هر کس که در ریختن خونش شرکت کرد خدایا درود فرست بر

مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی اِمامِ الْمُسْلِمینَ وَوالِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ

محمد بن علی پیشوای مسلمانان و دوست دار هر که دوستش دارد و دشمن دار هر که دشمنش دارد

وَضاعِفِ الْعَذابَ عَلی مَنْ ظَلَمَهُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ

و دو چندان کن عذابت را بر هر کس که بدو ستم کرد خدایا درود فرست بر علی بن محمد

اِمامِ الْمُسْلِمینَ وَوالِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ وَضاعِفِ الْعَذابَ

پیشوای مسلمانان و دوست دار هر که دوستش دارد و دشمن دار هر که دشمنش دارد و دو چندان کن عذابت را

عَلی مَنْ ظَلَمَهُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی الْحَسَنِ بْنِ عَلِی اِمامِ الْمُسْلِمینَ

بر هر کس که بدو ستم کرد خدایا درود فرست بر حسن بن علی پیشوای مسلمانان

وَوالِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ وَضاعِفِ الْعَذابَ عَلی مَنْ ظَلَمَهُ

و دوست دار هر که دوستش دارد و دشمن دار هر که دشمنش دارد و دو چندان کن عذابت را بر هر کس که بدو ستم کرده

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی الْخَلَفِ مِنْ بَعْدِهِ اِمامِ الْمُسْلِمینَ وَوالِ مَنْ والاهُ

خدایا درود فرست بر یادگار پس از او پیشوای مسلمانان و دوست دار هر که دوستش دارد

وَعادِ مَنْ عاداهُ وَعَجِّلْ فَرَجَهُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی الْقاسِمِ وَالطّاهِرِ

و دشمن دار هر که دشمنش دارد و در فرجش شتاب فرما خدایا درود فرست بر قاسم و طاهر

اِبْنَیْ نَبِیِّکَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی رُقَیَّةَ بِنْتِ نَبِیِّکَ وَالْعَنْ مَنْ آذی نَبِیَّکَ

پسران پیامبرت خدایا درود فرست بر رقیه دختر پیامبرت و لعنت کن بر آن کس که پیامبرت را در مورد او

فیها اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی اُمِّ کُلْثُومَ بِنْتِ نَبِیِّکَ وَالْعَنْ مَنْ آذی نَبِیَّکَ فیها

آزرد خدایا درود فرست بر ام کلثوم دختر پیامبرت و لعنت کن کسی را که پیامبرت را در مورد او آزرد

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی ذُرِّیَّةِ نَبِیِّکَ اَللّهُمَّ اخْلُفْ نَبِیَّکَ فی اَهْلِ بَیْتِهِ

خدایا درود فرست بر فرزندان پیغمبرت خدایا بجای پیامبرت سرپرستی خاندانش را به عهده گیر

اَللّهُمَّ مَکِّنْ لَهُمْ فِی الاْرْضِ اَللّهُمَّ اجْعَلْنا مِنْ عَدَدِهِمْ وَمَدَدِهِمْ

خدایا پابرجا کن حکومتشان را در زمین خدایا ما را در زمره عدّه و کمک کاران و یاران

وَاَنْصارِهِمْ عَلیَ الْحَقِّ فِی السِّرِّ وَالْعَلانِیَةِ اَللّهُمَّ اطْلُبْ بِذَحْلِهِمْ

آنها برحق قرارمان ده چه در پنهانی و چه آشکارا خدایا بِسِتان انتقام

وَوِتْرِهِمْ وَدِماَّئِهِمْ وَکُفَّ عَنّا وَعَنْهُمْ وَعَنْ کُلِّ مُؤْمِنٍ وَمُؤْمِنَةٍ بَاْسَ

و قصاص و خونشان را و باز دار از ما و از ایشان و از هر مرد مؤ من و زن با ایمانی شر

کُلِّ باغٍ وَطاغٍ وَکُلِّ داَّبَّةٍ اَنْتَ آخِذٌ بِناصِیَتِها اِنَّکَ اَشَدُّ بَاْساً وَاَشَدُّ

هر ستمگر و سرکش و هر جانوری را که مهارش بدست تو است زیرا تو در سخت گیری از همه سخت تر ومجازات عقوبتت

تَنْکیلاً سید بن طاوس فرموده و می گوئی یا عُدَّتی فی کُرْبَتی وَیا صاحِبی

از همه شدیدتر است * * * * * * * * * * * * ای ذخیره ام در حال غمزدگی و ای همدمم

فی شِدَّتی وَیا وَلِیّی فی نِعْمَتی وَیا غایَتی فی رَغْبَتی اَنْتَ السّاتِرُ

در سختی و ای سرپرستم در نعمت و ای منتهای شوق و رغبت من توئی پوشاننده

عَوْرَتی وَالْمُؤْمِنُ رَوْعَتی وَالْمُقیلُ عَثْرَتی فَاغْفِرْ لی خَطیَّئَتی یا

زشتیم و امان بخش ترس و بیمم و نادیده گیر لغزشم بیامرز خطای مرا ای

اَرْحَمَ الرّاحِمینَ و می گوئی اَللّهُمَّ اِنّی اَدْعُوکَ لِهَمٍّ لا یُفَرِّجُهُ غَیْرُکَ

مهربانترین مهربانان * * * خدایا تو را بخوانم در مورد اندوهی که برطرفش نکند کسی جز تو

وَلِرَحْمَةٍ لا تُنالُ اِلاّ بِکَ وَلِکَرْبٍ لا یَکْشِفُهُ اِلاّ اَنْتَ وَلِرَغْبَةٍ لا تُبْلَغُ

و در مورد رحمتی که نرسد جز بوسیله تو و برای گرفتگی که برطرفش نکند جز تو و در مورد شوقی که بدان نتوان رسید

اِلاّ بِکَ وَلِحاجَةٍ لا یَقْضیها اِلاّ اَنْتَ اَللّهُمَّ فَکَما کانَ مِنْ شَاْنِکَ ما

جز به توفیق تو و در مورد حاجتی که کسی آن را برنیاورد جز تو خدایا هم چنانکه شاءن تو بود که به من

اَذِنْتَ لی بِهِ مِنْ مَسْئَلَتِکَ وَرَحِمْتَنی بِهِ مِنْ ذِکْرِکَ فَلْیَکُنْ مِنْ شَاْنِکَ

اجازه فرمودی از تو درخواست کنم و بوسیله یادآوریت به من مهر ورزیدی پس ای آقای من از شاءن تو

سَیِّدِی الاِْجابَةُ لی فیما دَعَوْتُکَ وَعَواَّئِدُ الاِْفْضالِ فیما رَجَوْتُکَ

باید چنین باشد که در آنچه تو را خواندم اجابتم فرمائی و در آنچه امید به تو دارم عایدات فزون بخشی باشد

وَالنَّجاةُ مِمّا فَزِعْتُ اِلَیْکَ فیهِ فَاِنْ لَمْ اَکُنْ اَهْلا اَنْ اَبْلُغَ رَحْمَتَکَ فَاِنَّ

و نجاتم دهی از آنچه درباره اش به تو پناه آوردم و اگر من شایستگی ندارم که به رحمت و

رَحْمَتَکَ اَهْلٌ اَنْ تَبْلُغَنی وَتَسَعَنی وَاِنْ لَمْ اَکُنْ لِلاِْجابَةِ اَهْلا فَاَنْتَ

مهر تو برسم مسلماً رحمت تو شایسته است که به من برسد و مرا فراگیرد و اگر من شایستگی اجابت دعا را ندارم

اَهْلُ الْفَضْلِ وَرَحْمَتُکَ وَسِعَتْ کُلَّشَیْءٍ فَلْتَسَعْنی رَحْمَتُکَ یا اِلهی

ولی تو اهل فضلی و رحمتت همه چیز را شامل گردد پس باید مرا هم شامل شود ای خدای من

یا کَریمُ اَسْئَلُکَ بِوَجْهِکَ الْکَریمِ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَاَهْلِ بَیْتِهِ

ای خدای کریم از تو خواهم به حق ذات بزرگوارت که درود فرستی بر محمد و خاندانش

وَاَنْ تُفَرِّجَ هَمّی وَتَکْشِفَ کَرْبی وَغَمّی وَتَرْحَمَنی بِرَحْمَتِکَ

و اینکه اندوه دلم را بگشائی و گرفتاری و غصه ام را برطرف کنی و به رحمت خود به من رحم کنی

وَتَرْزُقَنی مِنْ فَضْلِکَ اِنَّکَ سَمیعُالدُّعاَّءِ قَریبٌ مُجیبٌ

و از فضل خود روزیم گردانی که براستی تو شنوای دعائی و نزدیک و پاسخ دهنده هستی * * * * * *


 

 


  

امام محمد باقرعلیه السلام در سحرهای ماه رمضان می خواندند اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ بَهاَّئِکَ

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * خدایا از تو خواهم به درخشنده ترین مراتب

بِاَبْهاهُ وَکُلُّ بَهاَّئِکَ بَهِیُّ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِبَهاَّئِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی

درخشندگیت با اینکه تمام مراتب آن درخشنده است خدایا درخواست کنم به همه مراتب درخشندگیت خدایا از

اَسْئَلُکَ مِنْ جَمالِکَ بِاَجْمَلِهِ وَکُلُّ جَمالِکَ جَمیلٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ

تو خواهم به زیباترین مراتب جمالت با اینکه تمام مراتب جمالت زیبا است خدایا از تو خواهم

بِجَمالِکَ کُلِّهِاَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ جَلالِکَ بِاَجَلِّهِ وَکُلُّ جَلالِکَ

به همه مراتب جمالت خدایا از تو خواهم به باشکوهترین مراتب جلالت با اینکه تمام مراتب جلال تو

جَلیلٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِجَلالِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ

باشکوه است خدایا از تو خواهم به همه مراتب جلالت خدایا از تو خواهم به

عَظَمَتِکَ بِاَعْظَمِها وَکُلُّ عَظَمَتِکَ عَظَیمَةٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ

بزرگترین مرتبه عظمتت با اینکه تمام مراتب عظمتت بزرگ است خدایا از تو خواهم

بِعَظَمَتِکَ کُلِّها اَللّهُمَّ اِنّی اَسَئَلُکَ مِنْ نُورِکَ بِاَنْوَرِهِ وَکُلُّ نُورِکَ نَیِّرٌ

به همه مراتب عظمتت خدایا از تو خواهم به نورانی ترین مراتب روشنیت با اینکه تمام مراتب روشنیت نورانی است

اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِنُورِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ رَحْمَتِکَ

خدایا از تو خواهم به همه مراتب نورت خدایا از تو خواهم به وسیعترین مراتب رحمتت با اینکه تمام مراتب رحمتت

بِاَوْسَعِها وَکُلُّ رَحْمَتِکَ واسِعَةٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِرَحْمَتِکَ کُلِّها

وسیع است خدایا از تو خواهم به همه مراتب رحمتت

اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ کَلِماتِکَ بِاَتَمِّها وَکُلُّ کَلِماتِکَ تاَّمَّةٌ اَللّهُمَّ

خدایا از تو خواهم به تمامترین کلمات (و سخنانت ) با اینکه همه سخنانت تمام است خدایا

اِنّی اَسْئَلُکَ بِکَلِماتِکَ کُلِّهَا اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ کَمالِکَ بِاَکْمَلِهِ

از تو خواهم به همه سخنانت خدایا از تو خواهم به کاملترین مرتبه کمالت با اینکه

وَکُلُّ کَمالِکَ کامِلٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِکَمالِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی

تمام مراتب کمالت کامل است خدایا از تو خواهم به همه مراتب کمالت خدایا از تو

اَسْئَلُکَ مِنْ اَسماَّئِکَ بِاَکْبَرِها وَکُلُّ اَسْماَّئِکَ کَبیرَةٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ

خواهم به بزرگترین نامهایت با اینکه تمام نامهایت بزرگ است خدایا از تو خواهم به همه

بِاَسْماَّئِکَ کُلِّها اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ عِزَّتِکَ باَعَزِّها وَکُلُّ عِزَّتِکَ

نامهایت خدایا از تو خواهم به عزیزترین مقام عزتت گرچه همه مراتب عزتت

عَزیزَةٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِعِزَّتِکَ کُلِّها اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ

عزیز است خدایا از تو خواهم به همه مراتب عزتت خدایا از تو خواهم به حق گذراترین

مَشِیَّتِکَ بِاَمْضاها وَکُلُّ مَشِیَّتِکَ ماضِیَةٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِمَشِیَّتِکَ

مشیتت گرچه تمام مراتب مشیتت گذرا است خدایا از تو خواهم

کُلِّها اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ قُدْرَتِکَ بِالْقُدْرَةِ الَّتی اسْتَطَلْتَ بِها عَلی

تمام مراتب مشیتت خدایا از تو خواهم به حق آن قدرتت که احاطه پیدا کردی بدان بر

کُلِّشَیْءٍ وَکُلُّ قُدْرَتِکَ مُسْتَطیلَةٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِقُدْرَتِکَ کُلِّها

هر چیز گرچه تمام مراتب قدرتت چنین است خدایا از تو خواهم به همه مراتب قدرتت

اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ عِلْمِکَ بِاَنْفَذِهِ وَکُلُّ عِلْمِکَ نافِذٌ اَللّهُمَّ اِنّی

خدایا از تو خواهم به حق نافذترین مراتب دانشت گرچه تمام مراتب دانشت نافذ است خدایا از تو

اَسْئَلُکَ بِعِلْمِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ قَوْلِکَ بِاَرْضاهُ وَکُلُّ قَوْلِکَ

خواهم به تمام مراتب دانشت خدایا از تو خواهم به حق پسندیده ترین سخنانت با اینکه همه سخنانت

رَضِیُّ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِقَوْلِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ

پسندیده است خدایا از تو خواهم به حق همه سخنانت خدایا از تو خواهم به حق

مَساَّئِلِکَ بِاَحَبِّها اِلَیْکَ وَکُلُّ مَساَّئِلِکَ اِلَیْکَ حَبیبَةٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ

محبوبترین خواسته هایت پیش تو گرچه همه خواسته هایت پیش تو محبوب است خدایا از تو خواهم به حق

بِمَساَّئِلِکَ کُلِّها اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ شَرَفِکَ بِاَشْرَفِهِ وَکُلُّ شَرَفِکَ

همه خواسته هایت خدایا از تو خواهم به حق شریفترین مراتب شرفت با اینکه تمام مراتب آن

شَریفٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِشَرَفِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ

شریف است خدایا از تو خواهم به همه مراتب شرفت خدایا از تو خواهم به حق

سُلْطانِکَ بِاَدْوَمِهِ وَکُلُّ سُلطانِکَ داَّئِمٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِسُلْطانِکَ

ابدی ترین مراتب سلطنت گرچه تمام مراتب سلطنتت جاویدان است خدایا از تو خواهم به حق تمام مراتب سلطنتت

کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ مُلْکِکَ بِاَفْخَرِهِ وَکُلُّ مُلْکِکَ فاخِرٌ اَللّهُمَّ

خدایا از تو خواهم به حق گرانمایه ترین مراتب فرمانرواییت گرچه تمام مراتب فرمانرواییت گرانمایه است خدایا

اِنّی اَسْئَلُکَ بِمُلْکِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ عُلُوِّکَ بِاَعْلاهُ وَکُلُّ

از تو خواهم به همه مراتب فرمانرواییت خدایا از تو خواهم به والاترین مقام بلندت گرچه همه

عُلُوِّکَ عالٍ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِعُلُوِّکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ

مراتب آن والاست خدایا از تو خواهم به همه مراتب بلندیت خدایا از تو خواهم به حق

مَنِّکَ بِاَقْدَمِهِ وَکُلُّ مَنِّکَ قَدیمٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِمَنِّکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ

قدیمترین نعمتت گرچه همه نعمتهایت قدیم است خدایا از تو خواهم به حق نعمتهایت خدایا

اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ آیاتِکَ بِاَکْرَمِها وَکُلُّ آیاتِکَ کَریمَةٌ اَللّهُمَّ اِنّی

از تو خواهم به حق گرامی ترین آیاتت گرچه همه آیات تو گرامی است خدایا از تو

اَسْئَلُکَ بِآیاتِکَ کُلِّها اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِما اَنْتَ فیهِ مِنَ الشَّاْنِ

خواهم به حق همه آیاتت خدایا از تو خواهم بدانچه در آنی از شاءن

وَالْجَبَرُوتِ وَاَسْئَلُکَ بِکُلِّ شَاْنٍ وَحْدَهُ وَ جَبَرُوتٍ وَحْدَها اَللّهُمَّ اِنّی

و مقام و بزرگی واز تو خواهم به هر شاءن و مقامی جدا و بهر بزرگی جداگانه خدایا از تو

اَسْئَلُکَ بِما تُجیبُنی [بِهِ] حینَ اَسْئَلُکَ فَاَجِبْنی یا اَللّهُ پس هر حاجت که

خواهم به آنچه اجابت کنی دعایم را هنگامی که از تو خواهم که اجابت کنی ای خدا * * * * * * * * * * * * * *

هر حاجتی که داری از خدا بطلب که البتّه برآورده است


  

 امام جعفرالصّادِقِ علیه السلام: اَنَّهُ مَنْ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فی شَهْرِرَمَضانَ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ اِلی قابِلٍ اِلاّ اَنْ یَشْهَدَ عَرَفَةَ  

 امام صادق علیه السلام فرمود: هر که در ماه رمضان آمرزیده نشودتا سال آینده آمرزیده نشود مگر آ

نکه در عرفات حاضر شود * * * * * * * * * * * *


  

اول آنکه طلب هلال کند و بعضى استهلال اینماه را واجب دانسته اند.
دوم چون رؤ یت هلال کرد اشاره بهلال نکند بلکه رو بقبله کند و دستها را باسمان بلند کند و بگوید ربى و ربک الله الخ و بخواند دعاى هلال را که ((ابن عقیل )) واجب دانسته و اگر وقت داشته باشد بخواند دعاهائى را که ((سید)) در ((اقبال )) از رسولخدا(ص ) و امیر المؤ منین علیه السلام و امام جعفر صادق علیه السلام و حضرت کاظم علیه السلام براى هلال روایت کرده اند.
سوم بخواند دعاى 43 صحیفه کامله را در وقت رؤ یت هلال هر ماه و خصوص هلال اینماه .

چهارم مجامعت با حلال خود کند
و این از خصوصیات این ماه است و الا در ماه‏هاى دیگر جماع در شب اول مکروه است
پنجم غسل شب اول ماه کند
(و روایت شده که: هر که در شب اول ماه رمضان غسل کند خارش بدن به او نرسد تا ماه رمضان آینده)
ششم در نهر جارى غسل کند و سى کف آب بر سر بریزد
تا با طهارت معنوى باشد تا ماه رمضان آینده
هفتم زیارت قبر امام حسین علیه السلام کند
تا گناهانش ریخته شود و ثواب حجاج و معتمرین آن سال را دریابد
هشتم از این شب ابتدا کند به خواندن هزار رکعت نماز این ماه
به نحوى که در آخر قسم دوم ذکر شد
نهم دو رکعت نماز کند در این شب
در هر رکعت حمد و سوره انعام بخواند و سؤال کند که حق تعالى کفایت کند او را و نگاه دارد او را از آنچه مى‏ترسد و از دردها
دهم بخواند دعاى اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا الشَّهْرَ الْمُبَارَکَ
که در شب آخر ماه شعبان گذشت
یازدهم بعد از نماز مغرب دستها را بلند کند و بخواند
این دعاى وارده از حضرت جواد علیه السلام را که در اقبال است اللَّهُمَّ یَا مَنْ یَمْلِکُ التَّدْبِیرَ وَ هُوَ عَلَى کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ یَا مَنْ یَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَ مَا تُخْفِی الصُّدُورُ وَ تُجِنُّ الضَّمِیرُ وَ هُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا مِمَّنْ نَوَى فَعَمِلَ وَ لا تَجْعَلْنَا مِمَّنْ شَقِیَ فَکَسِلَ وَ لا مِمَّنْ هُوَ عَلَى غَیْرِ عَمَلٍ یَتَّکِلُ اللَّهُمَّ صَحِّحْ أَبْدَانَنَا مِنَ الْعِلَلِ وَ أَعِنَّا عَلَى مَا افْتَرَضْتَ عَلَیْنَا مِنَ الْعَمَلِ حَتَّى یَنْقَضِیَ عَنَّا شَهْرُکَ هَذَا وَ قَدْ أَدَّیْنَا مَفْرُوضَکَ فِیهِ عَلَیْنَا اللَّهُمَّ أَعِنَّا عَلَى صِیَامِهِ وَ وَفِّقْنَا لِقِیَامِهِ وَ نَشِّطْنَا فِیهِ لِلصَّلاةِ وَ لا تَحْجُبْنَا مِنَ الْقِرَاءَةِ وَ سَهِّلْ لَنَا فِیهِ إِیتَاءَ الزَّکَاةِ اللَّهُمَّ لا تُسَلِّطْ عَلَیْنَا وَصَبا وَ لا تَعَبا وَ لا سَقَما وَ لا عَطَبا اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا الْإِفْطَارَ مِنْ رِزْقِکَ الْحَلالِ اللَّهُمَّ سَهِّلْ لَنَا فِیهِ مَا قَسَمْتَهُ مِنْ رِزْقِکَ وَ یَسِّرْ مَا قَدَّرْتَهُ مِنْ أَمْرِکَ وَ اجْعَلْهُ حَلالا طَیِّبا نَقِیّا مِنَ الْآثَامِ خَالِصا مِنَ الْآصَارِ وَ الْأَجْرَامِ اللَّهُمَّ لا تُطْعِمْنَا إِلا طَیِّبا غَیْرَ خَبِیثٍ وَ لا حَرَامٍ وَ اجْعَلْ رِزْقَکَ لَنَا حَلالا لا یَشُوبُهُ دَنَسٌ وَ لا أَسْقَامٌ یَا مَنْ عِلْمُهُ بِالسِّرِّ کَعِلْمِهِ بِالْأَعْلانِ یَا مُتَفَضِّلا عَلَى عِبَادِهِ بِالْإِحْسَانِ یَا مَنْ هُوَ عَلَى کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ وَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلِیمٌ خَبِیرٌ أَلْهِمْنَا ذِکْرَکَ وَ جَنِّبْنَا عُسْرَکَ وَ أَنِلْنَا یُسْرَکَ وَ اهْدِنَا لِلرَّشَادِ وَ وَفِّقْنَا لِلسَّدَادِ وَ اعْصِمْنَا مِنَ الْبَلایَا وَ صُنَّا مِنَ الْأَوْزَارِ وَ الْخَطَایَا یَا مَنْ لا یَغْفِرُ عَظِیمَ الذُّنُوبِ غَیْرُهُ وَ لا یَکْشِفُ السُّوءَ إِلا هُوَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ وَ أَکْرَمَ الْأَکْرَمِینَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ الطَّیِّبِینَ وَ اجْعَلْ صِیَامَنَا مَقْبُولا وَ بِالْبِرِّ وَ التَّقْوَى مَوْصُولا وَ کَذَلِکَ فَاجْعَلْ سَعْیَنَا مَشْکُورا وَ قِیَامَنَا مَبْرُورا وَ قُرْآنَنَا [وَ قِرَاءَتَنَا] مَرْفُوعا وَ دُعَاءَنَا مَسْمُوعا وَ اهْدِنَا لِلْحُسْنَى [الْحُسْنَى‏] وَ جَنِّبْنَا الْعُسْرَى وَ یَسِّرْنَا لِلْیُسْرَى وَ أَعْلِ لَنَا الدَّرَجَاتِ وَ ضَاعِفْ لَنَا الْحَسَنَاتِ وَ اقْبَلْ مِنَّا الصَّوْمَ وَ الصَّلاةَ وَ اسْمَعْ مِنَّا الدَّعَوَاتِ وَ اغْفِرْ لَنَا الْخَطِیئَاتِ وَ تَجَاوَزْ عَنَّا السَّیِّئَاتِ وَ اجْعَلْنَا مِنَ الْعَامِلِینَ الْفَائِزِینَ وَ لا تَجْعَلْنَا مِنَ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لا الضَّالِّینَ حَتَّى یَنْقَضِیَ شَهْرُ رَمَضَانَ عَنَّا وَ قَدْ قَبِلْتَ فِیهِ صِیَامَنَا وَ قِیَامَنَا وَ زَکَّیْتَ فِیهِ أَعْمَالَنَا وَ غَفَرْتَ فِیهِ ذُنُوبَنَا وَ أَجْزَلْتَ فِیهِ مِنْ کُلِّ خَیْرٍ نَصِیبَنَا فَإِنَّکَ الْإِلَهُ الْمُجِیبُ وَ الرَّبُّ الْقَرِیبُ [الرَّقِیبُ‏] وَ أَنْتَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ مُحِیطٌ
دوازدهم
بخواند در این شب این دعاى مأثور از حضرت صادق علیه السلام را که در اقبال است: اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَانَ مُنَزِّلَ الْقُرْآنِ هَذَا شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أَنْزَلْتَ فِیهِ الْقُرْآنَ وَ أَنْزَلْتَ فِیهِ آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَ الْفُرْقَانِ اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا صِیَامَهُ وَ أَعِنَّا عَلَى قِیَامِهِ اللَّهُمَّ سَلِّمْهُ لَنَا وَ سَلِّمْنَا فِیهِ وَ تَسَلَّمْهُ مِنَّا فِی یُسْرٍ مِنْکَ وَ مُعَافَاةٍ وَ اجْعَلْ فِیمَا تَقْضِی وَ تُقَدِّرُ مِنَ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ وَ فِیمَا تَفْرُقُ مِنَ الْأَمْرِ الْحَکِیمِ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ مِنَ الْقَضَاءِ الَّذِی لا یُرَدُّ وَ لا یُبَدَّلُ أَنْ تَکْتُبَنِی مِنْ حُجَّاجِ بَیْتِکَ الْحَرَامِ الْمَبْرُورِ حَجُّهُمْ الْمَشْکُورِ سَعْیُهُمْ الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمْ الْمُکَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئَاتُهُمْ وَ اجْعَلْ فِیمَا تَقْضِی وَ تُقَدِّرُ أَنْ تُطِیلَ لِی فِی عُمْرِی وَ تُوَسِّعَ عَلَیَّ مِنَ الرِّزْقِ الْحَلالِ
سیزدهم بخواند دعاى چهل و چهارم صحیفه کامله را
چهاردهم بخواند اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا شَهْرُ رَمَضَانَ
إلخ که سید در اقبال نقل فرموده و بسیار طولانى است
پانزدهم بخواند اللَّهُمَّ إِنَّهُ قَدْ دَخَلَ شَهْرُ رَمَضَانَ
اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَانَ الَّذِی أَنْزَلْتَ فِیهِ الْقُرْآنَ وَ جَعَلْتَهُ بَیِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَ الْفُرْقَانِ اللَّهُمَّ فَبَارِکْ لَنَا فِی شَهْرِ رَمَضَانَ وَ أَعِنَّا عَلَى صِیَامِهِ وَ صَلَوَاتِهِ وَ تَقَبَّلْهُ مِنَّا روایت است که حضرت رسول صلى الله علیه و آله چون ماه رمضان داخل مى‏شد این دعا را مى‏خواند
شانزدهم
و نیز روایت است که حضرت رسول صلى الله علیه و آله در شب اول ماه رمضان این دعا را مى‏خواندند: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَکْرَمَنَا بِکَ أَیُّهَا الشَّهْرُ الْمُبَارَکُ اللَّهُمَّ فَقَوِّنَا عَلَى صِیَامِنَا وَ قِیَامِنَا وَ ثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَ انْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ اللَّهُمَّ أَنْتَ الْوَاحِدُ فَلا وَلَدَ لَکَ وَ أَنْتَ الصَّمَدُ فَلا شِبْهَ لَکَ وَ أَنْتَ الْعَزِیزُ فَلا یُعِزُّکَ شَیْ‏ءٌ وَ أَنْتَ الْغَنِیُّ وَ أَنَا الْفَقِیرُ وَ أَنْتَ الْمَوْلَى وَ أَنَا الْعَبْدُ وَ أَنْتَ الْغَفُورُ وَ أَنَا الْمُذْنِبُ وَ أَنْتَ الرَّحِیمُ وَ أَنَا الْمُخْطِئُ وَ أَنْتَ الْخَالِقُ وَ أَنَا الْمَخْلُوقُ وَ أَنْتَ الْحَیُّ وَ أَنَا الْمَیِّتُ أَسْأَلُکَ بِرَحْمَتِکَ أَنْ تَغْفِرَ لِی وَ تَرْحَمَنِی وَ تَجَاوَزَ عَنِّی إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ
هفدهم در باب اول ص 86 گذشت ذکر استحباب خواندن دعاى جوشن کبیر
در اول ماه رمضان
هیجدهم بخواند دعاى حج را
که در اول ماه ص 177 گذشت
نوزدهم چون ماه رمضان شروع شود سزاوار است تکثیر تلاوت قرآن
و مروى است که: حضرت صادق علیه السلام در وقت تلاوت قرآن قبل از قرائت این دعا را مى‏خواندند اللَّهُمَّ إِنِّی أَشْهَدُ أَنَّ هَذَا کِتَابُکَ الْمُنْزَلُ مِنْ عِنْدِکَ عَلَى رَسُولِکَ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ کَلامُکَ النَّاطِقُ عَلَى لِسَانِ نَبِیِّکَ جَعَلْتَهُ هَادِیا مِنْکَ إِلَى خَلْقِکَ وَ حَبْلا مُتَّصِلا فِیمَا بَیْنَکَ وَ بَیْنَ عِبَادِکَ اللَّهُمَّ إِنِّی نَشَرْتُ عَهْدَکَ وَ کِتَابَکَ اللَّهُمَّ فَاجْعَلْ
نَظَرِی فِیهِ عِبَادَةً وَ قِرَاءَتِی فِیهِ فِکْرا وَ فِکْرِی فِیهِ اعْتِبَارا وَ اجْعَلْنِی مِمَّنِ اتَّعَظَ بِبَیَانِ مَوَاعِظِکَ فِیهِ وَ اجْتَنَبَ مَعَاصِیَکَ وَ لا تَطْبَعْ عِنْدَ قِرَاءَتِی عَلَى سَمْعِی وَ لا تَجْعَلْ عَلَى بَصَرِی غِشَاوَةً وَ لا تَجْعَلْ قِرَاءَتِی قِرَاءَةً لا تَدَبُّرَ فِیهَا بَلِ اجْعَلْنِی أَتَدَبَّرُ آیَاتِهِ وَ أَحْکَامَهُ آخِذا بِشَرَائِعِ دِینِکَ وَ لا تَجْعَلْ نَظَرِی فِیهِ غَفْلَةً وَ لا قِرَاءَتِی هَذَرا إِنَّکَ أَنْتَ الرَّءُوفُ الرَّحِیمُ و بعد از قرائت قرآن مجید این دعا را مى‏خواندند اللَّهُمَّ إِنِّی قَدْ قَرَأْتُ مَا قَضَیْتَ مِنْ کِتَابِکَ الَّذِی أَنْزَلْتَهُ عَلَى نَبِیِّکَ الصَّادِقِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَلَکَ الْحَمْدُ رَبَّنَا اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِمَّنْ یُحِلُّ حَلالَهُ وَ یُحَرِّمُ حَرَامَهُ وَ یُؤْمِنُ بِمُحْکَمِهِ وَ مُتَشَابِهِهِ وَ اجْعَلْهُ لِی أُنْسا فِی قَبْرِی وَ أُنْسا فِی حَشْرِی وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ تُرْقِیهِ [تُرَقِّیهِ‏] بِکُلِّ آیَةٍ قَرَأَهَا دَرَجَةً فِی أَعْلَى عِلِّیِّینَ آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ

 برای شادی روح خواهر جوانم التماس دعا دارم.

برای سلامتی آقا امام زمان(عج)صلوات


  

تعریف روزه
مساءله 246 :
روزه آن است که انسان براى انجام دادن فرمان خداوند عالم ، از اذان صبح تا مغرب ، از چیزهایى که روزه را باطل مى کند و شرح آنها بعداً گفته مى شود، خوددارى کند.

نیّت روزه
مساءله 247 :
انسان مى تواند در هر شب از ماه رمضان ، براى روزه فرداى آن نیّت کند. همچنین جایز است که شب اوّل ماه روزه همه ماه را نیّت کند.

مساءله 248 :
اگر انسان بخواهد غیر از روزه رمضان ، روزه واجب دیگرى بگیرد، بنابر اقوى باید آن را معین کند مثلاً نیّت کند که ((روزه قضا)) یا ((روزه نذر)) مى گیرم ولى در ماه رمضان ، لازم نیست نیّت کند که روزه ماه رمضان را مى گیرم .

مساءله 249 :
اگر روزى را که شک دارد آخر شعبان است یا اوّل ماه رمضان ، به نیّت روزه قضا یا روزه مستحبى و مانند آن ، روزه بگیرد و در بین روز بفهمد که ماه رمضان است باید نیّت روزه رمضان کند.

مبطلات روزه
مساءله 250 :
نُه چیز روزه را باطل مى کند:
1 - خوردن و آشامیدن
2 - استمنا
3 - دروغ بستن به خدا و پیغمبر ص و جانشینان پیغمبر و معصومان
4 - رساندن غبار به حلق
5 - جماع
6 - اماله کردن
7 - باقى ماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح
8 - فرو بردن تمام سر در آب
9 - قى کردن

احکام مبطلات روزه
خوردن و آشامیدن
مساءله 251 :
اگر روزه دار، چیزى را عمداً بخورد یا بیاشامد، روزه او باطل مى شود، چه خوردن و آشامیدن آن چیز، معمول باشد (مثل نان و آب ) و چه معمول نباشد (مثل خاک و شیره درخت ) و چه کم باشد و چه زیاد.

مساءله 252 :
اگر روزه دار، چیزى را سهواً بخورد یا بیاشامد، روزه اش باطل نمى شود.

مساءله 253 :
احتیاط واجب آن است که روزه دار، از استعمال آمپولى که بجاى غذا بکار مى رود، خوددارى کند (بلکه اجتناب خالى از وجه نیست )، ولى تزریق آمپولى که عضو را بى حس مى کند، یا به جهت دیگر استعمال مى شود، اشکال ندارد.

مساءله 254 :
اگر روزه دار، چیزى را که بین دندان مانده است ، عمداً فرو ببرد، روزه اش باطل مى شود.

مساءله 255 :
جویدن غذا براى بچه یا پرنده و چشیدن غذا و مانند اینها که معمولاً به حلق نمى رسد، اگر چه اتّفاقاً به حلق برسد، روزه را باطل نمى کند.

مساءله 256 :
انسان نمى تواند براى ضعف ، روزه را بخورد، ولى اگر ضعف او به قدرى است که مشقّت شدیدى دارد، به طورى که معمولاً نمى شود آن را تحمّل کرد، خوردن روزه اشکال ندارد، ولى اگر تا سال دیگر خوب شد، باید قضاى آن را بگیرد.

استمناء
مساءله 257 :
اگر روزه دار استمنا کند. یعنى با خود کارى کند که منى از او بیرون آید، روزه اش باطل مى شود.
دروغ بستن به خدا و پیغمبر

مساءله 258 :
اگر روزه دار به گفتن یا به نوشتن یا به اشاره و مانند اینها، به خدا و پیغمبر و جانشینان آن حضرت ، عمداً نسبت دروغ بدهد، روزه او باطل است . و خالى از وجه نیست که به دروغ بستن به پیغمبران و جانشینان آنها و حضرت زهرا3 ملحق به دروغ بستن به خدا باشد و روزه را باطل کند.
رساندن غبار غلیظ به حلق

مساءله 259 :
رساندن غبار یا دود غلیظ به حلق ، بنابر اظهر، روزه را باطل مى کند، چه آن غبار، غبار چیزى باشد که خوردن آن حلال است مثل (غبار آرد) و یا غبار چیزى باشد که خوردن آن حرام باشد.

مساءله 260 :
اگر غبار و مانند آن ، بى اختیار، به حلق برسد، روزه باطل نمى شود.

جماع
مساءله 261 :
نزدیکى ، روزه را باطل مى کند اگر چه فقط به مقدار ختنه گاه داخل شود و منى هم بیرون نیاید.

مساءله 262 :
اگر کمتر از مقدار ختنه گاه داخل شود و منى هم بیرون نیاید روزه باطل نمى شود، ولى اگر کسى که آلتش را بریده اند کمتر از ختنه گاه را داخل کند بطلان و عدم بطلان روزه اش محل اشکال است .

مساءله 263 :
اگر فراموش کند که روزه است و نزدیکى نماید، یا او را به نزدیکى مجبور نمایند، روزه او باطل نمى شود. ولى چنانچه در هنگام نزدیکى یادش بیاید، یا دیگر مجبور نباشد، باید فوراً از حال نزدیکى خارج شود و اگر خارج نشود، روزه او باطل است .

اماله
مساءله 264 :
اماله کردن با چیز مایع اگر چه از روى ناچارى و براى معالجه بنابر اظهر روزه را باطل مى کند
باقى ماندن بر جنابت ، حیض و نفاس تا اذان صبح

مساءله 265 :
اگر جنب عمداً تا اذان صبح غسل نکند، روزه اش باطل مى شود و کسى که وظیفه او تیمم است اگر عمداً تیمم ننماید، روزه اش باطل است .

مساءله 266 :
کسى که جنب است و مى خواهد روزه واجبى بگیرد که وقت آن معین است مثل روزه رمضان ، اگر عمداً غسل نکند تا وقت تنگ شود باید با تیمم روزه بگیرد و روزه او بنابر اظهر صحیح است .

مساءله 267 :
اگر زن در ماه رمضان پیش از اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و عمداً غسل نکند، یا اگر وظیفه او تیمم است عمداً تیمم نکند، روزه اش باطل است و وجوب کفاره خالى از وجه نیست .

مساءله 268 :
اگر زن نزدیک اذان صبح از حیض و نفاس پاک شود و براى هیچکدام از غسل و تیمم وقت نداشته باشد، یا بعد از اذان بفهمد که پیش از اذان پاک شده روزه او صحیح است .

مساءله 269 :
اگر زن بعد از اذان صبح از خون حیض یا نفاس پاک شود یا در بین روز خون حیض یا نفاس ببیند، اگر چه نزدیک مغرب باشد روزه او باطل است .

مساءله 270 :
اگر زنى که در حال استحاضه است غسلهاى خود را به تفصیلى که در احکام استحاضه گفته شد بجا آورد روزه او صحیح است ، و بى وجه نیست که صحت روزه او مشروط به انجام غسلى باشد که باید براى نماز صبح انجام دهد، ولى بنابر اظهر غسل نمازهاى مغرب و عشاى شب گذشته و شب آینده در صحیح بودن روزه او شرط نیست .
و بنابر احتیاط واجب مستحاضه متوسطه هم مثل کثیره انجام غسلى که بر او واجب است در صحیح بودن روزه اش شرط است ولى وضوى واجب بر مستحاضه قلیله ، شرط صحت روزه نیست .

مساءله 271 :
در تمام مواردى که غسل واجب است اگر نتوانست غسل کند وجوب تیمم خالى از وجه نیست و بنابر احتیاط واجب بعد از تیمم باید تا اذان صبح بیدار بماند.

فرو بردن سر در آب
مساءله 272 :
اگر روزه دار تمام سر را، عمداً در آب فرو برد اگر چه بقیه بدن از آب بیرون باشد بنابر اقوى روزه اش باطل مى شود.
مساءله 273 :
اگر روزه دار با مانع و حائل غلیظى ، دور سر را پوشانده باشد و یا سر را به چیزى آغشته کرده باشد که مانع از رسیدن آب به آن بشود، فرو بردن تمام سر در آب ، بنابر اظهر، روزه را باطل نمى کند.
مساءله 274 :
فرو بردن سر در آب مضاف ، بنابر احوط، روزه را باطل مى کند.

مساءله 275 :
اگر روزه دار بى اختیار در آب بیفتد و تمام سر او را آب بگیرد، یا فراموش کند که روزه است و سر را در آب فرو برد، روزه او باطل نمى شود.

مساءله 276 :
اگر انسان فراموش کند که روزه است و سر را در آب فرو برد، یا دیگرى ، به زور سر او را در آب فرو برد، چنانچه در زیر آب ، یادش بیاید که روزه است ، یا آن شخص دست خود را بردارد، باید فوراً سر را بیرون آورد و چنانچه بیرون نیاورد، روزه اش باطل مى شود.

قى کردن
مساءله 277 :
هر گاه روزه دار، عمداً قى کند، اگر چه به واسطه مرض و مانند آن ناچار باشد، روزه اش باطل مى شود، ولى اگر سهواً و یا بى اختیار قى کند، اشکال ندارد، ولى نباید آن را عمداً فرو ببرد.

کفاره روزه
مساءله 278 :
کسى که روزه ماه مبارک رمضان ، بر او واجب است ، اگر به عمد یا شبه عمد، روزه خود را باطل کند، باید علاوه بر قضاى آن ، کفّاره هم بدهد.

مساءله 279 :
کسى که کفّاره روزه رمضان بر او واجب است باید:
یا یک بنده آزاد کند
یا دو ماه روزه بگیرد
یا شصت فقیر را سیر کند و یا به هر کدام ، یک مُدّ (تقریبا ده سیر) طعام ، یعنى گندم یا جو و مانند اینها، بدهد.
دادن پول طعام کافى نیست ، ولى اگر فقیر را در خریدن و قبول آن وکیل کند و فقیر نیز انجام دهد، کافى است .

مساءله 280 :
کسى که مى خواهد به عنوان کفّاره قضاى عمدى ماه رمضان ، دو ماه روزه را بگیرد، باید سى و یک روز آن را پى در پى بگیرد و اگر بقیه آن پى در پى نباشد، اشکال ندارد.

مساءله 281 :
اگر روزه دار در ماه رمضان با زن خود که روزه دار است نزدیکى کند چنانچه زن را مجبور کرده باشد کفّاره روزه خودش و روزه زن را باید بدهد ولى اگر در اثناء، زن راضى شود، بنابر احتیاط واجب مرد دو کفّاره بدهد و زن یک کفاره و اگر زن به نزدیکى راضى بوده بر هر کدام یک کفّاره واجب مى شود.

مساءله 282 :
اگر زنى شوهر روزه دار خود را مجبور کند که نزدیکى نماید یا کار دیگرى که روزه را باطل مى کند انجام دهد واجب نیست کفاره روزه شوهر را بدهد.

مساءله 283 :
کسى که به سبب مسافرت یا بیمارى روزه نمى گیرد، نمى تواند زن روزه دار خود را مجبور به نزدیکى کند.

مساءله 284 :
اگر کفاره واجب شود و چند سال آنرا بجا نیاورد چیزى بر آن اضافه نمى شود.
کسانى که روزه بر آنها واجب نیست

مساءله 285 :
اگر کسى مریض باشد به طورى که بداند یا گمان کند روزه گرفتن براى او ضرر دارد، نباید روزه بگیرد، و اگر روزه بگیرد روزه اش صحیح نیست ، و در صورت خوف ضرر در صورتى که خوف او عقلایى باشد، مى تواند روزه اش را افطار کند.

مساءله 286 :
کسى که به علت پیرى نمى تواند روزه بگیرد یا براى او مشقت دارد، روزه بر او واجب نیست ، و چنانچه تا رمضان بعد بتواند روزه بگیرد، اقوى وجوب قضا است ، و در صورتى که نتواند تا رمضان بعد روزه را قضا کند، واجب است براى هر روزه یک مُد طعام - که تقریباً ده سیر است - از گندم یا جو و مانند اینها صدقه دهد و همچنین کسى که توانایى قضاى روزه را داشته ولى به سبب ندانستن حکم ، قضاى آن را تا رمضان بعد تاءخیر انداخته ، باید علاوه بر قضاى روزه به مقدارى که گفته شد کفاره دهد.

مساءله 287 :
بر پسر یا دخترى که تازه بالغ شده اند و قدرت بر روزه گرفتن ندارند، روزه واجب نیست و کفاره هم ندارد، ولى قضاء دارد.

مساءله 288 :
زنى که زاییدن او نزدیک است و روزه براى حملش یا خودش ضرر دارد، واجب است افطار نماید و براى هر روز یک مُد طعام به فقیر بدهد و در هر صورت روزه هایى را که نگرفته ، بعداً قضا نماید.

مساءله 289 :
زنى که بچه شیر مى دهد و شیر او کم است ، چه مادر بچه باشد یا دایه او، چه با اجرت شیر بدهد یا بى اجرت ، اگر روزه براى خودش یا بچه اى که شیر مى دهد ضرر دارد، واجب است افطار کند و براى هر روز یک مُد طعام به فقیر بدهد، و در هر دو صورت روزه هایى را که نگرفته بعد از برطرف شدن عذر، باید قضا نماید، و اگر کسى پیدا شود که بى اجرت بچه را شیر دهد، یا براى شیر دادن بچه ، از پدر یا مادر بچه یا از شخص دیگرى که اجرت او را بدهد اجرت بگیرد، واجب است که بچه را به او بدهد و روزه بگیرد.
روزه حرام - روزه مستحب

مساءله 290 :
روزه عید فطر و قربان حرام است

مساءله 291 :
بنابر احتیاط روزه مستحبى براى زن ، بدون اذنِ شوهر صحیح نیست ، چه منافات با حق شوهر داشته باشد و چه نداشته باشد، و اگر شوهر به خاطر منافات با حقش ، زن را از روزه اى که به نحوى بر خود واجب نموده منع کند، در صورتى که وقت روزه وسعت دارد زن نباید روزه بگیرد، ولى اگر وقت روزه تنگ شود اذن شوهر شرط نیست .

مساءله 292 :
بنابر احتیاط مستحب در صحیح بودن روزه مستحبى فرزند، اذن پدر و مادر شرط است ، گرچه بنابر اقوى همین که موجب ناراحتى آنها نشود و یا نهى نکرده باشند روزه اش صحیح است .

استفتائات

1 - آیا زنان هم محتلم مى شوند مثل مردان که غُسل بر ایشان واجب مى شود و خوددارى کردن از خواب دوم در روزه در حق ایشان نیز لازم است یا نه :
بسمه تعالى
بلکه ممکن است مثل مردان باشند اگر چه بعید است ، و بر فرض انزال در احتلام و وجوب غسل و بقیه موارد مثل مردانند البته با علم یا اطمینان به اینکه منى مرد نیست .

2 - کسانیکه عذر دارند مثل مریض ، مسافر و دیگران اگر روزه بگیرند جایز است از آنها یا نه .
بسمه تعالى
مجزى نیست و قضاى آن روزه بر او واجب است ، مگر مسافرى که جاهل به حکم باشد و عالم نباشد حتّ ى اجمالاً پس ‍ کفایت مى کند روزه آن به خلاف ناسى . اگر در اثناى روزه جاهل یا ناسى آگاه شوند به مسئله واجب است روزه را افطار کنند. و در شرطیّت عدم خوف در صحّت (به این معنى که قضاء واجب باشد در صورت صوم ، به رجاء عدم ضرر و در واقع مضرّ نباشد،) تاءمّل است . بله مى تواند با خوف ضرر عقلانى افطار نماید.

3 - هرگاه عذر حایض و نفساء در جزئى از روز حاصل شود باید افطار کنند یا نه :
بسمه تعالى
بله باید افطار کند هر چند کمى قبل از غروب باشد یا خون قطع شود لحظه اى بعد از طلوع فجر.

4 - اگر زن حامله اى که وضع حمل او نزدیک باشد، بترسد بر خود و یا بر طفلى که در شکم اوست از جهت تشنگى یا گرسنگى ، تکلیفش چیست .
بسمه تعالى
واجب است افطار نماید. و همچنین زنى که شیر مى دهد طفل را و کم باشد شیر او و بترسد بر ضرر رسیدن به طفل یا بر نفس شیردهند یا شیردادن که ضررى بر یکى از شیرخوار یا شیردهنده وارد شود. به سبب روزه گرفتن و احوط قصر حکمِ به جواز افطار یا وجوب آن است . و صدقه بدهد زن از مال خود در عوض هر روزى ، به مدّى از طعام و قضا نماید بعد از زوال عذر.

5 - آیا تعلق صدقه در زن شیردهنده ، میان مادر، مستاءجره و متبرعه فرق مى کند یا نه :
بسمه تعالى
فرقى نیست و همچنین فرق نیست در طفل میان ولد نسبى و رضاعى و حلال زاده و حرام زاده .

6 - زن حامله اى که وضع حملش نزدیک است و زن شیردهى که بچه شیر مى دهد باید روزه را افطار کنند اگر روزه بگیرند حکمش چیست .
بسمه تعالى
روزه اینها باطل است و قضاء از اینها ساقط نمى شود بطلان و قضاء در صورت صوم به رجاء عدم ضرر با انکشاف عدم آن در واقع ، لکن محل تاءمّل ، صورت عدم حرمت اِضرار بر نفس یا ولد است بدون علم و ظنّ و همچنین است حال در خوف مرض .

7 - آیا بر حایض و نفساء قضاء روزه ماه مبارک رمضان واجب است یا نه :
بسمه تعالى
بله واجب است ، و همچین بر کسى که خواب رفته باشد تمام روز را و نیّت نکرده باشد، یا اینکه روزه را فراموش کرده باشد و نیز کسى که غسل جنابت را فراموش کرده باشد و بگذرد بر او چند روز یا تمام ماه قضاء بر او واجب است .

8 - اگر مردى زن خود را در روز ماه رمضان اجبار کرد بر جماع و هر دو روزه باشند حکمش چیست .
بسمه تعالى
واجب است بر مرد دو کفاره بدهد و اما اگر زن اطاعت مرد را نموده باشد واجب است بر هر کدام یک کفّاره و اگر زن در اثناء راضى بشود بنابراحتیاط واجب مرد دو کفّاره و زن یک کفّاره بدهد.

9 - اگر کسى در روز ماه رمضان افطار کند و آن را حلال بداند، مرتد است یا نه :


بسمه تعالى
بله مرتد است .

 
آیت اله بهجت
  

چگونه به استقبال ضیافت الهى برویم؟

اعظم نورى


اشاره
رمضان، بهار قرآن و ایام ضیافت الهی فرا می رسد و باز هم نفحات الهی وزیدن می گیرد، رحمت و مغفرت خداوند بیش از پیش بر بندگان نازل می شود و آنها که لطف و عنایت خداوندی در این ماه مبارک شامل حالشان شده است بر خوان گسترده نعمتش می نشینند و روح و جان تشنه خویش را سیراب می کنند، راز و نیازها رنگ و بوی دیگری به خود می گیرد درهای عفو و رحمت گشوده می شود، شیاطین به بند می روند و درهای جهنم بسته می شود، تا فضای مساعدی برای بازگشت به اصل خویش فراهم آید. گویی این ماه تحفه ای خداوندی برای اهل ایمان است آن گاه که می فرماید: «یاایهاالذین ءامنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون» (بقره/ 183) مؤمنان بخاطر شرافت ایمان مورد خطاب قرار گرفته اند. چه لذت و افتخاری بالاتر از اینکه مورد خطاب خداوند جهان قرار گیرند و این تکلیف با این خطاب الهی چه دوست داشتنی و گواراست.

پاسخ این خطاب روزه و پرورش روح سبز پرهیزگاری است. مانند اینکه در آیه شریفه روزه پاداشی برای اهل ایمان قرار گرفته که این پاداش، مقدمه ای برای بهره مندی از اجر بزرگتری است. رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند: «قال الله عزوجل: الصوم لی و أنا أجزی به: (1) روزه برای من است و من خود پاداش روزه دار هستم.» چه فرصت زیبایی و چه ماه محبوب و دل آرامی است! باید آن را غنیمت شمرد و به دعوت آسمانی آن پاسخی ارزنده داد. اما چگونه خود را لایق این میهمانی و ضیافت کنیم؟ بزرگی ما را به سوی خود خوانده است، که کریم و بخشایشگر است، از خطاها و لغزشهایمان در می گذرد و برای هر عملی هر چند ناچیز، ثواب و پاداش در نظر می گیرد. و ما اکنون می خواهیم دعوت او را اجابت کنیم با یک پذیرش صادقانه و تصمیم عارفانه به درخانه اش می رویم و آنچنان که میزبان می پسندد راهی می شویم.

اما چه کنیم که فرصت کوتاه است وبه چشم بر هم زدنی ایام میهمانی به آخر می رسد و به زودی روزی می آید که این ماه برگزیده خدا را وداع بگوییم و چه کم سعادتند آنان که از این خوان گسترده نعمت بهره نگیرند و از فضائل و برکات آنان محروم شوند. پس با شناخت و معرفت آن را مغتنم می شماریم و همچون برگزیدگان و آبرومندان درگاه به پیشواز آن می رویم. و به گوشه ای از بایدها و نبایدهای این ماه اشاره می کنیم.

در انتظار ضیافت الهی
مؤمنان واقعی و سالکان الی الله و آنان که قدر و منزلت رمضان را می شناسند، لحظه به لحظه در انتظار آمدنش هستند و همچون دوستی عزیز که فراقش آنها را آزرده خاطر کرده است مشتاقانه آمدنش را آرزو می کنند. یاد شبها و سحرهای آن، مسرورشان می کند و دلتنگ مناجاتهای شبانه و دعای سحر و دعای ابوحمزه اند، زیرا رمضان را بهترین فرصت برای استفاده از فیوضات الهی و رحمت و بخشش خداوندی می دانند و بالاترین منفعت را از آن می برند.

امام سجاد (ع) در دعاهای خود فرموده اند: «أربحنا أفضل أرباح العالمین: (2) سودی که در این ماه می بریم برترین سودهای جهانیان است.» در سیره ائمه معصومین (ع) نیز می بینیم که همواره مشتاقانه در انتظار آمدنش بودند و خروج از این ماه و وداع با آن را مصیبتی بزرگ می دانستند. در خبرها آمده است: «هرگاه ماه رمضان فرا می رسید رنگ پیامبر (ص) تغییر می کرد بیشتر به نماز می ایستاد و در دعا، ابتهال و تضرع می نمود.» (3)

انس بن مالک می گوید: زمانی که ماه رمضان فرا می رسید پیامبر (ص) می فرمود: «سبحان الله، ماذا تستقبلون و ماذا یستقبکم؟: از چه چیزی استقبال می کنید؟ و چه چیزی شما را استقبال می نماید؟» این جمله را حضرت سه مرتبه تکرار می فرمودند. (4)

امام سجاد (ع) نیز اشتیاق و شدت علاقه خود را به ماه مبارک رمضان اینگونه بیان می کنند: «السلام علیک ما کان أحرصنا بالأمس علیک و اشد شوقنا غداً الیک: (5) سلام بر تو ای ماهی که نسبت به آمدنش حریص بودیم و در آینده مشتاق آمدن آن هستیم.» امام (علیه السلام)، در پایان این ماه مانند اینکه دوست عزیزی را از دست داده اند در دعای خود می فرمودند: «اللهم صل علی محمد و آله و اجبر مصیبتنا بشهرنا: (6) خدایا بر محمد و آلش درود فرست و مصیبت و اندوه از دست دادن ماه مبارک را جبران نما.»

ما نیز که خود را از پیروان آن امامان همام می دانیم با شناخت و معرفت به این ماه مبارک و با تأسی از پیشوایانمان از آمدنش خوشحال می شویم و با شور و شعف به رؤیت هلال می پردازیم و زمزمه «اللهم ادخله علینا بالامن و الایمان و السلامه و الاسلام و البرکه و التقوی و التوفیق لما تحب و ترضی»، سر می دهیم.

«پـروردگارا این ماه را با امن و ایمان به تو و سلامت نفس و اسلام و برکت و تقوی و توفیق یافتن به آنچه تو دوست داری و راضی می گردی، بر ما وارد کن.»

کسب آمادگی و تزکیه نفس:
برای ورود به هر میهمانی و ضیافت مقدماتی لازم است کسب آمادگی و ایجاد انگیزه عبادت و پاکی روح از آداب ورود به میهمانی خداست. به یقین وجود بصیرت و دیده بینا در شناخت ماه خدا و در آستانه ورود به آن ثمرات زیادی به دنبال دارد. افراد بصیر و آگاه بهتر و بیشتر از دیگران مهیای این ضیافت هستند. «قل هل یستوی الاعمی والبصیر» (رعد / 16)

بصیرت و روشنی دل، رذائل اخلاقی چون حسد و حرص و طمع را از بین می برد و رابطه ای مستقیم با تقوا و پرهیزگاری دارد. در قرآن هدف از روزه داری، پرهیزگاری و پرورش روحیه تقوا معرفی شده است و خداوند فلسفه وجوب روزه را ایجاد روحیه تقوا برای مؤمنان ذکر کرده است. اما آیا می توان به یکباره با روزه یک ماه به این مرحله رسید. افرادی که تمام سال را به غفلت و فراموشی سپری کرده اند می توانند در ماه رمضان تنها با امساک از خوردن و آشامیدن، روح تقوا را در خود بوجود آورند و یا آن را پرورش دهند و به سعادت واقعی دست یابند و رستگار شوند. «قد افلح من زکها»¤ «وقد خاب من دسها»؛ (شمس/10) رستگار کسی است که جان را پاک سازد و زیانکار کسی است که جان را در ظلمت وتاریکی های معصیت پنهان دارد.»

سبب این رستگاری، تزکیه و تربیت نفس است که این مقام جز با تلاش بندگان و خواست و تأیید پروردگار به دست نمی آید. پس در ابتدا از خود میزبان و دعوت کنندگان مان کمک می گیریم تا بوسیله دعا از میهمانان مقرب درگاهش شویم. «علیکم بالدعاء فانکم لاتقربون الی الله بمثله» (8) بر شما باد دعا، زیرا به چیز دیگری مثل دعا مقرب نمی شوید.»

درمقام عمل نیز برای رسیدن به این رستگاری و استفاده از برکات و توفیقات آن ماه مبارک لازم است برخلاف میهمانی های دنیوی که کسب آمادگی در آن تنها به آرایش ظاهری و به تن کردن لباس فاخر خلاصه می شود، با توجه به شأن و منزلت میزبانمان روح را صیقل دهیم وخود را از آلودگی ها و صفات زشت و ناپسند دور کنیم. قبل از ورود رفتار و کردارمان را بسنجیم و از گناهانمان توبه کنیم زیرا میزبان ما توبه کاران را دوست دارد. «ان الله یحب التوابین» حقی برگردن خود نداشته باشیم و این ضیافت را با طهارت باطنی و ظاهری گرامی بداریم و با غسل و دعا و تلاوت قرآن وارد شویم. امام رضا(ع) نیز در حدیثی آمادگی روحی و معنوی را از شرایط استقبال ازماه رمضان شمرده اند، حضرت در آخرین جمعه ماه شعبان، خطاب به اباصلت فرمود: «ای اباصلت بیشتر روزهای شعبان گذشت و این آخرین جمعه آن است تقصیرات خود را در آنچه از آن گذشته جبران نما و به چیزی که به تو سود می رساند روی آور. دعا و استغفار و تلاوت برآن بسیار نما و از گناهان خود نزد خدا توبه کن تا ماه خدا به سوی تو روآورد درحالی که برای خداوند عزوجل خالص شده باشی و هیچ امانتی بر گردنت نباشد جز آنکه ادا نموده باشی و دلت کینه مؤمنی نباشد مگر آنکه از دل خارج کرده و هیچ گناهی نباشد جز آنکه از دل زدوده باشی... در باقی مانده این ماه زیاد بگو خدایا اگر در آنچه از ماه شعبان گذشت مرا نیامرزی پس در باقی آن بیامرز»(9)

شناخت وظایف وبرنامه ریزی
برای استفاده از اوقات شریف این ماه پربرکت که بهار دعا و عبادت مشتاقان و بندگان صالح خدا و فرصتی نیکو برای ابراز بندگی و کسب رضایت پروردگار است، شایسته است با توجه به سیره معصومین و استفاده از تعالیم وحی، برنامه عبادی ویژه ای به فراخور این اوقات گرانبها برای خود برگزینیم. برای این کار بهتر آن دیدیم که به فرازهایی از دعایی که از زبان امام زین العابدین(ع) در ابتدای ماه رمضان وارد شده است بپردازیم. این دعا عالی ترین شناختها و والاترین بینش ها را درباره این ماه پربرکت دربردارد. و با دقت و تأمل در آن می توان به برنامه ای جامع و ارزشمند درماه مبارک رمضان دست یافت. حضرت در ابتدا بعداز صلوات و درود برمحمد و آل او (ع) از خداوند توفیق شناخت این ماه و بزرگداشت آن را مسئلت می کند و از خدا چنین می خواهد: «اللهم صلی علی محمد و آل محمد والهمنا معرفه فضله و اجلال حرمته؛ خدایا برمحمد و آلش درود فرست و شناخت فضیلت ماه رمضان و بزرگداشت حرمتش را به ما الهام فرما.»

بی تردید پی بردن به ماهیت و موقعیت ماه مبارک و شناخت آن تأثیر زیادی در انجام وظایف و رعایت آن دارد. داشتن معرفت به آن، باعث مغتنم شمردن فرصتهایش وکوشش برای ازدست ندادن لحظات آن می شود. رسول اکرم(ص) نیز در روایتی، آگاهی و معرفت مردم نسبت به ماه رمضان را موجب علاقمندی آنان به این ماه مبارک دانسته اند: «اگر بنده از آنچه که درماه رمضان قرار داده شده آگاهی داشت با تمام وجود دوست می داشت که همه سال رمضان باشد.»

در ادامه دعا امام (ع) می فرمایند: «و اعنا علی صیامه بکف الجوارح عن معاصیک و استعمالها فیه بما یرضیک حتی لانصغی بأسماعنا الی لغو و لانسرع بابصارنا الی لهو؛ و ما را به روزه داشتن آن بوسیله بازداشتن اندام از گناهان و به کاربردن اندام آن در ماه به آنچه تو را خشنود می گرداند یاری فرما، تا با گوشهایمان سخن بیهوده نشنویم و با چشمهایمان به سوی اموری که ما را از مقصود بازمی دارد نشتابیم.»

برای ورود به ماه رمضان و عرصه خودسازی ومبارزه با گناهان درابتدای راه از دعا کمک می گیریم و از ذات لایزال الهی می خواهیم تا ما را یاری دهد. دعا شعر بلند بندگی است و عبادتی ارزشمند. خداوند خود درآیه شریفه «ادعونی استجب لکم» از ما خواسته است تا از او بخواهیم و او اجابت کند. مگر می توان درمبارزه با شیطان و نفس اماره از او مدد نگرفت. درحالی که دعا و درخواست از او، افضل عبادات است.

در این فراز دعا برای پرهیز از گناهان چشم و گوش از خداوند طلب یاری شده است. این امر اهمیت و بزرگی گناهانی که ممکن است این دو عضو حساس مرتکب شوند یادآوری می کند که در صورت اصرار بر آن گناهان، چشم و گوش قدرت درک حقایق را از دست می دهند و به دنبال آن انسان قابلیت هدایت را نیز از کف می دهد چرا که ابزاری برای شناخت و هدایت خود ندارد. اینجاست که سخن حق را نمی شنود و حقیقتها را نمی بیند. گویی بر چشمها و گوشهایشان مهر زده شده است، «ختم الله علی قلوبهم و علی سمعهم و علی ابصرهم غشوه»(بقره/ 7)
«وحتی لانبسط ایدینا الی محظور، و لا نخطو باقدامنا الی محجور؛ و تا دستهایمان را به حرام دراز ننماییم و با پاهایمان به سوی آنچه منع و حرام گشته نرویم.»

از مهمترین عوامل بازدارنده گناه، دوری از مجالس و محیط های گناه آلود است همانطور که مجالست و هم نشینی با نیکان باعث بهره مندی از سرشت پاکشان می شود، قرار گرفتن در محیط های آلوده و معاشرت با گناهکاران باعث شقاوت و تأثیرپذیری از راه و رسم آنها می شود و با مشاهده بی تقوایی آنها، گناه و قباحت آن در نظر انسان کمرنگ می گردد، پس بهتر آنکه خود به سوی بدیها و بدسرشتان حرکت نکنیم که باعث حسرت و ندامت ابدی خواهد شد.
قرآن کریم از قول برخی دوزخیان نقل می کند که می گویند: «یاویلتی لیتنی لم اتخذ فلانا خلیلا ¤ لقد اضلنی عن الذکر بعد ازجاءنی و کان الشیطان للانسان خذولا؛ (فرقان/29) وای بر من ای کاش فلانی را دوست خود برنگزیده بودم، او بود که مرا از یاد خدا بازداشت و شیطان، انسان را خوار می کند.»
حضرت دعا را چنین ادامه می دهد: «وحتی لاتعی بطوننا الا ما احللت؛ و شکمهامان جز حلال نپذیرد.»
رازق مطلق تنها خداست و دعا و درخواست از او از عوامل جلب روزی است، امام علی(ع) فرموده اند: «خداوند گنجهای خود را در دو دستت نهاده و به تو فرصت سؤال از خود داده تا هرگاه خواستی درهای رحمت او را با دعا بگشایی.»(11) و آنگاه می گوید: «ولا تنطق السنتنا الا بما مثلت؛ و زبان ما جز به آنچه فرموده ای باز نشود.»

گناه زبان از همه گناهان آسان تر است چون دامنه فعالیت زبان، وسیع و جولانگاه آن در عرصه های مختلف پهناور است. به همین دلیل گناهان زبانی مانند غیبت و دروغ و تهمت و ناسزاگویی بیش از دیگر رذائل اخلاقی دامن گیر انسانها می شود، بنابراین در روایات و آیات قرآن سفارشات زیادی نسبت به آن وارد شده است. در آیه 24 سوره نور می خوانیم: «یوم تشهد علیهم السنتهم و ایدیهم و ارجلهم بما کانو یعملون.» امام صادق(ع) نیز فرموده اند: «نجاه المؤمن فی حفظ لسانه(12) همچنین در روایات آمده است: فردی به حضور پیامبر رفت و گفت مرا پندی بده. حضرت فرمود: زبانت را نگه دار، گفت ای رسول خدا مرا وصیت نما. فرمود: زبانت را نگه دار وای بر تو، آیا مردم را بجز محصول زبانهایشان به رو در آتش می اندازد.

«ولا نتکلف الا مایدنی من ثوابک و لا نتعاطی الا الذی یقی من عقابک؛ و تلاش ما جز برای آنچه به پاداش تو نزدیک است نباشد و جز آنچه که ما را از کیفر تو نگه می دارد انجام ندهیم.»
امام سجاد(ع) در این فراز، بر خودداری از ارتکاب گناهان و تلاش برای جلب رضایت و ثواب تأکید می کند. رسول اکرم(ص) هم اجتناب از گناهان و نافرمانی خدا را در ماه مبارک رمضان افضل اعمال دانسته اند. «افضل الاعمال فی هذاالشهر الورع عن محارم الله»(13) گناهان انسان علاوه بر داشتن کیفر و عقوبت، باعث دوری از خدا و از دست دادن پاره ای از توفیقات می شود و عبادات و نیکی ها را از نامه اعمال پاک می کند همانطور که حسنات و نیکی ها گناهان و سیئات را از بین می برد.

«ثم خلص ذلک کله من رئاء المرائین...؛سپس همه کردارها را از ریا و خودنمایی خودنمایان خالص و پاکیزه گردان که در آن کسی را با تو شریک نگردانیم و جز تو در آن مقصود و خواسته ای نطلبیم.»
اخلاص، روح عبادت و شرط قبولی آن است. در مقابل، ریا، آفت عبادت و موجب ابطال آن می شود، چون ریا طلب منزلت در قلوب مردم به وسیله انجام اعمال نیک و عبادات و نمایش آن است در حالی که عبادت و بندگی تنها مخصوص خداست و هیچ احدی نباید در آن شریک شود.

اگر در عملی نیت تقرب به خدا نباشد و خشنودی مردم ملاک قرار بگیرد فاعل عمل در حقیقت مرتکب شرک شده و عملش پذیرفته نمی شود. امام صادق(ع) فرمودند: «هر ریایی شرک است. کسی که عمل خود را برای مردم انجام دهد ثواب او با مردم است و کسی که برای خدا اقدام کند اجر او به عهده خداوند است.»(14)

با دقت و تأمل در این چند فراز از دعای امام سجاد(ع) می بینیم که لطایف و اشارات شایسته ای در آن هست و برنامه مشخص و کاملی برای مسلمانانی که در پی استفاده بهینه از این فرصت ارزنده هستند وجود دارد. امید آنکه به لطف و عنایت خداوند و با بهره گیری از برنامه های عبادی این ماه مانند استغفار و دعا و قرائت قرآن و صله ارحام به هدف نهایی که همان تقرب به ذات خدا و تقوای الهی است دست یابیم.


پانوشتها:
1- بحار، ج 96، ص 256
2- صحیفه سجادیه، دعای 45
3- اقبال، سیدبن طاووس، ص 20
4- بحار، ج 96، ص 374
5 و 6- صحیفه، همان
7- بحار، ج 93، ص 278
8- بحار، ج 90، ص 290
9- وسایل الشیعه، ج 7، ص 218
10- بحار، ج 93، ص 346
11- نهج البلاغه، نامه 31
12- بحار، ج 71، ص 304
13- عیون اخبارالرضا، شیخ صدوق، ج 1، ص 230
14- کافی، ج 2، ص 293


منبع: مرکز فرهنگ و معارف قرآن ، از طریق روزنامه کیهان ، پنجشنبه 30 شهریور 1385

  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ